پیشتازان طبس

۶۸۷ مطلب توسط «حسین توکلی» ثبت شده است




  • حسین توکلی


به بازی ، شادی و سرگرمی بچه ها ، دانش آموزان اهمیت دهیم  ، زیرا زندگی آنها در بازی شکل واقعی به خود می گیرد.

مقدمه

انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی از این نیاز است . هر فرد برای رشد  ذهنی  و اجتماعی  خود ، نیازمند اندیشه و تفکر است و بازی خمیر مایه این تفکر و اندیشه  است .

بازی شامل ارزش های جسما نی ، آموزشی ، درمان ، اجتماعی ، تربیتی و عقلانی است .

بازی به بچه ها قدرت ابتکار می دهد و روحیه جمع گرایی ، برقراری رابطه ، مقاومت در برابر مشکلات ، پذیرش اختلاف سلیقه ها و اعتماد به نفس را به وجود می آورد . قوانین ، مقررات و اصول اخلاقی بازی های دسته جمعی ، وسیله خوبی است تا با رعایت آن ، رعایت اصول انضباطی و اخلاقی در زندگی اجتماعی را فرا گیرد .

بازی مختص یک دوره از زندگی نمی باشد بازی برای سنین مختلف ممکن است معنی و مفهوم و ارزش و اهمیت خاص مهمی داشته باشد. در یک کلام :

به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت فردی یا گروهی انجام پذیرد و موجب گسب لذت و اقناع نیازهای کودکان شود ، بازی گویند .

 

نقش بازی در رشد اجتماعی بچه ها

- گسترش ارتباط با محیط بیرون و دنیای اجتماعی

- شکوفایی استعدادهای نهفته و بروز خلاقیت

- توسعه همکاری ، همیاری و مشارکت کودک

- آشنایی با رعایت اصول و مقررات

- همانند سازی با بزرگسالان

- آشنایی با مفهوم سلسله مراتب و رعایت آن

- تجربه واقعی رقابت وشکست

- قدرت ابراز وجود ورهایی از ترس ، کمرویی وخجالت

- آموزش حمایت از افراد ضعیف

- تقویت رفتارهای هوشمندانه در ارتباط با دیگران

- بالا بردن حس اعتماد به نفس

- توانایی حل مسئله

- افزایش حس مسئولیت پذیری

- شادی ونشاط

- درک واقعیت های ملموس اجتماعی

- هماهنگ کردن خود با دیگران

و ....

 

نکاتی در اداره بازی

* گروه بندی ( این عمل نظم گروه را برقرار ساخته وبه مربی کمک می کند تا به راحتی بازی را اداره کند )

* مربی باید اشتباهات خیلی مهم را گوشزد و اصلاح نماید و در اوایل بازی  به خاطر اصلاحات ، بازی را متوقف نکند و اجازه دهد که بازی ادامه یابد .

* مربی باید به سؤالات و اشکالات بچه ها پاسخ دهد .

*  مقررات و محدودیتها باید بطور واضح ، مشخص شود تا اشتباهی باقی نماند .

* تا آنجا که ممکن است همه افراد را در بازی شرکت داده و محیط را برای آنان مهیا سازد .

* روحیه رقابت را بیش از حد ایجاد نکند و همیشه برای آنها توضیح دهد که حس تعاون و  همکاری در هر بازی مهم ترین قسمت کار است .

 *  اجازه ندهد که چند نفر از افراد که توان و مهارتشان بیشتر است بر بازی حکومت کنند .

* در حین بازی به تقسیم بندی زمان بازی توجه داشته باشد .

* نکات ایمنی را در طول بازی در نظر داشته باشد .

* بازی ها را متناسب با شرایط آ ب و هوایی و فضاهای موجود انتخاب نماید

* بازی های متناسب  آن فضا انجام شود .

  

نمونه هایی از بازیها ی فردی وگروهی : 

 

بازی هدیه بیار

هدف : چابکی ، سرعت

وسایل مورد نیاز  : دو عدد گلدان یا توپ

نفرات دوتیم در دو صف با سوت داور به سرعت به طرف هدیه ها یا توپ ها می دوند ، هریک از آنها به طرف هدیه مقابل تیم خود می روند ، هر نفر باید هدیه گروه خود را برداشته و با سرعت برگردد و هدیه را به نفر بعدی خود بدهد ، نفر دوم هدیه را با سرعت به محل اولیه برمی گرداند و خود برگشته و به نفر بعدی تیم خود دست می زند و او برای آوردن هدیه مأمور می شود ، می رود هدیه را می آورد و به نفر دیگرمی دهد  که او نیز برای برآوردن هدیه مأمور می شود ، باز می گرداند و بازی به همین نحو ادامه می یابد.

گروهی برنده است  که فرد ما قبل آخر آن  تیم ، هدیه را زود تر از گروه دیگر به دست نفر آخر تیم خود می دهد

 

بازی کانگورو

هدف : چابکی ، کنترل بدنی ، حس همکاری

بافرمان "  رو " اولین نفر توپ را بین دو زانو قرار داده با پرش جفتی به طرف علامتی که گذاشته شده است می رود بعد از چرخش به دور آن به طرف تیم خود برمی گردد و توپ را به نفر بعدی می دهد . هر گاه توپ از بین دو زانو رها شود بازیکن باید توپ را مجددا میان   زانوهایش قرار داده  و از همانجا که توپ  افتاده بود به بازی ادامه دهد .

یاد آوری : در این بازی امدادی بهتر است بچه های کوچکتر موقع رفتن به طرف هدف ، توپ را به جای زانو بین رانهایش قرار دهند و در برگشت توپ را با با دست حمل کنند  

 

صدا را جستجو کن

هدف : پرورش دقت وحس جهت یابی

افراد کلاس دور دایره ای می ایستند ، با انتخاب مربی یکی از بچه ها به مرکز دایره  آمده  با دستمال چشم او را می بندد ، مربی سوت را به یکی از نفرات دور دایره می دهد . نفر وسط بلند می گوید : " بزن " با فرمان او نفری که سوت دست اوست سوت را به صدا در می آورد (صدای سوت باید مقطع باشد ) . نفر وسط باید با دقت جهت صدا را تشخیص  داده تا جایی که می تواند به آ ن طرف حر کت کند ، در این حال مجددا می گوید " بزن " نفر سوت زن باز سوت را به صدا در می آورد ، نفر وسط این بار سعی می کند که به صاحب سوت نزدیک تر شود او تنها حق دارد که یک بار دیگر بخواهد تا سوت به صدا در آید ، بعد از آن اگر توانست سوت زننده را با دست لمس کند برنده محسوب می شود . و جایش را با همان نفر عوض می کند و گر نه برای بار دوم به مرکز دایره  رفته بازی ادامه می یابد اما این بار اگر موفق به پیدا کردن نشد جایش را با یکی دیگر عوض می کند . نفری که بتواند با صدای سوت اول ، نفر سوت زننده را پیدا کند ، تشویق می شود .

 

بله – نه معکوس

هدف : افزایش قدرت تمرکز

یک بازی ساده برای ایجاد تمرکز افراد است. یک نفر باید در حکم پرسشگر ظاهر شود و از نفرات مقابل سؤال های ساده کند و طرف مقابل هر جایی که باید بگوید " بله " " نه" جواب دهد و بر عکس . مثلا وقتی پرسیده  می شود ماست سیاه است ؟ باید جواب دهد : بله

کسی که سوال می پرسد باید حسابی پر حافظه و با تمر کز باشد وتا می تواند به بازی سرعت بدهد تا کسانی که به سؤالها جواب می دهند دستپاچه شوند و از بازی کنار بروند . کسی که در مقابل تعداد بیشتری از سؤالها مقاومت می کند ، برنده است .                                

 

بشین و پاشو

هدف : تعادل -  انعطاف پذیری

دایره ای می کشیم و افراد به دور این دایره می ایستند . هر گاه مربی بگوید پاشو ، افراد باید بنشینند و اگر گفت بنشین افراد باید بایستند . مربی می تواند در این بازی شرکت کند  و حرکتی را اشتباه انجام دهد تا مشاهده کند دقت کدام یک بیشتر است ولی به هر حال افراد بایستی خلاف دستوری که مربی می گوید انجام دهند .

 

اوستا کیه ؟

هدف : سرعت انتقال – پرورش حس ابتکار و خلاقیت

با خارج شدن یک نفر از بچه های کلاس بقیه بچه ها از بین خود یک نفر را به عنوان اوستا انتخاب می کنند در حالی که اوستا با دست علامت و حرکات مختلفی در می آورد و بقیه بچه ها هم همزمان انجام می دهند ، با خواندن شعر ( اوستا کیه ، اوستا کیه ... اوستا منم ، اوستا منم ) نفر خارج از کلاس وارد می شود . نفر وسط حداکثر تا 3 نفر را می تواند اشاره کند، اگر اوستا را پیدا کرد، جایش را به دیگری می دهد . اگر نفر وسط با اولین اشاره اوستا را پیدا کرد تشویق می شود . ( اوستا می تواند هر مرحله تغییر کند همچنین علامت با دست را هر لحظه در حالی که نفر وسط پشت کرده باشد تغییر دهد )

 

توپ از بالا سر یا توپ به عقب

هدف : تسلط بر توپ ، چابکی ، سرعت ، تقویت حس همکاری

توپ را نفر اول با دو دستش بالا برده از روی سر توی دست نفر پشت سری می اندازد و نفر پشت سری هم به همین ترتیب تا آخر عمل می کند . نفر آخر پس از گرفتن توپ از طرف چپ به جلو تیم دویده  و در اول صف قرار می گیرد . بازیکنان از لبه خطی که ایستاده اند به اندازه ایستادن یک نفر به سمت عقب می روند . گروهی که زودتر به حالت اولیه درآمد (نفر اول سر جایش قرار گرفت ) برنده است .

 

اسم پیشانی

هدف : تقویت دقت ، سرعت

نوعی بازی 20سؤالی جمعی است ؛ هربار یکی از اعضای گروه انتخاب می شود و دیگر اعضا با همفکری روی او اسم می گذارند و می چسبانند روی پیشانی اش . آن فرد از همه جا بی خبر هم آن قدر سؤال می کند تا اسمش را حدس بزند و کشف کند . بازی وقتی تمام می شود که روی همه اسم بگذارند و همه بتوانند اسم هایشان را حدس بزنند .

 

همسایه دست راستی

هدف : تمرکز حواس ، هوشیاری ودقت

مربی از بازیکنان سؤالی می کند یا می گوید حرکتی انجام دهد یا به سؤال پاسخ دهد ، اگر کسی اشتباه کرد ؛ از دور بازی خارج می شود ، برنده نهایی مشخص می شود .

 

شماره معکوس

این بازی در چند مرحله انجام می شود و مراحل بازی به دقت و تمرکز شر کت کنند گان بستگی دارد . در مرحله اول تمامی شر کت کنندگان با یک نفس از عدد 1 تا 10 را به صورت معکوس می شمارند . کسانی که بتوانند تا شماره  آخر را بدون اشتباه با یک نفس بشمارند به مرحله دوم که عدد ها از1 تا 20 به صورت معکوس شمرده می شود راه پیدا می کنند و بازی همین طور ادامه دارد و در هر مرحله عدد بالا تری انتخاب می شود تا این که یک نفر در بازی بماند که برنده محسوب می شود و بازی تمام می شود .

 

مجسمه

هدف : سرعت ، چابکی ، سرعت عمل عکس العمل

بچه ها به شکل صف پشت خط شروع می ایستند ، مربی در فاصله تقریبی 20 متر از آنها قرار می گیرد . با سوت اول (با دست زدن ) مربی ، بچه ها به سوی او می دوند و با سوت دوم ، همه باید مانند مجسمه بی حرکت در جای خود بایستند . کوچکترین حرکت در این حالت موجب جریمه و برگشت حرکت کننده به خط شروع می گردد . با علامت  مجدد مربی ، پیشروی شروع و با علامت بعدی متوقف می گردد. بازی به همین نحو ادامه می یابد نفری که بتواند زودتر از دیگران خود را به مربی برساند ، برنده بازی محسوب می شود .

 

سنجاب توی درخت

هدف : سرعت – چابکی

بچه ها دو به دو دست هم را گرفته فضایی به شکل تنه درخت درست می کنند . نفرات سوم که سنجاب هستند بین دستها ی آنها قرار می گیرند ( توی هر درخت یک سنجاب ) . تنها یکی از بچه ها در مرکز که بدون درخت است می ایستد و با گفتن " عوض " تمام سنجابها شروع به تغییر درخت های خود می کنند . در چنین موقعی که سنجاب مشغول دویدن و تغییر جا هستند ، نفر وسط سعی می کنند به طرف یکی از درختها رفته جایی برای خودش پیدا کند ( توی هر درخت نباید بیش از یک سنجاب باشد ) . در این موقع بچه ای که نتوانسته است جایی برای خود پیدا کند ، یعنی درختی پیدا نکرده که داخلش برود ، وسط می ماند و بازی مثل دفعه قبل ادامه می یابد . 

 

بازی کی سوخته

هدف : چابکی – تحرک عضلانی

 مربی ، ابتدا دانش آموزان را به 6 تیم مساوی تقسیم می کند ، بعد با گچ تحریری به تعداد تیم ،خط دایره ای روی زمین رسم می کند و باید یک نفر اضافی و سوخته در نظر گرفته شود . همه ی دانش آموزان در فاصله ای از دایره ها و در یک جا می ایستند و با سوت مربی به طرف دایره ها حرکت می کنند و در داخل دایره ها قرار می گیرند و یک نفرکه در خارج از دایره ها می ماند ، سوخته و یا نمره ی منفی کسب می کند .

 

اسم بازی (شبیه مشاعره )

 تمرکز – تقویت حافظه )

نفر اول ، اسمی را می گوید و نفر بعدی با آخرین حرف اسم قبلی ، اسم جدیدی می گوید . قانون بازی هم این است که هر کسی بیش از حد مکث کند می سوزد . نفر آخری که در بازی می ماند برنده می شود و دور بعد با اسمی که می گوید شروع می شود . (اسمها می تواند اسم انسان ، میوه ، گل ، رنگ ، اشیاء ، ماشین و ... باشد )

 

گذشتن از باتلاق

هدف : چابکی ، سرعت و تقویت حس همکاری

گروه را به دو قسمت مساوی تقسیم نموده ، هر قسمت به شکل ستون می ایستند . در مقابل هر ستون به فاصله 10 و 11 و 12 متر سه دایره رسم می کنیم که قطر هریک 40 سانتی متر می باشد و به بچه ها می گوییم دوایری که در جلوی شما هستند ، خشکی هایی هستند که در باتلاق قرار گرفته اند و باید با یک پا در داخل یکی از دایره ها پریده و رد شوید و اگر دو پا در دایره قرار بگیرد بازنده محسوب می شوید . از دایره آخربه به فاصله 5 متر مانعی گذاشته که باید هر نفر وقتی به آن رسید دست خود را به دست نفر دوم زده و به آخر ستون برود و بازی ادامه پیدا  نماید . گروهی که زود تر این روش امدادی را به پایان  برساند ، برنده محسوب خواهد شد .  

