پیشتازان طبس

۱۶ مطلب با موضوع «مطالب متنوع و مفید» ثبت شده است


 

 

چگونه درس بخوانیم؟

یکی از پرسش‌هایی که این روزها بیشتر دانش آموزان از خود می‌پرسند، این است که چگونه باید درس بخوانند تا هم بهتر متوجه مطالب درسی شوند و هم نمره‌های بهتری کسب کنند؟ به طور طبیعی هر دانش آموزی به این پرسش پاسخ متفاوتی می‌دهد.عده ای شبها که محیط اطراف ساکت‌تر است مطالعه می‌کنند، عده‌ای با دوستان خود درس می‌خوانند، تعدادی صبح‌ها که مغز آمادگی بیشتری دارد، زودتر از خواب بیدار می‌شوند و درآن هنگام درس می خوانند و... ممکن است شما هم یکی از دانش آموزانی باشید که نه تنها روش‌های یاد شده؛ بلکه دیگر روش‌های مطالعه را نیز امتحان کرده باشید. ولی باز نتیجه دلخواه خود را از مطالعه نگرفته باشید. در اینجا قصد نداریم تا شما را با روش مطالعه خاصی آشنا کنیم؛ بلکه هدفمان این است که روش‌هایی را به شما بیاموزیم تا بتوانید با استفاده از آنها بهره وری مطالعه خود را افزایش دهید.

گام اول:پیش از ورود به کلاس مطالعه کنید

برای هر مشکلی راه حلی وجود دارد و یکی از روشهایی که شما می توانید با کمک آن دروسی را که به آنها علاقه ندارید با تمایل بیشتری مطالعه کنید، این است که پیش از حضور در کلاس درس یاد شده ، نگاهی به کتاب انداخته و بکوشید اطلاعاتی درباره موضوع مورد نظر خود جمع‌آوری کنید.

اهمیت مطالعه پیش از حضور در کلاس (چه درسهای مورد علاقه خود و چه درسهایی که تمایلی به آنها ندارید) این است که هرچه اطلاعات اولیه و دانسته های شما درباره یک موضوع درسی بیشتر باشد، خود به خود کشش بیشتری در شما برای فراگیری آن بوجود خواهد آمد. شاید تا به حال به این موضوع فکر کرده باشید که چرا دبیران و استادان شما اینقدر به شما تاکید می کنند که پیش از ورود به کلاس ، مطالعه سطحی و اجمالی و سریعی بر آنچه که قرار است تدریس شود داشته باشید. علت این تاکید بیشتر به خاطر همین تاثیر اطلاعات اولیه است. با دانستن اطلاعات اولیه شوق یادگیری و تمرکز حواس شما در کلاس بیشتر شده و مطالب بیان شده را بهتر درک می کنید. اگر باور ندارید امتحان کنید تا خودتان تجربه کنید.

گام دوم:از خود پرسش کنید

در مطالعه اولیه هدف شما گرفتن اطلاعات ابتدایی و کنجکاو کردن ذهن با گرفتن اطلاعات ساده و کم حجم مقدماتی است ؛ ولی روش دیگری که می توانید از آن برای افزایش میزان بازدهی و به خاطر سپردن بیشتر مطالب استفاده کنید، پرسش کردن قبل ، هنگام و پس از مطالعه است. با کتاب شوخی کنید

تعدادی از دانش آموزان هنگامی که تلویزیون تماشا می کنند یا با دوستان خود صحبت می کنند همیشه خوشحالند؛ ولی هنگامی که صحبت از کتاب و مطالعه می‌شود جدی و اخمو می‌شوند. در روان‌شناسی حافظه و یادگیری گفته می‌شود: مطالبی که بار هیجانی بیشتری دارند، بیشتر در حافظه می‌مانند و بهتر به خاطر آورده می‌شوند؛ زیرا هیجان، علاقه، تمرکز و ورود مطلب به حافظه را موجب می شود. شما می‌توانید برای این که مطالب درسی را بهتر و بیشتر به خاطر بسپارید با کتاب ارتباط عاطفی و احساسی برقرار کنید.

