پیشتازان طبس

۶۸۷ مطلب توسط «حسین توکلی» ثبت شده است


 

تمیز کردن سفره

برای این که بوی مواد غذایی در سفره باقی نماند ، آن را با دستمال آغشته به سرکه سفید تمیز کنید . برای ازبین بردن بوی جربی از سفره پس از شستشو آن را مقابل آفتاب پهن کنید.

 

گل های مصنوعی

گل های مصنوعی پس از مدتی استفاده، شکل و جلای اولیه را از دست می دهند. برای تازگی مجدد گلهای مصنوعی می توانید آنها را 5 دقیقه روی بخار آبی که می جوشد ، قرار دهید. برای تمیز کردن گل های مصنوعی ، ظرف پاکتی را از نمک آشپزخانه پر کنید و گل را داخل نمک فرو کرده ، پاکت را خوب تکان دهید. گلهای شما تمیز خواهد شد .

 

تمیز کردن جرم اجاق گاز

- پس از استفاده از اجاق گاز ، لکه های به وجود آمده را بلافاصله با آب گرم و مایع ظرفشویی بشویید و باحوله نرم پاک کنید . اگر روی گاز غذا پس رفت ، فورا شعله را خاموش کرده و از شعله دیگری استفاده کنید و آن قسمت را تمیز نمایید .

- برای پاک کردن لکه هایی که روی گاز می توانید چهار قاشق جوش شیرین و آب داغ را با مسواک کهنه نرم  ، روی جرم های اجاق گاز بمالید و بعد از 10 دقیقه با اسفنج پاک کنید . برای لکه هایی که روی گاز ماندگار شده اند ، ابتدا مدتی دستمال خیس رویش قرار دهید تا نرم شود ، سپس با دستمال نرمی روی آن را پاک کنید  بعد روی آن را با پودر لکه گیر بپوشانید و به آرامی مالش دهید تا لکه کاملا پاک شود .  

 

تمیز کردن و از بین بوی داخل فر و مایکروویو

برای ازبین بردن بوی بد و لکه های چرب از داخل مایکروویو ، نیمی از یک لیموترش بزرگ را در ظرفی از آب قرار داده و بگذارید تا پانزده دقیقه درون فر یا مایکروویو بجوشد . بخار لیمو باعث تبخیر لکه های چرب خواهد شد .سپس با یک دستمال نرم و تمیز دیواره های داخل دستگاه را پاک نمایید .

 

اسباب بازی و مجسمه

اسباب بازی بچه ها نیاز به شستشو و تمیز شدن دارند . وسایل پلاستیکی را با آب ولرم و پودر ظرفشویی تمیز نمایید و برای تمیز کردن و ضد عفونی وسایل غیر قابل شستشو از الکل صنعتی استفاده نمایید . اگر عروسک کودک شما موهایش بی حالت شده ، بر روی شانه کمی از کرم های پاک کننده صورت بزنید و به آرامی موها را دسته دسته شانه کنید . موهای عروسک شما بار دیگر خوش حالت می شود . برای تمیز کردن اشیایی مانند مجسمه که پیچ و خم زیادی دارد می توانید از سشوار استفاده کنید .

 

تمیز کردن تلویزیون ، تلفن و کامپیوتر

برای تمیز کردن آنها ابتدا دستگاه را خاموش کنید ، سپس با یک دستمال خشک گرد و غبار آن را کاملا پاک کنید بعد با پنبه ای آغشته به آب و الکل صفحه آن را تمیز کنید . الکل لکه های چرب و اثر انگشت روی شیشه را به خوبی از بین می برد . هفته ای یک بار پنبه ای را به الکل آغشته کنید و تلفن را با آن ضد عفونی کنید .

 

نگهداری از جارو برقی

- برای استفاده درست از جارو برقی ، کیسه ی آن را قبل از پر شدن تمیز کنید . اگر کیسه آن کاغذی است آن را عوض نمایید و اگر پارچه ای است آن را بشویید.

- داخل محفظه آن را نیز با دستمال مرطوب پاک کنید و بگذارید کاملا خشک شود .

-  از کارهای طولانی و یکسره با جارو برقی جدا پرهیز کنید زیرا کار بیش از سی دقیقه ، موتور را داغ کرده و از عمر دستگاه کم می کند.

-  از جارو کردن آشغال های مرطوب ، چیزهای بزرگ و نوک تیز جدا خودداری نمایید . زیرا آشغالهای درشت مَکِش را کم کرده و رطوبت به داخل موتور منتقل می کند .

 

تشک تختخواب

تشک را هر ماه پشت و رو کنید و 180 درجه بچرخانید تا محل قرار گرفتن سر و پای شما روی آن عوض شود و کمی بیرون از اتاق قرار دهید تا هوا بخورد . هیچ گاه روی لبه تخت ننشینید ، زیرا لبه تخت تحمل وزن شما را ندارد و با تکرار این عمل ، لبه های تشک شل شده و جا می اندازد .

 

نگهداری فرش و موکت

-برای از بین بردن کُرک و موهایی که به قالی و موکت می چسبد و با جارو برقی  نیز از فرش جدا نمی شوند ، یک کیسه حمام را مرطوب کرده و از راه خواب قالی ، روی آن بکشید.

- تکه ای یخ روی محلی که پایه مبل یا کمد ایجاد کرده است بمالید و بعد رطوبت آن را با دستمال در جهت مخالف خواب فرش خشک کنید تا پرزها به حالت اولیه برگردد.

- هرگز برای شستن موکت از آب گرم استفاده نکنید.

 

مبلمان وسایل چوبی

- مبلها را مرتبا با جارو برقی تمیز نموده و به کمک اسفنج مرطوب لکه های آن را برطرف کنید .

-برای براق نمودن میز و صندلی چوبی به اندازه مساوی سرکه سفید و پارافین مایع را در ظرفی دهان گشاد بریزید ، سپس یک دستمال نرم پنبه ای را در آن خیس نمایید و خوب فشار دهید و بچلانید و بعد در هوای آزاد آویزان کنید تا کمی خشک شود سپس این دستمال مرطوب را بر روی قسمتهای پارچه ای تماس پیدا نکند . آن گاه روی وسایل چوبی را با پارچه ای پنبه ای صیقل دهید تا کاملا پاک و براق شود .

 

وسایل حمام

وسایل حمام خود را تمیز و خشک نگه دارید و هر ماه یکبار آنها را در محلولی مرکب از سرکه سفید و آب ، به مدت یک شب خیس کنید . سپس آنها را خوب شسته و آویزان کنید تا خشک شوند . برای جلو گیری از کپک زدن پرده می توانید آن را مدتی در آب نمک خیس کنید . اگر سوراخهای دوش حمام گرفت آن را برای چند ساعت در سرکه خالص قرار دهید تا رسوبات آن را ازبین برود .

 

بُرس و شانه

هر دو هفته یکبار ، برس و شانه ها را یکبار در آب صابون دار بشویید . و با استفاده از یک مسواک کهنه هرگونه چربی و میکروب را که در لابه لای برس وجود دارد بیرون بیاورید . در هنگام شستن برس مواظب باشید آب به داخل آن نفوذ نکند و بگذارید به طور طبیعی خشک شود .

 

ظرفشویی

- ظرفشویی های فلزی را بعد از هر استفاده کاملا بشویید و باحوله نرم اطراف آن را خشک نمایید . در غیر این صورت در طی جند ماه ورقه ای از آهک روی آن می نشیند و منظره ی زشتی پیدا می کند .

- سبد حصیری یا پلاستیکی که محل قرار دادن ظروف شسته شده در آشپز خانه  است خیلی زود چرک و کثیف می شود . برای ازبین بردن جِرمها بهترین راه استفاده از محلول آب و جوش شیرین به وسیله مسواک است .

- برای برطرف کردن آهک اطراف شیرهای آب ، یک دستمال به سرکه آغشته کنید و به دور شیر آب ببندید و حداقل دو ساعت صبر کنید ، بعد دستمال را باز کرده و محل را با آب بشویید.

- برای شفافیت بخشیدن به ظروف ، یک لیمو ترش را نصف کنید و با سطح آن ، ظرفها را تمیز کنید . بعد با آب ولرم آنها را بشویید و خشک کنید .

- استکان و لیوان هایی که کدر شده اند را در محلول آب نمک قرار دهید و بعد ، آنها را با آب سرد بشویید تا دوباره شفاف شوند .

- برای جدا کردن دو لیوان شیشه ای که به چسبیده اند باید لیوان زیری را در آب گرم قرار دهید و لیوان بالایی را از آب سرد پر کنید تا به راحتی از هم جدا شوند .

- پس از هر بار دم کردن چای ، تفاله آن را بطور کامل خالی کنید و قوری را با آب گرم بشویید. سعی کنید به مقدار نیازتان چای دم کنید تا چای ، زیاد در قوری نماند ، زیرا عطر و طعم خود را از دست می دهد .

- برای شستن فلاسک ، چند قاشق غذاخوری جوش شیرین را داخل آب گرم ریخته و این مخلوط را داخل فلاسک بریزید و بعد از 15 دقیقه بشویید .

- برای این که کتری و سماور ، جرم کمتری بگیرد می توانید جرم گیر سماور درون آن بیندازید تا جرمهارا به خود بگیرد . برای از بین بردن جرم آهکی داخل سماور و کتری مخلوطی از سرکه و آب را به نسبت مساوی در آن بریزید و به مدت نیم ساعت بجوشانید .بعد زیر آن را خاموش کنید و بگذارید یک شبانه روز بماند سپس آن را بشویید تا جرم ها از دیواره کنده شود. راهی دیگری برای از بین بردن جرم آهکی این است که چند دقیقه سماور یا کتری را بدون آب حرارت دهید سپس داخل آن را با آب سرد پرنمایید. آب و جرم های جدا شده را خالی کرده و داخل آن را بشویید . اگر لایه های جرم گرفته سماور یا کتری خیلی ضخیم  نباشد، می توانید آنها را تا محل جرم گرفتگی از آب پر کنید و به مدت نصف روز در قسمت فریزر یخچال بگذارید. در مدتی که کتری درون فریزر است در آن قسمت را باز نکنید در اثر سرما ، جرمهای درون کتری می ترکد و از جداره جدا می شود .

- هیچ گاه ظروف چینی را در آب جوش قرار ندهید زیرا سطح آن ترک های ریز بر می دارد و شفافیت خود را از دست می دهد .

-برای شفاف نمودن ظروف چینی از مخلوط سرکه و نمک استفاده نمایید . همچنین می توانید آنها را مدت کوتاهی در آب سرد محتوی آب لیموترش قرار دهید و بعد بشویید.

- اگر ظروف چینی شما مختصری ترک خورده است 45 دقیقه آنها را در ظرفی از شیر بجوشانید تا ترک آنها از بین برود و استحکام خود را باز یابند .

-  هنگام پخت حبوبات یا برنج در ظروف آلومینیومی جند قطره سرکه یا آبلیمو درون آن بریزید تا رنگ قابلمه سیاه نشود و مزه ی غذا تغییر نکند .

- برای جلا دادن به قاشق و چنگال و ظروف نقره ای می توانید از روغن زیتون استفاده کنید . - هرگز کارد و چنگال میوه خوری را در آب خیس نکنید و همراه ظرفهای دیگر شستن آن را به بعد موکول نکنید ، زیرا تیغه و دسته ، زیبایی خود را از دست میدهند .

-  برای سفید کردن کارد و چنگال هایی که دسته عاجی مانند دارند ، یک لیمو ترش را از وسط به دو نیم کنید و به دسته استخوانی آن بمالید .

- بعد از هر استفاده از تخته آشپز خانه آن را با پودر پاک کننده و اسکاچ زبر بشوید و برای لکه زدایی ، از جوش شیرین و نمک استفاده کنید . بعد از شستشو دقت کنید که لکه ای روی تخته باقی نمانده باشد زیرا لکه زدایی بعدی مشکل خواهد شد .

- برای ازبین لکه های روی سرامیک ، کمی سرکه را با آب مخلوط نموده و با اسفنج روی لکه بکشید و مدت بیست دقیقه صبر کنید سپس با آب و مواد شوینده آن را شسته و خشک نمایید .

 

یخچال

 -از قرار دادن یخچال در مجاورت دستگاههای گرمازا مثل اجاق گاز ، آبگرمکن و نور مستقیم خورشید بپرهیزید .

- فضای پشت یخچال باید حداقل بیست سانتی متر برای گردش هوا با دیوار فاصله داشته باشد .

- مطمئن شوید که یخچال یا فریزر روی یک سطح تراز قرار گرفته و درِ آن به طور کامل ، بسته می شود .

- هنگام خرید یخچال ، با کمک برچسب انرژی ، یخچالی را انتخاب کنید که مصرف انرژی کمتری داشته باشد .

- در صورت جابجایی یخچال ، حداقل دو تا سه ساعت آن را به برق وصل نکنید .

-  از قرار دادن غذاهای گرم در یخچال خودداری کنید .

- در یخچال یا فریزر را هیچ گاه به مدت طولانی باز نگذارید و از باز و بسته کردن بیهوده ی آن به خصوص در تابستان خودداری کنید .

- برای نگه داری سبزی خوردن در یخچال ، ابتدا آن را تمیز کرده و بشویید . سپس می توانید آن را در پارچه نازک یا در کیسه فریزر و داخل یخچال بگذارید .

-  مناسب ترین درجه سرمای فریزر که هم مواد غذایی را سالم نگه می دارد و هم مانع از بین رفتن ویتامین ها و خواص خوراکی ها می شود  16- تا 20- درجه سانتیگراد است .

-چنانچه لاستیک های دورِ درِ یخچال خراب شود برفک داخل فریزر زیاد می شود که برای رفع این مشکل باید لاستیکها تعویض شوند .

-اگر سرما در طبقه های پایین نامطلوب است ، گاز فریزر تمام شده ، علت تخلیه گاز را بررسی کنید .

- برای نگهداری مواد غذایی در یخچال ، تمام مواد غذایی را در ظروف دربسته و پلاستیکی در فریزر قرار دهید تا بوی مواد غذایی در داخل یخچال و فریزر پخش نشود .

- اگر یخچالتان بوی نامطبوعی گرفته است می توانید پنبه ای را به مقدار بسیار کمی وانیل آغشته کنید و بگذارید تا یخچال بوی دلپذیری بگیرد یا اینکه مقدار کمی جوش شیرین در ظرفی ریخته و داخل یخچال قرار دهید تا بوی یخچال از بین برود ، یا یک پیاز را چهار قاچ کرده و در یخچال بگذارید تا بوی نا مطبوع را بگیرد .

 - برای بو زدایی از یخچال تکه ای زغال داخل یخچال قرار دهید و هر چند وقت یکبار آن را عوض نمایید .

- برای تمیز کردن یخچال بهتر است مقداری جوش شیرین را با آب و صابون رقیق شده مخلوط کنید و با آن درون یخچال را پاک کنید تا بوی نامطبوع درون یخچال را از بین ببرد .

- بعد از تمیز کردن جایخی یخچال به داخل آن کمی روغن نباتی یا الکل بمالید . این کار پاک کردن فریزر را در دفعات بعد برایتان آسان تر خواهد کرد .

-  برای این که مطمئن شوید نوار لاستیکی در یخچال درست کار می کند هنگام بستن در یک روزنامه لای آن بگذارید . اگر پس از بستن در ، توانستید به راحتی روزنامه را از لای در خارج کنید باید نوار لاستیکی یخچال را تعویص کنید .

- برای افزایش عمر یخچال دقت کنید تا قُطر برفک یخچال از نیم سانتی متر بیشتر نشود ، زیرا هرچه قُطر برفک بیشتر باشد مصرف برق ، بیشتر و درجه ی سرما کمتر می شود .

-  برای تهیه یخ بلوری ، آب را بجوشانید و بگذارید سرد شود . بعد آن را در ظرف یخ ریخته و داخل جایخی بگذارید تا یخ ببندد .

-  شربت های غلیظ شده مختلف مانند توت فرنگی ، آلبالو ، پرتقال ، خاکشیر را در قالبهای یخ بریزید و در فریزر قرار دهید . بعداز یخ زدن ، آنها را در پاکت فریزر بریزید و برای تزئین شربتتان از این قطعات یخ استفاده کنید .

- می توانید در قالبهای یخ دانه های میوه انگور ، گیلاس ، آلبالو ، توت فرنگی بریزید تا یخ بزند و در شربت از این قالب های یخ نیز استفاده کنید تا جلوه ویژه ای به شربت شما بدهد .

- قبل از دادن داروی تلخ به کودکتان ، قطعه ای یخ در دهانش نکه دارید . با این کار ، دیگر او تلخی دارو را احساس نمی کند و برای خوردن آن مقاومت نشان نمی دهد .


  • حسین توکلی





برگرفته از کتاب : ترفندهای خانه داری - منیره  دانایی






  • حسین توکلی



- برای شستن میوه ، ظرفشویی را تا نیمه از آب پر کنید و یک قاشق چای خوری مایع ظرفشویی یا دو تا سه قاشق چایخوری جوش شیرین در آن بریزید . بعد آب را خوب به بزنید تا مواد حل شوند . میوه ها را چند دقیقه در این آب قرار دهید . سپس آنها را با آب سرد آبکشی کرده و خشک کنید .

- برای رسیدن میوه کال چند عدد موز ، سیب قرمز یا سفید در سبد قرار دهید موز و سیب به علت آزاد کردن گاز اتیلن به رسیدن میوه ها کمک می کنند.

- موز ، هلو ، کیوی و سیب ، میوه های مناسبی برای خشک کردن هستند . میوه های سفت و سالم را انتخاب کنید و بشویید پوست موز را بگیرید ولی بقیه میوه ها را با پوست حلقه حلقه کنید و روی سطح توری مانند الک بچینید و روی شوفاژ قرار دهید . برای این که حلقه های سیب تغییر رنگ ندهند روی آنها را کمی آب لیموترش بمالید .

- برای پختن مربای سیب ، بعد از پوست کندن و خرد کردن سیب ها آنها را به مدت یک ربع در محلول آب سرد و آبلیمو قرار دهید . در این صورت سیب ها دیگر قهوه ای نخواهند شد و رنگ مربای شما خوش رنگ تر می شود .

- پوست هندوانه خوب ، صاف و صیقلی است و وزنش نسبت به اندازه اش کمتر است . اگر به هندوانه ی خوب ضربه بزنید کمی صدا در آن می پیچد و اگر آن را بین دو دست فشار دهید صدای قرچ و قروچ آن به گوش می رسد .

- اگر می خواهید بخشی از هندوانه را مصرف کنید روی قسمت های باقی مانده یک کیسه پلاستیکی بکشید و آن را در یخچال بگذارید تا خنک و تازه بماند .

- وزن خربزه رسیده نسبت به حجمش بیشتر است. دقت کنید که ته خربزه به راحتی از بوته جدا شده باشدکه این نشانه رسیدگی آن است . اگر نقطه سیاهی روی سر خربزه باشد شیرین تر است .

- پوست طالبی رسیده سفت است و بوی خوشی از آن به مشام می رسد . اگر طالبی را تکان دهید صدای تخمه های رسیده درون آن را می شنوید . رنگ طالبی خوب ، زرد مایل به سبز و زرد کم رنگ است و معمولا یک ترک در پایه خود دارد .

- برای تشخیص گلابی رسیده ، آن را بین انگشتان فشار دهید تا از نرمی آن مطمئن شوید . - برای تشخیص گریپ فروت رسیده به انتهای آن ، یعنی قسمتی که به ساقه مرتبط می شود ، توجه کنید . این قسمت باید برآمده و ناصاف و پُر چین باشد . هر قدر پوست گریپ فروت ضخیم تر باشد آب دارتر است .

- برای کم کردن شدت تندی زیتون ،آن را برای ده دقیقه درون آب جوش بیندازید .

- برای نگهداری موز ، آن را لای روزنامه بپیچید و در یخچال نگهداری کنید . اگر موزی که خریداری کرده اید بیش از حد رسیده است و فعلا به آن نیاز ندارید می توانید آن ها را در فریزر بگذارید تا در تهیه شیر موز از آن استفاده کنید .

- برای تشخیص تازگی یک خوشه انگور آن را به آرامی تکان دهید . اگر دانه ای از آن به زمین افتاد ، انگور تازه نیست . برای نگهداری انگور می توانید آن را درون کیسه ای پارچه ای ریخته و آن ها را آویزان کنید .

- برای این که خیار ها در یخچال تازه بمانند آنها را بدون آنکه بشویید ، در قابلمه ای فلزی بچینید و در آن را ببندید .

- برای رسیده شدن هلوی نارس ، آن را در ظرف فلزی بریزید و در آن را ببندید . با این کار گازهای متصاعد شده از هلو خارج نمی شود و هلو به زودی می رسد .

 

لیمو ترش

لیمو ترش خوب ، نسبت به حجمش سنگین تر و رنگ آن زرد و شفاف است و بوی مطبوعی از آن به مشام می رسد . لیمو ترش ها را بدون این که بشویید در پاکت کاغذی یا روزنامه بپیچید و در یخچال نگهداری کنید تا تازه بماند . اگر می خواهید لیموترش ها در آبمیوه گیری  آب بیشتری بدهند ، آن را یک روز در هوای معمولی آشپز خانه در آبکش قرار دهید یا درون آب گرم بگذارید .

 

سبزی ها

- سبزی را پس از پاک کردن ، در ظرف بزرگی از آب سرد بریزید و چند قطره مایع ظرفشویی به آن اضافه کنید و بگذارید گل و شن آن ته نشین شود ، بعد آب آن را عوض کرده و به آن  محلول ضد عفونی کنند اضافه کنید. پس از یک ربع  آن را خوب با آب سرد بشویید .

- هر چه سبری بیشتر در آب بماند ویتامین های موجود در آن بیشتر در آب حل می شوند و به هدر می رود . سبزی ها را پس از شستن روی دستمال تمیزی پهن کنید تا آب آنها گرفته شود .سپس برای چند لحظه آن را درون ماکروفر قرار دهید . این شیوه برای خشک جعفری عالی است .

- اگر شوفاژ روشن است می توانید سبزی ها را درون سینی بریزید و روی آن قرار دهید تا خشک شوند.  اگر سیزی زیاد است و برای خشک کردن آن عجله دارید آنها را در کیسه تمیزی ریخته و سر کیسه را محکم ببندید سپس کیسه را در خشک کن ماشین لباسشویی بگذارید و خشک کن را برای چند دقیقه روشن کنید .

- برای از بین بردن حشرات داخل سبزیجات مانند کلم و گل کلم و نظیر آنها ، یک قاشق چای خوری ، نمک یا سرکه در آب سرد بریزید و سبزی ها را به مدت 10 دقیقه داخل آن قرار دهید.

- همیشه جعفری و سبزی را در آخرین مرحله پخت به غذا اضافه کنید تا عطر و طعم و رنگ آن حفظ شود .

- هرگاه آب سبزیجات شما زیاد بود ، آن را در قالبهای یخ بریزید و در فریزر بگذارید ، در دفعات بعدی می توانید به جای ریختن آب در سوپ یا خورشت از یک یا چند قالب یخ زده استفاده کنید تا غذایتان خوش طعم تر شود .

- برای این که سبزی در حین پخت رنگ خود را حفظ کند ، بگذارید آب آن کاملا جوش بیاید ، بعد سبزی را درون آب بریزید و کمی جوش شیرین به آن اضافه کنید و در آن را نبندید .