مسابقه تکلم بدون صدا

 هدف : دقت و تمرگز 

در این بازی دو نفر روی موضوعی بدون صدا با هم صحبت می کنند و بقیه بدون اینکه از موضوع صحبت آگهی داشته باشند باید بگویند که درباره چه موضوعی صحبت می شد هر کس که کاملتر موضوع گفتگو را بیان کند برنده است .

 

هاکی

هدف : سرعت چابکی ، تقویت و هماهنگی

گروه را به دو قسمت تقسیم می شود . سپس به نفرات اول هر قسمت یک تخته و یک عدد توپ داده و با علامت شروع ، توپ را روی زمین گذاشته ، آن را با ضربات آهسته متوالی تخته خود ، تا فاصله معینی که قبلا تعیین شده جلو برده ، آن را دور زده ، بر می گردند و توپ را با چوب تحویل نفر بعدی داده و به آخر ستون می روند . بازی به همین نحو ادامه پیدا می کند تا تمام بازیکنان این حرکت را انجام دهند . گروهی که زودتر این روش امدادی را به پایان برساند ، برنده بازی شناخته می شود . 

 

چشم بسته

هدف : دقت و مرکز

نفرات هر تیم با فاصله معینی در دو صف مقابل هم می ایستند، فاصله ی این دو صف از یکدیگر ، بیست تا سی متر است ، با دستمال چشم های بازیکنان یکی از تیم ها را ( که به قید قرعه و یا به صورت توافقی مشخص شده است ) می بندند این نفرات باید با چشم بسته در خط مستقیم حرکت کنند تا نفرات مقابل خود را پیدا کنند ، باید توجه داشت جزئی ترین انحراف از خط مستقیم سبب می شود که این افراد در کار خود موفق نشوند ، هر شخصی که توانست حریف خود را پیدا کند ، برنده بازی خواهد بود .

 

زو

 هدف : سرعت عمل ، چابکی

 زمین را از وسط به دو  قسمت تقسیم می کنند ، در هر  قسمت نفرات یک تیم مستقر می شوند . برای تعیین تیمی که باید بازی را آغاز کند قرعه کشی به عمل می آید . نفرات تیمی که باید بازی را شروع کنند یکی یکی و به نوبت با گفتن بلا انقطاع و تکراری پشت سر هم " زو "بدون نفس کشیدن از خانه خود خارج شده وارد خانه تیم دیگر می شوند باید سعی کنند تعدادی یا یکی از نفرات این تیم را با دست زده و قبل از اینکه از نفس بیفتد به خانه خود مراجعت کند ، فردی که زده شد ، سوخته و از خانه خارج می شود ، اگر نفر مهاجم قبل از رسیدن به خانه خود از نفس بیفتد و یا مدافعان او را گرفته و نگه دارند تا نفس او بریده شود ، سوخته محسوب می شود که در هر حال باید نفرات بعدی گروه مهاجم به شرح فوق اقدام کنند ، آخرین نفری که می ماند از هر گروهی باشد آن گروه برنده است .

 

امدادی با چشم بسته

هدف : تعادل ، تقویت حس جهت یابی

کلاس را به دو گروه مساوی تقسیم کرده ، آ نها را در دو ردیف موازی هم قرار می دهیم . در فاصله معینی از آنها روبروی هرگروه یک مانع (صندلی ) قرار دارد و آنها می بایستی  با چشم بسته حرکت کنند و مانع را دور بزنند و سپس به محل استقرار گروه خود برگردند . زمانی که نفرات اول حرکت می کند نفرات بعدی را باید چشم بسته آماده نگه داریم . گروهی که بتواند زودتر امدادی را به پایان برساند برنده محسوب می گردد .

 

چهار گوش

 بازیکنان در وسط سالن ، اتاق و یا زمین بازی که چهار گوش آن مشخص شده ، قرار می گیرند . بازی با فرمان یکی از بازیکنان که قبلا تعیین شده ، شروع می شود  ، بلافاصله پس از صدور فرمان ، کلیه بازیکنان باید به سرعت خود را به یکی از گوشه های محل بازی برسانند ، چون زمین بازی چهار گوش دارد لذا یکی از بازیکنان ، بدون جا می ماند ، کسی که بدون  گوشه مانده برای دور بعد باید در وسط زمین قرار گرفته ، فرمان بدهد و همه از جمله خود او به طرف گوشه رفته آنرا تصاحب کنند و هر بار کسی که نتواند یکی از گوشه ها را در اختیار بگیرد به عنوان بازنده  ، نمره منفی دریافت می کند در زمان مشخصی که خود بازیکنان  تعیین می کنند بازی به اتمام رسیده و کسی که بیشترین نمره منفی را دریافت نماید بازنده و افرادی که بیشترین نمره مثبت را به خود اختصاص داده اند برنده بازی محسوب می شوند و مورد تشویق قرار می گیرند .

تذکر : تعداد بازیکنان با توجه به فضا قابل افزایش است ولی تعدادباید ضریب 1+4 باشد .

 

بازی گروهی تور ماهیگیری

هدف : سرعت عمل ، جابکی

یکی از دانش آموزان به عنوان تور ماهیگیری انتخاب شده و سایرین در محوطه ی محدود ی پراکنده می شوند ، پس از شروع بازی، ماهیگیر به تعقیب بازیکنان (ماهی ها ) پرداخته و پس از اصابت دست او به هریک از ماهی ها ، دست او را گرفته و دو نفری سعی در تکرار این عمل می کنند . با ادامه این بازی تدریجا تعداد ماهی ها کاهش یافته و به تور ماهیگیر ی اضافه خواهد شد . نظر به اینکه دو نفر انتهایی تور ، مسئولیت زدن یا گرفتن ماهی ها را دارند ، ماهی ها می توانند در هنگام خطر از فضای بین دستان افراد میانی به نقطه ای دیگر بگریزند . در حین تعقیب و درهنگام گرفتن ماهی ها ، تور ماهیگیری به هیچ وجه نباید باز شود بازی تا آنجا ادامه پیدا می کند که همه به جز یک نفر در تور ماهیگیری قرار گرفتند .


پیشگویی های ریاضی

با استفاده  از برخی اصول و قوانین ساده ریاضی ، به ویژه قوانین چهار عمل اصلی ، می توان بازیها و سرگرمی هایی تهیه نمود که افزون بر تقویت قوای ذهنی ریاضی در بچه ها ، موجبات طراوت و نشاط در گروههای دانش آموزی را فراهم نماید .

در اینجا فقط به ذکر چند نمونه از این پیشگویی ها و حدسیات بسنده می کنیم . بی شک ، علاقمندان می توانند با استفاده از روشها و اصول به کار رفته در این نمونه ها ، به سلیقه و ابتکار خود ، نمونه های زیباتری ایجاد نمایند .

1- حدس بزن مقدار پول جیب هرکس :

الف  - پول جیبتان را به ریال محاسبه کرده و بنویسید

ب-  آن را در عدد 3 ضرب کنید .

ج – عدد حاصل را با عدد 5 جمع کنید .

د – عدد حاصل را با تعداد برادرانتان جمع کنید .

هـ – عدد حاصل را در عدد 10 ضرب کنید .

و – پدر و مادر و دیگر افرادی که در خانه ی شما زندگی می کنند را با عدد حاصل جمع کنید و عدد حاصل را بیان کنید . 

روش محاسبه  : عدد نهایی را منهای 100 کرده و دو صفر سمت راست آن (عدد یکان و دهگان ) را نادیده بگیرید . عدد باقیمانده ، منبع پول تو جیبی  شما یا فرد مورد نظر می باشد

 

2- روش محاسبه تعداد خواهر و برادر هر فرد :

الف – تعداد برادرهای خود را با عدد 3 جمع کنید .

ب – عدد حاصل را در عدد 5 ضرب کنید .

ج- عدد حاصل را با عدد 20 جمع کنید . 

د – عدد حاصل را در عدد 2 ضرب کنید .

ه – عدد حاصل را با عدد 5 جمع کنید .

- عدد حاصل را با تعداد خواهرها یتان جمع کرده و حاصل را بیان کنید .  

روش محاسبه : عدد نهایی را منهای 75 کنید . عددی دو رقمی به دست می آید که یکان آن ، تعداد خواهران ، و دهگان آن ، و دهگان آن ، تعداد برادرانتان را نشان می دهد .

 

3- حدس زدن تعداد خواهر ، برادر و دیگر اعضای خانواده هر فرد :

الف – تعداد خواهرانتان را در عدد 2 ضرب کنید .

ب – عدد حاصل را با عدد 3 جمع کنید .

ج – عدد حاصل را در عدد 5 ضرب کنید .   

د – عدد حاصل را با تعداد برادرانتان جمع کنید .

ه – عدد حاصل را در عدد 10 ضرب کنید .

و – پدر ، مادر و دیگر افرادی که در خانه شما زندگی می کنند را ، با عدد حاصل جمع کنید و عدد حاصل را بیان کنید .  

روش محاسبه : عدد نهایی را منهای 150 کنید . باقیمانده ، عددی سه رقمی است که عدد صدگان آن ، تعداد خواهران  و عدد دهگان آن ، تعداد  برادران و عدد یکان آن تعداد سایر اعضای خانواده شمارا نشان  می دهد . 

 

4- حدس بزن سن هر فرد به ماه وسال :

الف – سال های عمــرتان را در 2 ضرب کنید .

ب- عدد حاصل را با 5 جمع کنید .

ج – عدد حاصل را در50 ضرب کنید .  

ه – عدد حاصل را با سالهای عمــرتان جمع کنید .

و- عدد حاصل را منهای 365 کنید .

ز- ماههای عمرتان (کسر از سال ) را با عدد حاصل جمع کنید و عدد حاصل را بیان کنید .

روش محاسبه : عدد نهایی را با عدد 115 جمع کنید ، عددی چهار رقمی به دست می آید که دو رقم سمت راست آن ، ماههای عمر و دو رقم سمت آن ، سالهای عمر شما یا فرد مورد نظر است .  

 

5 – حدس زدن سن هر فرد به سال و تاریخ تولد وی :

الف – عدد ماه تولد را نوشته ودر سمت راست آن ، عدد روز تولد خودرا بنویسید .

ب – این عدد را در عدد 2 ضرب کنید .

ج – عدد حاصل را در عدد 5 ضرب جمع کنید .

د- عدد حاصل را در عدد 50 ضرب کنید .

ه- عدد حاصل را با سالهای عمرتان جمع کنید .

و- عدد حاصل را منهای 250کنید و عدد نهایی را بیان کنید .

روش محاسبه : عدد حاصل 4تا6 رقمی است . رقم یا دو رقم سمت راست آن ، سن شمارا به سال، یک یا دو رقم وسط تاریخ روز تولد شما ، و یک یا دو رقم سمت چپ ، تاریخ ماه تولد شمارا نشان می دهد .

 

6- حدس زدن سن هر فرد به سال  :

الف – سال سن خود را در عدد 3 ضرب کنید .

ب- عدد حاصل را با 1 جمع کنید .

ج – عدد حاصل را در 3 ضرب کنید . 

د- عدد حاصل را باسن خود جمع کنید و عدد نهایی را بیان کنید .

روش محاسبه : عدد نهایی را منهای 3 کنید . عدد باقیمانده ، عددی 3 رقمی است که یکان آن  صفر می باشد . صفر را نادیده بگیرید . عدد دو رقمی باقیمانده ، سن شما بر حسب سال می باشد .

 

7- یافتن عدد حذف شده :

الف – یک عدد چند رقمی بنویسید . ( یکان آن نباید  صفر باشد )

ب-همه ارقام این عدد را با هم جمع کنید .

ج- عدد حاصل را از عدد اصلی کم کنید .

د – یکی از اعدادرا به دلخواه خط بزنید و بقیه اعداد را بیان کنید .

روش یافتن عدد حذف شده : ارقام عدد گفته شده را جمع کنید . کوچکترین عددی که اگر به این حاصل جمع اضافه کنیم ، بر9 بخش پذیر می شود ، همان عدد حذف شده  است . چناچه حاصل جمع اولیه بر9 بخش پذیر بود ، عدد حذف شده صفر بوده است .

 

 

منابع:

1- کتاب دانش مهارتی  تشکیلات پیشتازان سازمان دانش آموزی

2- کتاب مهارتها   ج2  / تدوین : محمد اکبر نژاد


  • حسین توکلی

کتاب شب‌های پیشاور حاصل  ۱۰ جلسه  مباحثات و مناظرات دانشمند شیعه ، مرحوم سلطان الواعظین شیرازی با علمای اهل سنت پاکستان  در دهه 40 شمسی می باشد . این مناظرات ابتدا در روزنامه های محلی پاکستان چاپ و سپس توسط مرحوم سلطان الواعظین جمع بندی و مرتب گردید و تحت عنوان «شبهای پیشاور»  منتشر که در طول 5 دهه گذشته مورد استقبال گسترده قرار گرفت و بارها تجدید چاپ شد.