یکی از بهترین روشهایی که شما می توانید به همین منظور از آن استفاده کنید، این است که با کتاب شوخی کنید. این موضوع به علاقه و تمرکز شما کمک زیادی می‌کند.هر چه می‌توانید به سخت‌ترین مطالب کتاب بار هیجانی مثبتی بدهید و آن را بخوانید.شما می‌توانید با پرسش ، ذهن خود را هدفدار کنید. تنها به پرسش‌های مطرح شده در کتاب اکتفا نکنید، بکوشید خودتان پرسش‌های زیادی را طرح کنید؛ زیرا در این صورت بیشتر به پاسخ‌گویی علاقه‌مند می‌شوید.

گام سوم:در کلاس یادداشت برداری کنید

معلمان بارها در طول سال‌های تحصیلی به دانش آموزان می‌گویند که آنها باید در سر کلاس شنونده‌ای فعال باشند؛ ولی مفهوم این عبارت چیست؟ یعنی باید چگونه باشیم؟ شنونده فعال چه خصوصیات و ویژگی‌هایی دارد؟

بهترین و موثرترین راه برای این که شما یک شنونده فعال باشید این است که یادداشت بردارید. اگر می‌خواهید یک دانش آموز موفق شوید چه نیاز به یادداشت برداری را در سر کلاس احساس می‌کنید یا خیر، حتما از صحبت مدرس یا سخنران ، یادداشت برداری کنید. در یادداشت برداری موفق هیچ وقت نباید جمله‌ای را به طور کامل یادداشت کنید، بلکه باید تنها نکات را به صورت اشاره‌ای و مختصر یادداشت کنید. برای این منظور باید از واژه های کلیدی استفاده کنید که چون جرقه ای همه موضوع را به یاد شما می‌آورد.

گام چهارم:مطالب را ساده کنید

مطالب دشوار را به قسمت‌های ساده و کوچکتر تقسیم کنید

از تصاویر و نمودارهای کتابها حداکثر استفاده را بکنید و به آنها خوب دقت نمایید.  

تمرین کنید که مطلب را تند بخوانید، تندخوانی باعث صرفه‌جویی در وقت و تمرکز حواس می‌شود

بین میزان یادگیری با مدت زمانی که صرف آن می‌شود رابطه نزدیک وجود دارد. توصیه می‌شود که برای مطالعه وقت کافی در نظر بگیرید

گام پنجم: از بر بخوانید

از برخواندن مطلبی که قبلاً یاد گرفته‌اید برای شخص دیگری که بتواند اشتباهات شما را اصلاح و جاافتادگی‌های آن را گوشزد کند، بسیار مفید است

یکی از شگردهای یادگیری مطالب، استفاده از برگه نکته‌ها می‌باشد یعنی نوشتن نکته‌ای دارای اهمیت خاص بر روی یک برگه و دادن تعریفی از آن به زبان خودتان، که برای یادگیری موثر می‌باشد

حتی‌الامکان سعی کنید که مطالب را بفهمید و به خاطر بسپارید زیرا مطالبی که طوطی‌وار حفظ شده‌اند، خیلی زود فراموش خواهند شد

سعی کنید مطالب را به خاطر بسپارید و خلاصه آن را در ذهن خود تکرار کنید که یکی از مهم‌ترین و اساسی‌ترین مرحله در یادگیری درست، تکرار مطالب است

یکی از نقش‌های مهم در مطالعه، علاقه است. اگر باعلاقه مطالب را بخوانید، آن را بهتر درک می‌کنید و بیشتر به خاطر می‌سپارید.

 

منبع : مجله نوجوان

  • حسین توکلی
 




دستم را می گیرد!

عارفی را گفتند: خداوند را چگونه میبینی؟!

گفت آنگونه که همیشه میتواند مُچم را بگیرد، اما دستم را می گیرد.

 

 

پسر نیک سیرت و پسر بدکردار

پسری با اخلاق و نیک سیرت، اما فقیر، به خواستگاری دختری می رود...

پدر دختر گفت: تو فقیری و دخترم طاقت رنج و سختی ندارد، پس من به تو دختر نمی دهم...!!