- سبزی آش و سوپ را چند دقیقه قبل از پخت کامل غذا به آن اضافه کنید تا رنگ و طعم آن ثابت بماند .

- سبزی را پس از خارج کردن از فریزر در مجاورت هوا قرار ندهید ، زیرا حالت لزج به خود می گیرد و آب می اندازد .

-  سبزی کوکو را با چنگال پودر کنید و با تخم مرغ مخلوط کنید تا یخ آن در تخم مرغ باز شود .

- سبزی پلویی را نیز با دست پودر کنید و لای برنج بریزید تا پس از پخت ، ظاهری زیبا داشته باشد .

- برای تهیه سبزی قورمه ، به نسبت مساوی ، تره و جعفری ، یک چهارم شنبلیله و اسفناج ، شوید و گشنیز تهیه کنید . پس از شستن و آبکشی ، آنها را یک دست خرد کنید. برای سرخ کردن ، شعله گاز را کم کنید و مرتب آ ن را هم بزنید .

- برای بسته بندی کردن سبزی ها بگذارید کاملا سرد شوند و بعد آنها را در پاکت بریزید و با دست آن ها را پهن کنید تا هنگام مصرف یخشان زودتر باز شوند .

- سبزی آش ، کوفته و کوکو احتیاج به سرخ کردن ندارند و بعد از خرد کردن می توانید آنها را بسته بندی کنید.

- به هنگام خرید کلم ، کف آن را بررسی کنید و اگر خیلی سفت بود نخرید . کلم پیچ خوب سفت ، سنگین و سفید رنگ است و برگ آن تندی و تلخی ندارد . اگر کلم قرمز شما در حین پخت ، آبی یا بنفش شد ، کمی سرکه و شکر به آب آن اضافه کنید تا دوباره به رنگ قرمز در آید . کلم در حین پخت بوی نامطبوعی ایجاد می کند ، با انداختن چند گردو در آب جوش آن می توانید از شدت بوی آن تا مقدار زیادی کاهش دهید .

- برای آن که کرفس در یخچال تازه و مرطوب بماند بدون شستن ، آنها را لای روزنامه بپیچید و در یخچال قرار دهید .

- برای از بین بردن پلاسیدگی کرفس ، درون آب سرد کمی آبلیمو ریخته سپس کرفس را درون آن خیس کرده و چند ساعت درون یخچال قرار دهید تا تازگی خود را به دست آورد. در هنگام خرید توجه کنید که اسفناج و جعفری ، خشن و دارای ساقه بلند نباشند .

 

بادمجان

بادمجان خوب دارای پوست تیره و براق است و مغزی سفید و کم تخم دارد . بادمجان را پوست بگیرید و حلقه حلقه کرده یا به دو نیم کنید و روی آن نمک بپاشید و یک ساعتی مقابل نور آفتاب قرار دهید تا تلخی آن گرفته شود. بعد با آب سرد آنها را بشویید و با حوله خشک کنید. بعد از این که بادمجان ها را در آب نمک قرار داده و آن ها را خوب شستشو دادید و خواستید آن را سرخ کنید ، روی قاچ های بادمجان یک خراش بدهید تا سریع سرخ شود ، قبل از سرخ کردن بادمجان آن را درون تابه داغ ، تفت دهید و بعد روغن را اضافه کنید تا سریع تر سرخ شوند و روغن کمتری به خود بگیرند . وقتی بادمجان ها را درون روغن گذاشتید قبل از این که سرخ شود مرتب وارونه کنید. با این کار هم زودتر سرخ می شود و هم روغن کمتری مصرف می شود .

 

فلفل

فلفل تازه دارای پوستی صاف ، سفت ، آبدار و تازه است . نرمی یا چروک بودن آن نشانه ماندگی و پژمردگی است. اگر می خواهید برای تهیه ترشی یا غذا ، فلفل سبز تند خرد کنید قبل از خرد کردن دستتان را با روغن گیاهی چرب کنید تا پوست دستتان حساسیت نشان ندهد

 

بامیه

بامیه جوان ریز و به رنگ روشن است . بامیه های پیر ، درشت ، چوبی و خشن هستند و بهتر است از خرید  آنها صرف نظر کنید .

 

سیر

- بوته های سیر را بسته بندی کرده و در فریزر بگذارید . هنگام مصرف ، پوست آن را کنده و قبل از این که یخ آن باز شود آن را خرد کنید . سیر را چند دقیقه داخل آب گرم یا به مدت 15 دقیقه درون ماکروویو قرار دهید تا پوست آن ها خشک شود و به راحتی پوست آنها جدا شود.

- برای جلو گیری از خشک شدن حبه های سیر ، آنها را در داخل روغن زیتون مایع ، نگهداری کنید و پس از تمام شدن سیرها ، روغنی را که طعم سیر گرفته را برای غذاهای سیردار استفاده کنید.

- برای استفاده راحت تر از سیر می توانید سیرها را از قبل بکوبید و درون شیشه تمیزی بریزید . در حین کوبیدن کمی نمک به سیر اضافه کنید تا آبی که از آن خارج می شود به وسیله نمک جذب شود .

- اگر مایلید که از سیر استفاده و نگران بوی آن هستید ، می توانید بعد از خوردن سیر کمی چای خشک در دهانتان بجوید و بعد آنها را از دهانتان خارج کنید . با این کار بوی سیر از دهانتان خارج می شود .

برای جدا کردن پوست سیر ، آن را برای چند دقیقه داخل آب گرم قرار دهید. پوست آ ن راحت جدا می شود . راه دیگر  این که با گوشت کوب ، ضربه ای به سیر بزنید ، پوست آن راحت جدا می شود.

- در غذا مقدار بسیار کمی سیر استفاده کنید تا عطر ملایمی بگیرد . در حین سرخ کردن هم نباید سیر را زیاد تفت دهید ، زیرا عطر آن را از بین می رود و طعمش تلخ می شود .

 

سیب زمینی

- سیب زمینی سالم باید پوستی زبر و سفت و محکم داشته باشد.

- از خرید سیب زمینی هایی که دارای پوست سبز رنگ با جوانه های زیاد هستند خودداری کنید .

-در هنگام آب پز کردن سیب زمینی ، پوست آن را کمی چرب کنید یا در آب ، کمی نمک بریزید تا پوست آن ترک نخورد.

-  اگر سیب زمینی خام شما بر اثر گذشت زمان یا هر علت دیگر نرم و پلاسیده شده است ، آنها را به مدت نیم ساعت درون آب سرد بریزید ، دوباره سفت شده و تازگی خود را باز خواهند یافت .

-  برای این که سیب زمینی ها زودتر پخته  شوند یک جسم نوک تیز داخل آن فرو کنید ، تا سوراخ شود . سپس سیب زمینی ها را داخل آب جوش بپزید.

- بهترین روش برای سرخ کردن سیب زمینی این است که ابتدا ظرف گودی را انتخاب کنید ، سپس تا نیمه آن روغن بریزید ، بعد از گرم شدن روغن ، سیب زمینی های خلال را داخل آن ریخته بدون این که هم بزنید منتظر بمانید ، پس از چند دقیقه سیب زمینی ها روی روغن قرار می گیرد ، آ نها را بردارید و مقداری دیگر سیب زمینی داخل روغن بریزید. به همین صورت تمام سیب زمینی ها را سرخ کنید . با این کار ، روغن آن سفید می ماند و برای پخت مواد دیگری هم می توانید از آن استفاده کنید.

-  اگر سیب زمینی را چند دقیقه در آب در حال جوشیدن بریزید و بعد بلافاصله در آب سرد قرار دهید ، پوست آن به راحتی جدا می شود .

 

پیاز

- پیاز خوب سفت است و پوست آن یکی دو لایه بیشتر نیست.

- نرمی پیاز و جدا شدن پوست آن نشانه فاسد شدن آن است.

-  پیاز معمولا به سه رنگ سفید ، صورتی و بنفش دیده می شود . پیاز بنفش تند تر است و بیشتر برای پیاز داغ به کار می رود ، پیاز سفید برای سالاد و سر سفره مناسب است ولی خوب سرخ نمی شود .

- اگر پیاز را به دونیم کرده اید و می خواهید نیمی از آن را نگهداری کنید به محل بریدگی کمی روغن یا کره بمالید و آن را در داخل پلاستیک قرار داده و در یخچال بگذارید .

- برای کم کردن تلخی یا تندی پیاز ، می توانید آن را یک ساعت در آبلیمو یا روغن زیتون بخوابانید .

- اگر می خواهید در غذا از پیاز با ابعاد بزرگ استفاده کنید ، اول آن را به مدت 2 دقیقه در آب جوش بیندازید و بعد به غذا اضافه کنید تا بوی پیاز از بین برود . اگر خواستید این پیاز را سرخ کنید اول بگذارید آب آن خوب برود بعد آن را سرخ کنید .

-  اگر پیش از سرخ کردن پیاز مختصری آرد به آن بزنید دیگر سیاه نمی شود وبه رنگ طلایی در می آید .

- برای این که پیاز را درسته در غذا مصرف کنید و شکل آن تغییر نکند در پایه ی پیاز دو برش به صورت بعلاوه (+) بزنید تا از هم وا نرود.

- پیاز و سیب زمینی را باید در جای خشک و خنک و تاریک نگهداری کرد تا جوانه نزنند .می توانید روی آنها را یک پارچه کتانی بیندازید تا نور به آنها نخورد و جوانه نزنند .

- برای نگهداری طولانی پیاز ، آن ها را در آب در حال جوش فرو کنید بعد آنها را در آورده و خشک کنید و داخل فویل آلومینیومی بپیچید . با این روش پیاز ها تا مدت زیادی تازه می ماند.

 

 

برای جلوگیری از ریزش اشک چشم ، هنگام خرد کردن پیاز  ، چندین راه وجود دارد :

- پیاز را زیر شیر آب یا داخل ظرفی پر از آب پوست بکنید .

- پیاز را زیر هود آشپزخانه یا داخل کیسه نایلونی بزرگی پوست بکنید .

- در نزدیکی خود یک شمع روشن کنید .

- پیش از پوست کندن پیاز آن را به مدت چند دقیقه در یخچال یا فریزر قرار دهید . در حین پوست کندن پیاز مقداری آب در دهانتان نگه دارید ، اما قورت ندهید .

 

زرشک و زعفران

زرشک را داخل فریزر قرار داده تا تازه تر بماند . برای این که زعفران بهتر رنگ دهد آن را با یک حبه قند در هاون بسابید .سپس زعفران ها را در قوری کوچکی ریخته و کمی آب جوش روی آن بریزید و بگذارید مانند چای دم بکشد . هیچ گاه زعفران را در روغن نریزید ، زیرا رنگ خوبی نخواهد داد.

 

گوجه و رب گوجه فرنگی

- اگر گوجه فرنگی کمی شل شد ، آن را در آب سرد قرار دهید تا فورا سفت شود.

- اگر گوجه فرنگی ها کال هستند ، آنها را چند روز درون روزنامه بپیچید تا کاملا برسند .

- برای خرد کردن گوجه ، همیشه از کاردهای دانه دار استفاده کنید تا از له شدن و آب انداختن آن جلو گیری کنید .

-  برای استفاده از رب گوجه فرنگی ، اگر از رب گوجه آماده استفاده می کنید ، پس از باز کردن در قوطی ، تمام محتویات آن را خالی کرده و ترجیحا آن را در ظرف سفالی بریزید .  این ظروف آب اضافی رب را جذب کرده و از خراب شدن آن جلو گیری می کنند .

- برای این که رب گوجه فرنگی شما تا مدتها تازه و خوش رنگ بماند ، روی ظرفی که رب را در آن ریخته اید کمی روغن بریزید تا هوا به رب نرسد و کپک نزند .

- هیچگاه قاشق خیس به رب نزنید زیرا آب ، باعث کپک زدن رب می شود .

 

هویج

- قبل از گذاشتن هویج درون یخچال ، سر هویج را ببرید ، زیرا سر هویج رطوبت هویج را گرفته و آن را خشک و پلاسیده می کند .

- برای پخت هویج یک قاشق مرباخوری شکر را در مقداری آب سرد حل کنید و هویج ها را درون آن بریزید و با حرارت کم بپزید.

-  برای فریزکردن هویج ، گل کلم و سیب زمینی خلال شده ، آنها را به مدت چند دقیقه درون آب جوش قرار دهید و سپس فوری در آب سرد فرو کنید . این شوک سبب می شود که فعالیت آنزیم هایی که در تغییر رنگ و شکل میوه تاثیر دارند متوقف شود . سپس آنها را در کیسه پلاستیکی قرار دهید و هوای آن را خارج کنید و در آن را محکم ببندید .  

 

لوبیا سبز

نگه داشتن لوبیا سبز خام در فریزر ، تندی زننده ای به آن میدهد . برای رفع این عیب لوبیا را درون آب سرد ریخته و کاملا بپزید و سپس در فریزر قرار دهید .

 

نخود فرنگی

بهترین روش برای پختن نخود فرنگی بخارپز کردن آن است . برای این کار نخود فرنگی ها را از غلاف آن در بیاورید و بخار پز کنید ؛ پس از پخت نخود فرنگی ها کاملا سبز می مانند . اگر نخود فرنگی را آب پز می کنید ، بهتر است آنها را با غلاف بپزید در این صورت نخود فرنگی ها زود تر می پزد و طعم و مزه بهتری پیدا می کند می توانید کمی جوش شیرین به آن اضافه کنید تا سبز بماند . برای این که نخود فرنگی بعد از فریز شدن طعم اولیه خود را از دست ندهد در حین جوش خوردن کمی شکر به آن اضافه کنید .

 

بلال

پوست بلال تازه را کنده و بایک مسواک خیس از بالا به پایین آن را مسواک کنید تا همه رشته ها از میان دانه های بلال خارج شود . دانه ها را به کمک چاقو جدا کرده و بخار پز کنید . سپس آ نرا بسته بندی کرده و در فریزر قرار دهید .

بلال را می توان به صورت آب پز و کبابی مصرف نمود . هنگام پختن دانه های بلال با آب ، از اضافه نمک خودداری نمایید . زیرا نمک باعث سفت شدن آن می شود .



  • حسین توکلی



برخی نکات مهم برای تغذیه سالم

- علم تغذیه ، علم شناخت مواد غذایی و نحوه استفاده از آنهاست .

- تغذیه ی مناسب در اصلاح ناهنجاری های رفتاری کودکان و رشد ذهنی آنان مؤثر است .

- عسل مانع گرفتگی رگها می شود .

- سبزیجات و میوه ها رنگین حاوی موادی هستند که از بروز سرطان جلو گیری می کنند .

- خوردن صبحانه باعث سلامتی و تندرستی می شود .

- مصرف روزانه میوه و سبزی از ابتلاء به انواع بیماریها پیشگیری می کند .

- متنوع ولی به اندازه بخورید .

- سعی کنید وعده های غذایی کوچک ولی در دفعات بیشتر باشد.

- میزان چربی غذای خود را کم کنید .

- از شیرینی های کمتر استفاده کنید .

- استفاده از حبوبات را در لیست غذایی تان وارد کنید .

- از میوه و سبزیجات بخصوص سیب زمینی به اندازه کافی استفاده کنید .

- از گوشت کمتر استفاده کنید .

- زیاد مایعات بنوشید .

- بهتر است مواد غذایی را با روغن سرخ کنید و بیشتر به شکل آب پز مصرف کنید .

- بهتر است مغزها ( گردو – فندق – بادام و...) به صورت خام مصرف شده و در صورت تفت دادن از نمک کمتری استفاده شود .

- بهتر است بیشتر از گوشت های سفید ( مرغ و ماهی ) به جای گوشت قرمز استفاده شود.

- حتی الامکان از سرخ کردن گوشت اجتناب کنید .

- هنگام پختن سبزی ها ، درب ظرف را ببندید و از پختن طولانی مدت آنها خودداری کنید .

- سعی کنید میوه هایی را که پوستشان خوردنی است ، پس از شستشو و ضد عفونی با پوست مصرف کنید .

- بهتر است برای پخت و پز بجای روغن های جامد از انواع روغن های مایع با منشا ء گیاهی استفاده شود .

- حتی الامکان از حرارت دادن زیاد روغن ها خودداری کنید.

- برای رفع تشنگی ، نوشیدن آب سالم به آشامیدنی دیگری ترجیح دارد.

 

گوشت

-گوشت تازه باید سفت و  به رنگ صورتی مایل به قرمز باشد و طعم و بوی بدی نداشته باشد بافت چربی آن هم باید سفید یا زرد کم رنگ باشد.

-قبل از مصرف گوشت آن را به قطعات کوچک تقسیم کنید و به مدت 48 ساعت درون آب و کمی سرکه خیس کنید و در یخچال بگذارید در این صورت به مدت زمان کمتری برای پخت پز نیاز است.

-گوشت بدون استخوان دیرتر از گوشت استخوان دار می پزد ، زیرا استخوان گرما را به خود می گیرد و گوشت از درون و بیرون می پزد .

-برای پخت گوشت سفت ، مقدار بسیار کمی جوش شیرین به آب آن اضافه کنید .

- به گوشت چرخ کرده بسته بندی شده در فریزر پیاز اضافه نکنید زیرا طعم و بوی گوشت را تغییر می دهد .

 

مرغ

- مرغ تازه بوی بدی نمی دهد و رنگ آن صورتی کم رنگ و گوشت آن سفید است. اگر رنگ مرغ سفید باشد تازه نیست و آن را بیش از حد در آب گذاشته اند .

- برای شستن مرغ تازه ای که خریده اید ، ابتدا پوست آن را جدا کنید ، بعد سینه مرغ را از طول نصف کنید و هر چه درون شکم آن است بخصوص تکه های جگر سیاه که به استخوان پشت و سینه چسبیده است را در آورید و سپس مرغ را خوب بشویید .

-اگر می خواهید مرغ را برای سرخ کردن یا کباب کردن آماده کنید حتما پوست آن را جدا کنید.

- برای جدا کردن پوست مرغ ، می توانید کمی به آن نمک بزنید . با پاشیدن نمک پوست مرغ شل می شود و به راحتی جدا می گردد .

- برای باز کردن یخ مرغ منجمد ، آن را در محلول آب سرد و نمک قرار دهید. با این روش ، خون باقیمانده درون مرغ ، از آن خارج می شود و گوشت آن سفید و تمیزمی شود.

- برای از بین بردن بوی مرغ در هنگام پخت ، می توانید چند حبه سیر ، کرفس ، هویج درسته یا خرد شده به آن اضافه کنید .

- برای آبدار شدن سینه مرغ قبل از پخت ، آن را در شیر بخوابانید.

- هرگاه آب مرغ یا گوشت شما زیاد بود ، آن را در قالبهای یخ بریزید و در فریزر در دفعات بعدی می توانید به جای آب در سوپ یا خورشت از یک یا چند قالب یخ زده استفاده کنید تا غذایتان خوش طعم تر شود .

- اگر می خواهید مرغ بپزید حتما در همان مرحله اول نمک را اضافه کنید ، مرغ شما خوشمزه تر می شود اما برای پختن گوشت های دیگر همیشه نمک را آخر اضافه کنید زیرا اگر در ابتدا نمک را به گوشت اضافه کنید باعث سفت شدن گوشت می شود و گوشت شما دیر می پزد.

 

تخم مرغ

- زرده تخم مرغ بهترین دارو برای کسانی است که خون زیادی از دست داده اند.

- ماساژ تخم مرغ بر سر و ماندن آن به مدت چند ساعت باعث تسکین سردرد و تقویت پیاز مو می شود و برای موهای خشک بسیار مفید است .

-اگر اشتهای خود را به غذا از دست داده اید، خوردن زرده تخم مرغ خام یا پخته قبل از غذا کمک زیادی به افزایش میل شما می کند .

- پوست تخم مرغ تازه خشن و گچی است و اگر تخم مرغ را درون ظرفی از آب و نمک فرو ببرید ، ته ظرف باقی می ماند .

- تخم مرغ کهنه پوست صاف و درخشان دارد و در ظرف آب نمک بر روی سطح آب قرار می گیرد و هر چه تخم مرغ کهنه تر باشد سبک تر است و روی آب قرار  می گیرد .

-برای این که تخم مرغ پخته را از خام تشخیص دهید ، آن را بچرخانید ، اگر زود ایستاد ، خام است ولی اگر طولانی و به حالت دایره وار چرخید ، پخته است .

- اگر می خواهید تخم مرغ را برای مدتی نگهداری کنید از شستن آنها خودداری کنید تا رطوبت و آب به داخل پوسته آن نفوذ نکند .

- برای تهیه نیمروی بدون روغن و رژیمی ، ماهی تابه را روی قابلمه آب در حال جوش قرار دهید و تخم مرغ را در آن بشکنید . بعد از 8 دقیقه نیمرو  آماده ی خوردن است .

 

تشخیص ماهی تازه

- چشم های ماهی باید روشن و شفاف باشد .

- فلس های ماهی باید درخشان و محکم باشد .

- گوش های ماهی باید سرخ رنگ و یا صورتی باشد .

- انگشت اشاره را روی بدن ماهی فشار دهید ، اگر اثر انگشت باقی نماند ماهی تازه است.

- پولک ماهی تازه ، براق و درخشان است و محکم به پوست آن چسبیده است .

- ماهی تازه دارای بویی طبیعی است و نسبت به حجم خود سنگین تر است .

- در هنگام پاک کردن ماهی ، روی آن کمی نمک بپاشید . نمک به آن می چسبد و از سُر خوردن آن جلو گیری می کند .

- برای گرفتن فلس ماهی می توانید آن را به مدت 5 دقیقه در ظرف آب و نمک قرار دهید و بعد در همان ظرف  ، فلس ماهی را پاک کنید تا فلس ها به اطراف نپرد .

- برای از بین بردن بوی ماهی می توانید آن را درون شیر قرار دهید. شیر بوی ناخوشایند ماهی را از بین می برد و طعم دلپذیری  به آن می دهد .

- برای برطرف کردن بوی ماهی از دست خود می توانید آن را با محلول آب و سرکه بشویید یا اینکه لیمو ترش را  به دستتان بمالید و بعد از چند لحظه دستتان را بشویید .

- ابتدا دستتان را خیس کنید سپس زرد چوبه به تمام دستتان بمالید و چند دقیقه صبــر کنید ، سپس با آب و صابون کاملا دستتان را بشویید .

- برای بسته بندی ماهی ، آن را در کیسه های نایلونی بگذارید و روی آن برچسبی بزنید و نوع  آن و تاریخ خرید را برروی آن بنویسید .

- ماهی را به مدت دو تا سه ماه می توانید در فریزر نگهداری کنید .

- برای آب پز کردن ماهی ، از آب و سرکه استفاده کنید تا ماهی له و خرد نشود .

- برای سرخ کردن ماهی ابتدا به تمام قسمتهای آن کمی نمک ، زعفران ، آبلیمو و ادویه بزنید و یا 10 دقیقه در محلول آب و سرکه قرار دهید و بعد آن را سرخ کنید .

- برای اینکه مطمئن شوید ماهی پخته است ، یک سوزن تمیز را در قسمت گوشت آلود ماهی فرو کنید و به مدت 30ثانیه نگه دارید و به سرعت بیرون بیاورید اگر سوزن داغ بود ماهی پخته است .