  • حسین توکلی

تقویم و مناسبتهای ماه رمضان

تقویم و مناسبتهای ماه مبارک رمضان
روز وقایع

1 رمضان

بنا بر روایات، نزول کتاب آسمانی صحف بر ابراهیم خلیل الله علیه السلام
درگذشت ابوعلی سینا (سال ۴۲۸ هجری قمری)
3 رمضان
درگذشت مروان بن حکم ( سال ۶۵ هجری قمری)
درگذشت شیخ مفید( سال ۴۱۳ هجری قمری)
4 رمضان
درگذشت زیاد بن ابیه (سال ۵۳ هجری قمری)
بازپس گیری انطاکیه از دست صلیبیون توسط مسلمانان (سال ۶۶۶ هجری قمری)
درگذشت علامه سید مرتضی عسکری (۲۵ شهریور ۱۳۸۶ش) (سال ۱۴۲۸ هجری قمری)
6 رمضان بنا بر روایات، نزول تورات بر حضرت موسی (ع)
ضرب سکه به نام امام رضا(ع) (سال ۲۰۱ هجری قمری)
7 رمضان آغاز ولایتعهدی امام رضا (ع) (سال ۲۰۱ هجری قمری)
9رمضان حمله وهابیان به نجف (سال ۱۲۲۵ هجری قمری)
10 رمضان درگذشت حضرت خدیجه (س) (۱۰ بعثت)
رسیدن اولین سری از نامه های کوفیان به امام حسین(ع) (سال ۶۰ هجری قمری)
شهادت محمد صدوقی (۱۱ تیر ۱۳۶۱ش) (سال ۱۴۰۲ هجری قمری)
12 رمضان بنا بر روایات، نزول انجیل بر حضرت عیسی (ع)
مراسم عقد اخوت (سال ۱ هجری قمری)
13 رمضان درگذشت حجاج ثقفی(سال۹۵ هجری قمری)
درگذشت شاه اسماعیل دوم از سلاطین صفویه(سال ۹۸۵ هجری قمری)
14 رمضان کشته‌شدن مختار ثقفی (سال ۶۷ هجری قمری)
15 رمضان ولادت امام حسن مجتبی (ع) (سال ۳ هجری قمری)
ورود محمد بن ابی بکر به مصر (سال ۳۷/۳۸ هجری قمری)
حرکت مسلم بن عقیل به سوی کوفه (سال ۶۰ هجری قمری)
شهادت محمد بن عبدالله بن حسن (نفس زکیه) (سال ۱۴۵ هجری قمری)
ولادت شیخ طوسی (سال ۳۸۵ هجری قمری)
شهادت شهید ثانی (سال ۹۶۵ هجری قمری)
ولادت محقق بحرانی (سال۱۰۷۰ هجری قمری)
16 رمضان آغاز جنگ قادسیه (سال ۱۴ هجری قمری)
17 رمضان معراج پیامبر(ص) بنابر بعضی اقوال.۵ بعثت
جنگ بدر(سال ۲ هجری قمری)
درگذشت عایشه(سال ۵۸ هجری قمری)
18 رمضان
بنا بر روایات، نزول کتاب زبور بر حضرت داود (ع)
شب قدر و نزول قرآن کریم(احتمالی) (۱ بعثت)
19 رمضان ضربت خوردن امیرالمومنین علی (ع) به دست ابن ملجم مرادی(سال ۴۰ هجری قمری)
20 رمضان یکی از شبهای قدر و نزول قرآن کریم (۱ بعثت)
فتح مکه (سال ۸ هجری قمری)
21 رمضان
 درگذشت حضرت موسی بن عمران(ع) و حضرت یوشع بن نون(ع) 
عروج حضرت عیسی بن مریم(ع) به آسمان
شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) (سال ۴۰ هجری قمری)
بیعت با امام حسن مجتبی(ع) (سال ۴۰ هجری قمری)
قصاص ابن ملجم (سال ۴۰ هجری قمری)
درگذشت شیخ حر عاملی (سال ۱۱۰۴ هجری قمری)
22 رمضان
شب قدر و نزول قرآن کریم(احتمالی) (۱ بعثت)
23 رمضان ولادت سید موسی صدر (۱۴ اسفند ۱۳۰۷ش)(سال ۱۳۴۷ هجری قمری)
24 رمضان  درگذشت ابولهب (سال ۲ هجری قمری)
آغاز دعوت ابومسلم خراسانی علیه حکومت بنی امیه (سال ۱۲۹ هجری قمری)

مفقود شدن امام موسی صدر (۷ شهریور ۱۳۵۷ش) (سال ۱۳۹۸ هجری قمری)
27 رمضان قیام زنگیان به رهبری صاحب الزنج علیه عباسیان (سال ۲۵۵ هجری قمری)
درگذشت علامه محمد باقر مجلسی مؤلف بحارالانوار (سال۱۱۱۰ هجری قمری)
شهادت سید حسن مدرس (۱۰ آذر ۱۳۱۶ش) (سال۱۳۵۶ هجری قمری)
29 رمضان وقوع غزوه حنین (سال ۸ هجری قمری)
ولادت علامه حلی (سال ۶۴۸هجری قمری)

 

منبع: پایگاه مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت

  • حسین توکلی

 

 

ماهی سرشار از برکت و رحمت و عبادت های پذیرفته شده برایت آرزومندم.
ای سبک بال در دعای سحرت هرگز از یاد نبر من جامانده بسی محتاجم…….

 

 

 

چه شود ای گل نرگس، با تو دیدار کنم / جان و اهل و هستی ام، بر تو گرفتار کنم
روزه ی هجر تو از پای بینداخت مرا / کی شود با رطب وصل تو افطار کنم .

 

 

 

پیامبر اکرم(ص):
هرکس در این ماه روزه دار مؤمنی را "افطار دهد" ، ثواب آزاد کردن بنده ای به او عطا خواهد شد و گناهان گذشته اش مورد عفو قرار خواهد گرفت .


 

 

 

 

ماه رمضان، برای آن است که یک ماه مرخصی از زمین برای سفر به ملکوت بگیریم .

 

 

 

روزه، فرصتی است تا چند قطره تشنگی به حلقوم روحمان بچکانیم .

 

 

 

کاش، در این رمضان لایق دیدار شوم / سحری با نظر لطف تو بیدار شوم
کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان / تا که همسفره تو لحظه ی افطار شوم

 

 

 

رسول خدا ص:
کسی که ( با اخلاص ) ماه رمضان را روزه بگیرد ، خداوند گناهان گذشته اش را می آمرزد.

 

 

 

ماه مبارک آمد، ای دوستان بشارت / کز سوی دوست ما را هر دم رسد اشارت
آمد نوید رحمت، ای دل ز خواب برخیز / باشد که باقی عمر، جبران شود خسارت

 

 

 

السلام علیک یا شهر الله الاکبر و یا عید اولیائه
در ماه پر خیر و برکت رمضان برایتان قبولی طاعات و عبادات را آرزومندم

التماس دعا


 

 

 

مژده که شد ماه مبارک پدید / به عاصیان وعده ی رحمت رسید
ماهی سرشار از برکت و رحمت و عبادت های پذیرفته شده برایتان آرزومندم

 

 

 

آمد گه آمرزش و شهرُ الله عظمی / توفیق خدایا، تو ز ما سلب مفرما
شد باز در رحمت خالق به روی خلق / چون ماه مبارک ز افق گشت هویدا . . .

 

 

 

 

حلول ماه مبارک رمضان، ماه رحمت و برکت و غفران مبارک باد . . .

 


 

امام صادق-ع : خواب روزه دار عبادت ،خاموشی او تسبیح ، عمل وی پذیرفته شده و دعای او مستجاب است . . .

 

 

 

عشق یعنى اشک توبه در قنوت
خواندنش با نام غفار الذنوب
عشق یعنى چشمها هم در رکوع
شرمگین از نام ستار العیوب
عشق یعنى سرسجود و دل سجود
ذکر یارب یارب از عمق وجود
حلول ماه ضیافت ا… ماه عروج اولیا ا… مبارکباد/ التماس دعا

 

 

 

 

آنکس که در دعایش یادی کند ز یاران ، شیرین تر از عسل باد کامش به روزگاران.
بوی خوش رمضان گوارای وجودتان باد .

 

 

 

کوله بارت بر بند….
شاید این چند سحر فرصت آخر باشد…
که به مقصد برسیم…
شناسیم خدا را و بفهمیم که یک عمر چه غافل بودیم!!
"حلول ماه رمضان مبارک”





رمضان خوش آمدی من به تو عادت دارم

 از تو با نغمه ی پرسوز شفاعت دارم

 گرچه دیریست خدا رفته زیاد دل من

 من به ایام خدا ولی ارادت دارم  . . .

فرارسیدن ماه رحمت و مغفرت الهی مبارک باد





رمزها در رمضان است، خدا می داند

برتر از فهم و گمان است، خدا می داند

موسم بندگی چشم و زبان و گوش است

نه همین صوم دهان است خدا می داند

بار عام و، همه مهمان خداوند کریم

ماه آزادی جان است، خدا می داند . . .

.

.

.

ماه رمضان آمد و تمرین صبوری /  هنگام دعای سحر و رزق سحوری

 برخیز که از قافله راز نمانیم /  حیف است نیابیم در این جمع حضوری

.

.

.

رمضان ماه عبادت فرصت بنده شدن

رمضان شوق اطاعت از گنه کنده شدن

رمضان بهار روح و به خدا پیوستن

رمضان شوکت زیبایی و زیبنده شدن . . .

فرا رسیدن ماه رمضان بر شما مبارک

.

.

.

ماه رمضان که بهترین حال شماست

در سیر و سلوک حق پر و بال شماست

نــور از صلــوات می ســتاند این ماه

ایــن روشنــی آبروی اعمال شماست . . .

.

.

.

ای آنکه تویی ز سوز جانم آگاه

به درگهت آورده ام از غصه پناه

رسم است که تفحه ای بر دوست دهند

این تحفه ماست کوله باری ز گناه

التماس دعا در لحظه های قشنگ خداییتان

.

.

.

امد رمضان و مقدمش بوسیدم

در رهگذرش طبق طبق گل چیدم

من با چه زبان شکر بگویم که به چشم

یک بار دگر ماه خدا را دیدم . . .

.

.

.

ماه رمضان امد و دلت جشن گرفت

 گلبرک خنده ها بر روی لبت نقش گرفت

 اشک شوق می رقصد و می لرزد بر گونه هات

 نغمه ی یارب یارب بر کلامت اهنگ گرفت

التماس دعا

.

.

.

السلام علیک یا شهر الله الاکبر و یا عید اولیائه

در ماه پر خیر و برکت رمضان برایتان قبولی طاعات و عبادات را آرزومندم

التماس دعا

.

.

.

در سال

یک ماه است که خدا بیشتر از همیشه دنبال دوست می گردد

آیا تو دوست او نیستی ؟

آرزومند آمرزش گناهان و براورده شدن حاجات روزه داران

.

.

.

می شود این رمضان موعد فردا باشد

آخرین ماه صیام غم مولا باشد

می شود در شب قدرش به جهان مژده دهند

که همین سال ظهور گل نرگس باشد

السلام علیک یا ابا صالح المهدی

.

.

.

رمضان ، شهر عشق و عرفان است

رمضان ، بحر فیض و احسان است

رمضان ، ماه عترت و قرآن

گاه تجدید عهد و پیمان است . . .

.

.

.

مژده ای منتظران ماه خدا امده است / ماه شبهای مناجات و دعا امده است

ماه دلدادگی بنده به معبود رسید / بر سر سفره شاهانه گدا امده است . . .

.

.

.

این بزم را خداوند، برای تو آماده کرده است تا رستگاری‏ات را تضمین کند

بزمی که در آن تنها تو هستی که باید سرنوشت خویش را

به سمت رستگاری سوق دهی ،مهیای سفر شو . . .

.

.

.

السلام ای میهمانی خدا / ماه خوب آسمانی خدا

السلام ای روزه داران السلام / عاشقان مخلص ماه صیام . . .

.

.

.

شد باز در رحمت خالق به روی خلق

چون ماه مبارک ز افق گشت هویدا

مژده که شد ماه مبارک پدید . . .

.

.

.

در دامن این بحــــــــر گرانمــــــایه ببینــــــید

دریای گـــــــــهرهای فـــــراوان رمضان است

با ذکـر مناجـات خـــــــــدا در دل شــــب هــا

بر هستی ما دست گل افشان رمضان است . . .

.

.

.

خدایا کمکمان کن که در این ماه رمضان

تمرین کنیم ترک هرآنچه که درک دوران ظهور را به تأخیر می اندازد . . .

.

.

.

ماه رمضان

برای آن است که یک ماه مرخصی از زمین برای سفر به ملکوت بگیریم . . .

.

.

.

ماه مبارک رمضان، بهترین ماه ها

ماه میهمانی خدا، ماه خوبی ها

ماه شب های قدر، ماه دعا ونیایش

ماه رحمت و آمرزش و ماه خیر و برکت بر شما دوستان عزیزم مبارک

.

.

.

چو بر نیمه رسید ماه مبارک

بیامد لطفی از رب تبارک

شبر،نیکو خصال و ماه صورت

کریم و اسوه در زهد و بلاغت . .

.

.

.

امام صادق-ع:

خواب روزه دار عبادت ،خاموشی او تسبیح ، عمل وی پذیرفته شده

و دعای او مستجاب است . . .

.

.

.

ماه رمضان

ماه برچیده شدن ، «بساط شیاطین»

از عرصه زندگی اولاد آدم و حضور ملموس ملائک در اطراف

«صائمین مشتاق شیدایی» است

.

.

.

ماه رمضان

ماه مفروش کردن قدوم شب قدر با اشکهای شوق برای درک

«زیباترین لحظهء حیات انسانی» است.

.

.

.

باز امشب حق صدایم کرده است

وارد مهمانسرایم کرده است

با همه نقصی که در من بوده است

بازهم او دعوتم بنموده است

حلول ماه مبارک رمضان بر مهمان ضیافت الهی مبارک باد




منبع: پایگاه باشگاه خبرنگاران جوان

  • حسین توکلی


روزه های مستحب

مسأله 1748- روزه تمام روزهای سال، غیر از روزه های حرام و مکروه که گفته شد مستحب است، و برای بعضی از روزها بیشتر سفارش شده است که از آن جمله است:

1- پنجشنبه اول و پنجشنبه آخر هر ماه و چهارشنبه اولی که بعد از روز دهم ماه است. و اگر کسی اینها را بجا نیاورد، مستحب است قضا نماید1 و چنانچه اصلاً نتواند روزه بگیرد، مستحب است برای هر روز یک مد طعام یا 6/12 نخود نقره2 به فقیر بدهد.

2- سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه.

3- تمام ماه رجب و شعبان و بعضی ازاین دو ماه اگر چه یک روز باشد.

4- روز عید نوروز3، روز بیست و پنجم و بیست و نهم ذی قعده 4 روز اول تا روز نهم ذی حجه «روز عرفه» ولی اگر بواسطه ضعف روزه نتواند دعاهای روز عرفه را بخواند، روزه آن روز مکروه است . عید سعید غدیر «18 ذی حجه» 5. روز اول و سوم محرم6. میلاد مسعود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم «17 ربیع الاول»7. روزه مبعث حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آل و سلم«27» رجب و اگر کسی روزه مستحبّی بگیرد واجب نیست آن را به آخر برساندبلکه اگر برادر مؤمنش او را به غذا دعوت کند، مستحب است 8 دعوت او را قبول کند و در بین روز افطار نماید9.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت وسبحانی نیست

1- مکارم: [پایان مورد اول].

خوئی، سیستانی، تبریزی: نقره سکه دار...

زنجانی: یک مد طعام یا یک درهم...

مظاهری: برای هر روز 750 گرم طعام...