پسری پولدار، اما بدکردار به خواستگاری همان دختر می رود، پدر دختر با ازدواجشان موافقت می کند و در مورد اخلاق پسر می گوید:

ان شاءالله خدا او را هدایت می کند...!

دختر گفت: پدر جان؛ مگر خدایی که هدایت می کند، با خدایی که روزی می دهد فرق دارد؟؟؟!!!!...



 

خدای روزی ده

از کاسبی پرسیدند: چگونه در این کوچه پرت و بی عابر کسب روزی می کنی؟ 

گفت: آن خدایی که فرشته مرگش مرا در هر سوراخی که باشم پیدا می کند!! چگونه فرشته روزیش مرا گم می کند!!!؟


 

 

پرهای در مسیر باد

مردی ﺑﺎ ﻳﻚ ﺟﻤﻠﻪ همسرش را ﺭﻧﺠﺎﻧﺪ. اﻣﺎ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﭘﺸﻴﻤﺎﻥ ﺷﺪ. اﺯ ﺭاﻩ ﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺑﺮای ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﻥ ﺩﻝ همسرﺶ ﺗﻼﺵ ﻛﺮﺩ. اﺯﺟﻤﻠﻪ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﺮ ﺩاﻧﺎی ﺷﻬﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ اﻭ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﻛﺮﺩ. ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: براﻱ ﺟﺒﺮاﻥ ﺳﺨﻨﺖ ﺩﻭ ﻛﺎﺭ ﺑﺎﻳﺪ اﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻲ؛ ﺟﻮاﻥ ﺑﺎ ﺷﻮﻕ ﺩﺭﺧﻮاﺳﺖ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺭاﻩ ﺣﻞ ﺭا ﺑﺮاﻳﺶ ﺷﺮﺡ ﺩﻫﺪ. ﭘﻴﺮ ﺧﺮﺩﻣﻨﺪ ﮔﻔﺖ: اﻣﺸﺐ ﺑﺎﻟﺸﻲ اﺯ ﭘﺮ ﺑﺮﺩاﺷﺘﻪ ﻭ ﮔﻮﺷﻪ ﺁﻥ ﺭا ﺳﻮﺭاﺥ ﻛﻦ، ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﻛﻮﭼﻪ ﻫﺎ ﻭ ﻣﺤﻼﺕ ﺑﺮﻭ ﻭ ﭘﺸﺖ ﺩﺭ ﻫﺮ ﺧﺎﻧﻪ ای ﻳﻚ ﭘﺮ ﺑﮕﺬاﺭ ﺗﺎ ﭘﺮﻫﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﻮﺩ. ﻫﺮ ﻭﻗﺖ اﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭا ﻛﺮﺩی ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺑﻴﺎ ﺗﺎ ﻣﺮﺣﻠﻪ ﺩﻭﻡ ﺭا ﺑﮕﻮﻳﻢ. ﺟﻮاﻥ ﺗﻤﺎﻡ ﺁﻥ ﺷﺐ ﺭا ﺑﻪ آن کار ﻃﺎﻗﺖ ﻓﺮﺳﺎ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺷﺪ. اﻧﮕﺸﺘﺎﻧﺶ اﺯ ﺳﺮﻣﺎﻱ ﺷﺒﺎﻧﻪ ﻳﺦ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ﻭﻟﻲ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ اﺩاﻣﻪ ﺩاد ﺗﺎ اﻳﻨﻜﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻃﻠﻮﻉ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﻛﺎﺭﺵ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ. ﺑﺎﺳﺮﻋﺖ ﻧﺰﺩ ﭘﻴﺮ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺷﻨﻮﺩی ﮔﻔﺖ: ﻣﺮﺣﻠﻪ اﻭﻝ ﺑﺎ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ، ﺣﺎﻻﭼﻪ ﻛﺎﺭ ﻛﻨﻢ؟ ﭘﻴﺮﮔﻔﺖ ﺣﺎﻻ ﺑﺮﮔﺮﺩ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﭘﺮﻫﺎ ﺭا ﺟﻤﻊ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺖ اﻭﻟﺶ ﺑﺮﮔﺮﺩﺩ. اﻭ ﺑﺎ ﺳﺮاﺳﻴﻤﮕﻲ ﮔﻔﺖ: اﻣﺎ اﻳﻦ ﻏﻴﺮممکن اﺳﺖ؛ ﺑﺴﻴﺎﺭی اﺯ ﭘﺮﻫﺎ ﺭا ﺑﺎﺩ ﭘﺮاﻛﻨﺪﻩ ﻛﺮﺩﻩ. ﻭ ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﺗﻼﺵ ﻛﻨﻢ ﺑﺎﻟﺶ ﻣﺜﻞ اﻭﻟﺶ ﻧﻤﻲ ﺷﻮﺩ. ﭘﻴﺮ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭﺳﺖ اﺳﺖ... ﻛﻠﻤﺎﺗﻲ ﻛﻪ اﺳﺘﻔﺎﺩﻩ میﻛﻨﻲ ﻣﺜﻞ ﭘﺮﻫﺎﻳﻲ ﺩﺭ ﻣﺴﻴﺮ ﺑﺎﺩ اﺳﺖ ﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﺑﻪ ﺩﻫﺎﻧﺖ ﺑﺎﺯ ﻧﺨﻮاﻫﺪ ﮔﺸﺖ. ﺩﺭ اﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻠﻤﺎﺕ، ﺑﺨﺼﻮﺹ ﺩﺭ ﺑﺮاﺑﺮ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺘﺸﺎﻥ ﺩاﺭی ﺩﻗﺖ ﻛﻦ!