- 2  الی 3 ساعت قبل از سرخ کردن ماهی ، آن را داخل آبلیمو ، سرکـــه و یا آبغوره قرار دهید. از مخلوط هر دوی آنها هم می توانید استفاده کنید. بعد از چند ساعت ماهی ها را داخل آبکش قرار دهید تا آب اضافی آن خارج شود سپس روغن را خوب داغ کنید و ماهی ها را سرخ کنید. با این روش ، احتیاج به آرد هم نیست و ماهی خوشمزه می شود .

 

میگو

- میگوی تازه بوی دریا می دهد و گوشت آن سفت و سفید با رگه های صورتی است .

- میگو تازه به زمان پخت کمی احتیاج دارد و در حین پخت نیز بهتر است از حرارت زیاد استفاده کنید .

- گوشت میگو نباید زیاد نرم باشد و زود از هم متلاشی شود مصرف این گونه میگو باعث مسمومیت می شود .

- برای پاک کردن میگو ابتدا آن را در آب بجوشانید تا پوست آن کمی نرم شود ، سپس پوست آن را بگیرید و سر آن را با دست جدا کنید سپس با کارد یک شیار نازک پشت کمر آن ایجاد کرده و روده دراز و سیاهی که در آن است بگیرید .

- در آخر ، میگوها را با آب سرد بشویید و پس از آن که آب آنها رفت ، بسته بندی کنید .

- اگر می خواهید میگو را سرخ کنید، قبل از سرخ کردن ، آن را در آب جوش بیندازید تا کمی نرم شود .

- برای آب کردن یخ میگو  ، آن را چند ساعت درون شیر قرار دهید .

 

قارچ

- قارچ تازه ، سفید و رنگ آن روشن و شفاف و کلاهک آن بسته است .

- قارچ را به اندازه مصرف بخرید زیرا در یخچال تغییر شکل می دهد و زود پیر می شود .

- برای نگهداری قارچ ها ،  آنها را درون پاکت کاغذی یا لای روزنامه بپیچید و در یخچال بگذارید تا رطوبت یخچال در آن نفوذ نکند و تازه بماند و بوی مواد دیگر یخچال را نگیرد .

- از شستن تمام قارچ های تهیه شده خودداری کنید .

-  فقط به اندازه مصرفتان شسته و بقیه را بدون شستشو نگهداری کنید تا تازه تر بماند .

- برای این که قارچ در حین سرخ کردن ، سیاه نشود و از جلوه ی آن کم نشود ، چند قطره آب لیموترش روی آن بریزید، سپس حرارت زیر ظرف را زیاد کرده و برای چند دقیقه قارچ هارا در روغن تفت دهید .

 

استفاده از سویا در برنامه غذایی

همانطور که می دانید سویا ماده غذایی بسیار خوبی است که همه ی افراد بخصوص افرادی که دارای فشار خون و چربی هستند باید مصرف کنند .

برای این که بتوانید از سویا در برنامه غذایی خود استفاده کنید ، ابتدا 500گرم سویا را درون آب خیس کنید بعد از چند ساعت که کاملا سویاها خیس شدند ، آنها را چرخ کرده ، سپس با  500الی 1000 گرم گوشت چرخ کرده مخلوط کنید. حالا آنها را بسته بندی کنید و داخل فریزر قرار دهید . بااین کار سویا طعم گوشت چرخ کرده را به خود می گیرد و به راحتی می توانید از آن برای پخت و پز کمک بگیرید .

 

استفاده از سویا در ماکارونی

ابتدا سویا را در آب گرم خیس کنید . بعد از مدتی آن را در صافی بریزید و آب آن را خوب بگیرید . سپس در روغن کمی پیاز ، فلفل ، نمک ، زرد چوبه و رب گوجه فرنگی بریزید و سویا را درون آن کمی تفت دهید تا طعم خوبی پیدا کند .

 

پخت بهتر ماکارونی

- چند قاشق غذاخوری روغن و آبلیمو داخل ظرف ماکارونی درحال جوشیدن بریزید .

- چند قاشق آبلیمو به مایه ی ماکارونی اضافه کنید تا ماکارونی شما لذیذتر شود .

 

ازبین بردن بوی غذا

اگر در خانه شما از بوی غذا پر شده و باعث ناراحتی خانواده می شود ، از دود اسپند و یا خاکشیر استفاده کنید و یا با دود کردن دارچین می توانید کاملا بوی غذا را از بین ببرید. در ضمن ، سپند باعث ضد عفونی کردن محیط هم می شود .

 

یک نکته درمورد زود پز

همیشه به یاد داشته باشید که نباید هرگز روی زودپزی که تازه خاموش کرده اید آب بریزید ، زیرا هم خطرناک است و هم این کار باعث می شود زود پز شما به دیرپز تبدیل شود و دیگر غذا را زود نپزد .

 

اگر فلفل غذای شما زیاد شد

چند دقیقه قبل از اینکه غذا را از روی حرارت بردارید ، آب یک عدد لیموترش تازه را در آن بریزید و خوب هم بزنید به طرز قابل توجهی تندی غذا از بین خواهد رفت .

 

کوکو سبزی و کتلت

برای خوشمزه تر کردن کوکو سبزی می توانید کمی زرشک ، گرد و یا پیازچه ی خرد شده به آن اضافه کنید . برای درست کردن کتلت ، آب پیاز و سیب زمینی را بگیرید تا خوشمزه تر شود و در روغن وا نرود . برای ایجاد چسبندگی بیشتر ، خمیر کتلت را خوب ورز  دهید .

در مواد اولیه کتلت می توانید از آرد نخودچی استفاده کنید تا خوشمزه تر شود .

 

کوفته

به مایع کوفته آرد نخودچی و تخم مرغ  اضافه کنید و حرارت زیر ظرف را زیاد کنید تا کوفته ها از هم وا  نرود ، قدری آرد و تخم مرغ به آن بیفزایید و حرارت آتش را زیاد کنید .

 

دلمه

برای خوشمزه شدن دلمه برگ مو از مخلوط تمر هندی و آب استفاده کنید.

 

خورشت

-بهترین زمان برای اضافه کردن آبلیمو به خورشت زمانی است که تازه خورشت را خاموش کرده اید ، اگر آبلیمو در خورشت جوش بخورد زیبایی رنگ خورشت را می گیرد .

- در هنگام پخت اولیه ی قیمه ، دو عدد گوجه فرنگی رنده شده را به آن اضافه کنید تا طعم بهتری پیدا کند.

- رُب گوجه فرنگی را در روغن سرخ کنید و زمانی که خورشت جا افتاد به آن اضافه کنید . این کار باعث خوش رنگ شدن خورشت شما خواهد شد .

- اگر خورشت شما شور شد اصلا نگران نباشید ، یک تکه سیب زمینی را پوست کنده و به دو نیم تقسیم کنید. سیب زمینی را داخل خورشت بریزید تا کمی بجوشد با این کار سیب زمینی شوری غذا را به خود می گیرد .

- اگر خورشت شما سوخت ، به هیچ وجه در آن آب نریزید ، ته ظرف خورشت را در آب سرد بگذارید و به آرامی قسمتهای سالم خورشت را به ظرف تمیزی انتقال دهید .

- برای جبران آب از دست رفته خورشت کمی آب ، نمک ، روغن و ادویه به آن اضافه کنید .

-اگر خورشت شما بیش از حد ، چرب شد ، چند قطعه یخ را داخل پاکت فریزری بریزید و در آن را محکم ببندید و در غذا بیندازید ، چربیها به دور پاکت جمع می شوند و می توانید آنها را بردارید .

- برای افزایش غلظت خورشت و سوپ می توانید پس از پختن ، کمی پوره ی سیب زمینی به آن اضافه کنید و یا در حین پخت  ،کمی آرد یا جوانه گندم به غذا اضافه کنید .

- برای اینکه خورشت قیمه ی شما خوشمزه تر شود ، لپه را خیس کرده ، سپس همراه گوشت تفت دهید . مزه آن بسیار خوش طعم می شود و احتیاج به جدا پختن لپه نیست و مطمئن باشید که لپه با گوشت می پزد .

- اضافه کردن پودر دارچین عطر بسیار خوبی به قیمه می دهد اما باید توجه کنید که دارچین بیش از اندازه باعث تیره شدن و تلخی خورشت می شود .

- برای خوشمزه تر شدن خورشت فسنجان ، از آب سرد استفاده کنید و آن را کم کم به خورشت اضافه کنید تا گردوها روغن بیشتری پس بدهند .

- برای پخت خورشت بامیه ، ساقه بامیه را کوتاه کنید ولی سر و ته آن را نزنید ، زیرا لعاب بامیه در هنگام پخت وارد غذا می شود و آن را لیز و لزج می کند . بامیه تفت داده شده را در اواخر پخت خورشت به آن اضافه کنید ، زیرا پختن زیاد باعث له شدن آن می شود .

- خورشت سبزی به زمان پخت زیاد و دمای خیلی کم احتیاج دارد تا کاملا جا بیفتد . برای خوشمزه تر شدن خورشت سبزی ، از آب قلم گوساله استفاده کنید ، حتی از مفز داخل قلم برای سرخ کردن سبزی می توانید استفاده کنید . با انجام این کار می بینید خورشت شما چقدر لذیذتر می شود . بهترین زمان برای اضافه کردن آبلیمو به خورشت سبزی زمانی است که زیر اجاق را تازه خاموش کرده اید . اگر آبلیمو در خورشت جوش بخورد رنگ آن برمی گردد و زیبایی خود را از دست می دهد .

 

آبگوشت

- برای لعاب دار شدن آبگوشت ، یک قاشق آرد را تفت دهید و مقداری روغن ، دارچین و رب گوجه فرنگی را به آن اضافه کنید و داخل آبگوشت بریزید .

- اگر سوپ یا آبگوشت بیش از حد بوی سیر گرفت چند برگ جعفری داخل توری چای بگذارید و داخل غذا بیندازید تا سیر اضافی را به خود جذب کند .

 

جلو گیری از سوختن کره

اگر می خواهید مواد سرخ کردنی را با کره سرخ کنید ، یک قاشق روغن به آن اضافه کنید  تا از سوختن آن جلوگیری کند .در ضمن موقع سرخ کردن زیر گازرا کم کنید تا کره نسوزد .

 

روش درست کردن سُس مایونز

آرد سفید 1 لیوان

آّب 3 لیوان

نمک 1 قاشق غذاخوری

شکر 3 قاشق غذا خوری

تمام مواد را داخل ظرف ریخته روی اجاق می گذاریم تا بپزد و به صورت فرنی در آید ، سپس تا سرد شدن مواد صبر می کنیم . وقتی که مواد کاملا سرد شدند 3 عدد تخم مرغ ، 1 قاشق چایخوری خردل و 1 لیوان روغن مایع به آن اضافه کنید و داخل مخلوط کن بریزید و یا با همزن بزنید . باید دانست ، هر چه روغن سس بیشتر باشد ، سس شما سفت تر می شود . در ضمن ، روغن زیتون برای این کار بهتر است . برای اینکه سس مخصوص سالاد شما خوشمزه تر شود از آب پرتقال یا آب نارنج تازه استفاده کنید. به این صورت که آب پرتقال یا نارنج را گرفته و با سس سالاد مخلوط کنید ، می بینید  که سس شما چقدر خوشمزه تر می شود .

پوست کندن گوجه فرنگی

ابتدا گوجه ها را به مدت 8 ثانیه داخل آب جوش قرار دهید و بعد آن را داخل آب سرد بریزید ، پوست گوجه ها به راحتی جدا می شود .

 

سوسیس

اگر سوسیس را در ظرفی بدون در پوش درست کنید ، نمی ترکد برای این که سوسیس ها در حین سرخ شدن جمع نشوند ، ابتدا آنها را در آب جوش بیندازید و بعد در بیاورید و خوب خشک کنید .

 

جگر

- هرگز پیش از پختن جگر به آن نمک نزنید ، زیرا باعث سفت شدن آن می شود . ادویه یا فلفل را نیز بعد از پخت ، اضافه کنید تا هم لطیف تر شود و هم راحت تر هضم شود .

- اگر جگر را حدود یک ساعت در شیر بخوابانید ، بسیار نرم تر و لطیف تر می پزد .  وقتی جگر را از شیر درآوردید خوب شیر را از روی آن پاک کنید و کمی آرد به آن بزنید ، بعد آن را روی آتش بگیرید یا در تابه ای بدون روغن کباب کنید .

 

عسل

- عسل ماده ای مقوی است و انرژی زا است و چربی های اطراف قلب را تجزیه می کند و به همین دلیل مصرف آن به سالمندان و بیماران قلبی عروقی توصیه می شود .

- عسل خالص شفاف و روشن است و عطر خوبی دارد اگر مقداری از آن را بردارید کش می آید به نازکی مو می شود و هر گز جدا نمی شود .

- برخلاف انتظار عموم ، شکرک زدن عسل نشانه تقلبی بودن آن نیست . اگر عسل شما شکرک زد شیشه عسل را درون ظرفی از آب جوش که روی شعله ملایم گاز است قرار دهید تا شکرک آن ذوب شود .

- برای نگهداری از عسل از ظروف فلزی  استفاده نکنید  ، زیرا عسل ماده اسیدی است و پس از مدتی فلز را در خود حل می کند که برای بدن بسیار مضر است . برای این منظور ظروف لعابی ، شیشع ای یا سفالی مناسب است .

- برای نگهداری عسل از ظروف در دار استفاده کنید ، زیرا عسل ، آب موجود در اتاق را به خود جذب می کند و در ظروف بدون در ، رقیق  و آبکی می شود .



برنج

- برنج مرغوب باریک و کشیده ، یک دست و به رنگ سفید عاجی است و عطر خوبی دارد .

- برنج خوب سفت و محکم است و به سختی زیر دندان خرد می شود .

- قبل از خرید برنج مورد نیازتان می توانید مقدار کمی از آن را برای پخت آزمایشی بخرید .

- برنج خوب در حین پختن قد می کشد و حجم آن افزایش می یابد و با جذب روغن جلا می یابد .

-  افزایش برنج یا  ری کردن آن بعد از پخت هر پیمانه به میزان سه پیمانه می باشد .

-  در هنگام خرید برنج دقت کنید که خرده برنج قاطی برنج نباشد .

-  اگر دانه های برنج یکسان نباشد از یک جنس نیست و در پخت آن دچار مشکل می شوید .

- برای تشخیص عطر و طعم برنج مقداری از آن را میان کف دو دست خوب بمالید و روی آن بدمید و سپس استشمام کنید .

-  برنج خوب عطر و طعم تازگی اش به مشام می رسد .

- برنج را به دقت پاک کنید و برای جلوگیری از ورود حشرات به آن مقداری نمک نیم کوب بریزید و به دور از آفتاب ، رطوبت و هوای گرم نگه دارید .

- اگر در مناطقی که هوا بسیار مرطوب است زندگی می کنید ، برنج را در کیسه ی پارچه ای کلفتی نگهداری کنید تا بخار آب در آن نفوذ نکند .

- اگر برنج آفت زد هیچگاه آن را در معرض آفتاب قرار ندهید ، چون  دانه های برنج خُرد می شود ، آن را روی پارچه ای در هوای آزاد و سایه پهن کنید . زمانی که آفت برنج از بین رفت ، آن را با نمک مخلوط کرده و در کیسه برنج بریزید و در جایی خشک و خنک قرار دهید .

 

نکاتی در مورد پخت برنج :

- برای سفید شدن برنج می توانید چند قاشق ماست ، داخل برنج در حال جوش بریزید . اگر برنج شما بیش از حد معمول جوش خورده بود ، می توانید 3-2 قاشق غذاخوری آبلیمو به آن اضافه کنید تا برنج شما خراب نشود .

- برای ازبین بردن بوی سوختگی برنج یک تکه نان روی برنج قرار دهید و موقع کشیدن ، نان را بردارید یا یک عدد پیاز را پوست کنده و در داخل برنج فرو کنید پیاز بوی سوختگی را به خود می گیرد .

- اگر بر اثر فراموشی ، برنج تان بی نمک شد اصلا نگران نباشید ، موقع کشیدن برنج مقدار مورد نیاز نمک را با مقدار بسیار کمی آب و روغن مخلوط کنید و روی برنج بریزید . با این کار بی نمکی برنج شما رفع می شود . هرگز نمک را مستقیما در روغن نریزید ، زیرا نمک در روغن حل نمی شود .

- اگر قبل از آب کش کردن برنج متوجه شدید ، که برنج شما شور شده است ، موقع آب کش کردن ، آب بیشتری روی برنج داخل آب کش بریزید . اگر بعداز آب کش کردن برنج متوجه شوری آن  شدید ، بعد از آبکش کردن می توانید آن را با آب سرد بشویید .

- اگر برنج کته بود می توانید در هنگام دم کشیدن یک سیب زمینی روی آن قرار دهید . به هنگام جوشیدن برنج کره یا روغن در آب آن اضافه کنید تا از سر رفتن آب برنج جلو گیری کنید .

- برای درست کردن ته دیگ ، کمی روغن و آب را درون قابلمه بریزید تا داغ شود ، بعد کمی زردچوبه یا زعفران دم کشیده داخل آن ریخته و برنج یا سیب زمینی های حلقه حلقه شده را در روغن بگذارید ، بعد بقیه برنج ها را روی آن بریزید و بگذارید دم بکشد .

- برای تزئین برنج کمی زرشک را در روغن داغ بریزید و برنج و زعفران دم کرده و کمی شکر به آن اضافه کنید . از خلال پسته نیز می توانید برای خوش رنگ شدن غذا استفاده کنید .

- وقتی می خواهید برنج را آبکش کنید یک لیوان از آب آن را بردارید و با یکی دو قاشق ماست مخلوط کنید. این آب برنج در صورتی که شور نباشد برای بچه ها خیلی مفید است.

 

برای خوشمزه تر شدن شیر برنج

اگر می خواهید شیر برنج شما خوشمزه تر شود ، برنج را با شیر خیس کنید. این کار باعث می شود که شیر برنج شما خوشمزه تر شود .

 

تشخیص پخته بودن ماکارونی

برای تشخیص پخته بودن ماکارونی  ، یک رشته ی آن را روی در قابلمه بگذارید . اگر ماکارونی به ظرف چسبید پخته است .

 

روغن

- روغن جامد را در ظرف سفالی یا لعابی نگهداری کنید و همیشه در ظرف را ببندید . ظروف شیشه ای با رنگ روشن برای نگهداری روغن مناسب نیست .

- برای جلوگیری از پرش روغن به اطراف ماهی تابه ، قبل از سرخ کردن ، مواد را کاملا خشک کنید و درون روغن داغ کمی نمک بریزید تا روغن بیرون نپرد .

- اگر می خواهید روغن را دوبار استفاده کنید و روغن بوی مواد غذایی قبلی را ندهد ، چند شاخه جعفری درون روغن سرخ کنید تا بوی بد آن از بین برود .

- برای از بین بردن سیاهی روغن می توانید چند قطره سرکه سفید به آن اضافه کنید و در ماهی تابه را ببندید و به سرخ کردن ادامه دهید .

- روغن های مخصوص سرخ کردن را می توانید چند بار داغ کرده و مصرف کنید ، وقتی روغن حالت چسبندگی گرفت یا کثیف شد ، بهتر است آن را دور بریزید و از روغن تازه استفاده کنید .

- اگر می خواهید مواد را با کره سرخ کنید زیر ظرف را کم کرذه و یک قاشق روغن به آن اضافه کنید تا از سوختن آن جلو گیری کند .

 

روش شکستن نارگیل

ابتدا الیاف آن را کاملا از نارگیل جدا کنید ، بر روی نارگیل لکه هایی مانند چشم وجود دارد آن قسمت را سوراخ کنید و شیره داخل نارگیل را کاملا از آن خارج کنید . سپس نارگیل را داخل تابه قرار داده به مدت 60 الی 30 دقیقه گذاشته تابا حرارت 350 درجه بپزد بعد از این زمان بگذارید تا پوست آن سرد شود . سپس با یک ضربه چکش ، پوست نارگیل را از آن جدا کنید .

 

شیر

- قبل از خرید شیر به میزان چربی و تاریخ مصرف آن توجه کنید .

- برای اینکه متوجه شوید که شیر خالص است یا ناخالص ؛ مقداری از شیر داغ را در ظرفی بریزید و بگذارید سرد شود و سرشیر ببندد وقتی سرشیر گرفت ، آن را از روی شیر بردارید . اگر شیر به سرشیر چسبید خالص است ولی اگر شیر به راحتی از سرشیر جدا شد ، با آب مخلوط شده است .

- قبل از اینکه شیر را بجوشانید ظرف آن را با آب سرد آبکشی کنید تا بعد از جوشاندن شیر ، راحت تر شسته شود .

-  در طول مدت حرارت دادن شیر با هم زدن پیوسته ، از تشکیل لایه چربی در سطح شیر جلوگیری کنید و به محض مشاهده حباب ناشی از جوشش و متصاعد شدن بخار از شیر حرارت را قطع کنید.

- شیر های غیر پاستوریزه را حتما 20تا30 دقیقه بجوشانید. اگر شعله اجاق کم باشد و شیر به آرامی و با حرارت ملایم بجوشد ، احتمال سر رفتن آن بسیار کم است .

- اگر شیر شما سوخت و بوی سوختگی به خود گرفت ظرف شیر را داخل آب سرد بگذارید و به اندازه 8/1 قاشق چایخوری نمک به آن اضافه کنید . فریز کردن شیر برروی بافت آن تاثیر نامناسب می گذارد و باعث کاهش مواد مغذی شیر و عطر و طعم آن می شود اگر مجبور شدید شیر را نزدیک به سه هفته نگهداری کنید بهتر است از شیر بدون چربی یا 2درصدچربی برای فریز  کردن استفاده کنید . برای آب شدن شیر منجمد آن را در یخچال قرار دهید تا یخ آن باز شود .

 

 

 برای این که شیر شما سر نرود می توانید :

- از شیرجوش های مخصوص استفاده کنید .

- اگر چنین ظرفی در اختیار ندارید دور تادور ظرف ( البته قسمتهای بالای آن ) را با کمی روغن یا کره چرب کنید ، این کار مانع سر رفتن شیر می شود .

- می توانید قاشق بزرگ چوبی یا ملاقه درون شیر قرار دهید بطوریکه دسته آن روی لبه ی ظرف باشد . همچنین در پوش های توری یا مشبک نیز از سر رفتن شیر جلو گیری می کند . از این روش برای گرفتن سر شیر هم می توانید استفاده کنید .

 

شیر کاکائو

برای تهیه شیر کاکائو ابتدا با شکر مخلوط کنید و یک قاشق شیر روی آن بریزید و خوب هم بزنید تا حل شود بعد شیر گرم را به آن اضافه کنید .

 

پنیر

- اگر نمک پنیر کم بود ، می توانید پنیر را در شیشه دهانه گشادی بریزید و روی آن آب نمک جوشیده و سرد شده بریزید .

- برای اینکه پنیر شما بهتر بریده شود از کارد کند استفاده کنید و راه دیگر آن این است که کارد را کمی گرم کنید و سپس پنیر را برش دهید .

- اگر پنیر کپک زد آنرا درون ظرفی در دار بریزید و چند حبه قند در ظرف بیندازید و در ظرف را خوب ببندید و در یخچال بگذارید ، بعد از چند ساعت در ظرف را باز کرده و حبه های قند را خارج کنید .قندها کپک پنیر را به خود جذب می کنند و پنیر قابل استفاده می شود .

- اگر پنیر تان خشک شده آن را در ظرف کوچکی بگذارید و روی آن چند قطره شیر بریزید بعد از چند دقیقه پنیر حالت تازگی پیدا می کند .