3- خوئی، گلپایگانی، سیستانی، تبریزی، صافی، وحید:  [و] روز چهارم تا نهم شوال...

4- مکارم: 4- روز عید نوروز ، روز بیست و چهارم ذی الحجه و بیست و نهم ذی القعده...

[روز عید نوروز در رساله آیت الله زنجانی نیامده است].

5- گلپایگانی، خوئی، صافی، زنجانی، تبریزی، سیستانی، وحید: و روز مباهله «24 ذی حجه»...

6- خوئی، گلپایگانی، سیستانی، تبریزی، مکارم، زنجانی، صافی: روز اول و سوم و هفتم محرم...

7- گلپایگانی، خوئی، صافی، زنجانی، تبریزی، سیستانی، وحید: و روز پانزدهم جمادی الاولی...

8- زنجانی: اگر قبل از ظهر باشد مستحب است....

9- خوئی، سیستانی، تبریزی، وحید: اگر چه بعد از ظهر باشد.

  • حسین توکلی

روزه های حرام و مکروه

مسأله 1739- روزه عید فطر و قربان حرام است. و نیز روزی را که انسان نمی داند آخر شعبان است یا اول رمضان1، اگر به نیّت اول رمضان روزه بگیرد حرام می باشد.2

1- زنجانی: اگر بخواهد روزه بگیرد باید به نیّت ماه شعبان روزه بگیرد و...

2- زنجانی: همچنین اگر نیّت کند که اگر ماه شعبان باشد روزه مستحبی و اگر ماه رمضان باشد روزه واجب می گیرم چنانچه در مسأله [1568] گذشت.

*****

بهجت، مظاهری: مسأله- روزه عید فطر و قربان حرام است.

تبریزی: مسأله- روزه عید فطر و قربان صحیح نیست و نیز روزی را که انسان نمی داند آخر شعبان است یا اول رمضان، اگر به نیّت اول رمضان روزه بگیرد صحیح نیست.

مکارم: مسأله- دو روز از سال روزه اش حرام است ، عید فطر (اول  ماه شوال) و عید قربان (دهم ماه ذی الحجه) روزی که انسان شک دارد که آخر شعبان است یا اول ماه رمضان اگر می خواهد روزه بگیرد باید به قصد آخر شعبان باشد و اگر به نیّت اول ماه رمضان روزه بگیرد حرام و باطل است.

مسأله 1740- اگر زن بواسطه گرفتن روزه مستحبّی حق شوهرش از بین برود1 و همچنین اگر شوهر، او را از گرفتن روزه مستحبّی جلوگیری کند، بنابراحتیاط واجب بایدخودداری کند.

1- گلپایگانی، صافی: روزه بر زن حرام است و احتیاط مستحب آن است که اگر حق شوهر هم از بین نرود، بدون اجازه او روزه مستحبّی نگیرد.

خوئی:روزه او حرام است (تبریزی: روزه او باطل است) و احتیاط واجب آن است که اگر حق شوهر هم از بین نرود، بدون اجازه او روزه مستحبّی نگیرد.

فاضل، سبحانی: جایز نیست روزه بگیرد بلکه اگر حق شوهر هم از بین نرود ولی شوهر او را(سبحانی: نسبت به آن) از گرفتن روزه مستحبّی جلوگیری کند بنابراحتیاط واجب باید خودداری کند.

مظاهری: جایز نیست روزه بگیرد بلکه اگر حقّ شوهر هم از بین نرود ولی شوهر او را از گرفتن روزه مستحبی باز دارد بهتر است خودداری کند

وحید: نباید روزه بگیرد ، و بنابر احتیاط مستحبّ اگر حقّ شوهر هم از بین نرود ، بدون اجازه او روزه مستحبّى نگیرد.

نوری: جایز نیست روزه بگیرد بلکه اگر حق شوهر هم از بین نرود احتیاط واجب آن است که بدون اجازه او روزه مستحبّی نگیرد.

زنجانی: روزه او حرام است و بنابراحتیاط، از حقوق شوهر آن است که زن بدون اجازه او روزه مستحبّی نگیرد.

*****

مکارم: مسأله- روزه گرفتن (روزه مستحبّی) در صورتی که حق شوهرش از بین برود بدون اجازه او جایز نیست و اگر حق او از بین نرود و نیز بنابراحتیاط واجب باید با اجازه شوهر باشد.

سیستانی: مسأله- اگر روزه مستحبّی زن با حق استمتاع شوهر منافات داشته باشد حرام است و همچنین روزه ای که واجب است ولی روز معیّنی ندارد مانند نذر غیر معیّن و دراین صورت بنابراحتیاط واجب روزه باطل است و از نذر کفایت می نمی کند، و همچنین است – بنابراحتیاط واجب – اگر شوهر او را از گرفتن روزه مستحبّی یا واجب غیرمعیّن نهی نماید اگر چه با حق او منافات نداشته باشد و احتیاط مستحب آن است که بدون اجازه او روزه مستحبّی نگیرد.

بهجت: مسأله- بنابراحتیاط روزه مستحبّی برای زن، بدون اذن شوهر صحیح نیست، چه منافات با حق شوهر داشته باشد و چه نداشته باشد، و اگر شوهر به خاطر منافات باحقش، زن را از روزه ای که به نحوی بر خود واجب نموده منع کند، در صورتی که وقت روزه وسعت دارد زن نباید روزه بگیرد، ولی اگر وقت روزه تنگ شود اذن شوهر شرط نیست.

مسأله 1741- روزه مستحبّی اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جد شود1 جایز نیست بلکه اگر اسباب اذیت آنان نشود2 ولی او را از گرفتن روزه مستحبّی جلوگیری کنند احتیاط واجب آن است که روزه نگیرد3.

1- مظاهری: اگر سبب اذیت پدر و مادر شود...

2- اراکی: ولی پدر یا جد او را از گرفتن روزه مستحبّی جلوگیری کنند نباید روزه بگیرد.

3- سبحانی: احتیاط مستحب آن است که روزه نگیرد.

مظاهری: بهتر آن است که روزه نگیرد.

*****

گلپایگانی، صافی: مسأله- روزه مستحبّی اولاد اگر باعث اذیت پدر یا مادر شود با نهی آنان حرام است، بلکه اگر از آن نهی نکنند ولی سبب اذیت آنان شود، یا جد ّ نهی نماید و روزه سبب اذیت او شود بنابراحتیاط واجب روزه اولاد جایز نیست.

خوئی، تبریزی، وحید: مسأله- روزه مستحبّی اولاد اگرسبب اذیت پدر ومادر یا جد شود حرام است.

زنجانی: مسأله- اگر پدر یا مادر روزه مستحب را به صلاح فرزند ندانند و از روی دلسوزی  او را از روزه گرفتن باز دارند چنانچه روزه مستحبی فرزند سبب اذیت پدر و مادر شود حرام است.

سیستانی: مسأله- روزه مستحبّی اولاد اگر اسباب اذیت – ناشی از شفقت – پدر و مادر شود حرام است.

نوری: مسأله- اولاد با نهی پدر و مادر ، مخصوصاً در صورتی که روزه گرفتن آنها موجب اذیت پدر و مادر باشد از گرفتن روزه مستحبّی خودداری کنند.

مکارم: مسأله- روزه مستحبّی اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر شود جایز نیست، ولی اجازه گرفتن از آنها لازم نمی باشد.

بهجت: مسأله- بنابراحتیاط مستحب در صحیح بودن روزه مستحبّی فرزند، اذن پدر و مادر شرط است ، گرچه بنابرأقوی همین که موجب ناراحتی آنها نشود و یا نهی نکرده باشند روزه اش صحیح است.

فاضل: مسأله-  روزه مستحبّی اولاد اگر اسباب اذیت پدر و مادر یا جد به خاطر شفقت بر اولاد شود جایز نیست.

مسأله 1742- اگر پسر بدون اجازه پدر روزه مستحبّی بگیرد و در بین روز پدر، او را نهی کند، باید افطار نماید1.

این مسأله در رساله آیات عظام: مکارم ، نوری و بهجت نیست.

1- خوئی، تبریزی: چنانچه مخالفت او موجب اذیتش باشد باید افطار نماید.

گلپایگانی، صافی: اگر در مخالفت نهی، اذیت می شود باید افطار نماید.

فاضل: به نحوی که از روزه گرفتنش به خاطر شفقت بر وی اذیت شودباید افطار نماید.

سبحانی: در صورتی که اسباب اذیت پدر شودباید افطار نماید.

*****

زنجانی: مسأله- اگر فرزند بدون اجازه پدر یا مادر روزه مستحبی بگیرد و در بین روز پدر یا مادر به جهت دلسوزی  او را از ادامه روزه نهی کنند چنانچه ادامه روزه سبب اذیت یکی از آنها شود باید فرزند روزه خود را افطار کند.

سیستانی: مسأله- اگر فرزند بدون اجازه پدر یا مادر روزه مستحبّی بگیرد و در بین روز پدر یا مادر او را نهی کند، چنانچه مخالفت او موجب اذیتش که ناشی از شفقت اوست باشد، باید افطار نماید.

وحید: مسأله- اگر فرزند بدون اجازه پدر روزه مستحبّى بگیرد و در بین روز پدر او را نهى کند ، چنانچه مخالفت او موجب اذیتش باشد باید افطار نماید ، و همچنین اگر مادر او را نهى کند و مخالفت او موجب اذیتش باشد.

مظاهری: مسأله- اگر اولاد بدون اجازه پدر یا مادر روزه مستحبّى بگیرد و در بین روز پدر یا مادر او را نهى کند، در صورتى که روزه سبب اذیت آنها شود، باید افطار نماید.

مسأله 1743- کسی که می داند روزه برای او ضرر1 ندارد اگر چه دکتر بگوید ضرر دارد، باید روزه بگیرد 2و کسی که یقین یا گمان دارد که روزه برایش ضرردارد3 اگر چه  دکتر بگوید ضرر ندارد، باید روزه نگیرد4 و اگر روزه بگیرد صحیح نیست5 مگر آن که به قصد قربت بگیرد و بعد معلوم شود ضرر نداشته.

1- سیستانی: ضرر قابل توجهی...

2- مظاهری: کسى که اطمینان یا گمان دارد که روزه برایش ضرر دارد و دکتر بگوید ضرر ندارد جایز نیست روزه بگیرد و در هر صورت اگر روزه بگیرد روزه او صحیح است.

3- سیستانی: ضرر قابل توجهی دارد...

وحید: کسى که یقین یا گمان به ضرر مورد اعتنا یا ترس آن را که منشأ عقلایى داشته باشد دارد ...

4- سیستانی: واجب نیست روزه بگیرد.

5- اراکی، گلپایگانی، خوئی، صافی، نوری، سبحانی: [پایان مسأله]

تبریزی: و اگر شک کند روزه برای او ضرر دارد یا نه و دکتر حاذق موثق بگوید ضرر دارد یا ندارد لازم است از قول او تبعیت کند.

وحید: مگر این که روزه براى او ضرر نداشته و قصد قربت کرده باشد ، که در این صورت روزه اش صحیح است.

*****

زنجانی: مسأله- کسی که می ترسد روزه برایش ضرر داشته باشد، اگر چه دکتر بگوید ضرر ندارد نباید روزه بگیرد، و کسی که نمی ترسد باید روزه بگیرد، اگر چه دکتر بگوید ضرر دارد.

بهجت: مسأله- اگر کسی مریض باشد بطوری که بداند یا گمان کند روزه گرفتن برای او ضرر دارد نباید روزه بگیرد و اگر روزه بگیرد روزه اش صحیح نیست و در صورت خوف ضرر در صورتی که خوف او عقلائی باشد می تواند روزه اش را افطار کند.

مکارم: مسأله- کسی که می داند روزه برای او ضرر دارد باید روزه را ترک کند و اگر روزه بگیرد صحیح نیست همچنین اگر یقین ندارد اما احتمال قابل توجهی می دهد که روزه برای او ضرر دارد، خواه این احتمال از تجربه شخصی حاصل شده باشد یا از گفته طبیب. اگر طبیب بگوید روزه ضرر دارد اما او با تجربه دریافته است که ضرر ندار باید روزه بگیرد و در صورت معلوم نبودن می تواند یکی دو روز تجربه کند و بعد طبق دستور بالا عمل نماید.

مسأله 1744- اگر انسان احتمال بدهد که روزه برایش ضرر دارد و از آن احتمال، ترس برای او پیدا شود1 چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، نباید روزه بگیرد2 و اگر روزه بگیرد صحیح نیست3 مگر آن که به قصد قربت گرفته باشد و بعد معلوم شود ضرر نداشته .

1- اراکی: نباید روزه بگیرد و اگر روزه بگیرد صحیح نیست.

2- مظاهری: بگیرد ولى اگر روزه بگیرد روزه او صحیح است.

3- خوئی، گلپایگانی، تبریزی، صافی، نوری، سبحانی: [پایان مسأله]

مکارم، بهجت: رجوع کنید به ذیل مسأله 1743.

*****

زنجانی: مسأله- کسی که می ترسد روزه برایش ضرر داشته باشد چنانچه روزه بگیرد روزه اش صحیح نیست مگر به جهتی – مثلاً ندانستن مسأله – با قصد قربت روزه بگیرد، و بعد بفهمد که ضرر نداشته است.

سیستانی: مسأله- اگر انسان یقین یا اطمینان داشته باشد که روزه برایش ضرر قابل توجهی دارد یا آن را احتمال بدهد، و از آن احتمال، ترسی برای او پیدا شود چنانچه احتمال او در نظر عقلا بجا باشد، واجب نیست روزه بگیرد، بلکه اگر آن ضرر موجب هلاکت یا نقص عضو شود روزه حرام است و در غیر این صورت اگر رجاءً روزه بگیرد و بعد معلوم شود ضرر قابل توجهی نداشته روزه اش صحیح است.

وحید: مسأله- اگر انسان احتمال بدهد که روزه برایش ضرر قابل اعتنا دارد و از آن احتمال ترس براى او پیدا شود ، چنانچه احتمال او عقلایى باشد ، نباید روزه بگیرد ، و اگر روزه بگیرد باطل است ، مگر در صورتى که ضرر نداشته و قصد قربت کرده باشد.

مسأله 1745- کسی که عقیده اش این است که روزه بری او ضرر 1ندارد، اگر روزه بگیرد و بعد از مغرب بفهمد روزه برای او ضرر داشته2، باید قضای آن را بجا آورد3.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و مظاهری نیست

1-وحید: ضرر قابل اعتناء...

2-  اراکی: روزه اش صحیح است.