 

 

قطره عسل

قطره عسلی بر زمین افتاد، مورچه کوچکی آمد و از آن چشید و خواست که برود، اما مزه عسل برایش اعجاب انگیز بود، پس برگشت و جرعه ای دیگر نوشید... باز عزم رفتن کرد، اما احساس کرد که خوردن از لبه عسل کفایت نمی کند و مزه واقعی را نمی دهد، پس بر آن شد تا خود را در عسل بیاندازد تا هرچه بیشتر و بیشتر لذت ببرد... مورچه در عسل غوطه ور شد و لذت می برد... اما (افسوس) که نتوانست از آن خارج شود، پاهایش خشک و به زمین چسبیده بود و توانایی حرکت نداشت... در این حال ماند تا آنکه نهایتا مُرد... دنیا چیزی نیست جز قطره عسلی بزرگ! پس آنکه به نوشیدن مقدار کمی از آن اکتفا کرد، نجات می یابد، و آنکه در شیرینی آن غرق شد هلاک میشود... این است حکایت دنیا...



 

قره قوروت ترش ترش ترش!

الآن جاتون خالی دارم یک قره قوروت ترش ترش ترش میخورم که نگو و نپرس. لطفا 10 ثانیه، فقط 10 ثانیه روی قره قوروت ترش توجه کنید، ببینید دهانتون پر از آب میشه. این مثال رو زدم که عرض کنم چطور با ده ثانیه فکر کردن به قره قوروت ترش اینقدر سریع بدن ما واکنش نشون میده، اونوقت اگر شما ده دقیقه و ده ساعت و ده روز و ده سال اگه به یک چیز منفی توجه کنی، ببین چه تاثیرات ویرانگری روی سیستم وجود شما میگذاره و برعکسش هم همینطوره که شما اگه ده ثانیه و ده دقیقه و ده روز و ده سال به یک چیز خوب فکر کنی، ببین چه واکنش های زیبایی توی زندگیتون به وجود میاد. مثال قره قوروت رو همیشه یادت باشه، تا افکار منفی اومد توی سرت، بدون که اگه تا 17 ثانیه ادامشون بدی، دیگه داری با دست خودت تیشه به ریشه زندگیت میزنی.