- اگر پنیر تان بیش از حد سفت شده آن را در آب بدون نمک قرار دهید و در صورتی که پنیرتان بیش از حد نرم بود آن را درون آب نمک قرار دهید ، هر چه نمک آب بیشتر باشد پنیر سفت تر می شود .

- پنیر پیتزا را در فریزر قرار ندهید بلکه آن را در کاغذ آلومینیومی پیچیده و در سرد ترین قسمت یخچال قراردهید .

 

ماست

- برای مایه زدن ماست ابتدا بگذارید شیر خوب جوش بخورد ، بعد آن را از روی شعله گاز بردارید و منتظر شوید تا حرارت شیر به حد متوسط برسد ، طوری که اگر انگشتتان را در آن فرو ببرید گرمای آن را حس کنید ولی نسوزید . در این موقع مایع ماست را با آن مخلوط کنید تا کاملا در شیر حل شود . در آخر روی شیر را بپوشانید و آن را در محلی گرم قرار دهید تا ماست خود را بگیرد . برای جلوگیری از آب انداختن ماستی که مایه می زنید بگذارید شیر بعد از جوش آمدن کمی جوش بخورد یا این که به آن کمی شیر خشک حل شده در آب اضافه کنید و تا چند ساعت بعد از مایه زدن آن را تکان ندهید .

- برای تهیه ماست چکیده ، ماست را داخل کیسه پارچه ای تمیزی بریزید و از جایی آویزان کنید و ظرفی زیر آن بگذارید. بعد از مدتی آب ماست در ظرف جمع می شود و ماست چکیده در کیسه آماده می شود. اگر آب ماست را بجوشانید قره قورت خوشمزه ای درست می شود .

 

آرد

- آرد را باید در جای خشک و خنک و به دور از مواد بو دار نگهداری کنید .

- آرد زود فاسد می شود لذا سعی کنید بیش از نیاز یک ماهتان  خریداری نکنید .

- هر چه آرد تیره تر باشد به غله اصلی خود نزدیکتر است و برای سلامتی مفید تر است .

- آرد گندم  سفید برای تهیه کیک و شیرینی جات ، نان سفید و آشپزی مناسب است .

- از آرد گندم سبوس دار معمولا برای تهیه نان های روستایی و کلوچه استفاده می شود .

- از آرد جو برای تهیه کلوچه و نان جوین ، نان سیاه و نان ادویه دار استفاده می کنند .

- آرد سبوس دار جو نیز برای تهیه نان جو و برخی نانهای روستایی استفاده می شود .


  • حسین توکلی



نظم و ترتیب در امور منزل

یکی از مهم ترین اصول خانه داری نظم و ترتیب بخشیدن به کارها است . با برنامه ریزی می توانید در کوتاه ترین زمان به کارهای منزل بپردازید.

-یک دفترچه یادداشت و خودکار در منزل بگذارید تا مطالب مهمی را که ممکن است فراموش کنید فورا ، در آن یادداشت کنید.

-اگر متوجه شدید که یکی از مواد خوراکی یا وسایل مورد نیازتان در آشپزخانه تمام شده است ، سریعا آن را در دفترچه یادداشت کنید تا هنگام خرید ، آن را فراموش نکنید.

-لیستی از کارهای منزل را تهیه کنید تا برای انجام کارها دچار سر درگمی نشوید و در وقت معیّن به همه کارها بپردازید.

-از اعضای خانواده بخواهید در انجام امور خانه به شما کمک کنند ، حتی اگر مسئولیت کوچکی را در کنار شما به عهده بگیرند ، تا در انجام امور منزل احساس تنهایی و فشار نکنید.

 

مدیریت اقتصادی

-در مسائل اقتصادی خانواده ، آدمی حسابگر باشید و هیچ گاه بدون فکر و مشورت ، چیزی نخرید. اگر فرد ولخرجی هستید بهتر است مسئولیت خرید را به همسرتان واگذار کنید.

-گاهی ممکن است در مراکز خرید به علت شلوغی یا خستگی فروشنده در محاسبه قیمت ها اشتباهی صورت گیرد. همیشه خودتان مجموع قیمتها را حساب کنید تا پول بیشتری نپردازید.

-در هنگام خرید به کیفیت ، تاریخ تولید و انقضا کالا توجه کنید.

-قیمت بعضی از کالا ها فقط به خاطر شکل و طرح بسته بندی می باشد نه کیفیت آن.

-مقداری از درآمد ماهیانه را پس انداز کنید. وقتی به این مبلغ عادت کردید، درصد پس انداز را افزایش دهید.

-در مورد خواص مواد غذایی که مورد نیاز بدن است ، مطالعه کنید و بر اساس ارزش غذایی و توان اقتصادی خانواده تان ، لیست غذای ماهانه ای را بنویسید. لیست غذایی ماهانه را طوری تنظیم کنید که متنوع و در عین حال انعطاف پذیر باشد.

-همیشه سعی کنید به اندازه نیازتان خرید کنید تا بتوانید غذاها را با مواد اولیه تازه و با کیفیت درست کنید.

-با کمی حوصله و توجه ، مصرف روزانه ی آب ، برق ، تلفن و گاز منزل را کاهش دهید.

 

نگهداری دارو در منزل

تا حد ممکن داروی اضافی در منزل نگهداری نکنید. داروی بدون بر چسب و یا داروهای فلّه ای را هرگز در منزل یا در محل کار نگه ندارید و آنها را دور بیندازید.

- حداقل هر سه ماه یکبار همه داروهای موجود در منزل را از نظر تاریخ مصرف بررسی کنید و داروهای تاریخ گذشته را در خانه نگهداری نکنید.

-به شرایط نگهداری دارو که در روی جعبه دارو یا در بروشور آن ذکر شده توجه کنید.

-داروها را حتما در محلی مناسب و دور از گرما ، رطوبت و نور مستقیم آفتاب قرار دهید. این محل باید دور از دسترس کودکان کنجکاو باشد.

-به یاد داشته باشید که مصرف خودسرانه دارو و یا تجویز دارو برای دیگران مجاز نیست.

 

شیشه پاک کن خانگی

یک قاشق چایخوری مایع ظرفشویی و یک دوم پیمانه الکل را در دو پیمانه آب ، خوب حل کنید و آن را روی شیشه ها اسپری کنید و با کمک روزنامه و یا دستمالی که پُرز ندهد شیشه ها را پاک کنید. از سرکه سفید هم می توانید استفاده کنید.

 

جلو گیری از آب شدن شمع

اگر شمع را یک ساعت قبل از استفاده در فریزر قرار دهید ، از حد معمول ، کمتر اشک خواهد ریخت و عمر آن بیشتر خواهد بود . برای این که یک شمع معمولی را به یک شمع فاقد اشک تبدیل کنید ، برای هر شمع دو قاشق غذاخوری نمک را در مقداری آب سرد به اندازه ای که شمع در آن غوطه ور شود بریزید و شمع را چند ساعت در آب نمک خیس کنید .

 

چند نکته در هنگام خرید پارچه

-تکه ای از پارچه را در دستتان مشت کنید ، اگر پارچه خیلی زود چروک شد از خرید آن صرف نظر کنید.

-برای کیفیت رنگ پارچه های تیره می توانید پارچه سفید و مرطوبی را روی آنها بکشید ، اگر پارچه خیلی زود رنگ شد مشخص است که در شستشو رنگ زیادی را از دست خواهد داد.

- از دو جهت ، پارچه را با دست بکشید تا از استحکام تار و پود آن اطمینان حاصل کنید.

 

نکاتی پیرامون کفش و خرید آن

-بهترین زمان برای خرید کفش ، ساعات پایانی روز است. زیرا در این هنگام پای شما به بزرگترین حد خود می رسد و کفشی که می خرید پایتان را نمی زند.

-در هنگام خرید ،کفشی را انتخاب کنید که حداقل 3 تا 2 سانتی متر پاشنه داشته باشد و دارای جنس مرغوبی باشد.

- هیچ گاه کفشی را که هنگام خم شدن پا ، چروک می خورد نخرید.

-برای جلوگیری از خشک و یا سفت شدن چرم و بادوام کردن کفشها ، هرچند وقت یکبار ابتدا آنها را با آب و صابون خوب تمیز کرده و بعد با یک تکه پنبه و گلیسیرین ، چرب نمایید.

-اگر می خواهید کفشهای شما خوش فرم بماند ، به محض بیرون آوردن کفشهایتان در آنها قالب فرو کنید تا چروک هایی که براثر راه رفتن در آنها ایجاد شده برطرف شود.

-همیشه قبل از واکس زدن ، گرد و غبار کفش را با یک دستمال پاک کنید تا واکس بهتر روی کفش قرار گیرد.

-در صورت نبود واکس می توانید اسفنجی را به روغن زیتون آغشته نمایید و روی کفش بمالید ، سپس روغن اضافی آن را با دستمال پاک کنید.

-خراشهای روی کفش مشکی را با مداد چشم ازبین ببرید.

- برای پاک کردن شوره های روی کفش ، اسفنجی را در سرکه سفید فرو برده و به آرامی روی سطح کفش بمالید. سپس روغن اضافی آن را پاک کنید.

- برای صاف نگه داشتن چکمه های بلند ، چند ورقه روزنامه را لوله کرده و در ساق چکمه قرار دهید.

- قبل از پوشیدن کفش ورزشی سفید ، پس از خرید کمی پودر نشاسته به آن بپاشید تا آسان تر تمیز شود.

- برای پاک کردن کفش های سفید و روشن لاستیکی می توانید از خمیر دندان یا شیر پاک کن استفاده کنید.

-کفشهای کتانی خیلی زود کثیف می شوند. برای پاک کردن کفشهای کتانی ، آنها را با استفاده از شامپو فرش بشویید.

-اگر کفشهای کتانی شما تنگ شده ، آنها را بشویید یا خیس کنید و همان طور بپوشید تا خشک شود. در این صورت کفش هایتان اندازه و فرم پاهایتان را می گیرد.

- اگر کف کفش شما صیقلی شد ، با یک کاغذ سُنباده ی خیلی خشن و زِبر ، روی آن بکشید یا یک ورقه ی سُنباده را زیر هر کفش بچسبانید.

- کفش چرمی را هیچ گاه در آفتاب یا در کنار بخاری و شومینه خشک نکنید. برای خشک کردن کفش چرم ، داخل آن را از روزنامه ی خشک پر کنید تا رطوبت آن کاملا گرفته شود.

 

روحیه شاد و تن سالم

- به ورزش و تغذیه ی خود اهمیت دهید.

- برای هر کاری شما به بدنی سالم و روحیه ای بانشاط نیازمند هستید.

-روزانه ، بخصوص اول صبح 10دقیقه نرمش کنید.

- می توانید با راه رفتن و پیاده روی در طول روز ، استرس را از خود دور کنید.

- به ظاهر خود و خانواده تان اهمیت دهید. حتی اگر سه دست لباس دارید در پوشیدن آنها تنوع به خرج دهید. حفظ ظاهری آراسته و مرتب باعث شادی همه اعضای خصوصا خودتان می شود.

 

معطر کردن فضای خانه

- قبل از روشن کردن لامپ ها پنبه ای آغشه به عطر به آنها بمالید. گرم شدن لامپ ها بوی بسیار خوبی در فضا پخش می کند .

 - چهار پیمانه آب را با چهار قاشق چایخوری جوش شیرین مخلوط کرده و در یک اسپری آب بریزید و در هوا اسپری کنید. این محلول بوی هوا را از بین می برد.

- با مخلوط کردن یک قاشق چایخوری جوش شیرین ، یک قاشق غذاخوری سرکه و دو پیمانه آب هم برای از بین بردن بو و تازه کردن هوای اتاق می توانید استفاده کنید .

- برای خوشبو کردن کمد لباس می توانید صابون های عطری کوچک شده را پودر کرده و درون کمد بگذارید یا شیشه خالی عطر را در بین لباسها قرار دهید .

 

دعوت و پذیرایی از مهمان ها

- چند روز قبل از برگزاری مهمانی ، مهمانها را دعوت کنید. می توانید بسته به نوع مهمانی آنها را به صورت حضوری ، تلفنی یا با دعوتنامه ، دعوت نمایید .

- در تهیه غذا ، سلیقه و طبع مهمان ها را در نظر بگیرید.

- خرید میوه را یک روز قبل از مهمانی انجام دهید ، آنها را خوب بشویید و در یخچال بگذارید تا خنک شوند.

- یک ساعت پیش از آمدن مهمانها میوه و شیرینی را آماده کنید . کارهایتان را طوری تنظیم کنید که وقت بیشتری را با مهمانها بگذرانید نه این که تمام مدت مشغول پخت و پز و پذیرایی باشید.

- سعی کنید در هنگام رویارویی با مهمان ها چهره تان خسته و گرفته به نظر نرسد.

- معمولا قبل از صرف ناهار ، پذیرایی صورت نمی گیرد . زیرا جلوی اشتهای مهمانها را می گیرد.

وسایل مورد نیاز برای غذا خوردن نظیر قاشق ، چنگال ، بشقاب ، لیوان و دستمال کاغذی را به تعداد مهمانها از قبل آماده کنید.

- بعد از ناهار ، اول شیرینی و چای یا دسر و بعد میوه و آجیل را بیاورید.

-سعی کنید برای استقبال و بدرقه از مهمانها تا دم در ، آنها را همراهی کنید .



  • حسین توکلی

امیرمؤمنان على بن ابى‌طالب (علیه السلام) پس ازعروج روح ملکوتى‌اش، مخفیانه به خاک سپرده شد؛ اما با هدایت و راهنمایى معصومین (علیهم السلام) محلّ دقیق قبر آن بزرگوار مشخص گردید. غرىّ (نجف کنونى) به عنوان مدفن امیرمؤمنان اعلام شد. بنابراین سخن در دو قسمت خواهد بود: بخش نخست، مربوط به اخفاى مرقد و بخش دوم در رابطه با آشکار شدن آن مى‌باشد.

اخفاء؛ چگونگى و چرایى

سیّد بن طاووس رحمه الله مى‌نویسد:

پس از شهادت امیرمؤمنان على (علیه السلام) فرزندان مکرّمش بنا بر وصیّت پدر مرقد حضرت را از چشم همگان مخفى نگاه داشتند؛ از این رو سیاستى در پیش گرفتند تا مردم، نسبت به مدفن ایشان تردید و شبهه پیدا کنند. آنان با همکارى چند تن از خواصّ اصحاب، در آن شب حزن‌انگیز، در چند نقطه کوفه، هر یک به شیوه‌اى وانمود مى‌کردند که مشغول مراسمى همچون تشییع و تدفین‌اند. مثلاً برخى تابوتى را بر روى شترى بستند. از این تابوت که پیکرى در آن نبود، بوى سدر و کافور به مشام مى‌رسید؛ گویى که پیکرى تازه غسل داده شده در آن آرام گرفته است. این مرکب در سیاهى نیمه‌شب به همراه چند تن از اصحاب خاصّ امیرمؤمنان (علیه السلام) از کوفه بیرون رفت. مسیر آنان به طرفى بود که گویا به مقصد مدینه، شهر پیامبر در حرکتند. این کار وجهى هم مى‌توانست داشته باشد: این‌که فرزندان امیرمؤمنان (علیه السلام) مى‌خواهند پدر را در جوار مادرشان فاطمه سلام الله علیها به خاک بسپارند.

گروهى دیگر پیکرى بى‌جان را که کفن‌پوش و در لباسى پیچیده شده بود، بر روى چارپایى گذاشته و از کوفه به سمت حیره حرکت کردند. چند تن از اصحاب حضرت نیز حضور داشتند تا وانمود کنند این پیکر حضرت است که آن را از جایى به جاى دیگر منتقل مى‌کنند. آنان همچنین در جاى‌جاى کوفه صورت قبرهاى متعدّدى را به‌وجود آوردند؛ یکى در مسجد، دومى در ورودى قصر دارالاماره، سومى در خانه جعدة بن هبیره مخزومى ،[1] دیگرى در خانه عبدالله بن یزید قیسى[2] روبه‌روى باب قبله مسجد کوفه و یکى هم در محله کناسه و دیگرى در منطقه ثویه [3] و. . . . بدین ترتیب مدفن امیرمؤمنان (علیه السلام) بر عموم مردم پوشیده ماند و به غیر از فرزندان و خواصّ اصحابش، کسى از آن خبر نداشت.[4]

سابقه نداشت کسى از کوفیان و کوفه‌نشینان در منطقه‌اى به جز «ثویه» تدفین شود. ثویه در آن زمان بیابانى در بیرون کوفه بود. به نوشته سیّد بن طاووس: امیرمؤمنان (علیه السلام) دشمنان سرسختى داشت و ممکن بود مقاصد سوئى در سر بپرورانند به همین دلیل مراسم تشییع و تدفین، پنهانى انجام شد.[5]

کارهایى که دشمنان حضرت در تخریب شخصیّت امیرمؤمنان على (علیه السلام) و یاران باوفایش انجام دادند، بر هیچ‌کس پوشیده نیست. این وقایع مدتى پیش از شهادت همسرش فاطمه زهرا فاطمه سلام الله علیها آغاز شد و چند سال بعد، با توطئه قتل عثمان در یوم‌الدار سال ٣۵ هجرى و رسیدن حضرت به خلافت، به اوج خود رسید. در ماجراى کشته شدن عثمان، على (علیه السلام) را مقصّر اصلى و بلکه قاتل معرفى کردند؛ با این‌که حضرت به فرموده خویش دورترینِ اشخاص به آن فتنه بود.[6]

دشمنان جنگ جمل و صفین و نهروان را به راه انداختند. در نهروان گروهى به نام خوارج علیه امیرمؤمنان (علیه السلام) شورش کردند و هم‌قسم شدند که با على بجنگند و کینه و دشمنى و سبّ امیرمؤمنان را از فرایض دینى خویش برمى‌شمردند. خوارج حتى به یاران حضرت هم رحم نکردند. تعدادى از آنان را دستگیر و شکنجه کرده و برخى را به شهادت رساندند؛ مانند فجایعى که در مورد ابن‌خباب و همسر آبستنش مرتکب شدند؛ شکمش را دریدند و جنینش را بر سر نى کردند.[7] آنان با قصد تقرّب به خدا و با نیت عبادت، این جنایات را مرتکب مى‌شدند و به هیچ صراطى مستقیم نبودند و به هیچ نصیحتى گوش نمى‌دادند.

خوارج، امیرمؤمنان على (علیه السلام) را سبّ مى‌کردند، با این توجیه که او به سبب قبول حکمیّت، کافر شده! حکمیّتى که خودشان به زور شمشیر، حضرت را به پذیرش آن مجبور کرده بودند؛[8] درحالى که عذر شرعى امیرمؤمنان در قبول حکمیت، مانند عذر شرعى پیامبرصلى الله علیه وآله در پیمان بنى‌قریظه بود.[9]

پس در مقابل کسانى که چنین عقیده‌اى دارند و تدینشان را در دشمنى با حضرت مى‌بینند، چگونه مى‌توان مرقد مطهر امام را از دست‌اندازى و اهانت در امان دانست و از احتمال جسارت و نبش قبر آسوده بود.

نمونه‌هایى از دشمنى با امیرمؤمنان (علیه السلام)

عبدالصمد بن احمد به نقل از ابوالفرج بن جوزى گوید: متنى را به خط ابوالوفاء بن عقیل دیدم که در آن نوشته شده بود: زمانى که ابن‌ملجم به نزد امام مجتبى (علیه السلام) آورده شد، به حضرت عرض کرد: مى‌خواهم مطلبى را در گوشتان بگویم. امام نپذیرفته، فرمود: تو مى‌خواهى گوشم را به دندان بگیرى![10] ابن‌ملجم گفته بود که آرى! به خدا اگر قدرت داشتم، گوشش را با دندان مى‌کندم!

این رفتار کسى است که در شرف مرگ است، ولى با این وجود، چنین کینه‌توزى مى‌کند. بنابراین وضع خوارجى که در بند نبودند، چگونه مى‌توانست باشد؟ دشمنى معاویه و به‌طور کلى بنى‌امیه بیشتر و بدتر بود؛ چون حکومت و قدرت نیز داشتند. معاویه به گونه‌اى علیه امیرمؤمنان على (علیه السلام) تبلیغات کرده بود که دل‌هاى مردم را به سوى خویش متمایل نموده و از امیرمؤمنان دور کرده بود. او این تبلیغات سوء را با هر روشى که ممکن بود اجرا مى‌کرد؛ مانند جعل حدیث.

ابن ابى‌الحدید مى‌نویسد: معاویه به سمرة بن جندب پیشنهاد داد که در برابر چهارهزار درهم، روایتى جعلى ساخته و در آن بگوید که آیه (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِى الْحَیاةِ الدُّنْیا وَیشْهِدُ اللهَ عَلَى مَا فِى قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ * وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِى الْأَرْضِ لِیفْسِدَ فِیهَا وَیهْلِکَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللهُ لَا یحِبُّ الْفَسَادَ * وَإِذَا قِیلَ لَهُ اتَّقِ اللهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ) [11] در حق على بن ابى‌طالب و آیه ( مِنَ النَّاسِ مَنْ یشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللهِ)[12] در حق ابن‌ملجم مرادى نازل شده است!

حجر بن عدى درباره سمره مى‌گوید: وارد مدینه که شدم، ابوهریره را دیدم؛ پرسید: از کجایى؟ گفتم از بصره. پرسید: از سمرة بن جندب چه خبر دارى؟ گفتم: هنوز زنده است. گفت: هیچ‌کس به اندازه من علاقه‌مند به طول عمر سمره نیست. گفتم: چطور؟ ابوهریره گفت: روزى رسول خدا خطاب به اصحابش فرمود: «آخرین شما قطعاً در آتش خواهد بود» . خدا کند که من زودتر از سمره بمیرم. حجر بن عدى مى‌گوید: عاشوراى سال ۶١ هجرى شد و سمره هنوز زنده بود. نعمان بن بشیر والى کوفه نقل مى‌کند که در فاصله حرکت حسین بن على به سوى کوفه، سمره در سپاه عبیدالله بن زیاد بود و مردم را تشویق مى‌کرد که علیه امام خروج کرده و ایشان را به قتل برسانند.[13]

دشمنان امام على (علیه السلام) در پى یافتن مرقد آن حضرت

اسماعیل بن ابان [14]به نقل از حارث بن حصیره [15]مى‌گوید: مأمورین حجاج بن یوسف ثقفى محلى در کنار مسجد کوفه را حفر کردند و پیرمردى سپیدموى را یافتند. به حجاج گزارش دادند که پیکر على بن ابى‌طالب را در فلان‌جا یافتیم؛ چه کنیم؟ حجاج به ایشان پیغام داد: یا اشتباه کرده‌اید یا دروغ مى‌گویید. هرچه سریع‌تر آن میّت را به قبرش بازگردانید. او على بن ابى‌طالب نیست، چون حسن بن على پیکر پدرش را به‌سوى مدینه برده است. [16]این ماجرا نشان مى‌دهد که بنى‌امیه تا چه اندازه به دنبال یافتن مدفن و بلکه به‌دنبال پیکر مطهر امیرمؤمنان (علیه السلام) بودند.