خوئی: در صورتی که ضرر به مرتبه ای باشد که با علم و عمد ارتکاب آن حرام است...

سیستانی، وحید: ضرر قابل توجهی داشته...

3- خوئی، گلپایگانی، تبریزی، سیستانی، صافی، فاضل: بنابراحتیاط واجب.

مکارم: احتیاط آن است که قضای آن را بجا آورد.

*****

زنجانی: مسأله- کسی که نمی ترسد روزه برایش ضرر داشته باشد، اگر روزه بگیرد و بعد معلوم شود که روزه برای او ضرر داشته، روزه اش باطل است.

مسأله 1746- غیر از روزه هایی که گفته شد، روزه های حرام دیگری هم هست که در کتابهای مفصل گفته شده است.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت، سبحانی و مظاهری نیست

مسأله 1747- روزه روز عاشورا، و روزی که انسان شک دارد روزه عرفه است یا عید قربان، مکروه است1.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- فاضل: ولی مستحب است در روز عاشورا انسان بدون قصد  روزه تا عصر از خوردن و آشامیدن خودداری کند.

مکارم: و روزه میهمان بدون اجازه میزبان نیز کراهت دارد.

*****

وحید: مسأله- روزه روز عاشورا بنابر احتیاط واجب جایز نیست ، و روزه روزى که انسان شکّ دارد که روز عرفه است یا عید قربان مکروه است.

  • حسین توکلی

راه ثابت شدن اول ماه

مسأله 1730- اول ماه به پنج چیز1 ثابت می شود،

اول : آن که خود انسان ماه را ببیند2.

دوم: عده ای که از گفته آنان یقین 3 پیدا می شود ، بگویند ماه را دیده ایم و همچنین است هر چیزی که بواسطه آن یقین4 پیدا شود5.

سوم: دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیده ایم 6 ولی اگر صف ماه را بر خلاف یکدیگر بگویند 7 یا شهادتشان خلاف واقع باشد مثل این که بگویند داخل دایره ماه طرف افق بود اول ماه ثابت نمی شود8. اما اگر در تشخیص بعض خصوصیات اختلاف داشته باشند مثل آن که یکی بگوید ماه بلند بود و دیگری بگوید نبود، به گفته آنان اول  ماه ثابت می شود9.

چهارم: سی روز از اول ماه شعبان بگذرد که بواسطه آن، اول ماه رمضان ثابت می شود. و سی روز از اول رمضان بگذرد که بواسطه آن، اول ماه شوال ثابت می شود10.

پنجم: حاکم شرع حکم کند که اول ماه است11.

1- خوئی، سیستانی، زنجانی: به چهار چیز...

فاضل، تبریزی، وحید: به چند چیز...

2- زنجانی: یا از جهتی برای انسان یقین حاصل شود...

مکارم: [اول:] دیدن ماه با چشم، اما دیدن با دوربین و وسایل دیگری از این قبیل کافی نیست...

3- خوئی، گلپایگانی، صافی، بهجت، تبریزی، سیستانی، سبحانی، وحید: یا اطمینان...

4- خوئی، تبریزی، سبحانی، وحید: یا اطمینان...

سیستانی: یا اطمینان از یک منشأ عقلایی...

5- بهجت: و ممکن است از این قبیل باشد هنگامی که ماه جدید به صورت طوق دار مشاهده شود یعنی علاوه بر نیم دایره هلال که کاملاً نورانی است نیمه دیگر آن که تاریک است همراه با هاله ای از نور کم دیده شود که چنین حالتی می تواند نشانه این باشد که روز گذشته روزاول ماه بوده و فردا روز دوم است، همچنین اگر به دلیل دیده نشدن ماه در شب سی ام ماه گذشته بنابراستصحاب حکم شود که آن روز روز سی ام است اما در شب سیزدهم ماه آینده ماه به صورت بدر کامل دیده شود که همین علامت می تواند نشانه این باشد که آن شب در واقع شب چهاردهم ماه است و ماه گذشته بیست و نه روز بوده است....

مکارم: [دوم:] شهادت عده ای که از گفته آنان یقین پیدا شود (هر چند عادل نباشند، همچنین هر چیزی که مایه یقین گردد)...

زنجانی: دوم: آن که از جهتی برای انسان یا نوع مردم اطمینان حاصل شود مثلاً عده ای بگویند ماه را دیده ایم، ولی اگر برای شخص انسان بر خلاف متعارف اطمینان حاصل شود به گونه ای که برای نوع مردم در آن شرایط اطمینان حاصل نمی شود نمی تواند به اطمینان خود اعتماد کند...

مظاهری: دوّم: عدّه‏اى که از گفته آنان اطمینان پیدا شود بگویند ماه را دیده‏ایم و همچنین است هر چیزى که به واسطه آن اطمینان پیدا شود...

6- گلپایگانی، صافی: به شرط این که صفت ماه را بر خلاف یکدیگر نگویند و قولشان قابل تصدیق باشد، پس اگر بر خلاف هم صفت ماه را بگویند یا هوا ابر باشد و یا اگر آسمان صاف باشد هیچکس غیر از این دو نفر نبیند، کفایت نمی کند. [پایان مورد سوم]

بهجت: یا اینکه یکی بگوید ماه را دید و دیگری بگوید سی روز قبل ماه شعبان را دیدم...

7- خوئی، تبریزی: اول ماه ثابت نمی شود [پایان مورد سوم]

8- بهجت: [پایان مورد سوم]

نوری: اگر صفت ماه را بر خلاف یکدیگر بگویند و یا آسمان صاف باشد و جمعیت زیادی با دقت تمام برای دیدن ماه اجتماع کنند و نبینند، در این صورت که احتمال عقلائی برای اشتباه آن دو نفر هست، بگویند اول ماه ثابت نمی شو..د.

سیستانی: سوم: دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیده ایم، ولی اگر صفت ماه را بر خلاف یکدیگر بگویند، اول ماه ثابت نمی شود و همچنین است اگر انسان یقین یا اطمینان به اشتباه آنها داشته باشد یا شهادت آنان مبتلا به معارض – یا درحکم معارض – باشد مثلاً اگر گروه زیادی از مردم شهر استهلال نمایند، ولی بیش از دو نفر عادل کسی دیگر ادعای رؤیت ماه را نکند، یا آن که گروهی استهلال کنند، و دو نفر عادل از میان آنان ادعای رؤیت کنند و دیگران رؤیت نکنند حال آنکه دو نفر عادل دیگر در میان آنها باشد که در دانستن جای هلال و در تیز بینی مانند آن دو عادل اول باشند و آسمان صاف باشد و مانع احتمالی از دیدن آن دو نباشد، در این چنین موارد، اول ماه به شهادت دو  عادل ثابت نمی شود...

وحید: سوم: دو مرد عادل بگویند که در یک شب ماه را دیده ایم ، ولى اگر صفت ماه را بر خلاف یکدیگر بگویند ، اوّل ماه ثابت نمى شود ، و همچنین اگر قابل تصدیق نباشند ، مثل این که آسمان صاف باشد و عدّه استهلال کنندگان زیاد باشند و غیر از این دو دیگران هر چه دقت کنند نبینند...

9- مکارم: [سوم: ] شهادت دو مرد عادل، ولی اگر این دو شاهد صفت ماه را بر خلاف یکدیگر بگویند، یا نشانه هایی بدهند که دلیل بر اشتباه آنهاست به گفته آنها اول ماه ثابت نمی شود...

زنجانی: سوم: دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیده ایم و به جهتی اطمینان نوعی به اشتباه آنها  نباشد. بنابراین اگر هوا صاف باشد و جماعت زیادی استهلال کرده باشند  ولی تنها دو نفر گواهی به رویت هلال دهند اعتباری به شهادت آنها نیست...

سبحانی: سوم: دو مرد عادل بگویند که در شب ماه را دیده ایم و در خصوصیات ماه اختلاف نداشته باشند، اما اگر در تشخیص بعضى خصوصیات اختلاف داشته باشند مثل آنکه یکى بگوید ماه بلند بود و دیگرى بگوید نبود، به گفته آنان اوّل ماه ثابت مى شود...

10- خوئی، تبریزی، سیستانی، زنجانی، وحید: [پایان مسأله]

مکارم: البته این در صورتی است که اول ماه قبل، مطابق همین طرق ثابت شده باشد...

11- بهجت: بنابرأظهر.

فاضل: پنجم: مجتهد جامع الشرایط حکم کند که اول ماه است.

مکارم: پنجم: حکم حاکم شرع، به این صورت که برای مجتهد عادلی اول ماه ثابت شود و سپس حکم کند که آن روز اول ماه است، دراینصورت پیروی او بر همه لازم است مگر کسی که یقین به اشتباه او دارد.

مسأله اختصاصی

سبحانی: مسأله 1385- هرگاه هوا ابرى باشد، و یا صاف باشد و دیگران نیز به دیدن ماه اقدام کنند ولى هیچ کس جز این دو نفر مدعى رؤیت نباشند در این دو صورت به قول دو عادل نیز ماه ثابت نمى شود و بعید نیست که اشتباه باصره بوده است.

مسأله 1731- اگر حاکم شرع1 حکم کند که اول ماه است، کسی هم که تقلید او را نمی کند، باید به حکم او عمل نماید، ولی کسی که می داند حاکم شرع2 اشتباه کرده، نمی تواند به حکم او عمل نماید.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1و2- فاضل: مجتهد جامع الشرائط...

مکارم: رجوع شود به ذیل مسأله 1730.

*****

خوئی: مسأله- اول ماه به حکم حاکم شرع ثابت نمی شود و رعایت احتیاط، اولی است.

وحید: مسأله- ثبوت اوّل ماه به حکم حاکم شرع محلّ اشکال است.

سیستانی: مسأله- اول ماه به حکم حاکم شرع ثابت نمی شود، مگر اینکه از حکم او یا ثابت شدن ماه نزد او، اطمینان به دیده شدن ماه حاصل شود.

زنجانی: مسأله- ثبوت ماه با حکم حاکم، محل اشکال است، بلی اگر موجب اطمینان شود (به تفصیلی که در مسأله قبل گذشت) کافی است.

تبریزی: مسأله- اول ماه به حکم حاکم شرع ثابت می شود مگر آن که بداند که در حکم اشتباه شده و چنانچه حاکم شرع بگوید دو عادل نزد من به رؤیت هلال شهادت داده اند کافی است.

مسأله 1732- اول ماه با پیشگویی منجمین ثابت نمی شود1، ولی اگر انسان از گفته آنان یقین2 پیدا کند، باید به آن عمل نماید3.

1- سبحانی: اول ماه با محاسبات نجومى ثابت نمى شود...

سیستانی: مگر این که انسان از گفته آنان یقین یا اطمینان پیدا کند.

2- خوئی، تبریزی، بهجت، وحید: یا اطمینان...

مظاهری: اطمینان...

3- زنجانی: اگر از گفته آنان یقین یا اطمینان برای خود انسان یا نوع مردم حاصل شود باید به آن عمل نماید، البته اگر اطمینان شخصی برخلاف اطمینان متعارف مردم باشد معتبر نیست.

سبحانی: و اگر با محاسبات علمى امکان رؤیت هلال را نفى کنند ثبوت هلال با شهادت دو نفر عادل مشکل مى باشد. و احادیث مربوط به عدم حجیت قول منجم و... مربوط به محاسبات ظنى آن روز بوده و ارتباطى به محاسبات علمى امروز ندارد.

*****

مکارم: مسأله- اول ماه به وسیله تقویمها و محاسبات منجمین ثابت نمی شود، هر چند آنها اهل اطلاع و دقت باشند، مگر این که از گفته آنها یقین حاصل گردد.

مسأله 1733- بلند بودن ماه یا دیر غروب کردن آن، دلیل نمی شود که شب پیش ، شب اول ماه بوده است1.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست

1- سیستانی: و همچنین اگر ماه طوق داشته باشد دلیل نمی شود که شب دوم ماه باشد.

خوئی، تبریزی: بلی اگر ماه پیش از ظهر دیده شود آن روز اول ماه محسوب می شود و همچنین اگر ماه طوق داشته باشد بعد معلوم می شود مال شب سابق بوده.

وحید: ولى اگر پیش از ظهر ماه دیده شود آن روز اوّل ماه محسوب مى شود ، و ثبوت اوّل ماه به طوق داشتن ماه محلّ اشکال است.

زنجانی: بلی، اگر ماه پیش از ظهر دیده شود آن روز اول ماه محسوب می شود و اگر ماه، طوق داشته باشد علامت این است که آن شب، شب دوم ماه است، بنابراین اگر احتمال دهیم که ماه در شب یا روز قبل قابل رؤیت بوده و به جهتی مثلاً ابری بودن هوا، دیده نشده، و در شب بعد ماه طوق داشته باشد آن شب، شب دوم به حساب می آید، ولی اگر یقین داشته باشیم که در شب و روز قبل چنانچه هوا صاف هم می بود امکان رؤیت ماه نبوده، طوق داشتن ماه در شب بعد، کفایت نمی کند.

مسأله 1734- اگر اول ماه رمضان برای کسی ثابت نشود1 و روزه نگیرد، چنانچه دو مرد عادل بگویند که شب پیش ماه را دیده ایم 2 باید روزه آن روز را قضا نماید3.

1- مکارم: روزه واجب نیست، ولی اگر بعداً ثابت شود که آن روزی را که روزه نگرفته اول ماه بوده باید آن را قضا کند.

2- خوئی، سیستانی، بهجت، تبریزی، زنجانی: چنانچه بعد ثابت شود که شب پیش اول ماه بوده...

مظاهری: چنانچه بعد معلوم شود که ماه رمضان بود...

3- تبریزی: و چنانچه در اثناء روز ثابت شود باید بقیه روزرا امساک کند و بعد از رمضان قضا نماید.

مسأله 1735- اگر در شهری اول ماه ثابت شود، برای مردم شهر دیگر فایده ندارد، مگر آن دو شهر با هم نزدیک باشند، یا انسان بداند که افق آنها یکی است1.

1- گلپایگانی: یا در شهری که دیده شده آفتاب زودتر از شهر خودش غروب کند.

اراکی: یا شهری که ماه در آن دیده شده است در شرق آن شهر باشد.

زنجانی: یا  بداند که اگر درشهر اول ماه دیده شود در شهر دوم هم ماه دیده می شود.

*****

خوئی، تبریزی: مسأله- اگر در شهری اول ماه ثابت شود، در شهرهای دیگر چه دور باشند چه نزدیک، چه در افق متحد باشند یانه.، نیزثابت می شود در صورتی که در شب مشترک باشند ولو به اینکه اول شب یکی آخر شب دیگری باشد.