هشام بن سائب کلبى [17]از پدرش نقل مى‌کند:

روزى گذرم به طایفه «بنى أود» افتاد. مردان این طایفه به خانواده‌هاى خود تعلیم مى‌دادند که چگونه امیرمؤمنان را سبّ و لعن کنند. آنان مى‌گفتند: رئیس ما با حجاج بن یوسف ثقفى مباحثه‌اى داشته و در آن پیروز شده. وقتى جریان را جویا شدم، گفتند: وقتى آن شخص بر حجاج بن یوسف وارد شده، مطلبى را از او درخواست کرده، ولى با پاسخ درشت حجاج روبه‌رو شده و به حجاج گفته است: این‌گونه با ما سخن مگوى؛ چون طایفه ما مناقبى دارد که نه‌تنها شما طایفه ثقیف آنها را ندارید، بلکه قریش نیز فاقد آن مناقبند و ما به داشتن آنها مباهات مى‌کنیم! حجاج گفت: شما چه مناقبى دارید؟ رئیس طایفه گفت: ما با این‌که با عثمان دشمنیم، هیچ‌گاه در محافل و مجالس عمومى خود از او بدگویى و غیبت نمى‌کنیم! حجاج گفت: این خود منقبت بزرگى‌است. رئیس طایفه گفت: تاکنون از میان ما کسى از دین خدا منحرف نشده است. هیچ‌کس از ما در کنار ابوتراب (امیرمؤمنان) در جنگ‌هایش شرکت نکرده، مگر یک نفر که این کارش نیز او را از چشم ما انداخت و ما او را از طایفه خود راندیم. هیچ‌یک از مردان ما با زنى ازدواج نمى‌کند، مگر این‌که از او مى‌پرسد آیا ابوتراب را دوست دارد و از او به نیکى یاد مى‌کند یا نه؟ اگر پاسخ مثبت دهد، با او ازدواج نمى‌کند. هیچ پسرى از ما متولد نمى‌شود که نامش على یا حسن یا حسین باشد و دخترى در میان ما نیست که نامش فاطمه باشد. زنى از طایفه ما هنگامى که حسین بن على به سوى عراق آمد، نذر کرد که اگر خدا او را بکشد، بیست شتر قربانى کند. پس از کشته شدن حسین، او به نذرش وفا کرد. به مردى از طایفه ما گفته شد که از على برائت بجوید و او را لعن کند؛ گفت: بله حتماً و در کنار نام على، نام حسن و حسین را نیز اضافه مى‌کنم. عبدالملک بن مروان فقط به ما گفت: شمایید انصار دوره حکومت من بعد از انصار دوره رسول خداصلى الله علیه وآله.[18]

معاویه حتى به یاران صدیق امیرمؤمنان (علیه السلام) نیز رحم نکرد و صحابه‌اى چون میثم تمار [19]، عمرو بن حمق خزاعى [20]، جویریه بن‌مسهر [21]و رشید هجرى [22]را تحت تعقیب قرار داد. از ابن‌عباس نقل شده که معاویه در قنوت نماز امیرمؤمنان (علیه السلام) را لعن مى‌کرد.

داستانى تأمل‌برانگیز

کراجکى در کتاب «تعجّب» [23]مى‌نویسد:

در بازار وردان مصر، مسجدى وجود دارد به نام «ذِکر» . علت نام‌گذارى مسجد به این اسم، جریانى عجیب است. نقل شده که خطیب جمعه در یکى از خطبه‌هاى جمعه فراموش کرده بود امیرمؤمنان (علیه‌السلام) را سبّ کند. وقتى به این محل رسید، یادش آمد که لعن او فوت شده؛ پس همان‌جا قضایش را به جا آورد! مردم به همین مناسبت مسجدى در این محل ساختند و نام آن را مسجد «ذِکر» گذاشتند. عجیب‌تر این‌که این مسجد تجدید بنا مى‌شد و مردم از خاک آن براى طلب شفا مى‌بردند![24]

ابوبکر بن عیاش [25]مى‌گوید: از اباحصین [26]سؤال کردم: آیا خبرى به تو رسیده که در زمان تشییع امیرمؤمنان (علیه السلام) کسى توانسته باشد در آن حضور یابد؟ گفت: نه. ابوبکر مى‌گوید همین سؤال را از محمد بن سائب پرسیدم؛ گفت:

حسنین علیهما السلام و محمد حنفیه و عبدالله بن جعفر و برخى از اصحاب، پیکر مطهر ایشان را مخفیانه از خانه بیرون بردند. گفتم: چرا مخفیانه؟ گفت: از ترس آن‌که خوارج قبر ایشان را نبش کنند.[27]

بدین‌ترتیب مرقد امیرمؤمنان (علیه السلام) سال‌هاى بسیارى مخفى بود و جز خواصّ اصحاب و اهل‌بیتش کسى به آن محل واقف نبود. این پنهان‌کارى به وصیت خود حضرت بود؛ چون ایشان از مشکلاتى که بنى‌امیه و خوارج ممکن بود براى قبر مطهرش ایجاد کنند، اطّلاع کافى داشت. حضرت مى‌دانست که دشمنى بنى‌امیه با او در اعتقاد ایشان ریشه دوانده است.

نجف اشرف؛ مرقد مطهر امیرمؤمنان (علیه السلام)

از همان شبى که حضرت مخفیانه به خاک سپرده شد، گفت‌وگو میان مردم دربارۀ محل خاک‌سپارى ایشان آغاز شد و هر کس چیزى مى‌گفت، تا جایى که برخى مى‌گفتند: مردانى از طایفه طىّ در چنین شبى ناقه‌اى را یافتند که در بیایان رها شده و صندوقى چوبى به آن بسته شده بود. آنان گمان بردند که صندوق زیورآلات پیدا کرده‌اند؛ امّا وقتى درب صندوق را گشودند، با دیدن محتواى آن ترسیدند و صندوق را با آنچه در آن بود، دفن کردند. ناقه را نیز کشته و گوشتش را کباب کرده و خوردند. بنى‌امیه بیشتر به این شایعه دامن مى‌زدند و معتقد بودند پیکر على بن ابى‌طالب (علیه السلام) در آن صندوق بوده است. [28]ولیدبن عقبه [29]در شعرى ضمن اشاره به این داستان، عقیده خویش را نسبت به امیرمؤمنان (علیه السلام) چنین بیان مى‌کند:

پس اگر شتر با بارش گم شد، نشان از آن دارد که آنچه بر روى خود داشته، نه هدایت‌گر بوده و نه هدایت شده![30]

وقتى همسایه دیوار به دیوار على (علیه السلام) از مدفن ایشان اطلاعى ندارد، پیداست که بنابراین بوده که محل تدفین حضرت بر همگان مخفى باشد؛ اما عده‌اى با این‌که نسبت به این معنا علم ندارند، نظراتى داده‌اند و مانند اجتهاد فقهى، به استنباط و نتیجه‌گیرى پرداخته‌اند و هر یک نیز مدعى صحت اجتهاد خویش و بطلان دیگر گفته‌هایند. آنان علم به حقیقت ندارند؛ امّا بر گفته خویش پافشارى مى‌کنند و نظراتى را از این دست سینه‌به‌سینه و نسل‌به‌نسل منتقل مى‌شود و اطمینان به صحت آن پیدا مى‌کنند و جهل خویش را علم مى‌پندارند؛ درحالى که باید گفت اهل‌بیت على بن ابى‌طالب (علیه السلام) نسبت به حل این مسئله از دیگران اولى هستند و آنان نیز معتقدند که مدفن امیر مؤمنان در غرىّ (نجف اشرف) واقع شده است.

اهل‌بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) همان‌طور که مرجع پاسخ‌گویى به پرسش‌هاى دینى مردمند، این‌گونه پرسش‌ها را نیز پاسخ مى‌گویند و تفاوتى میان این‌گونه سؤالات و سؤالات شرعى نیست و پاسخ هر دوى این مسائل از جانب معصومین (علیهم السلام) کاملاً مقبول است؛ مخصوصاً در این مورد خاص که مربوط به خود اهل‌بیت (علیهم السلام) است. به مقتضاى عقل و عرف، اهل بیت امیرمؤمنان نسبت به محل خاک‌سپارى ایشان عالم‌تر از دیگرانند؛ حال چطور ممکن است که افرادى بگویند خیر، مرقد پدر شما در جاى دیگریست!

ابوعمر زاهد در کتاب «یواقیت» به نقل از ثعلبه[31] مى‌نویسد:

اهل‌بیت على بن ابى‌طالب (علیه السلام) و شیعیان او اتفاق نظر دارند که مرقد مطهّر امیرمؤمنان در غرىّ واقع شده است و براى آن نیز نشانه‌هایى مى‌آورند که دلالت بر درستى گفتارشان دارد و به مانند حجتى علیه منکرین عمل مى‌کند؛ کسانى که تمام تلاش و همت‌شان این است که اثبات کنند مرقد امیرمؤمنان (علیه السلام) در جایى غیر از نجف اشرف (غرىّ) واقع شده است. عجیب این‌که اگر شخصى بالاى قبرى بایستد و بگوید این قبر، قبر پدر من است، ادعایش مقبول مى‌افتد و به گفته‌اش اعتماد مى‌شود و از آن لحظه به بعد، آن قبر به این عنوان شناخته مى‌شود و شنونده کوچکترین شک و شبهه‌اى در آن نمى‌کند؛ در حالى که اهل‌بیت معصوم امیرمؤمنان (علیه السلام) که امامند و در بزرگوارى و راست‌گویى‌شان تردیدى نیست، مى‌گویند مرقد پدر ما على (علیه السلام) در غرىّ واقع شده، ولى مورد توجه قرار نمى‌گیرند؛ گو این‌که بیگانگان و اجانب به این موضوع آگاه‌ترند؛ در حالى که اهل‌بیت حضرت از دو جهت مزیّت دارند: یکى این‌که امام و معصومند و دیگر این‌که اولاد امیرمؤمنان (علیه السلام) هستند.[32]

در دوران امامت امام صادق (علیه السلام) با توجه به تغییر شرایط سیاسى، براى ایشان محرز گردید که اگر مرقد مطهر مشخص گردد، جز تعظیم و تجلیل از سوى مردم اثر نخواهد داشت. به همین دلیل محل دقیق آن‌را مشخص نمودند و افراد مختلف را به سوى آن هدایت فرمودند. همچنین ترس از نبش قبر توسط خوارج نیز منتفى شده بود.

کرامات و شواهد

ابراهیم بن على دینورى مى‌نویسد:

مردم در باب مرقد امیرمؤمنان على (علیه السلام) نظرات گوناگونى دارند؛ ولى سخن درست این است که ایشان در غرىّ به خاک سپرده شد و هم‌اکنون محل زیارت دوستداران حضرت است. مردم از دورترین نقاط دنیا و با هر رنگ و زبانى به سوى آن مى‌شتابند. کرامت‌ها و معجزه‌هایى که در این مکان مقدس به عیان دیده شده، قابل شمارش نیست. من خود شاهد یکى از این کرامات بودم؛ شب چهارشنبه، سیزدهم ذى‌الحجه ۵٩٧ ق در نجف و حرم مطهر امیرمؤمنان بودم. شب به نیمه رسیده بود که دیدم ستونى از نور بالاى حرم در حال گردش است که طول آن بیست یا سى ذراع بود. این نورافشانى حدود دو ساعت ادامه داشت تا این‌که در نهایت بر روى گنبد فرود آمد و پخش شد. از کسى که کنارم ایستاده بود خواستم سؤال کنم آنچه را من دیده‌ام او نیز دیده یا نه، دیدم زبانش بند آمده و بهت‌زده مى‌لرزد. چند لحظه بعد که حالش بهتر شد به من گفت که آن ستون نور را دیده و از دیدن آن نور و هیبت به لرزه افتاده است.

سیدبن‌طاووس بعد از تأیید این داستان مى‌نویسد:

در این باب سخن فراوان است و مجال اندک، و ما در نقل همه آنچه که به دستمان رسیده، ناتوانیم. اتفاقات خارق‌العاده‌اى در طول زمان و در این ارض و مکان رخ داده که بخشى از آن به ما رسیده و چه کسى از امیرمؤمنان على (علیه السلام) سزاوارتر است.[33]

محمدبن‌على شلمغانى[34] مى‌گوید:

امیرمؤمنان على (علیه السلام) نزدیک کوفه به خاک سپرده شده است؛ چرا که حضرت به امام مجتبى (علیه السلام) چنین وصیت نمود و فرمود که شما انتهاى تابوت را بگیرید، جلوى آن به هدایت الهى و مدد فرشتگان به پیش مى‌رود. هر جا تابوت بر زمین قرار گرفت، همان‌جا را حفر کرده و مرا دفن کنید.[35]

یاقوت حموى نیز در کتاب «معجم البلدان» در معرفى شهر نجف چنین مى‌نویسد: «شهرى که مرقد على بن ابى‌طالب (علیه السلام) آن‌جا واقع شده است» [36]

ابن ابى‌الحدید معتزلى در شرح نهج‌البلاغه مى‌نویسد:

قبر على بن ابى‌طالب (علیه السلام) در غرىَ واقع شده و دیگر اقوال در مدفن ایشان باطل است؛ چرا که اهل‌بیت على بن ابى‌طالب به مرقد پدرشان آگاه‌تر از اجانب هستند و این قاعده کلّى در مورد هر فرد دیگرى نیز صدق مى‌کند که فرزندان به محل تدفین پدر عالم‌ترند. این را نیز باید گفت که شخصیت‌هاى بزرگى چون جعفر بن محمد الصادق (علیه السلام) ، على بن ابى‌طالب (علیه السلام) را در این محل (غرىّ) زیارت کرده‌اند.[37]

ابن‌اثیر در «الکامل فى‌التاریخ» مى‌نویسد: «صحیح‌ترین نظر این است که على بن ابى‌طالب در غرىّ مدفون است»[38]

سید بن طاووس با واسطه از پدرش و ابن شهراشوب از غزالى نقل مى‌کند که مى‌گفت: «مردم معتقدند که على بن ابى‌طالب (علیه السلام) در نجف دفن شده است و این اعتقاد درستى است؛ چون در این امر فرزندان حضرت به وصیّت پدرشان عمل کردند.» و در ادامه، روایتى از شاذان [39]و طارق بن شهاب [40]نقل مى‌کند که گفته‌اند: امیرمؤمنان على (علیه السلام) در شب بیست‌ویکم رمضان سال چهلم هجرى قمرى از این دنیا رخت بربست و در غرىّ به خاک سپرده شد.

به نظر مى‌رسد آن‌قدر شواهد و دلایل و کرامات وجود دارد که منکر آن، به منزله کسى است که خورشید را در وقت چاشت انکار مى‌کند! این افراد جاهلانى هستند که گمان مى‌کنند عالمند، ولى در واقع هیچ نمى‌دانند. علامه کمال‌الدین قرشى شافعى در کتاب «مطالب السؤول فى مناقب آل‌الرسول» مى‌نویسد:

زمانى که على بن ابى‌طالب (علیه السلام) از این دنیا رفت، حسن و حسین علیهما السلام به همراه محمد حنفیه ایشان را غسل دادند و کفن کردند و حضرت امیر در تاریکى شب در غرىّ دفن شد.[41]

ابوالفرج اصفهانى در کتاب «مقاتل الطالبیین» مى‌نویسد:

ابن ابى‌عمیر مى‌گوید: از امام مجتبى (علیه السلام) سؤال شد که امیرمؤمنان (علیه السلام) را در کجا به خاک سپردید؟ امام فرمود: ما ایشان را در تاریکى شب از خانه بیرون آوردیم؛ از مسجد اشعث عبور کردیم تا به غرىّ رسیدیم. [42]

ابن‌جوزى حنفى مورخ بزرگ اهل سنت در کتاب «تذکرة الخواصّ فى معرفة الائمة» نظرات گوناگونى در مورد مرقد امیرمؤمنان على (علیه السلام) نقل مى‌کند، ولى در پایان مى‌گوید: «نظر صحیح آن است که على بن ابى‌طالب (علیه السلام) در نجف مدفون است؛ همین محلّى که امروزه مزار مردم شده است و در صحّت آن قول شکّى نیست»[43]

ابن صباغ مالکى در کتاب «الفصول المهمة فى معرفة الأئمه» مى‌نویسد: «حسن‌بن‌على (علیه السلام) بر على بن ابى‌طالب (علیه السلام) نماز خواند؛ آن‌گاه ایشان را در نهایت پنهانى در غرىّ به خاک سپردند؛ مکانى که اکنون مزار مردم است»[44]

شیخ احمد داودى در کتاب «عمدة الطالب فى انساب آل ابى‌طالب» مى‌گوید:

زمانى که على بن ابى‌طالب (علیه السلام) چشم از جهان فروبست، نیمه‌شب دفن شد و مردم در مدفنش اختلاف پیدا کردند؛ ولى باید دانست که ایشان در مکان مشهور کنونى در نجف به خاک سپرده شد؛ مکانى که امروز پناهگاه مشتاقان ایشان است. . . از عبدالله بن جعفر بن ابى‌طالب سؤال شد که على (علیه السلام) را کجا به خاک سپردید؟ پاسخ داد: از شهر بیرون رفتیم تا به غرىّ رسیدیم و ایشان را همان‌جا دفن کردیم.

علماى نامدار و بزرگ شیعه، از جمله شیخ کلینى، شیخ صدوق و پدرش ابن‌بابویه، شیخ مفید، شیخ طوسى، سید مرتضى و سید رضى و علامه حلّى بر محل تدفین مولى الموحّدین در نجف اشرف اتفاق نظر دارند و برخى براى آن بابى مستقل در کتب خویش اختصاص داده‌اند.

شیخ مفید در کتاب «الارشاد» به نقل از یکى از حاضران در تشییع امیرمؤمنان (علیه السلام) مى‌نویسد:

زمانى که حضرت در بستر بیمارى قرار گرفت، به حسنین علیهما السلام فرمود: بعد از رفتنم، مرا بر روى تختى بگذارید و انتهاى تابوت را گرفته و حرکت کنید؛ جلوى آن به کمک فرشتگان هدایت مى‌شود. مرا به غرىّ ببرید و به دنبال سنگ درخشانى باشید. با پیدا کردن سنگ، مرا همان‌جا به خاک بسپارید.

آن‌شخص مى‌گوید: پس از رحلت آن حضرت، مطابق وصیت ایشان عمل کردیم و آن سنگ درخشان و سفید را یافتیم. زمین را حفر کردیم تا به لوحى سنگى رسیدیم که بر روى آن نوشته شده بود: «این ذخیره‌ایست که نوح نبى براى برادرش على بن ابى‌طالب فراهم نموده است» . ایشان را همان‌جا به خاک سپردیم و به سرعت متفرق شدیم و بسیار خوشحال بودیم که توانسته‌ایم به کمک الهى، امام را مطابق وصیت‌شان با عزت و احترام تشییع و تدفین نماییم. در راه بازگشت، به شیعیانى برخوردیم که در کمال حسرت و تأسف که در چهره ایشان پیدا بود، از ما مى‌پرسیدند که چه کردید؟ چه دیدید؟ ما نیز ماجرا را براى ایشان تعریف کردیم؛ اما قانع نشدند و گفتند: ما نیز دوست داریم آنچه شما دیده‌اید را ببینیم. ما وصیت امیرمؤمنان را به ایشان گوشزد کرده و گفتیم که مرقد مطهر به دستور ایشان پنهان نگه داشته شده و آنان نیز پذیرفتند.[45]

جابر بن یزید جعفى مى‌گوید: از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم: امیرمؤمنان على (علیه السلام) کجا دفن شد؟ حضرت بى‌درنگ فرمود: در غرىّ. [46]چنین پرسشى نیز از امام حسین (علیه السلام) شد و حضرت همین پاسخ را فرمودند.[47]

پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله به امیرمؤمنان على (علیه السلام) فرمود: على! زمین کوفه با قبر تو شرافت پیدا مى‌کند. امیرمؤمنان (علیه السلام) سؤال کرد: منظورتان کوفه در عراق است؟ [48]پیامبر فرمود: بله.[49]

در روایتى نیز حضرت امیر (علیه السلام) خود فرمودند: «مکه حرم خدا، مدینه حرم رسول خداصلى الله علیه وآله و کوفه حرم من است»[50] . همچنین خطاب به این شهر فرمود: «اى کوفه! چه منظره دلربا و زمین ژرفى دارى! خدایا! قبر مرا در این سرزمین قرار بده» [51]و در نقل دیگرى هست که حضرت فرمود: «اى کوفه! چقدر پاک و نیک‌سرشتى! هر آن‌کس که بر تو وارد شود، در جوار رحمت حق تعالى وارد شده است»[52]

از داوود بن فرقد نقل شده که مى‌گوید: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود: «در حومه کوفه مزارى است که هر گرفتارى چهاررکعت نماز در کنار آن به‌جاى آورد، خداوند حاجتش را برآورده مى‌سازد و گرفتاریش را برطرف مى‌نماید» . داوود مى‌گوید: عرض کردم: این قبر، قبر حسین بن على شهید نینواست؟ امام فرمود: خیر. پرسیدم: قبر جدّتان امیرمؤمنان على (علیه السلام) است؟ امام فرمود: بلى.[53]

اسماعیل بن أبان از امام صادق (علیه السلام) نقل مى‌کند که حضرت فرمود: «ما اهل بیت معتقدیم که در حومه کوفه، قبرى است که هیچ بیمارى به آن پناه نمى‌برد، مگر این‌که خدا عافیتش مى‌دهد» . شیخ مفید در کتاب «مزار» مى‌نویسد: «مراد امام صادق (علیه السلام) قبر امیرمؤمنان على ابن ابى‌طالب در غرىّ است» .

امام باقر (علیه السلام) مى‌فرماید: با پدرم على بن الحسین زین‌العابدین (علیه السلام) به زیارت مرقد امیرمؤمنان (علیه السلام) در کوفه رفتیم. وقتى رسیدیم، پدرم آن‌قدر گریست که محاسن شریفش غرق در اشک شد. پدرم این‌گونه با جدّش نجوا مى‌کرد

: «السلام علیک یا أمین‌الله فى أرضه و حجته على عباده، أشهد أنک یا أمیرالمؤمنین جاهدت فى‌الله حق جهاده. . .» . امام باقر (علیه السلام) در ادامه روایت مى‌فرماید: «هر کس از شیعیان این زیارتنامه کوتاه (زیارت امین‌الله) را نزد قبر امیرمؤمنان (علیه السلام) بخواند، خداوند او را در حفاظى از نور نگه خواهد داشت و باطنى پاک و زلال همچون باطن رسول خداصلى الله علیه وآله را پیدا مى‌کند و در زمان ظهور حضرت مهدى (عج) ایشان را در کمال سرور و شادى ملاقات خواهد کرد»[54]

سید بن طاووس مى‌نویسد:

روزى امام سجاد (علیه السلام) وارد مسجد کوفه شد و با ابوحمزه ثمالى ملاقاتى کرد. امام به ابوحمزه فرمود: آیا مى‌خواهى به اتفاق یکدیگر به زیارت قبر جدّم على بن ابى‌طالب برویم؟ ابوحمزه عرض کرد: بلى. ابوحمزه مى‌گوید: با امام زین‌العابدین (علیه السلام) همراه شدم. در راه با هم صحبت مى‌کردیم تا به غرىّ رسیدیم. امام از مرکب پیاده شدند و چند قدم جلو رفته و صورت خود را روى خاک گذاشته و به من فرمود: این مرقد جدّم على بن ابى‌طالب (علیه السلام) است.[55]

از عبدالله بن عبید[56] نقل شده که گفت: جعفر بن محمد الصادق (علیه السلام) و عبدالله بن حسن مثنى را در غرىّ، کنار قبر امیر مؤمنان دیدم. عبدالله اذان و اقامه‌اى گفت و به نماز ایستاد. جعفر بن محمد نیز مى‌گفت: این قبر جدّم على بن ابى‌طالب است.[57]

صفوان جمال [58]مى‌گوید: امام صادق (علیه السلام) را در کاروانى که به سوى عراق مى بردم، همراهى مى‌کردم. چون به غرىّ رسیدیم، امام فرمود: اى صفوان! اندکى جلوتر برویم. رفتیم تا این‌که امام از مرکب پیاده شد و وضو گرفت و به همراه عبدالله بن حسن مثنى نماز به جا آوردند. بعد از نماز از امام پرسیدم: این قبر کیست فدایت شوم؟ امام فرمود: این قبر جدم امیرمؤمنان على بن ابى‌طالب است. صفوان مى‌گوید: من از آن روز به بعد، هروقت به عراق مى‌رفتم، براى زیارت مرقد امیرمؤمنان به همان منطقه مى‌شتافتم.[59]

ابن ابى‌الحدید مى‌نویسد:

ابوالغنائم محمد بن على (متوفاى ۵١٠ ق) مى‌گفت: سیصد نفر از صحابه در کوفه فوت کرده‌اند که قبر کسى از آنان مشخص نیست، مگر مرقد على‌بن ابى‌طالب (علیه السلام) . جعفر بن محمد الصادق و محمد بن على الباقر٨ زمانى به زیارت این مرقد شریف مى‌رفتند که هنوز گنبدى نداشت.[60]

 

[1] جعده پسر خواهر امیرمؤمنان (علیه السلام) ، ام‌هانى دختر ابوطالب است. او ساکن کوفه بود که حضرت امیر او را به استاندارى خراسان منصوب نمود. (قاموس‌الرجال، ج٢، ص۵٩٣) . زمانى که امیرمؤمنان (علیه السلام) در محراب ضربت خورد و ایشان را به منزل بردند، جعده بود که پشت امام ایستاده بود و جلو آمد و نماز صبح را با مردم تمام نمود. (تاریخ طبرى ج ۵ ص١۴۵) .