. وحید: در صورتی که در بیشتر از شب مشترک باشند ثابت می شود و در غیر این دو صورت ثبوت هلال در آنجا محل اشکال است.

. نوری: همین قدر که در شب بودن آن شب، مثل مکه و کراچی یا لندن و کابل، نه مثل تهران و واشنگتن، اشتراک داشته باشند ثابت می شود.

سیستانی: مسأله- اگر در شهری اول ماه ثابت شود، در شهرهای دیگر که در افق با او متحد می باشند، اول ماه نیز ثابت می شود و مقصود از اتحاد افق، در اینجا آن است که اگر در شهر اول، ماه دیده شود، در شهر دوم اگر مانعی مانند ابر نباشد دیده می شود و این در موردی محقق می شود که شهر دوم اگر غرب شهر اول باشد در خط عرض نزدیک به آن باشد و اگر در شرق آن است در صورتی ثابت می شود که وحدت افق معلوم باشد هر چند از این جهت که زمان ماندن ماه در افق شهراول بیش از مقدار اختلاف بین غروب دو شهر باشد.

فاضل: مسأله- اگر اول ماه در شهری ثابت شود برای همه شهرهایی که با آن شهر در قسمتی از شب شریک هستند کفایت می کند.

بهجت: مسأله- اگر در شهری ماه دیده شد درصورتی برای ساکنین شهر دیگر مفید است که یقین یا اطمینان بکنند اگر در آسمان یا زمین مانعی نبود در آنجا هم ماه دیده می شد چه در شرق باشد یا در غرب، ولی اگر به این مطلب یقین نداشته باشند، نمی توانند به دیدن ماه در شهر دیگر اکتفا کنند.

مکارم: مسأله- اگر در شهری اول ماه ثابت شود، برای شهرهای دیگر که با آن نزدیک است کافی است و همچنین شهرهای دور دستی که افق آنها با هم متحد است، همچنین اگر در بلاد شرقی ماه دیده شود برای کسانی که در بلاد غربی نسبت به آنها باشند کافی است (مثل این که اول ماه در مشهد ثابت شود مسلماً برای کسانی که در تهران هستند کافی است ولی عکس آن کفایت نمی کند).

صافی: مسأله- بعید نیست کفایت رؤیت ماه در هر محلی برای سایر نقاط.

سبحانی: مسأله- اگر در شهرى اول ماه ثابت شود، براى مردم شهر دیگر که به آن نزدیک است کفایت مى کند و همچنین شهرهاى دور دستى که افق آنها با هم متحد است و همچنین اگر ماه در بلاد شرقى مانند مشهد ـ دیده شود براى کسانى که در بلاد غربى هستند، کفایت مى کند. ولى رؤیت در بلاد غربى براى کسانى که در قسمت شرقى آن هستند کفایت نمى کند، مگر آن [که آن]دو شهر با هم نزدیک باشند، یا انسان بداند که افق آنهایکى است.

مظاهری: مسأله- اگر در شهرى اوّل ماه ثابت شود در هر جایى هم که افقش با آنجا نزدیک باشد نظیر همه شهرهاى ایران، اوّل ماه براى همه ثابت مى‏شود.

مسأله 1736- اول ماه به تگلراف ثابت نمی شود مگر دو شهری که از یکی به دیگری تلگراف کرده اند، نزدیک یا هم افق باشند و انسان بداند تلگراف از روی حکم حاکم شرع یا شهادت دو مرد عادل بوده است.

این مسأله در رساله آیات عظام: سیستانی ، مکارم، مظاهری و سبحانی نیست.

*****

خوئی، تبریزی: مسأله- اول ماه به تگراف ثابت نمی شود، مگر انسان بداند که تلگراف ازروی شهادت دو مرد عادل یا از راه دیگری بوده که شرعاً معتبر است.

فاضل: مسأله- اول ماه با تلفن، تلگراف، رادیو و وسایل اطلاع رسانی جدید در صورتی ثابت می شود که : 1- در شهر مبدأ که اول ماه در آن ثابت شده به یکی از راههایی که در مسأله [1730] ذکر شده ثابت شده باشد.

 2- انسان ازخبر مذکور اطمینان به صحت آن پیدا کند.

3- شهری که در آن، اول ماه ثابت شده با شهر مذکور در مقداری از شب شریک باشند.

بهجت: مسأله- اول ماه به تلگراف ثابت نمی شود مگر اینکه انسان بداند که تلگراف از راهی بوده که شرعاً معتبر است مثلاً دو نفرعادل شاهد شهادت داده اند یا آن که سبب اطمینان شود اگر چه با ضمیمه نشانه ها و امارات دیگر باشد.

وحید: مسأله- اوّل ماه به تلگراف ثابت نمى شود ، مگر انسان بداند که تلگراف بر اساس حجّت شرعیه بوده است.

زنجانی: مسأله- اول ماه با تلفن، تلگراف، رادیو و وسائل اطلاع رسانی جدید ثابت نمی شود مگر انسان بداند که اولا از روی شهادت دو مرد عادل یا از راه دیگری بوده که شرعا معتبر است و دیگر اینکه این اخبار برای این شهر هم کافی است.

صافی، نوری: مسأله- اول ماه به تلگرام ثابت نمیشود، مگر اینکه انسان بداند که تلگرام، از روی حکم حاکم شرع یا شهادت دو مرد عادل بوده است.

 

مسأله 1737- روزی را که انسان نمی داند آخر رمضان است یا اول شوال، باید روزه بگیرد ولی اگر پیش از مغرب1 بفهمد که اول شوال است باید افطار کند2.

1- خوئی، تبریزی، سیستانی، مکارم، زنجانی: اگر در اثناء روز...

2- مکارم: هر چند نزدیک مغرب باشد.

مسأله 1738- اگر زندانی نتواند به ماه رمضان یقین کند1، باید به گمان عمل نماید2، و اگر آن هم ممکن نباشد، هر ماهی را که روزه بگیرد3 صحیح است4 و بنابراحتیاط واجب باید5 بعد از گذشتن یازده ماه از ماهی که روزه گرفته، دوباره یک ماه روزه بگیرد ولی اگر بعد، گمان پیدا کرد باید به آن عمل نماید.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست

1-مظاهری: اگر زندانى و مانند آن نتوانند به ماه رمضان اطمینان کند...

2-سیستانی: ولی اگر بتواند قویتر پیدا کند نمی تواند به گمان ضعیف عمل نماید و باید سعی و کوشش تمام در تحصیل قویترین احتمال داشته باشد و اگر هیچ راهی نبود از قرعه به عنوان آخرین راه استفاده کند اگر موجب قوت احتمال شود، و اگر عمل به گمان ممکن نباشد، باید یک ماهی را که احتمال می دهد ماه رمضان است روزه بگیرد، ولی باید آن ماه را در نظر داشته باشد پس چنانچه بعد بر او معلوم شود که ماه رمضان یا پس از آن بوده چیزی بر او نیست، ولی اگر معلوم شود که قبل از ماه رمضان بوده باید روزه های ماه رمضان را قضا نماید.

مکارم: و آن ماه را که بیشتر احتمال می دهد که ماه رمضان است روزه بگیرد و اگر گمان برای او حاصل نشود هر ماهی را که روزه بگیرد صحیح است، ولی احتیاط واجب آن است که اگر زندان او ادامه یابد در سال آینده نیز همان ماه را روزه بگیرد.

3- خوئی، زنجانی: هر ماهی را که احتمال می دهد ماه رمضان است روزه بگیرد...

4- اراکی، گلپایگانی، خوئی، زنجانی، فاضل، تبریزی، صافی: ولی باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهی که روزه گرفته، دوباره یک ماه روزه بگیرد..

. اراکی: ولی اگر بعد گمان پیدا کرد باید به آن عمل نماید.

. فاضل: و اگر بعد خلاف آن ثابت شود، روزه او صحیح است و اگر ثابت شود که هنوز ماه رمضان نرسیده باید دوباره روزه بگیرد.

سبحانی: و اگر زندان او ادامه یافت...

5- مظاهری: بهتر آن است که ...

*****

وحید: مسأله- اگر زندانى راهى براى ثبوت ماه رمضان نداشته باشد ، باید به گمان از هر طریقى که میسّر است عمل نماید ، و اگر آن هم ممکن نباشد هر ماهى را که احتمال مى دهد ماه رمضان است روزه بگیرد صحیح است ، ولى باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهى که روزه گرفته ، دوباره یک ماه روزه بگیرد ، و اگر بعد از آن روشن شود که آنچه را که گمان کرده یا اختیار کرده ماه رمضان نبوده ، چنانچه معلوم شود ماه رمضان قبل از آن ماه بوده ، کفایت مى کند ، و اگر معلوم شود بعد از آن بوده باید قضا نماید.

  • حسین توکلی

مسأله 1725- کسی که بواسطه پیری نمی تواند روزه بگیرد، یا برای او مشقّت دارد، روزه بر او واجب نیست1، ولی در صورت دوم باید برای هر روز یک مد که تقریباً ده سیر است گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد2.

1- بهجت: و چنانچه تا رمضان بعد بتواند روزه بگیرد، اقوی وجوب قضا است، و در صورتی که نتواند تا رمضان بعد روزه را قضا کند واجب است برای هر روز یک مد طعام – که تقریباً ده سیر است – از گندم یا جو و مانند اینها صدقه بدهد و همچنین کسی که توانایی قضای روزه را داشته ولی به سبب ندانستن حکم، قضای آن را تا رمضان بعد تأخیر انداخته باید علاوه بر قضای روزه به مقداری که گفته شد کفّاره بدهد.

زنجانی: پیرمرد  و پیرزنی که نمی تواند  روزه بگیرد یا برای او مشقّت دارد  -اگرچه به حد حرج نرسد- روزه ماه رمضان بر او واجب نیست...

2- خوئی، تبریزی، سیستانی: باید برای هر روز یک مد طعام گندم یا جو یا نان و مانند اینها به فقیر بدهد.

گلپایگانی، صافی: باید برای هر روز یک مد گندم یا جو و مانند اینها به فقیربدهد بلکه در صورت اول نیز بنابراحتیاط لازم یک مد طعام بدهد.

زنجانی: باید برای هر روز یک مد، به احتیاط واجب حدود 900 گرم، طعام به فقیر بدهد.

سبحانی: باید براى هر روز 750 گرم آرد به فقیر بدهد.

*****

مکارم: مسأله- مرد و زن پیر که روزه گرفتن برای آنها مشکل است می توانند روزه را ترک کنند، ولی باید برای هر روز یک مد (تقریباً 750 گرم) گندم یا جو و مانند اینها به فقیر دهند و بهتر آن است بجای گندم و جو، نان را انتخاب کنند و در این صورت احتیاط واجب این است به اندازه ای باشد که گندم خالص آن، مقدار یک «مد» شود.

وحید: مسأله- کسى که به واسطه پیرى نمى تواند روزه بگیرد ، یا براى او مشقّت دارد ، روزه از او برداشته شده و در صورت دوم باید براى هر روز فدیه بدهد ، و فدیه یک مُد طعام است ، و احتیاط مستحبّ این است که خصوص گندم را بدهد.

مظاهری: مسأله- کسى که به واسطه پیرى یا مرض دیگر (مثل تشنگى زیاد) نمى‏تواند روزه بگیرد یا براى او مشقّت دارد، روزه بر او واجب نیست ولى در صورتى که روزه براى او مشقّت دارد باید براى هر روز 750 گرم گندم یا جو و مانند اینها یا قیمت آنها را به فقیر بدهد، و چنانچه بعد بتواند روزه بگیرد بهتر است روزه‏هایى را که نگرفته قضا نماید.

مسأله اختصاصی

بهجت: مسأله 1363- بر پسر یا دختری که تازه بالغ شده اند و قدرت بر روزه گرفتن ندارند، روزه واجب نیست و کفّاره هم ندارد ولی قضا دارد.

مسأله 1726- کسی که بواسطه پیری روزه نگرفته، اگر بعد از ماه رمضان بتواند1 روزه بگیرد، بنابراحتیاط واجب2 باید قضای روزه هایی را که نگرفته بجا آورد3.

1- زنجانی: بدون مشقّت...

2- گلپایگانی، سبحانی: بنابراحتیاط لازم...

فاضل، صافی، نوری: بنابراحتیاط مستحب...

[عبارت «بنابراحتیاط واجب» در رساله آیات عظام: اراکی، و زنجانی نیست]

3- خوئی، سیستانی: احتیاط مستحب آن است که قضای روزه هایی را که نگرفته است بجا آورد.

تبریزی: لازم نیست روزه را قضا نماید.

وحید: ، روزه هایى را که نگرفته قضا ندارد.

بهجت، مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 1725.

*****

مکارم: مسأله- کسانی که به خاطر پیری روزه نگرفته اند اگر در فصل مناسبی که هوا ملایم و روزها کوتاه است بتواند قضای آن را بجا آورند احتیاط آن است که آن را قضا کنند.

مسأله 1727- اگر انسان مرضی دارد که زیاد تشنه می شود و نمی تواند تشنگی را تحمّل کند یا برای او مشقّت دارد، روزه بر او واجب نیست1، ولی در صورت دوم2 باید برای هر روز یک مد گندم یا جوومانند اینها به فقیر بدهد3،واحتیاط واجب4 آن است که بیشترازمقداری که ناچاراست آب نیاشامد و چنانچه بعد بتواند روزه بگیرد،بنابراحتیاط واجب بایدروزه هایی را که نگرفته قضا نماید.5

1- بهجت: ولی اگر تا رمضان بعد بتواند روزه بگیرد واجب است قضای آن را بگیرد و در صورت عدم توانایی واجب است برای هر روز یک مد طعام از گندم و جو و مانند اینها صدقه بدهد.

سیستانی: ولی درصورت دوم باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و چنانچه بعد بتواند روزه بگیرد واجب نیست قضا نماید.

وحید: ولى در صورت دوم باید براى هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد ، و احتیاط مستحبّ این است که بیشتر از مقدارى که ناچار است آب نیاشامد ، و چنانچه بعد از ماه رمضان بتواند روزه بگیرد ، روزه هایى را که نگرفته قضا ندارد.

سبحانی: ولی در صورت دوم باید برای هر روز یک مد آرد گندم به فقیر بدهد و بهتر آن است که  بیشتر از مقداری که ناچار است آب نیاشامد ، و چنانچه بعد بتواند در روزهای کوتاه و هوای ملایم  روزه بگیرد  بنابراحتیاط روزه هایی را که نگرفته قضا نماید.

2- گلپایگانی، صافی: و بلکه در صورت اول هم بنابراحتیاط لازم...