[2]عبدالله و برادرش عبیدالله و پدرشان در مکه به امام حسین (علیه السلام) پیوستند و با حضرت به کربلا آمده و به شهادت رسیدند.

[3] شهرى در جنوب کوفه و نرسیده به حیره.

[4] سید بن طاووس، فرحة الغرى، ص٢٣.

[5] همان، ص۵٩.

[6] نهج‌البلاغه، نامه۶) . (نامه امام به معاویه) .

[7] ابن‌کثیر دمشقى، البدایة والنهایة، ج٧، ص٢٨۶.

[8] نهج‌البلاغه، خطبه٣۶.

[9] سیره نبوى، ج٢، ص ٢۴١.

[10] تاریخ یعقوبى، ج۶، ص٨۶.

[11] بقره، آیات ٢٠۴ تا ٢٠۶.

[12] بقره، آیه٢٠٧.

[13] شرح نهج البلاغه، ج۴، ص٧٨.

[14] او از اصحاب امام صادق (علیه السلام) بود. محمدتقى تسترى، قاموس الرجال، ج٢، ص١۶.

[15] او از اصحاب امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) بود. همان، ص٢۵، ج٣.

[16] فرحة الغرى، ص٧١.

[17]او عالم به انساب و تاریخ عرب و ساکن کوفه بود. در سال ٢٠۴ هجرى همان‌جا وفات یافت. او بیش از صد و پنجاه کتاب نوشت. ابن‌خلکان، وفیات الاعیان، ج٢، ص١٩۵.

 

[18] فرحة الغرى، ص٣٨.

[19] میثم بن یحیى تمّار اسدى در کوفه ساکن بود. ابن‌زیاد او را دستگیر کرد و از او خواست تا از امیرمؤمنان برائت بجوید، اما او نپذیرفت و به دستور ابن‌زیاد به دار آویخته شد. او ده روز پیش از رسیدن امام حسین (علیه السلام) به عراق، در سال ۶٠ هجرى به شهادت رسید.

[20] عمرو بن حمق ساکن شام بود و بعدها به کوفه رفت. حضرت امیر (علیه السلام) را بسیار یارى نمود، ولى در پى سفر به موصل به شهادت رسید و سرش را براى معاویه فرستادند. عمرو کسى است که به حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) عرض کرد: به خاطر به دست‌آوردن پست و مقام نزدت نیامدم، بلکه چون پسرعموى رسول خداصلى الله علیه وآله و ولى خدا بر مردم بعد از ایشان هستید، همسر فاطمه٣ سرور زنان عالم و پدر حسن و حسین٨ مى‌باشید، سهم بیشترى از اسلام نسبت به مهاجر و انصار دارید. امیرمؤمنان (علیه السلام) در حق او دعا کرد و فرمود: در میان شیعیانم، صد تن مانند تو نیست. ابن‌اثیر، الکامل فى التاریخ، ج٣، ص١٨٧.

[21] سید ابوالقاسم خویى، معجم رجال حدیث، ج۴، ص١٧٧.

[22] همان، ج٧، ص١٩٠.

[23] کتابى است مدون از اشتباهات اهل سنت در مورد مسأله امامت که در آن گفته‌هاى ضد و نقیض آنان جمع‌آورى شده و نویسنده از حجم این اشتباهات ابراز تعجب کرده است.

[24] نصر بن مزاحم منقرى، وقعة الصفین، ص۶٣۶.

[25] او یکى از روات کوفى است و نقل شده که در حیاتش دوازده هزار ختم قرآن داشته. او کسى بود که در برابر فرمان تخریب قبر امام حسین (علیه السلام) به دستور موسى بن عیسى ایستاد و به همین دلیل به زندان افتاد و بسیار شکنجه شد. شیخ عباس قمى، الکنى والالقاب، ج١، ص٢۴.

[26] از اصحاب امام صادق (علیه السلام) بوده است. معجم رجال حدیث، ج٢١، ص١٢٨.

[27] محمدباقر مجلسى، بحارالانوار، ج١٧، ص۵١۵.

[28] فرحة الغرى، ص٧٩.

[29] او در دوره عثمانى والى کوفه بود.

[30] شرح نهج‌البلاغه، ج۴، ص٨١ و ٨٢.

[31] معجم رجال حدیث، ج٣، ص۴٠٣.

[32] فرحة الغرى، ص٣٧.

[33]همان، ص١۵٢.

 

[34] نجاشى او را صاحب تألیفات متعددى دانسته و مهم‌ترین کتابش «الاوصیاء» مى‌باشد. حاکم وقت او را تحسین نمود. رجال، ص١٠٢٩.

[35] فرحة الغرى، ص١۵٣.

[36] ج١، ص١۶.

[37] ج٣، ص١٩٩.

[38]از اصحاب امام جواد (علیه السلام) بوده است. معجم رجال حدیث ج٩، ص٧.

[39] قاموس‌الرجال، ج۵، ص۵۴٧.

[40] ج١، ص٢۶۶.

[41] اشعث بن قیس کندى این مسجد را به نشانه خصومت با حضرت امیرمؤمنان (علیه السلام) ساخت و به همین دلیل، یکى از مساجد ملعون کوفه است. تاریخ کوفه، ص٩٧.

[42] ص۴٢.

[43] ص١۶٣.

[44] ج١، ص٢۶۴.

[45] بحارالانوار، ج١٧، ص۵١٠.

[46] شیخ مفید، الارشاد، ج١، ص٢۴.

[47] همان، ص٢۵.

[48] چون از نظر لغوى، کوفه آن سرزمینى است که شن سرخ در میان داشته باشد. (صحاح جوهرى، واژه کوفه) .

[49] فرحة الغرى، ص۵۶.

[50] کلینى، الکافى، ج۴، ص۵۶٣.

[51] الارشاد، ج٢، ص٢٣٨.

[52] بحارالانوار، ج١٠٠،٣٨٩.

[53]کامل الزیارات، ص ١۶٧.

[54] فرحة الغرى، ص٧٢.

[55] همان، ص٧۵.

[56] قاموس رجال، ج۶، ص۵٠٠.

[57] فرحة الغرى، ص٨۴.

[58] او حمله‌دارى از اصحاب امام صادق (علیه السلام) بود که از حجاز مسافر به عراق مى‌برد.

[59] الکافى، ج١، ص۴۵۶.

[60] شرح نهج البلاغه، ج٢، ص۶۴.

  • حسین توکلی

زیارت قبور امامان معصوم (ع) در حقیقت، همان برقرارى ارتباط روحى و هماهنگى قلبى و عملى با آن بزرگواران است؛ چه این زیارت با رفتن به کنار قبر مطهر و مقدس آن بزرگواران و چه با ارتباط از راه دور و خواندن زیارت‌نامه و فرستادن سلام و صلوات و اظهارات و اخلاص به آستان مقدس آنان باشد. اغلب این زیارت‌نامه‌ها و اظهار ارادت‌ها، همراه با بیان جایگاه مهم و رفیع آنان و برشمردن کرامات، عبادات، اطاعات و اعمال شایسته ایشان است. این آثار، برکات فوق‌العاده‌اى در تربیت زائر دارد و باعث ارتقاى روح انسانى و اسلامى و ارزش‌هاى والاى معنوى و اخلاقى انسان مى‌گردد؛ به‌ویژه اگر زیارت با رعایت آداب آن و همراه با تفکر و تدبر در جملات زیارت‌نامه‌ها انجام شود. از این‌رو در بعضى از روایات تأکید شده است که ثواب عظیم زیارت در صورتى عاید انسان مى‌شود که «عارفاً بحقه» باشد؛ یعنى مقام و حقى که امام و رسول خدا (ص) بر او دارد و زحماتى که آنان براى هدایت و تربیت او متحمل شده‌اند را به خوبى بشناسد و بداند در زیارت چه مى‌کند و چه مى‌گوید و چه مى‌خواهد و از چه کسى مى‌خواهد. در این صورت است که مى‌تواند راه تکامل را بشناسد و با سرعت بیشتر آن راه را بپیماید.

به سبب این نقش‌هاى گوناگون است که براى زیارت این بزرگواران در روایات اهل بیت (ع) این همه آثار و برکات بیان شده است که در این نوشتار به پاداش و آثار زیارت امیرمؤمنان (ع) مى‌پردازیم.

الف: زیارت پیامبر (ص) و رهایى انسان

به تصریح برخى از روایات، پاداش زیارت آن بزرگوار این است که پیامبر (ص) آن شخص را در روز قیامت زیارت مى‌کند و او را از کیفر گناهان رهایى مى‌بخشد، که در این‌جا نمونه‌هایى از این روایات را بیان مى‌کنیم:

١. عن أبى‌عبدالله (ع) قال:

«قال الحسن لرسول الله (ص) : یا أبتِ ما جزاء من زارک؟ قال: بُنى من زارنى حیاً او میتاً او زار ایاک کان حقّاً على الله عَزَّ وجَلَّ أن أزوره یوم القیامة، فأخلّصه من ذنوبه»[1]

امام صادق (ع) فرمود: امام حسن به رسول خدا (ص) عرض کرد: اى پدر! پاداش کسى که شمار را زیارت کند چیست؟ فرمود: پسرم کسى که مرا یا پدرت را در زمان حیات یا مرگ زیارت کند، حق الهى بر گردن من است که آن شخص را در روز قیامت دیدار کنم و از گناهان و عواقب آنها رهایش سازم.

٢. پیامبر اکرم (ص) فرمود: من ضمانت مى‌کنم که زائر امیرالمؤمنین را از سختى‌ها و نگرانى‌هاى قیامت رهایى بخشم و او را در مقام و مرتبه خودم قرار دهم و همراه خود سازم.[2]

ب: پاداش قدم‌هاى زائر

در دسته‌اى از روایات آمده است که علاوه بر ثواب زیارت، براى هر قدمى که زائر برمى‌دارد، خداوند پاداش‌هاى گوناگونى عطا مى‌کند:

١. صفوان جمّال مى‌گوید: با امام صادق (ع) به کوفه رسیدیم؛ امام فرمود: این‌جا حرم جدم امیرالمؤمنین (ع) است. سپس به سوى آن حرکت کرد و به من فرمود: قدم‌هایت را کوتاه بردار و سرت را پایین بیانداز؛ زیرا براى هر قدمى، براى تو صدهزار حسنه نوشته مى‌شود و صدهزار کار بد از تو پاک مى‌گردد و صدهزار درجه بالا برده مى‌شود و صدهزار خواسته‌ات برآورده مى‌شود و پاداش هر صدیق و شهید براى تو ثبت مى‌گردد.[3]

٢. در حدیث دیگرى، امام صادق (ع) مى‌فرماید:

«منزار امیرالمؤمنین ماشیاً، کتب الله له بکلّ خطوة حجّة و عمرة، فإن رَجَع ماشیاً کتب الله له بکل خطوة حجّتین و عمرتین»[4]

کسى که امیرمؤمنان (ع) را با پاى پیاده زیارت کند، خداوند براى هر قدمى یک حج و یک عمره بنویسد؛ پس اگر با پاى پیاده هم بازگردد، براى هر قدمى دو حج و دو عمره خواهد نوشت.

سپس به راوى فرمود: این حدیث را با آب طلا بنویس.[5]

٣. در روایت دیگرى از امام ششم آمده است که فرمود: هر کس جدم را در حالى که عارف به حق اوست زیارت کند، خداوند براى هر قدمش یک حج مقبول و یک عمره نیکو مى‌نویسد، و به خدا قسم قدمى که در زیارت حضرت امیر (ع) غبارآلود شود، سواره باشد یا پیاده، آتش جهنم را نصیب آن قدم نمى‌کند.

ج: پاداش حج و عمره

دسته‌اى از روایات، ثواب زیارت حضرت را چندین حج و عمره برشمرده‌اند؛ حدیث ذیل یک نمونه است:

عن على (ع) أن رسول الله (ص) قال له:

«من زار قبور کم عدل ذلک له ثواب سبعین حجّة بعد حجّة الاسلام و خرج من ذنوبه حتى یرجع من زیارتکم کیوم ولدته اُمّه، فأبشر و بشّر اولیائک و محبّیک من النعم و قرّة العین بمالا عین رأت ولا اُذن سمعت و لا خطر على قلب بشر. . .»[6]

پیامبر اکرم (ص) به امام على (ع) فرمود: کسى که قبرهاى شما را زیارت کند، ثوابش برابر با هفتاد حج مستحب خواهد بود و او از گناهنش خارج مى‌شود و وقتى که از زیارت شما بازگشت، همانند کسى مى‌شود که از تازه از مادر متولد شده؛ پس بشارت بر تو باد و به دوستان و اولیاى خود هم بشارت بده به نعمت‌ها و چشم‌روشنى‌هایى که هیچ چشمى ندیده و گوشى نشنیده و به قلب کسى هم خطور نکرده است.

سپس پیامبر عظیم الشأن (ص) خبر از آینده داد و فرمود: ولى افراد پستى از مردم به زائران قبرهاى شما طعنه و تهمت مى‌زنند، همان‌گونه که زن بدکار، به کار بدش طعنه زده مى‌شود. اینها بدترین امت من هستند. شفاعت من به آنان نمى‌رسد و وارد حوض من هم نخواهند شد.

در این حدیث پیامبر اسلام (ص) پیش‌بینى کردند گروهى از امت پدید خواهند آمد که پیروان اهل بیت (ع) و زائران قبور معصومین را مورد طعن قرار داده، بلکه آنان را مشرک مى‌خوانند؛ در حالى که خدا بهتر مى‌داند چه کسى خداپرست واقعى است و چه کسى مشرک است. به تعبیر بعضى از نویسندگان:

راستى چه غافلند آنانى که به گمان واهى (پرهیز از شرک) مردم را از زیارت این بزرگان، با آن همه برکات معنوى و مادى بازمى‌دارند! و خود را مسلمان مى‌دانند؛ در حالى که از حقیقت اسلام به دورند؛ چرا که زیارت آن بزرگواران به شکلى که گفته شده و به عنوان اولیاءالله و درخواست از آنان به عنوان شفیعان درگاه الهى و عباد صالحین پروردگار عین توحید و خداپرستى است و سبب پرورش روح تقوا و ایمان است، گویا نمى‌دانند که در زیارت آنها، گاه صدها بار نام خداى یگانه برده مى‌شود و مثل زیارت جامعه با یکصد بار تکبیر و توحید پروردگار آغاز مى‌گردد و با نماز زیارت که نیایش خالصانه‌اى به درگاه خداست، پایان مى‌یابد. . .[7]

د: پاداش شهدا

در دسته‌اى از روایات، پاداش زیارت آن بزرگوار، معادل پاداش هزاران شهید به شمار آمده است:

عن الصادق (ع) قال:

«من زار امیرالمؤمنین (ع) عارفاً بحقّه غیر متجبّر و لامتکبّر، کتب الله له أجر مأة الف شهید، و غفر الله له ما تقدّم من ذنبه و ما تأخّر، و بُعث من الآمنین، و هوّن علیه الحساب، و استقبله الملائکة، فاذا انصرف شیعته الى منزله، فان مرض عادوه و ان مات تبعوه بالاستغفار الى قبره»[8]

امام صادق (ع) فرمود: کسى که امیرمؤمنان (ع) را با شناخت حق او و بدون گردن‌کشى و تکبر زیارت کند، خداوند پاداش صدهزار شهید براى او مى‌نویسد و گناهان گذشته و آینده او را مى‌بخشد، و او را از افرادى که در امان هستند مبعوث مى‌کند، و حساب را بر او سبک مى‌گرداند، و فرشتگان الهى از او استقبال مى‌کنند، و هنگامى که به منزلش بازگشت، او را بدرقه مى‌نمایند؛ پس اگر مریض شود، از او عیادت مى‌کنند، و اگر از دنیا رفت، تا قبر با استغفار براى او همراهى مى‌کنند.

ه: باز شدن درب آسمان‌ها

در تعدادى از روایات آمده که زیارت حضرت امیر (ع) درب آسمان‌ها را به سوى انسان باز کرده و حاجت‌هاى او برآورده مى‌سازد و همّ و غم او برطرف مى‌گردد:

١. عن أبى‌عبدالله (ع) قال:

«إنّ إلى جانبها (الکوفة) قبراً لایأتیه مکروب فیصلى عنده اربع رکعات إلّا رجعه الله مسروراً بقضاء حاجته»[9]

امام صادق (ع) فرمود: خداوند ولایت ما را به اهل شهرها عرضه کرد؛ جز اهل کوفه آن را نپذیرفتند، و در کنار کوفه قبرى وجود دارد که هیچ غمگینى آن‌جا نمى‌آید و آن‌جا چهار رکعت نماز مى‌خواند، مگر آن‌که خداوند او را با برآوردن حاجتش خندان خواهد کرد.

٢. قال الصادق (ع) :

إنّ ابواب السماء لتفتح عند دخول الزائر لامیرالمؤمنین (ع)»[10] ؛ امام ششم فرمود: درب‌هاى آسمان هنگام ورود زائر امیرالمؤمنین (ع) باز مى‌شود.

٣. در حدیثى دیگر آمده که مفضل بن عمر مى‌گوید: خدمت امام صادق (ع) رسیدم و عرض کردم: من امیرمؤمنان را دوست دارم و دوست دارم او را زیارت کنم؛ امام فرمود: آیا فضیلت زیارت او را مى‌دانى؟ عرض کردم: نه اى فرزند رسول خدا؛ پس مرا با آن آشنا فرما. امام فرمود: هنگامى که قصد زیارت امیرالمؤمنین را کردى، بدان که تو زائر استخوان‌هاى حضرت آدم و بدن نوح پیامبر و جسم على بن ابى طالب (ع) هستى. سپس سخنانى بین من و حضرت در مورد حضرت آدم رد و بدل شد و حضرت فرمود: درب‌هاى آسمان براى زائر امیرالمؤمنین (ع) هنگام دعایش باز مى‌شود؛ پس مواظب باش از خیر محروم نشوى. [11]

و: بهشت

در روایات بسیارى نیز آمده است کسى که آن حضرت را زیارت کند، بهشت پاداش او خواهد بود:

١. عن الصادق (ع) آبائه: عن رسول الله (ص) قال:

«من زار علیاً بعد وفاته فله الجنة»[12] ؛ امام صادق (ع) از پدران بزرگوارشان و آنان از رسول اکرم (ص) نقل کردند که فرمود: کسى که على (ع) را بعد از رحلتش زیارت کند، بهشت براى او خواهد بود.

٢. در حدیثى دیگر آمده که پیامبر خدا (ص) به امام حسین (ع) فرمود: زیارت نمى‌کند مرا و پدرت و برادرت و تو را، مگر صدیقین از امت من.[13]

و روشن است که صدیقین امت پیامبر همان‌گونه که در قرآن آمده، در بهشت خواهند بود.

ز: کسب رحمت الهى

زیارت امیرالمؤمنان (ع) زمینه بهره مند شدن از رحمت الهى را فراهم مى آورد؛ روایاتى وارد شده است که ترک زیارت حضرت را این‌گونه نکوهش کرده است:

١. قال الصادق (ع) :

«من ترک زیارة امیرالمؤمنین (ع) لم ینظر الله الیه»[14]

امام صادق (ع) فرمود: کسى که زیارت امیر مؤمنان (ع) را ترک کند، خداوند به او نظر نمى‌کند.

٢. یونس بن ابى‌وهب گوید: وارد مدینه شدم و خدمت امام صادق (ع) رسیدم؛ به حضرت عرض کردم: فدایت گردم! خدمت شما آمدم و امیرالمؤمنین را زیارت نکردم. امام فرمود: بد کارى کردى! اگر تو از شیعیان ما نبودى، به تو نگاه نمى‌کردم. آیا زیارت نکردى کسى را که خدا با فرشتگان و پیامبران و مؤمنان زیارتش مى‌کنند؟ ! عرض کردم: فدایت گردم! من این را نمى‌دانستم؛ فرمود: بدان که امیرالمؤمنین نزد خدا از همه امامان برتر است و پاداش اعمال آنان از آن اوست و آنان به اندازه اعمال خودشان برتر هستند.[15]

باید توجه داشت که این همه پاداش، براى اصل زیارت آن بزرگوار است؛ یعنى هر کس در هر زمان به زیارت آن بزرگوار برود و هر طور که زیارت کند، امید است خداوند متعال این پاداش‌ها را بدهد؛ اما بر زیارت در روزهاى خاص، با خواندن زیارتنامه‌هاى مخصوص تأکید بیشترى شده و پاداش‌هاى بسیار بیشترى براى آن روزهاى خاص بیان شده است. براى مثال در مورد زیارت حضرت در روز عید غدیر چنین آمده است:

بزنطى گوید: امام رضا (ع) به من فرمود: هر کجا بودى، روز غدیر نزد قبر امیرالمؤمنین (ع) حاضر شو؛ زیرا خداوند تبارک و تعالى براى هر زن و مرد مؤمن و مسلم گناهان شصت سال را مى‌بخشد، و دو برابر آنچه در ماه مبارک رمضان و شب قدر و فطر از آتش جهنم آزاد کرده، رهایى مى‌بخشد، و یک درهم در آن روز، در آن‌جا برابر است با هزار درهمى که به برادران عارف آشنا بدهى؛ پس به برادرانت در این روز بخشش کن و هر مرد و زن مؤمن را خوشحال گردان.[16]

مرحوم علامه مجلسى (رحمه الله) در کتاب گران‌قدر «بحار الانوار» آورده است:

انجام کارهاى خوب در زمان‌ها و روزهاى شریف، موجب ثواب بسیار است؛ پس زیارت آن حضرت در سایر روزهاى شریف، برتر است؛ خصوصاً روزهایى که به آن حضرت اختصاص دارد یا این که در آن روزها کرامت و فضیلت و منقبتى از آن حضرت آشکار شده است؛ مانند: روز ولادت آن بزرگوار که بنا بر مشهور، روز سیزدهم رجب است و روز وفات و لیلة المبیت، روز فتح بدر (١٧ رمضان) و روز مواسات او در جنگ احد (هفتم شوال) و روز فتح خیبر (٢٧ رجب) و روز بالا رفتن بر دوش پیامبر (ص) براى از شکستن بت‌ها (بیستم ماه مبارک رمضان) و روز فتح بصره (نیمه ماه جمادى الاولى) و روز ردّ الشمس (١٧ شوال) و روز نصب آن حضرت براى خواندن آیه‌هاى برائت (اول ذى‌الحجه) و روز بستن درب‌ها و بازگذاشتن درب خانه آن حضرت که روز عرفه است و روز صدقه دادن انگشتر (٢۴ ذى‌الحجه) که روز مباهله هم هست، و روز نازل شدن سوره «هل أتى» در شأن او (٢۵ ذى‌الحجه) ، و روز خلافت آن حضرت که روز وفات پیامبر (ص) است و روز بیعت با آن حضرت پس از قتل عثمان (٢٨ یا ٢۵ ذى‌الحجه) و روز نوروز که روایت شده است در این روز براى خلافت باآن حضرت بیعت شد، و غیر آن روزهایى که شمردن آنها ممکن نیست؛ زیرا روزى نیست مگر این‌که فضیلت و عظمت و کرامتى براى آن حضرت ظاهر گشت.[17]

 

[1] جعفر بن محمد بن قولویه، کامل الزیارات، ص ٣٩، ح ٣.

[2]محمد بن یعقوب کلینى، اصول کافى، ج ۴، ص ۵٧٩، ح ٢.

[3] موسوعة زیارات المعصومین (ع) ، به همت مؤسسه امام هادى (ع) ج ٢،

ص ١۶.

[4] محمدباقر مجلسى، بحار الانوار، ج ١٠٠، ص ٢۶٠، ح ٩.

[5] همان، ح ١٠.

[6] موسوعة زیارات المعصومین‌_(ع) ، ج ٢، ص ۴٢، ذیل ح ۵١٢.

[7] ناصر مکارم شیرازى، مفاتیح نوین، ص ٢٠٧.

[8] موسوعة زیارات المعصومین (ع)٩، ج ٢، ص ۴۵.

[9] بحار الانوار، ج ١٠٠، ص ٢۵٧، ح ١.

[10] بحار الانوار، همان، ص ٢۵٩، ح ٧.

[11] همان، ص ٢۶٢، ح ١۶.

[12] موسوعة زیارات المعصومین (ع) ، ج ٢، ص ٣٩، ح ۵٠٧.

[13] کامل الزیارات، ص ٧٠، ح ۴.

[14] موسوعة زیارات المعصومین (ع) ، ج ٢، ص ۵٢، ح ۵٢۶.

[15] اصول کافى، ج ۴، ص ۶٧٩، ح ٣.

[16] بحار الانوار، ج ١٠٠، ص ٣۵٨، ح ٢.

[17]همان، ص ٣٨٣.

  • حسین توکلی

1- به خوردن ماهی مداومت مکنید؛ زیرا بدن را آب و لاغر می کند.[1]

2- خوردن گردو در گرمای شدید، حرارت داخلی را تهییج، و در بدن ایجاد دمل می نماید، و خوردن آن در زمستان کلیه ها را گرم و برودت را دفع می کند.[2]

3- هر گاه مسلمان ضعیف شود، گوشت و شیر بخورد.[3]

4- با خوردن بنفشه حرارت تب را بشکنید.[4]

5- نخوردن شام موجب ضعف و خرابی بدن می شود.[5]

6- شیر گاو دواست، و نیز فرمود: پیه های گاو دردآور و روغن و شیرش شفابخش است.[6]

7- کسی که در اول صبح 21 دانه کشمش بخورد مریض نمی شود.[7]

8- سیب بخورید که معده را دباغی می کند.[8]

9- خوردن گلابی قلب ناتوان را قوی و معده را پاکیزه می کند.[9]

10- سعتر برای معده کرک می شود مانند کرک های حوله.[10]

11-در گرمابه بر پشت نخوابید که آن پیه کلیه ها را آب می کند، و پاهای خود را با سفال نسایید که رگ جذام را تحریک می نماید.[11]

12- قبل از خوردن غذا نمک بخورید، اگر مردم خواص نمک را می دانستند آن را بر تریاق مجرب مقدم می داشتند.[12]

13- طول دادن نشستن به هنگام تخلی بواسیر می آورد.[13]

14- غده ها را از گوشت بیرون بیاورید که خوردن آنها رگ جذام را تحریک می کند.[14]

15- در برابر خورشید قرار نگیرید که رنگ بدن را متغیر، لباس را پوسیده و بیماری پنهان را آشکار می سازد.[15]

16- خوردن غذاهای رنگارنگ و متنوع شکم را بزرگ و الیه ها را سست می کند.[16]

 

پی نوشت:



[1]  الکافی، ج 6، ص 323، حدیث 5.

[2] الکافی، ج 6، ص 340، حدیث 1.

[3] الکافی، ج 6 ص 316 حدیث 2

[4]  الکافی، ج 6، ص 522، حدیث 11.

[5] الکافی، ج 6، ص 317 حدیث 8

[6] الکافی، ج 6، ص 337، حدیث 1.

[7] الکافی، ج 6، ص 351، حدیث 1.

[8] الکافی، ج 6،ص 357، حدیث 11.

[9] الکافی، ج 6، ص 357، حدیث 1.

[10] الکافی، ج 6، ص 375، حدیث 1

[11] الکافی، ج 6، ص 500، حدیث 19.

[12] الکافی، ج 6، ص 326، حدیث 4.

[13] خصال، باب الواحد، حدیث 65.

[14] الکافی، ج 6، ص 254، حدیث 5.

[15] خصال، باب الثلاثه ، حدیث 44.

[16] الکافی، ج 6، ص 317، حدیث 8.

  • حسین توکلی

1. تقوا و پاک دامنی:
 
مهم ترین سفارش امام(علیه السلام) به فرزند دلبندش، تقوای الهی است، آن جا که می فرمایند: (واعلم یا بنی ان احب ما انت آخذ به الی من وصیتی تقوی الله2; پسرم، بدان محبوب ترین چیزی که از میان گفته هایم در این وصیت نامه به آن تمسک می جویی، تقوای الهی و پرهیزکاری است.)
حصار مستحکم
اهمیت و جایگاه تقوا برای جوانان آن وقت معلوم می شود که تمایلات و احساسات دوره جوانی مد نظر قرار گیرد. برای جوانی که در معرض طغیان غرایز و احساسات تند و شکوفایی خواهش های نفسانی و غریزه جنسی و تخیلات موهوم به سر می برد، تقوا به منزله قلعه و حصار مستحکمی است که او را از تاخت و تاز دشمنان مصون می دارد و مانند سپری است که از اصابت تیرهای زهراگین شیاطین باز می دارد. امام علی(علیه السلام) می فرمایند: (اعلموا عبادالله ان التقوی دار حصن عزیز3; بدانید ای بندگان خد، تقوا دژی مستحکم و غیرقابل نفوذ است.)
استاد مطهری(ره) می گوید: (نباید تصور کرد که تقوا از مختصات دین داری است، از قبیل نماز و روزه، بلکه تقوا لازمه انسانیت است. انسان اگر بخواهد از طرز زندگی حیوانی و جنگلی خارج شود ناچار است که تقوا داشته باشد.)4
جوان همواره بین دوراهی قرار دارد و به سوی دو نقطه متضاد کشیده می شود. از یک طرف، ندای وجدان اخلاقی و الهام الهی او را به سوی خوبی ها سوق می دهد و از طرف دیگر غرایز درونی و نفس اماره و وساوس شیطانی او را به ارضای خواهش های نفسانی فرمان می دهد. در این جنگ و گریز تنها جوانی می تواند از این صحنه کشمکش و نزاع بین عقل و شهوت، خیر و فساد و پاکی و آلودگی به سلامت خارج شود که خود را به سلاح ایمان و تقوا مجهز کرده و از ابتدای جوانی به خودسازی و جهاد با نفس بپردازد.
حضرت یوسف(علیه السلام) در سایه همین تقوا بود که توانست با اراده ای قوی از آزمون سخت الهی سربلند بیرون آید و به اوج عزت نایل شود.
قرآن مجید رمز پیروزی یوسف(علیه السلام) در عرصه مبارزه با نفس را رعایت دو اصل مهم و اساسی (تقوا) و (خویشتن داری) می داند و می فرمایند: (انه من یتق ویصبر فان الله لایضیع اجر المحسنین5; کسی که پرهیزکاری کند و شکیبایی ورزد، خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نمی کند.)
تقویت اراده
بسیاری از جوانان از ضعف اراده و فقدان قدرت تصمیم گیری شکایت می کنند و برای درمان آن چاره جویی می کنند. آنان می گویند:
برای ترک عادات زشت و ناپسند بارها تصمیم گرفته ایم اما کم تر موفق شده ایم. امام علی(علیه السلام) از تقوا به عنوان عامل تقویت اراده و مالکیت نفس که نقش عمده ای در ترک گناه و عادات ناپسند دارد، یاد می کند و می فرمایند: آگاه باشید! خطاها و گناهان مانند اسب های سرکش و لجام گسیخته ای هستند که گناه کاران بر آن ها سوارند و آنان را در قعر دوزخ سرنگون خواهند ساخت و تقوا همانند مرکب های راهوار و آرامی است که صاحبانشان بر آن ها سوارند و زمامشان را به دست دارند و آنان را تا بهشت پیش می برند.6
باید در نظر داشت که این کار شدنی است. افرادی که در این وادی قدم بنهند، مشمول الطاف خفیه الهی خواهند بود. چنان که قرآن کریم می فرمایند: (والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا7; آنان که در راه ما جهاد و کوشش می کنند، راه های خود را به آن ها نشان می دهیم.)
 
2. فرصت جوانی:
 
بدون تردید یکی از عوامل مهم موفقیت و کام یابی، بهره برداری صحیح و اصولی از شرایط و فرصت های مناسب است، که فرصت جوانی از اساسی ترین آن ها به شمار می رود.
نیروی معنوی و قوای جسمانی، گوهر گران سنگی است که خداوند متعال در اختیار نسل جوان قرار داده است. بر این اساس پیشوایان دین همواره بر اغتنام فرصت جوانی تاکید کرده اند. امام علی(علیه السلام) در این باره می فرمایند: (بادر الفرصه قبل ان تکون غصه8; پیش از آن که فرصت از دست رود و مایه اندوهت گردد، آن را غنیمت شمار.) سعدی با الهام از سخنان بزرگان می گوید:
جوانا ره طاعت امروز گیر
که فردا جوانی نیاید ز پیر
قضا روزگاری زمن در ربود
که هر روزش از پی شب قدر بود
من آن روز را قدر نشناختم
بدانستم اکنون که درباختم
امام علی(علیه السلام) در تفسیر آیه شریفه (لاتنس نصیبک من الدنیا9; بهره ات را از دنیا فراموش مکن) می فرمایند: (لاتنس صحتک و قوتک وفراغک وشبابک ونشاطک ان تطلب بها الاخره10; سلامتی و قدرت و فراغ بال و جوانی و نشاط خود را فراموش مکن، از آن ها در راه آخرت استفاده کن.)
آن حضرت درباره کسانی که از نعمت جوانی بهره صحیح و کافی نبرده اند، می فرمایند: آن ها در ایام سلامت بدن سرمایه ای مهیا نکردند و در اولین فرصت های زندگی درس عبرتی نگرفتند، آیا کسی که جوان است جز پیری انتظار دارد.11
سوال از جوانی
جوانی و نشاط و بالندگی، نعمت بزرگی است که در روز قیامت از آن سوال می شود. در روایتی از رسول اکرم(ص) نقل است که فرمود: در قیامت هیچ یک از بندگان، قدم از قدم برنمی دارند تا از وی چهار سوال شود; از عمرش که آن را در چه راه به کار انداخته و چگونه فانی کرده است، از جوانیش که آن را در چه راهی پایان داده است، از اموالش سوال می شود که از چه راهی به دست آورده و در چه راهی خرج کرده است و از حب و دوستی با اهل بیت از وی سوال می شود.12
رسول گرامی اسلام(ص) در کنار ایام عمر به طور جداگانه از جوانی نام برده اند که ارزش اختصاصی جوانی را می رساند. متاسفانه شرایط فوق العاده و فرصت استثنایی دوران جوانی کوتاه و زودگذر است و بلبل جوانی روزی از شاخسار عمر خواهد پرید. تا هست قدرش را بدانیم و آن را یک سرمایه شماریم. امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
(شیئان لایعرف فضلهما الا من فقدهما: الشباب والعافیه13; دو چیز است که قدر و قیمتشان را نمی شناسد مگر کسی که آن دو را از دست داده باشد: یکی جوانی و دیگری تندرستی.)
 
3. خودسازی:
 
بهترین زمان برای تربیت و خودسازی، دوره جوانی است، زیرا صفحه دل جوان با زشتی ها و خصلت های ناپسند شکل نگرفته و چراغ فطرت در دلش خاموش نگشته است. امام علی(علیه السلام) به فرزندش امام حسن(علیه السلام) چنین می فرمایند: (انما قلب الحدث کالارض الخالیه ما القی فیها من شیء قبلته فبادرتک بالادب قبل ان یقسوا قلبک ویشتغل لبک14;
قلب نوجوان مانند زمین خالی است که هرچه در آن بیفشانی آن را می پذیرد، پس پیش از آن که قلبت سخت شود و فکرت به امور دیگر مشغول گردد، به تعلیم و تربیت تو مبادرت کردم و همت خود را بر تربیت تو گذاشتم.)
عادات ناپسند در دوران جوانی ریشه دار نشده است، از این رو مبارزه با آن سهل و آسان است. جوانان باید از این امتیاز بزرگ به شایستگی استفاده کنند. امام خمینی(ره) بارها بر ضرورت اصلاح در ایام جوانی تاکید می کردند. ایشان در یکی از سخنرانی های خود فرمودند: (جهاد اکبر، جهادی است که انسان با نفس طاغوتی خودش انجام می دهد. شما جوان ها از حالا باید شروع کنید به این جهاد. نگذارید که قوای جوانی از دستتان برود. هرچه قوای جوانی از دست برود، ریشه های اخلاق فاسد در انسان زیادتر می شود و جهاد مشکل تر. جوان زود می تواند در این جهاد پیروز شود. پیر به این زودی نمی تواند. نگذارید اصلاح حال خودتان را از زمان جوانی به زمان پیری بیفتد.)15
خاربن و خارکن
استاد مطهری(ره) می گوید: (مولوی مثلی می آورد راجع به این که هرچه انسان بزرگ تر می شود صفات او قوی تر و ریشه دار تر می گردد. می گوید: مردی خاری را در معبر مردم کاشت و مردم از این بوته خار دررنج بودند. او قول داد که سال دیگر آن را بکند و سال دیگر نیز کار را به سال بعد موکول کرد و سال های بعد نیز به همین ترتیب عمل کرد. از طرفی درخت، سال به سال ریشه دارتر می شد و از طرف دیگر خود او سال به سال ضعیف تر می گردید; یعنی میان رشد درخت و قوت او نسبت معکوس برقرار بود. حالات انسان نیز مانند خاربن و خارکن است. روز به روز صفات در انسان ریشه های عمیق تری پیدا می کند و اراده انسان را ضعیف تر می کند. قدرت یک جوان در اصلاح نفس خود از یک پیر بیش تر است.)
خاربن در قوت و برخاستن
خارکن در سستی و در کاستن16
باید جوانان عزیز این هشدار امام علی(علیه السلام) را جدی بگیرند که می فرمایند: (غالب الشهوه قبل قوه ضراوتها فانها ان قویت ملکتک واستفادتک ولم تقدر علی مقاومتها17; پیش از آن که تمایلات نفسانی به تجری و تندروی عادت کنند با آن ها مقابله کن، زیرا اگر تمایلات در تجاوز و خودسری نیرومند شوند، فرمانروای تو خواهند شد و تو را به هرسو که بخواهند می برند و قدرت مقاومت در برابر آن ها را از دست خواهی داد.) مولوی می گوید:
زان که خوی بد بگشته ست استوار
مور شهوت شد ز عادت هم چو مار
مار شهوت را بکش در ابتدا
ورنه اینک گشت مارت اژدها18
 
4. بزرگ منشی:
 
یکی دیگر از وصایای امام علی(علیه السلام) به جوانان، پرورش عزت نفس و بزرگ منشی است، آن جا که می فرمایند: (اکرم نفسک عن کل دنیه و ان ساقتک الی الرغائب فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک عوضا ولاتکن عبد غیرک وقد جعلک الله حرا19; بزرگوارتر از آن باش که به پستی تن دهی هرچند تو را به مقصود رساند، زیرا نمی توانی در برابر آن چه از آبرو و شخصیت در این راه از دست می دهی بهایی به دست آوری، و بنده دیگری مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است.)
حس عزت طلبی یکی از نیازهای اساسی انسان است که خوش بختانه دست آفرینش بذر آن را در نهاد آدمی افشانده است. بدیهی است که این بذر نیاز به مراقبت و رشد و شکوفایی دارد. عزت نفس موجب بهره وری فرد از نیروی خرد و به کارگیری آن در امور زندگی و منشا تکوین شخصیت در انسان است. بی دلیل نیست که نظام سلطه فرعونی در طول تاریخ برای استثمار دیگران، در گام نخست روح مکرمت انسانی را نشانه گرفته و شخصیت آنان را تحقیر می کند. قرآن مجید در این باره می فرمایند: (فاستخف قومه فاطاعوه انهم کانوا قوما فاسقین20; فرعون قومش را تحقیر کرد، پس آن ها هم از او اطاعت کردند، چون آن ها قومی فاسق بودند.)
عزت و بزرگواری نفس در گرو اموری است که بدان اشاره می شود:
الف: ترک گناه: از مواردی که به عزت نفس آدمی آسیب فراوانی می رساند، ارتکاب به گناه و ناپاکی است. پرهیز و اجتناب از آلودگی به گناه از عوامل دست یابی به شرافت نفس است. امام علی(علیه السلام) می فرمایند: (من کرمت علیه نفسه لم یهنها بالمعصیه21; کسی که برای نفس خود کرامت قائل است، آن را با گناه پست و خوار نمی سازد.) گناهان بزرگ هم چون زن، دروغ، غیبت، فحش و ناسزا با بزرگ منشی و کرامت نفس تضاد آشکار دارد.
ب: روح بی نیازی: چشم طمع داشتن به مال دیگران و درخواست کمک کردن در غیر موارد اضطرار، شرافت و عزت نفس را مخدوش می کند.
امام علی(علیه السلام) می فرمایند: (المسئله طوق المذله تسلب العزیز عزه والحسیب حسبه22; درخواست از مردم، طوق ذلتی است که عزت را از عزیزان و شرافت را از شریفان سلب می کند.)
ج: نگرش صحیح: عزت و کرامت نفس تا حد زیادی بستگی به نگرش انسان به خود دارد. کسی که خود را ناتوان جلوه دهد، مردم نیز او را ذلیل و خوار می بینند. از این رو امام علی(علیه السلام) می فرمایند:
(الرجل حیث اختار لنفسه ان صانها ارتفعت وان ابتذلها اتضعت23; ارزش شخصیت هر فردی وابسته به روشی است که اتخاذ می کند. اگر نفس خود را از پستی و ذلت بر کنار نگاه داشت، به مقام رفیع انسانی نایل می شود و اگر عزت معنوی خویش را ترک گفت، به پستی و ذلت می گراید.)
اگر در جهان بایدت برتری
نباید که خود پست و دون بشمری
چو خود، خویشتن پست بینی و خوار
دگر از کس امید عزت مدار
د: پرهیز از گفتار و رفتار ذلت آمیز: کسی که خواهان کرامت و عزت نفس است باید از هر سخن یا عملی که نشانه ضعف و ناتوانی است، اجتناب کند. اسلام به منظور تحقق این امر، از تملق و چاپلوسی، شکایت از روزگار و طرح مشکلات زندگی برای مردم، بلندپروازی های بی جا و حتی تواضع بی مورد نهی کرده است. هیچ مسلمانی حق ندارد با چاپلوسی که منافی با شرافت و آزادگی است، خویشتن را آلوده کند. امام علی(علیه السلام) می فرمایند: (کثره الثنإ ملق یحدث الزهو ویدنی من العزه24; زیاده روی در ستایش و تحسین، تملق و چاپلوسی است که از یک سو در مخاطب نخوت و تکبر پدید می آورد و از سوی دیگر عزت نفس را دور می کند). شکایت از زندگی و طرح مشکلات با مردم، به عزت نفس آسیب جدی می رساند. امام علی(علیه السلام) می فرمایند: (رضی بالذل من کشف ضره لغیره25; کسی که مشکلات زندگی اش را برای دیگران آشکار کند، در حقیقت به خواری و ذلت رضایت داده است.)
 