[عبارت « درصورت دوم » در رساله آیت الله فاضل نیست]

3- خوئی، تبریزی، فاضل: باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد...

زنجانی: در صورت دوم باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و احتیاط مستحب آن است که در طول روز بیشتر از مقداری که ناچار است آب نیاشامد و چنانچه تا ماه رمضان سال بعد عذرش برطرف شود باید روزه هایی را که نگرفته قضا نماید.

4- خوئی، گلپایگانی، تبریزی، فاضل، صافی: احتیاط مستحب...

5- خوئی، تبریزی: بنابراحتیاط باید روزه هایی را که نگرفته قضا نماید...

اراکی، زنجانی،گلپایگانی،  فاضل، صافی: باید روزه هایی را که نگرفته قضا نماید.

نوری: بنابراحتیاط مستحب باید روزه هایی را که نگرفته قضا نماید.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 1725.

*****

مکارم: مسأله- روزه بر کسانی که مبتلا به بیماری استسقاء هستند، یعنی زیاد تشنه می شوند و توانایی روزه گرفتن را ندارند و یا برای آنها بسیار مشکل است، واجب نیست ولی باید برای هر روز یک مد طعام که در مسأله قبل به آن اشاره شد کفّاره بدهند و بهتر است که پیش از مقدار ضرورت آب نیاشامد و اگر بعداً بتواند قضا کنند احتیاط واجب قضا کردن است.

مسأله 1728- زنی که زاییدن او نزدیک است و روزه برای حملش1 ضرر دارد روزه بر او واجب نیست، و باید برای هر روز یک مد طعام یعنی گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد2 و نیز اگر روزه برای خودش ضرر دارد، روزه براو واجب نیست3 و بنابراحتیاط واجب باید4 برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد . و در هر دو صورت روزه هایی را که نگرفته باید قضا نماید.

1- سیستانی: خودش یا حملش...

2- سیستانی: باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت روزه هایی را که نگرفته باید قضا نماید. [پایان مسأله]

خوئی، تبریزی: باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد...

سبحانی: باید براى هر روز یک مدّ آرد گندم  به فقیر بدهد...

3- اراکی، سبحانی: و باید برای هر روز یک مد طعام (سبحانی: یک مد گندم و یا آرد آن را ) به فقیر بدهد و در هر دو صورت روزه هایی را که نگرفته باید قضا کند.

مکارم: [و] کفّاره هم ندارد، ولی بعداً قضا می کند. [پایان مسأله]

4- خوئی، تبریزی: بنابراحتیاط مستحب...

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 1729.

*****

گلپایگانی: مسأله- زنی که زاییدن او نزدیک است و روزه برای حملش یا برای خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست . و باید* برای هر روز بنابراحتیاط لازم یک مد طعام به فقیر بدهد. و روزه هایی را که نگرفته باید قضا نماید.

. بهجت: واجب است افطار نماید و برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و در هر دو صورت روزه هایی را که نگرفته، بعداً باید قضا نماید.

* صافی: در صورت اول باید...

. صافی: ولی اگر روزه برای خودش ضرر دارد، رعایت این احتیاط لازم نیست، اگر چه بهتر است...

وحید: مسأله- زنى که زاییدن او نزدیک است و روزه براى حملش یا خودش ضرر دارد ، روزه او صحیح نیست ، و در صورت اوّل باید براى هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد ، و همچنین بنابر احتیاط مستحبّ در صورت دوم ، و روزه هایى را که نگرفته باید قضا نماید.

زنجانی: مسأله- زن بارداری که روزه برای حملش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و نیز اگر روزه برای خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و بنابراحتیاط مستحب باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و درهر دو صورت اگر تا ماه رمضان بعد بتواند بدون ضرر روزه بگیرد باید روزه هایی را که نگرفته قضا کند، بلکه به احتیاط واجب اگر بعد از آن نیز بتواند روزه بگیرد، قضای روزه بر او واجب می شود.

فاضل: مسأله- اگر روزه گرفتن برای جنین زن حامله ضرر داشته باشد روزه بر او واجب نیست و باید قضای آن را بعداً بگیرد و اگر روزه گرفتن برای خود زن حامله ضرر دارد نباید روزه بگیرد و باید قضای آن را بعداً بگیرد و یک مد طعام نیز برای هر روز که روزه نگرفته به فقیر بدهد.

مسأله 1729- زنی که بچه شیر می دهد و شیر او کم است چه مادر بچه، یا دایه او باشد، یا بی اجرت شیر دهد، اگر روزه برای بچه ای که شیر می دهد ضرر دارد روزه بر او واجب نیست، و باید برای هر روز یک مد طعام یعنی گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد1 و نیز اگر برای خودش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست2 و بنابراحتیاط واجب باید 3برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد ، و در هر دو صورت روزه هایی را که نگرفته باید قضا نماید ولی اگر کسی پیدا شود که بی اجرت بچه را شیر دهد، یا برای شیر دادن بچه از پدر یا مادر بچه یا از کس دیگری که اجرت او را بدهد اجرت بگیرد 4 (احتیاط واجب آن است که) بچه را به او بدهد و روزه بگیرد.

1- سبحانی: باید برای هر روز یک مد طعام یعنی آرد گندم به فقیر بدهد...

2- سبحانی: باید برای هر روز یک مد طعام یعنی آرد گندم به فقیر بدهد و در هر دو صورت روزه هایی را که نگرفته باشد قضا نماید.

3- اراکی: روزه بر او واجب نیست و باید ...

4- اراکی: بچه را به او بدهد و روزه بگیرد....

*****

گلپایگانی، صافی: مسأله- زنی که بچه شیر می دهد و شیر او کم است. چه مادر بچه یا دایه او باشد و یا بی اجرت شیر دهد، اگر روزه برای بچه یا برای خودش ضرر دارد روزه بر او واجب نیست و باید* برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد* و در هر دو صورت روزه هایی را که نگرفته بایدقضا نماید. ولی اگر کسی پیدا شود که بی اجرت بچه را شیر دهد، یا برای شیر دادن بچه از پدر یا مادر بچه یا از کس دیگری که اجرت او را بدهد اجرت بگیرد، احتیاط واجب آن است که * بچه را به او بدهد و روزه بگیرد..

. زنجانی: زنی که بچه شیر می دهد...

* صافی: و در صورت اول باید...

*خوئی، تبریزی، زنجانی: اگر روزه برای بچه ای که شیر می خورد ضرر دارد روزه بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و نیز اگر برای خودش ضرر دارد روزه بر او واجب نیست و بنابراحتیاط مستحب برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد...

* فاضل: اگر روزه برای بچه ای که شیر می خورد ضرردارد روزه بر او واجب نیست و نیز اگر برای خودش ضرر دارد روزه بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد...

.سیستانی: ولی بنابراحتیاط واجب این حکم اختصاص به موردی دارد که شیر دادن بچه منحصر به همین راه باشد، و اما اگر راه دیگری برای شیر دادن بچه باشد – مثلاً چند زن در شیر دادن او شرکت کنند یا از شیر دادن با شیشه و پستانک کمک بگیرد- ثبوت این حکم محل اشکال است.

. زنجانی: در هر دو صورت اگر تا ماه رمضان بعد عذرش برطرف شود و بتواند قضا کند، باید روزه هایی را که نگرفته قضا کند، بلکه اگر بعد از آن نیز عذرش برطرف شد بنابراحتیاط واجب باید قضا کند.ولی اگر کسی پیدا شود و بتواند روزه بگیرد و بچه را شیر دهد یا روزه گرفتن برای او واجب نباشد احتیاط واجب آن است که شیردادن بچه را به او بسپارد و روزه بگیرد و در این مسأله فرقی نیست که زنی که بچه را شیر می دهد با اجرت بچه را شیرمی دهد یا بدون اجرت.

* خوئی، فاضل، تبریزی: واجب است...

. تبریزی: و همچنین است بنابراحتیاط اگر مادر بتواند بچه خود را از شیر خشک معمولی غذا دهد.

بهجت: مسأله- زنی که بچه شیر می دهد و شیر او کم است، چه مادر بچه باشد یا دایه او، چه با اجرت شیر بدهد یا بی اجرت، اگر روزه بری خودش یا بچه ای که شیر می دهد ضرر دارد، واجب است افطار کند و برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد، و در هر دو صورت روزه هایی را که نگرفته بعد از برطرف شدن عذر، باید قضا نماید، و اگر کسی پیدا شود که بی اجرت بچه را شیر دهد، یا برای شیر دادن بچه ، از پدر یا مادر بچه یا از شخص دیگری که اجرت او را بدهد اجرت بگیرد، واجب است که بچه را به او بدهد و روزه بگیرد.

وحید: مسأله- زنى که بچّه شیر مى دهد و شیر او کم است ، چه مادر بچّه باشد یا غیر مادر ، با اجرت شیر بدهد یا بدون اجرت ، اگر روزه براى بچّه اى که شیر مى دهد یا خود او ضرر دارد ، روزه او صحیح نیست ، و در صورت اوّل باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد ، و همچنین بنابر احتیاط مستحبّ در صورت دوم ، و روزه هائى را که نگرفته باید قضا نماید ، و این حکم در صورتى است که شیر خوردن این بچّه از راه دیگرى میسّر نباشد ، و اگر میسّر باشد واجب است آن زن روزه بگیرد.

مکارم: مسأله- زنانی که بچه را شیر می دهند خواه مادر بچه باشند یا دایه، اگر روزه گرفتن باعث کمی شیر آنها و ناراحتی بچه شود و روزه بر آنها واجب نیست، ولی برای هرروز همان کفّاره (یک مد طعام) واجب است، بعداً نیز باید روزه را قضا کنند، اما اگر روزه برای خودشان ضرر داشته باشد، نه روزه واجب است و نه کفّاره، ولی باید بعداً روزه هایی را که نگرفته اند قضا نمایند. اگر کسی پیدا شود که بدون اجرت، بچه را شیر دهد یا شخصی پیدا شود که اجرت دایه را بی منت بپردازد، در این صورت روزه گرفتن واجب است.

مظاهری: مسأله- - زنى که باردار است و یا زنى که بچّه شیر مى‏دهد، اگر روزه براى او یا بچه‏اش ضرر دارد، روزه بر او واجب نیست و چنانچه تا ماه مبارک رمضانِ بعدى قدرت بر گرفتن روزه‏ها نداشته باشد، قضا هم ندارد. ولى در صورت استطاعتِ مالى باید براى هر روز معادل 750 گرم گندم یا جو و مانند اینها یا قیمت آنها را به فقیر بدهد.
  • حسین توکلی


مسأله 1714- مسافری که باید نمازهای چهار رکعتی را در سفر دو رکعت بخواند، نباید روزه بگیرد و مسافری که نمازش را تمام می خواند مثل کسی که شغلش مسافرت یا سفر او سفر معصیت است1، باید در سفر روزه بگیرد.

1- زنجانی: مثل کسی که زیاد مسافرت می کند یا سفر او سفر معصیت است اگر ماه رمضان سفر کند باید در سفر روزه بگیرد.

*****

مکارم: مسأله- شخص مسافر (با شرایطی که در مسأله نماز مسافر گفته شد) نباید روزه بگیرد، و بطور کلی در هر موردی که نماز شکسته است روزه را باید ترک کرد و درجایی که نماز را باید تمام بخواند (مانند کسی که شغلش مسافرت است و یا در محلی قصد ماندن ده روز کرده) باید روزه را بگیرد.

بهجت: مسأله- مسافری که نماز چهار رکعتی او شکسته است، نمی تواند در سفر روزه بگیرد، ولی مسافری که نماز او تمام یعنی چهار رکعتی است باید در حال سفر هم روزه اش را بگیرد و تفصیل مسائل در نماز مسافر گذشت.

مسأله 1715- مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد، ولی اگر برای فرار از روزه باشد مکروه است1.

این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و مظاهری نیست

1- خوئی، تبریزی،: و همچنین است (خوئی: مطلق) سفر در ماه رمضان، مگر این که سفر برای حج یا عمره یا به جهت ضرورتی باشد.

سیستانی: و همچنین است مطلق سفر در ماه رمضان، مگر این که سفر برای حج یا عمره یا به جهت ضرورتی باشد

زنجانی: و همچنین است هر گونه سفر قبل از پایان شب بیست و سوم ماه رمضان، مگر این که سفر برای حج یا عمره یا استقبال برادر مؤمن یا از بیم تلف مال و یا تلف جان برادر مؤمن یا به جهت ضرورت دیگر باشد.

*****

وحید: مسأله-  مسافرت در ماه رمضان اشکال ندارد ، ولى مکروه است ، هر چند براى فرار از روزه نباشد ، مگر این که سفر به جهت ضرورتى باشد ، و یا ـ به مقتضاى بعضى از روایات ـ براى حجّ یا عمره باشد.

مسأله 1716- اگر غیر روزه رمضان روزه معیّن دیگری بر انسان واجب باشد1 بنابراحتیاط واجب نباید در آن روز مسافرت کند، و اگر در سفر باشد باید  قصد کند که ده روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد ولی اگر نذر کرده باشد روز معیّنی را روزه بگیرد می تواند در آن روز مسافرت کند.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.

1- گلپایگانی، نوری: مثلاً  نذر کرده باشد روز معیّنی را روزه بگیرد،بنابر احتیاط لازم ( نوری: بنابراحتیاط واجب) تا ناچار نشود، نمی تواند در آن روز مسافرت کند و اگر در سفر باشد چنانچه ممکن است باید بنابراحتیاط لازم قصد کند که ده روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد.

اراکی: نباید درآن روز مسافرت کند و اگر در سفر باشد در صورت امکان باید قصد کند که ده روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد.

خوئی، تبریزی: مثلاً نذر کرده باشد روز معیّنی را روزه بگیرد، بهتر آن است که تا ناچار نشود در آن روز مسافرت نکند. و اگر در سفر باشد چنانچه ممکن است قصد کند که ده روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد ولی ظاهر آن است که سفر جایز است و قصد اقامه واجب نیست و در صورتی که روزه نگیرد لازم است روزه آن روز را قضا کند.

فاضل: مثل این که نذر کند روز معیّنی را روزه بگیرد، می تواند در آن روز مسافرت نماید همچنین است در تنگی وقت اگر قضاء ماه رمضان به عهده اش باشد.

سیستانی: چنانچه به اجاره یا مانند آن واجب شده باشد یا روز سوم از روزهای اعتکاف باشد نمی تواند در آن روز مسافرت کند و اگر در سفر باشد چنانچه ممکن است باید قصد کند که ده روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد ولی اگر روزه آن روز به نذر واجب شده باشد، ظاهرآن است که سفر در آن روز جایز است و قصد اقامت واجب نیست هر چند بهتر آن است که تا ناچار نشود مسافرت نکند و اگر در سفر است قصد اقامت نماید ولی اگر به قسم یا عهد واجب شده باشد بنابراحتیاط واجب مسافرت نرود و اگر درسفر بود قصد اقامت کند.

مکارم: (مثل این که نذر کرده نیمه شعبان را روزه بگیرد) بنابراحتیاط واجب نباید در آن روز مسافرت کند و اگر در سفر است چنانچه امکان دارد در جایی قصد توقف ده روز کند و آن روز را روزه بگیرد.

صافی: مثلاً نذر کرده باشد روز معیّنی را روزه بگیرد، بنابراحتیاط مستحب تا ناچار نشود، در آن روز مسافرت نکند و اگر در سفر باشد چنانچه ممکن است بنابراحتیاط مستحب قصد کند که ده روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد.

زنجانی: مثلاً نذر کرده باشد روز معیّنی را روزه بگیرد، تا ناچار نشود، نمی تواند در آن روز مسافرت کند و اگر در سفر باشد، چنانچه ممکن است باید به وطن برگردد یا قصد کند که ده روز در جایی بماند و آن روز را روزه بگیرد.

*****

وحید: مسأله- اگر غیر روزه ماه رمضان روزه معین دیگرى بر انسان واجب باشد ، اگر آن وجوب از جهت حقّ الناس باشد ـ مثل این که اجیر شده باشد که روز معینى را روزه بگیرد ـ نمى تواند در آن روز مسافرت کند ، و همچنین است ـ بنابر احتیاط واجب ـ روزه واجب معین به غیر نذر ، مانند روز سوم اعتکاف ، و امّا در صورتى که به سبب نذر معین شده باشد ، اقوى این است که مى تواند سفر کند ، و روز دیگرى را به جاى آن روز روزه بگیرد.

سبحانی: مسأله- اگر غیر روزه رمضان، روزه معیّن دیگرى بر انسان واجب باشد، مثل این که نذر کند روز معیّنى را روزه بگیرد نباید در آن روز مسافرت کند و اگر در سفر باشد باید قصد کند که ده روز در جائى بماند و آن روز را روزه بگیرد.

مظاهری: مسأله- اگر غیر روزه رمضان روزه معیّن دیگرى بر انسان واجب باشد مثلاً به واسطه نذر یا غیر آن، بهتر است در آن روز مسافرت نکند، و اگر در سفر باشد لازم نیست قصد کند که ده روز در جایى بماند و آن روز را روزه بگیرد.

مسأله 1717- اگر نذر کند روزه بگیرد1 و روز آن را معیّن نکند، نمی تواند آن را در سفربجا آورد2 ولی چنانچه نذر کند که روز معیّنی که روز معیّنی را در سفر روزه بگیرد باید آن را درسفر بجا آورد، و نیز اگر نذر کند روز معیّنی را چه مسافر باشد یا نباشد، روزه بگیرد باید آن روز را اگر چه مسافر باشد روزه بگیرد.

1- خوئی، سیستانی: روزه مستحبّی بگیرد...

2- مکارم: حتی اگر نذر کند در سفر روزه بگیرد، یا فلان روز را روزه بگیرد خواه در سفر باشد یا در حضر این نذر صحیح نیست.

مظاهری: ولى اگر نذر کند روزِ معیّنى را چه مسافر باشد یا نباشد روزه بگیرد باید آن روز را - گرچه مسافر باشد - روزه بگیرد.

*****

زنجانی: مسأله- مسافر نمی تواند روزه مستحبّی بگیرد، مگر در مدینه طیبه (به تفصیلی که در مسأله بعد می اید) و اگر نذر کند روزه مستحبّی بگیرد، نمی تواند آن را در سفر بجا آورد، مگر در نیّت نذر تصریح کرده باشد که روزه را در سفر انجام دهد، یا چه مسافر باشد یا نباشد روزه بگیرد، و لازم نیست قبل از رفتن به مسافرت نذر کند بلکه می تواند بعد از سفر نذر کند که در همان سفر روزه بگیرد.

بهجت: مسأله – مسافر نمی تواند در سفر روزه بگیرد، مگر این که روزه گرفتن در سفر را نذر کرده باشد، در این صورت روزه گرفتن صحیح است، و بنابراحتیاط واجب روزه مستحبّی را در سفر به نیّت رجاء باید گرفت، مگر در مدینه مشرفه که بنابرروایت، مسافر می تواند برای برآوردن شدن حاجت سه روز روزه بگیرد.

مسأله 1718- مسافر می تواند برای خواستن حاجت، سه روز1 در مدینه طیبه روزه مستحبّی بگیرد2.

1-سبحانی: روزهای چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه...

 2- خوئی، تبریزی، سیستانی، زنجانی، وحید: و أحوط (وحید: احتیاط) این است که آن سه روز روزهای چهار شنبه و پنج شنبه و جمعه باشد.

فاضل: و احتیاط آن است که سه روز پشت سر هم و چهارشنبه و پنج شنبه و جمعه باشد.

مکارم: (هر چند قصد ده روز نکند) ولی احتیاط آن است که روز چهار شنبه و پنجشنبه و جمعه را اختیار کند.

بهجت: رجوع کنید به ذیل مسأله 1717.

*****

مظاهری: مسأله- مسافر مى‏تواند در سفر روزه مستحبّى بگیرد و نیازى به قصدِ ده روز یا نذر هم ندارد.

مسأله 1719- کسی که نمی داند روزه مسافر باطل است1 اگر در سفر روزه بگیرد و در بین روز مسأله را بفهمد روزه اش باطل میشود و اگر تا مغرب نفهمد روزه اش صحیح است.

1- زنجانی: کسی که اصلاً نمی داند  که مسافر نمی تواند روزه بگیرد...

*****

بهجت: مسأله- اگر مسافر نداند که روزه در سفر صحیح نیست و روزه بگیرد روزه اش صحیح است.

مسأله 1720- اگر فراموش کند که مسافر است، یا فراموش کند که روزه مسافر باطل می باشد و در سفر روزه بگیرد روزه او باطل است1.

1- مکارم: بنابراحتیاط واجب باید روزه را قضا کند.

سیستانی: بنابراحتیاط.

*****

زنجانی: مسأله- کسی که برخی از جزئیات مسائل روزه مسافر را نمی داند، یا فراموش کند که مسافر است یا فراموش کند که روزه مسافر صحیح نیست و در سفر روزه بگیرد، روزه او باطل است.

مسأله 1721- اگر روزه دار بعد از ظهر مسافرت نماید، باید روزه خود را تمام کند1 و اگر پیش از ظهر مسافرت کند2، وقتی به حد ترخص برسد3 یعنی به جایی برسد که دیوار شهر را نبیند و صدای اذان را نشنود4، باید روزه خود را باطل کند5 و اگر پیش از آن روزه را باطل کند بنابراحتیاط ، کفّاره نیز بر او واجب است.

1- صافی: و در صورتی که شب نیّت سفر کرده باشد احتیاط مستحب آن است که قضای آن را بجا آورد...

2- مکارم: روزه اش باطل است ولی قبل از آن که به حد ترخص برسد نمی تواند روزه را افطار کند و اگر پیش از آن افطار کند کفّاره بر او واجب است (منظور از حد ترخص جایی است که صدای اذان شهر را نشنود، یا به جایی برسدکه از نظر مردم شهر پنهان گردد).

وحید: وقتى به حدّ ترخّص برسد روزه اش باطل مى شود ، و اگر پیش از آن مفطرى انجام دهد کفّاره بر او واجب است.

3- خوئی، تبریزی: در صورتی که از شب نیّت سفرداشته باشد روزه اش باطل می شود و الا بنابراحتیاط واجب روزه را تمام کند و بعداً قضا کند (تبریزی: بعد قضا لازم نیست) و اگر پیش از رسیدن به حد ترخص روزه را باطل کند کفّاره بر او واجب است.

4- گلپایگانی، صافی: باید نیّت روزه نداشته باشد (صافی: و اگر از شب، قصد سفر نکرده باشد احتیاط مستحب اتمام روزه و قضای آن است) ولی اگر قبل از ظهر به وطن برگردد و مفطر بجا نیاورده باشد، به حد ترخص که رسید، باید نیّت روزه نماید و روزه اش صحیح است.

اراکی: دیوار شهر را نبیند و اهل آنجا او را نبینند...

5- نوری: باید نیّت روزه نداشته باشد...

مظاهری: مى‏تواند روزه خود را باطل کند.

*****

بهجت: مسأله- اگرمسافرقبل از ظهر به سفر رود روزه اش باطل می شود، چه از شب نیّت مسافرت داشته باشد یا نه، ولی احتیاط مستحب این است که اگر از شب قبل تصمیم مسافرت نداشته، مسافرت نکند.

سیستانی: مسأله- اگر روزه دار بعد از ظهر مسافرت نماید، باید بنابراحتیاط روزه خود را تمام کند و در این صورت قضای آن لازم نیست و اگر پیش از ظهر مسافرت کند بنابراحتیاط واجب نمی تواند آن روز را روزه بگیرد، خصوصاً اگر از شب نیّت سفر داشته باشد، ولی در هر صورت نباید پیش از رسیدن به حد ترخص چیزی را که روزه را باطل می کند انجام دهد وگرنه کفّاره بر او واجب می شود.

زنجانی: مسأله- در ماه رمضان اگر روزه دار از شب در فکر سفر نباشد – حتی به نحو تردید – و در روز مسافرت کند باید روزه را تمام کند، چه پیش از ظهر سفر کند، چه بعد از ظهر، و چنانچه از شب در فکر سفر باشد اگر بعد از ظهر مسافرت کند باید روزه را بگیرد، و اگر پیش از ظهر مسافرت کند وقتی به حد ترخص برسد می تواند روزه را بخورد و صحت روزه گرفتن محل اشکال است و می تواند روزه را رجاءً بگیرد ولی بنابراحتیاط واجب بایدآن را قضا کند ، و پیش از رسیدن به حد ترخص جایز نیست روزه را بخورد، ولی اگر روزه را خورد، بعد به سفر رفت کفّاره ندارد، هر چند کفّاره دادن مطابق احتیاط استحبابی است.

سبحانی: مسأله- اگر روزه دار بعد از ظهر مسافرت نماید، باید روزه خود را تمام کند و اگر پیش از ظهر مسافرت کند، و پیش از ظهر به حد ترخّص برسد، یعنى به جائى برسد که دیوار شهر را نبیند و صداى اذان آن را نشنود، روزه او باطل مى شود و اگر پیش از آن روزه را باطل کند، کفّاره بر او واجب است. و هر گاه پیش از ظهر از شهر خود حرکت کند ولى بعد از ظهر به حد ترخص برسد، روزه او صحیح است.

مسأله 1722- اگر مسافر1 پیش از ظهر به وطنش برسد2، یا به جایی برسد که میخواهد ده روز در آنجا بماند3، چنانچه کاری که روزه را باطل می کند انجام نداده، باید آن روز را روزه بگیرد4، و اگر انجام داده روزه آن روز  بر او واجب نیست5.

1-زنجانی، تبریزی: در ماه رمضان...

2- خوئی، سیستانی، وحید: اگر مسافر در ماه رمضان چه آن که قبل از فجر در سفر بوده و چه آن که روزه بوده و سفر نماید، چنانچه پیش از ظهر به وطنش برسد...

3- مظاهری: چنانچه پیش از ظهر به حدّ ترخّص برسد و کارى که روزه را باطل مى‏کند انجام نداده باشد باید آن روز را روزه بگیرد.

4-  سیستانی: بنابراحتیاط واجب باید آن روز را روزه بگیرد و در این صورت قضا ندارد...

5- سیستانی: و باید آن را قضا کند.

زنجانی: و در این مسأله فرقی نیست که قبل از فجر در سفر بوده و یا آن که ابتداءً روزه گرفته و سپس با مسافرت، روزه را باطل کرده و بعد به وطن یا جایی که می خواهد ده روز در آنجا بماند، رسیده است .

گلپایگانی، صافی، نوری: اگر انجام داده  نمی تواند آن روز را روزه بگیرد.

فاضل: اگر انجام داده  یا بعد از ظهر به وطنش برسد، یا به جایی برسد که می خواهد ده روز در آنجا بماند، نمی تواند در آن روز روزه بگیرد.

سبحانی، وحید: روزه آن روز باطل است.

بهجت: رجوع کنید به ذیل مسأله 1723.

*****

مکارم: مسأله : هر گاه مسافر پیش از ظهر به حدّ ترخّص وطن یا جایی که قصد دارد ده روز در آنجا توقّف کند برسد، چنانچه کاری که روزه را باطل می کند انجام نداده باشد باید روزه بگیرد و اگر انجام داده باید بعداً قضا کند و مستحب است باقیمانده آن روزرا امساک نماید، ولی اگر بعد از ظهر وارد شود نمی تواند روزه بگیرد.

مسأله اختصاصی

سبحانی: مسأله 1376- کسى که در روزه ماه رمضان از محل خود مسافرت مى کند و قبل از ظهر همان روز مراجعت مى کند چنانچه مفطرى انجام نداده باشد، حکمش حکم کسى است که مسافر بوده و قبل از ظهر به وطن مى رسد. اگر چیزى که روزه را باطل مى کند انجام نداده باشد نیّت روزه و امساک کند و روزه او صحیح است.

مسأله 1723- اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش برسد، یا به جایی برسد که می خواهد ده روز در آنجا بماند1، نباید2 آن روز را روزه بگیرد.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- سیستانی: بنابراحتیاط واجب روزه اش باطل است و باید آن را قضا کند.

2- زنجانی: نمی تواند...

فاضل، مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 1722.

*****

بهجت: مسأله- اگر مسافر بعد از ظهر از مسافرت برگردد و ظهر آن روز درجایی که نماز تمام است نباشد، روزه آن روز باطل است، ولی اگر قبل از ظهر برگردد در صورتی که افطار نکرده باشد، روزه آن روز بر او واجب می شود، بنابراین باید نیّت روزه بکند و روزه اش هم صحیح است.

وحید:مسأله- اگر مسافر بعد از ظهر به وطنش یا به جایى که مى خواهد ده روز در آن جا بماند برسد ، روزه آن روزش صحیح نیست.

مسأله 1724- مسافر و کسی که از روزه گرفتن عذر دارد، مکروه است در روز ماه رمضان جماع نماید1 و در خوردن و آشامیدن کاملاً خود را سیر کند.

این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست

1- وحید: و بیشتر از قوت بخورد و خود را کاملا سیراب نماید.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 1749.

  • حسین توکلی