5. وجدان اخلاقی:
 
یکی از وصایای امام علی(علیه السلام) به جوانان، میزان قرار دادن وجدان اخلاقی در معاشرت اجتماعی است. آن حضرت خطاب به فرزندش چنین می فرمایند: (یا بنی اجعل نفسک میزانا فیما بینک و بین غیرک26; پسرم، خود را معیار و مقیاس قضاوت بین خود و دیگران قرار ده.)
نادیده گرفتن این اصل مهم اخلاقی نتیجه ای جز تیرگی روابط دوستانه نخواهد داشت; همان گونه که التزام به وجدان اخلاقی تضمین کننده دوستی پایدار و روابط سالم اجتماعی است. اگر در جامعه، تمام افراد براساس وجدان اخلاقی با یک دیگر معاشرت کنند و به حقوق و منافع و حیثیت دیگران احترام بگذارند، روابط اجتماعی مستحکم تر و آرامش و امنیت جامعه تقویت خواهد شد. وجدان اخلاقی، آدمی را چون طبیب به درد و درمان خویش متوجه و سلامت روان را اعلام می کند. در روایتی آمده است که مردی خدمت رسول خدا(ص)
رسید و عرض کرد: همه وظایف خود را به خوبی انجام می دهم ولی یک گناه را نمی توانم ترک کنم و آن رابطه نامشروع است. اصحاب از این سخن برآشفتند. حضرت فرمود: شما کاری نداشته باشید، من می دانم چگونه با او بحث کنم. آن گاه فرمود: شما مادر، خواهر و به طور کلی ناموس دارید؟ جوان عرض کرد: آری. رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)فرمود: آیا می پسندی دیگران با ناموس و محارم تو چنین روابط نامشروع داشته باشند؟ عرض کرد: خیر. حضرت فرمود: پس چگونه حاضر می شوی دست به چنین کار نادرستی بزنی؟ جوان سر به زیر افکند و عرض کرد: دیگر تعهد می کنم که دنبال چنین گناهی نروم.27
هر انسان مسلمانی وظیفه دارد در برخورد با مردم از ندای درونی خود پیروی و به مقتضای وجدان عمل کند. امام سجاد(علیه السلام) می فرمایند:
حق مردم آن است که از آزار آن ها خودداری کنی و چیزی را برای آنان دوست بداری که برای خود دوست می داری و نپسندی آن چه را برای خود نمی پسندی.28
اسلام با توجه دادن به وجدان اخلاقی می کوشد تا افراد بشر در باطن خود مراقبی بگمارند تا آن ها را از تجاوز و آزار به دیگران حتی در حالت خشم و دشمنی باز دارد. بر این اساس قرآن مجید به نفس لوامه که همان وجدان است، قسم یاد کرده و می فرمایند: (لااقسم بیوم القیامه ولااقسم بالنفس اللوامه29; سوگند به روز رستاخیز و سوگند به جانی که آدمی را در مورد عصیان و ارتکاب گناه سرزنش و ملامت می کند). روان شناسان این نیروی سرزنش کننده باطنی را وجدان اخلاقی می نامند.
در اندرون من خسته دل ندانم کیست
که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
 
6. تجربه اندوزی:
 
استفاده از تجارب دیگران از جمله مواردی است که در وصایای امام علی(علیه السلام) دیده می شود. آن حضرت می فرمایند: (اعرض علیه اخبار الماضین و ذکره بما اصاب من کان قبلک من الاولین و سر فی دیارهم و آثارهم فانظر فیما فعلوا و عما انتقلوا و این حلوا و نزلوا30; اخبار گذشتگان را بر قلبت عرضه کن و آن چه را که به پیشینیان رسیده به یاد آر، در دیار و آثار مخروبه آن ها گردش کن و درست بنگر آن ها چه کرده اند. ببین از کجا منتقل شده اند و در کجا فرود آمده اند.)
هرچند آحاد جامعه به راهنمایی افراد آزموده و استفاده از تجارب دیگران نیازمندند اما جوان به دلایل مختلف نیاز بیش تری به شناخت تاریخ و تجارب به دست آمده از سرگذشت پیشینیان دارد، زیرا:
اول، جوان به مقتضای سن کم خود، دارای ذهنی خام و عاری از تجربه است. او سرد و گرم روزگار را نچشیده و با مشکلات و دشواری های کم تری در زندگی رو به رو شده است، که گفته اند:
(آن چه را که جوان در آیینه می بیند پیر در خشت خام بیند). از این رو بعضی مواقع فشار مشکلات، آرامش درونی جوان را مختل می کند و او را به افسردگی یا تندخویی می کشاند.
ثانی، تخیلات موهوم که از ویژگی های دوران جوانی است، چه بسا جوان را از شناخت حقیقت باز دارد. تجربه، پرده های وهم و پندار را پاره می کند و انسان را به واقع رهنمون می سازد.
امام علی(علیه السلام) می فرمایند: (التجارب علم مستفاد31; تجارب بشر، دانش سودمندی است.)
ثالث، جوان با وجود برخورداری از منبع سرشار هوش علمی و فنی و قابلیت کسب مهارت های گوناگون، به دلیل نداشتن تجارب زندگی فاقد هوش اجتماعی است. از این رو در معرض تصمیم های نسنجیده و زیان بار و افتادن در دام دیگران قرار دارد. امام علی(علیه السلام) می فرمایند: (من قلت تجربته خدع32; کسی که تجربه اش کم و ناچیز باشد، فریب می خورد.)
در سایه تجربه، اشتباه به حداقل می رسد. امام علی(علیه السلام) می فرمایند: (من کثرت تجربته قلت غرته33; کسی که تجربه اش زیاد باشد، کم تر فریب خورد.)
آن چه می تواند مددکار جوان در ایام سخت و عبور از مراحل دشوار زندگی باشد، بهره برداری از تجارب کسانی است که خود در طول زندگی این منازل پرخطر را طی کرده و به سلامت از آن ها گذشته است. امام علی(علیه السلام) می فرمایند: با مردان آزموده هم نشین باش که آن ها متاع پرارج تجربه های خود را به گران ترین بها یعنی فدا کردن عمر خود تهیه کرده اند و تو آن متاع گران قدر را با ارزان ترین قیمت (با صرف چند دقیقه) به دست می آوری.34
عبرت از تاریخ
یکی از مصادیق بارز تجربه اندوزی، مطالعه سرگذشت پیشینیان و تار یخ امم سابق است. تاریخ آیینه ای است که گذشته را نشان می دهد و حلقه رابط بین حال و گذشته و چراغ راه آینده است. استاد مطهری(ره) می گوید: (انسان همان طور که از مردم هم زمان خود ادب و راه و رسم زندگی می آموزد و احیانا لقمان وار از بی ادبان ادب می آموزد که مانند آن ها نباشد، به حکم همین قانون از سرگذشت مردم گذشته نیز بهره می گیرد. تاریخ مانند فیلم زنده ای است که گذشته را تبدیل به حال می نماید.)35
مشابهت سرنوشت ملت ه، همگان به ویژه نسل جوان را به مطالعه تاریخ فرا می خواند. امام علی(علیه السلام) می فرمایند: برای شما در تاریخ قرون گذشته درس های عبرت فراوانی وجود دارد. کجایند عمالقه؟ کجایند فرزندان آن ها؟ کجایند فرعون ها و فرزندانشان؟36
 
7. آداب معاشرت و دوستی:
 
شکی نیست که بقا و دوام دوستی منوط به رعایت حدود دوستی و آداب معاشرت است. دوست گرفتن آسان است اما نگه داری آن مشکل تر است. امام علی(علیه السلام) در قسمتی دیگر از نامه مبارک خود به نکات ظریفی که موجب پایداری پیوند دوستی است، اشاره می کند و می فرمایند: ناتوان ترین مردم کسی است که از دوست گرفتن عاجز باشد و ناتوان تر از او فردی است که دوست را از دست بدهد.38
بعضی جوانان از عدم ثبات و ناپایداری روابط دوستانه شکایت می کنند، که دلیل عمده آن رعایت نکردن حدود دوستی و افراط و تفریط در رفاقت است. به طور یقین عمل به دستورات و نصایح سودمند امام علی(علیه السلام) می تواند در حل این مشکل کارساز باشد.
محورهای کلی سخنان امام علی(علیه السلام) در این قسمت عبارت است از:
الف) اعتدال در دوستی: افراط در دوستی و تجاوز از حریم اعتدال در دوران جوانی کم وبیش دیده می شود، و دلیل آن انگیزه عاطفی و احساسات دوران جوانی است. این عده از جوانان در ایام دوستی به رفیق خود بیش از حد ابراز علاقه و محبت می کنند و در ایام جدایی بیش از حد ابراز مخالفت و دشمنی می کنند تا جایی که ممکن است به کارهای خطرناکی دست بزنند. توصیه امام علی(علیه السلام) میانه روی در رفاقت است. آن حضرت می فرمایند: با دوست مورد علاقه ات به مدارا اظهار دوستی کن، شاید روزی دشمنت گردد و در اظهار بی مهری به کسی که بر او خشم گرفته ای مدارا کن، چه بسا ممکن است دوستت گردد.38 در این نامه نیز آن حضرت می فرمایند:
اگر خواستی رابطه ات را با برادرت قطع کنی راهی را برایش بگذار که اگر روزی خواست برگردد، راه بازگشت داشته باشد. سعدی در این باره می گوید: (هر آن سری که داری با دوست در میانه منه، چه دانی که وقتی دشمن گردد و هر گزندی که توانی به دشمن مرسان، باشد که وقتی دوست شود.)39
ب) محبت متقابل: دوستی و رفاقت براساس محبت متقابل است. اگر یکی از دو طرف خواهان برقراری رابطه و دیگری بی میل باشد، نتیجه ای جز ذلت و خواری مشتاق دوستی نخواهد داشت. از این رو امام علی(علیه السلام) در نامه مبارک می فرمایند: (لاترغبن فیمن زهد عنک40; به کسی که به تو علاقه ندارد، ابراز علاقه مکن.) شاعر می گوید:
چه خوش بی مهربانی هر دو سر بی
وگرنه مهربانی درد سر بی
ج) حفظ رابطه دوستی: امام علی(علیه السلام) به حفظ رابطه دوستی تاکید می ورزد و از عواملی که موجب تحکیم آن می شود، یاد می کند و می فرمایند: اگر رفیقت امساک ورزید، تو بذل و بخشش داشته باش و هنگام فاصله گرفتن او، تو نزدیک شو و هنگام سخت گیری او، نرمش داشته باش و هنگام ارتکاب گناه و خط، عذرش را بپذیر. اما از آن جا که بعضی ظرفیت کمی داشته و بزرگواری و احسان را حمل بر حقارت دیگری و زرنگی خود می کنند، آن حضرت می فرمایند: در همه این موارد موقع شناس باش و برحذر باش از این که آن چه گفته شد در غیر محلش قرار دهی یا درباره کسی که اهلیت ندارد به انجام برسانی.
نکته دیگر نصیحت کردن به رفیق و خیرخواهی برای او است. آن حضرت می فرمایند: خیرخواهی ات را به دوستت خالص کن، خواه خوش آیند دوستت باشد و خواه خوش آیند او نباشد.41
 
پی نوشت ها:
 
1 زین العابدین قربانی، اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی، ص58.
2 نهج البلاغه فیض الاسلام، نامه 31.
3 همان، خطبه 156.
4 ده گفتار، ص14.
5 یوسف (12) آیه 90.
6 نهج البلاغه، خطبه 16.
7 عنکبوت (29) آیه 69.
8 نهج البلاغه، نامه31.
9 قصص (28) آیه 77.
10 بحارالانوار (چاپ بیروت) ج68، ص177.
11 نهج البلاغه، خطبه82.
12 بحارالانوار، ج74، ص160.
13 غررالحکم و دررالکلم، ج4، ص183.
14 نهج البلاغه، نامه 31.
15 آیین انقلاب اسلامی، ص203.
16 نقل از: استاد مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص79.
17 غررالحکم و دررالکلم، همان، ص392.
18 مثنوی معنوی، دفتر دوم، ص327.
19 نهج البلاغه، همان.
20 زخرف (43) آیه 54.
21 غررالحکم و دررالکلم، ج5، ص357.
22 همان، ج2، ص145.
23 همان، ص77.
24 همان، ج4، ص595.
25 همان، ص93.
26 نهج البلاغه، همان.
27 زین العابدین قربانی، همان، ص274.
28 بحارالانوار، ج71، ص9.
29 قیامه (75) آیه 1و2.
30 نهج البلاغه، همان.
31 غررالحکم و دررالکلم، ج1، ص260.
32 همان، ج5، ص185.
33 همان، ص214.
34 شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، (قم، منشورات مکتبه آیه الله العظمی مرعشی نجفی، چاپ دوم) ج20، ص335.
35 مجموعه آثار، ج2، ص372.
36 نهج البلاغه فیض الاسلام، خطبه181.
37 بحارالانوار، ج74، ص278.
38 نهج البلاغه، قصار260.
39 گلستان سعدی، باب8.
40 نهج البلاغه، نامه 31.41 همان.

  • حسین توکلی

1. نظم و برنامه ریزی

زندگی چند بعدی، مسئولیت های چندگانه، درس و تأمین معاش و مدیریت امور خانه و تعهدات اجتماعی... کلافه اش کرده بودند. دنبال هرکدام از این امور را که می گرفت، از کار دیگری باز می ماند. خسته بود و پریشان. نباید این طور ادامه می داد. باید راهی پیدا می کرد برای تغییر سبک این زندگی آشفته و شلوغ. با خود خلوتی کرده بود و فکر می کرد که کدامش را حذف کند؛ تا بتواند به بقیه امور، بهتر رسیدگی کند. نمی توانست اولویت ها را از هم تفکیک کند. گویی همه این ابعاد زندگی، در هم گره خورده بودند. توان چشم پوشی از هیچ یک را نداشت؛ یعنی هر کدام را حذف می کرد، منجر به توقف در بقیه موارد می شد. تصمیم گرفت به مشاوری مراجعه کند و از او برای حل مشکلش چاره بجوید. در بین راه، به رادیوی ماشین گوش می داد. برنامه ای درباره نظم در زندگی از رادیو پخش می شد. کارشناس برنامه برای اثبات راهکارش، به بیانی از امیرالمؤمنین علیه السلام استناد کرد: «مؤمن سه ساعت دارد؛ ساعتی که در آن با پروردگارش راز و نیاز می کند؛ ساعتی که در آن معاش خود را اصلاح می کند و ساعتی که بین خویش و بین لذتی که حلال و نیکوست، آزاد است».1

ترمز کرد و کنار جدول ایستاد و با خود گفت: بهترین مشاور، جوابم را داد. من باید بر اساس این روش، برنامه ریزی کنم؛ تا به همه کارهایم برسم.

2. گذشت

اعصابش به هم ریخته بود؛ از دست آدم هایی که آرامشش را برهم می زدند. درباره اش قضاوتی غلط شده بود و او داشت یکی یکی از چهره کسانی که تا دیروز خود را دوست او می دانستند، پرده برمی داشت. یکی یکی به آنها پیامک داده، اعلام می کرد که شما را نخواهم بخشید. خشمش را به خانه آورده بود. آن شب، رفتار تندی با همسر و بچه های کوچکش داشت و همه را از خود رنجاند. صبح از راه رسید و مجبور شد با همان روحیه کینه توزانه، به محل کارش برود. تصمیم گرفته بود با هیچ کس حرفی نزند و غیر از موضوع کار، کلمه ای به کسی جواب ندهد. به قدری عصبانی بود که حتی مطمئن نبود می تواند جواب سلام همکارانش را بدهد یا نه.

وقتی به محل کار رسید، دید همه همکارانش در اتاق او جمع شده اند و با جعبه شیرینی، برای عرض پوزش به او روی آورده اند. در سکوتی تلخ، پشت میزش نشست و بی توجه به سخنان نادمانه دوستانش، مشغول کار شد. نزدیک ظهر بود که یادش آمد برای شب قرار است به میهمانی بروند. با خانه تماس گرفت؛ اما همسرش به قدری از او ناراحت بود که به سردی جوابش را داد و گفت: با او به میهمانی نخواهد رفت. می دانست که خودش مقصر بوده و حق با همسرش است و برای همین، دوباره تماس گرفت و عذرخواهی کرد. همسرش پس از مکثی گفت: تو را می بخشم؛ زیرا می خواهم درسی را که امروز از نهج البلاغه خوانده ام، عمل کنم.

او با تعجب پرسید: کدام درس؟

همسرش جواب داد: درس «اقِلْ تُقَلْ»؛ یعنی از خطای دیگران بگذر؛ تا از اشتباهات تو بگذرند!2

با همسرش خداحافظی کرد و برخاست تا با جعبه شیرینی، به سراغ همکارانش برود.

3. امر به معروف

کنار نخل عزاداری امام حسین علیه السلام ایستاده بود و به سخنان سخنران هیئت گوش می داد. درهمان حال، مردی

نفس زنان میان حلقه جمعیت وارد شد و با التماس گفت: بیمار دارم. لطفا نخل را بردارید؛ تا بتوانم ماشین را از این راه میان بر عبور بدهم و زودتر او را به بیمارستان برسانم. سروصدا آن قدر زیاد بود که خیلی ها متوجه منظور او نمی شدند. در همان حال، سخنران می گفت: سیدالشهدا علیه السلام فرمود که من برای برپایی امر به معروف، قیام کردم... حال پریشان مرد، او را به خود آورد. او فقط می توانست به سهم خودش از جلوی ماشین مرد کنار برود؛ اما این کافی نبود و برای همین، فوری جلو رفت و بلندگو را از دست مداح گرفت و گفت: برای نجات جان یک انسان، بیایید با هم نخل را حرکت دهیم؛ تا ماشین بتواند به موقع او را از راه فرعی به بیمارستان برساند. دقایقی بعد، همه کمک کردند و راه را برای ماشین مرد باز کردند.

سخنران به بحث خود بازگشته بود و درباره اهمیت جهاد عاشورا در زنده ماندن دین خدا حرف می زد. در همان حال، چشمش به نوشته روی تابلویی که میان حسینیه نصب بود، افتاد که در آن نوشته شده بود: امیرالمؤمنین علیه السلام می فرماید: «همه کارهای خوب و جهاد در راه خدا در برابر امر به معروف و نهی از منکر، چون قطره ای در دریایی عمیق است».3

4. طبع بلند و بی نیازی از خلق

پالتوی چرمی عسلی رنگ، دقیقاً همانی بود که سه ماه تمام در شهر خودش، دنبالش گشته بود و اکنون در نمایشگاه چرم، آن را پیدا کرده بود؛ اما برای خریدش، پول بیشتری لازم داشت. پدرش تازه شهریه خوابگاهش را داده بود و نمی توانست از او پول بخواهد. باید از دوستش می خواست که برای خرید پالتو، به او کمک کند؛ دوستی که از نظر مالی، دستش باز بود و به راحتی می توانست پالتو را برای او بخرد. با هم به نمایشگاه رفته بودند؛ به همان غرفه پالتوی چرم. دوستش سلیقه او را تحسین کرد و تصمیم گرفت برای خودش هم یکی از آن پالتوها را بخرد.

او پالتو را از فروشنده گرفت و به اتاق پرو رفت؛ مقابل آیینه، چشمش به یادداشتی که روی دیوار اتاق نصب شده بود،

افتاد: «نسبت به هر کس که خواهی، نیکی و احسان نما؛ تا رئیس و سرور او گردی و از هر کس که خواهی، بی نیازی جوی؛ تا همانند او باشی و خود را نیازمند هر کس کن و از او تقاضای کمک نما؛ تا اسیر او گردی».4

چند بار حدیث را خواند. پالتو در دستش بی ارزش شد. دیگر میلی برای خریدش نداشت. دلش نمی خواست هربار که آن را می پوشد، به خاطر بیاورد که امام اولش هنگام خرید آن، به او هشدار داده بود که طبع بلندش را حفظ کند. از اتاق پرو بیرون آمد. پالتو را به دست فروشنده داد و گفت: در نمایشگاه فصل بعدتان این را می خرم.

5. پیروی از ولایت

روزنامه ها را ورق می زد. مدتی بود که بیش از پیش، سرگردان شده بود. اصلاً نمی توانست به نتیجه حقیقی دست پیدا کند. بارها با استاد دراین باره صحبت کرده بود و هر بار چنین شنیده بود: باید با بصیرت، به مسائل نگاه کنی؛ تا بتوانی حق را از باطل تشخیص دهی.

هنوز نمی دانست بصیرت را از کجا بیاورد. برای او، بصیرت به یک موضوع آرمانی و دست نیافتنی، تبدیل شده بود. جناح بندی های سیاسی در روزنامه ها، او را سرگردان کرده بود و به هیچ وجه قادر نبود بفهمد کدامشان راست می گویند و کدامشان اشتباه می کنند. مگر می شد دو دیدگاه صددرصد متناقض، هر دو درست باشند؟ پس کدامشان حقیقت است؟ کدام راه، مرا به مقصد می رساند؟

چنان سردرگم شده بود که روزنامه ها را بست و به سوی مسجد دانشگاه رفت. می خواست قدری در خلوت با خدا به نتیجه گم شده اش برسد. به طرف قفسه قرآن رفت؛ اما به اشتباه نهج البلاغه را برداشت. گوشه ای نشست و آن را باز کرد. امام علیه السلام این گونه بی پرده با او سخن می گفت: «به اهل بیت پیامبرتان بنگرید و از آن سو که گام بر می دارند، بروید و قدم جای قدمشان بگذارید. آنها شما را هرگز از راه هدایت بیرون نمی برند و به پستی و هلاکت باز نمی گردانند».5

جواب خود را در کامل ترین مفهوم، پیدا کرده بود. ولایت، راه مستقیمی است که او را از همه این سرگردانی ها نجات خواهد داد.

6. عبرت از وقایع

روی پل، مقابل دانشکده ایستاده بود و از همان بالا مردم را تماشا می کرد. همه در حرکت بودند؛ اما با ذهن ها و اندیشه های متفاوت. استاد معارف گفته بود که همه انسان ها برای رسیدن به کمال، خلق می شوند و هریک از آنها مسیری متفاوت را برای این مقصد در پیش می گیرد. او به حرف های استاد فکر می کرد و به این که پس این تنوع داستان های زندگی و سرگذشت ها، آیا به کار دیگران خواهد آمد یا نه. با خود اندیشید که آیا عبرت از سرگذشت دیگران، راه میان بری برای بقیه خواهد شد یا هرکسی مسیر خودش را دارد و زندگی خودش را؟ اصلاً توجه به آن چه بر سر دیگران رفته، چه کمکی می تواند به حال کسی باشد که هیچ اشتراکی با او ندارد؟ این موضوع، مدت ها فکر او را مشغول کرده بود. در همین لحظه، پیامکی از دوستش دریافت کرد؛ امام علی علیه السلام می فرماید: «شخص بصیر و بینا، آن است که بشنود و بیندیشد و نگاه کند و عبرت گیرد و از آن چه موجب عبرت است، نفع ببرد؛ سپس در جاده های روشن، گام نهد و از راه هایی که به سقوط و گمراهی و شبهات اغواکننده منتهی می شوند، دوری جوید».6

7. صبر و استقامت

سرش گیج رفت. آسمان یک باره بر سرش فرو ریخت. شیرینی ای که در کلاس پخش شده بود، مربوط به عروسی همان دختری بود که ماه ها قبل، او را برای زندگی انتخاب کرده بود و دنبال فرصتی برای خواستگاری می گشت؛ اما اکنون همه رؤیاهای شیرین خود را برباد رفته می دید. سرش را میان دو دستش می فشرد و خداخدا می کرد کسی بویی از موضوع نبرده باشد؛ تا بتواند خود را به خوابگاه برساند و زیر دوش، دقایقی اشک بریزد؛ تا آرام شود؛ اما این آرامش نیز کارساز نبود و نمی توانست خود را از علاقه یک طرفه ای که اسیرش شده بود، نجات دهد.

فکر می کرد که پس از این شکست عاطفی، دیگر نمی تواند به زندگی مشترک با کسی فکر کند. از خودش بدش می آمد. چرا این قدر خجالتی بود که گذاشت کار به این جا برسد؟ چرا هرگز برای جلب توجه او، کاری نکرده بود؟ چرا علاقه اش را ابراز نکرده بود؟ همه اینها یک جواب بیشتر نداشت و آن، حجب و حیای او بود؛ حجب و حیایی که شکست قلبی را برایش حاصل کرده بود. سرش را به زیر انداخته بود و خود را به جزوه اخلاق سرگرم کرده بود که ناگاه چشمش به عبارتی از مولایش افتاد: «مؤمن باید با خواسته های دل بجنگد و آرزوهای نادرستش را تکذیب کند و استقامت را مرکب راهوار نجات خویش قرار دهد. این پایداری و استقامت است که باعث نجات از دست هوای نفس است».7

اشک هایی را که پنهان کرده بود، فرو برد و کوشید تا پیام امامش را در جان خود ثبت کند.

پی نوشت ها:

  1. ۱. نهج­ البلاغه، حکمت 382
  2. ۲. غررالحکم، ج ۲، ص ۱۷۲
  3. ۳. نهج­ البلاغه، حکمت ۳۷۴
  4. ۴. بحارالأنوار: ج ۷۰، ص ۱۳
  5. ۵. نهج­ البلاغه، خطبه 97
  6. ۶. همان، خطبه ۱۵۳
  7. ۷. همان، خطبه 76
  • حسین توکلی