برای همین یک سوال بسیار زیبا طراحی کردم که خیلی خوبه که دائما از خودمون بپرسیم:

انرژی بخش ترین فکری که باید بکنم چیه؟ انرژی بخش ترین حرفهایی که باید بزنم چیه؟


 

 
داستانی کوتاه از کودکی و علم امام هادی (ع)
 
حدیثی درباره‏ کودکی حضرت هادی است، که نمی‏دانم شنیده‏ اید یا نه؛

وقتی معتصم در سال ۲۱۸ هجری، حضرت جواد (ع) را دو سال قبل از شهادت ایشان از مدینه به بغداد آورد،

حضرت هادی که در آن ‏وقت شش ساله بود، به همراه خانواده ‏اش در مدینه ماند. پس از آن ‏

که حضرت جواد به بغداد آورده شد، معتصم از خانواده حضرت پرس ‏و جو کرد و وقتی شنید

پسر بزرگ حضرت جواد (ع)، علی ‏بن ‏محمد (ع)، شش سال دارد، گفت این خطرناک است؛

ما باید به فکرش باشیم.

معتصم شخصی را که از نزدیکان خود بود، مأمور کرد که از بغداد به مدینه برود و در آن ‏جا

کسی را که دشمن اهل‏ بیت است، پیدا کند و این بچه را بسپارد به دست آن شخص، تا او

به عنوان معلم، این بچه را دشمن خاندان خود و متناسب با دستگاه خلافت بار بیاورد.

این شخص از بغداد به مدینه آمد و یکی از علمای مدینه را به نام «الجنیدی»، که جزو

مخالف ترین و دشمن ‏ترینِ مردم با اهل ‏بیت علیهم‏ السّلام بود – در مدینه از این قبیل علما آن ‏

وقت بودند – برای این کار پیدا کرد و به او گفت من مأموریت دارم که تو را مربی و مؤدبِ این

بچه کنم، تا نگذاری هیچ ‏کس با او رفت و آمد کند و او را آن ‏طور که ما می‏خواهیم، تربیت کن.

اسم این شخص – الجنیدی – در تاریخ ثبت شده است.

حضرت هادی هم – همان‏طور که گفتم – در آن موقع شش سال داشت و امر، امر حکومت

بود؛ چه کسی می‏ توانست در مقابل آن مقاومت کند.

بعد از چند وقت یکی از وابستگان دستگاه خلافت، الجنیدی را دید و از بچه‌ا‏ی که به دستش سپرده بودند، سؤال کرد.

الجنیدی گفت: بچه؟! این بچه است؟! من یک مسأله از ادب برای او بیان می‏ کنم،

او بابهایی از ادب را برای من بیان می‏ کند که من استفاده می ‏کنم!

این ها کجا درس خوانده‏ اند؟!

گاهی به او، وقتی می‏ خواهد وارد حجره شود، می‏ گویم یک سوره از قرآن بخوان، بعد وارد شو

– می‏خواسته اذیت کند – می ‏پرسد چه سوره‏‌ای بخوانم. من به او گفتم سوره‏ بزرگی؛

مثلاً سوره‏ آل‏ عمران را بخوان؛ او خوانده و جاهای مشکلش را هم برای من معنا کرده است!

این ها عالمند، حافظ قرآن و عالِم به تأویل و تفسیر قرآنند؛ بچه؟!

ارتباط این کودک – که علی‏ الظاهر کودک است، اما ولی‏ الله است؛ «و آتیناه الحکم صبیا» –

با این استاد مدتی ادامه پیدا کرد و استاد شد یکی از شیعیان مخلص اهل‏ بیت!

شد غلامی که آب جو آرد /// آب جوی آمد و غلام ببُرد


منبع: بیانات مقام رهبری به مناسبت شهادت امام هادی علیه السلام – 83/5/30

 


 

تو یک قهرمانی ...

مردی دارد در پارک مرکزی شهر نیویورک قدم میزند که ناگهان میبیند، سگی به دختر بچه ای حمله کرده است. مرد به طرف آنها میدود و با سگ درگیر میشود... سرانجام سگ را میکشد و زندگی دختر بچه ای را نجات میدهد... پلیسی که صحنه را دیده بود، به سمت آنها می آید و میگوید : تو یک قهرمانی... فردا در روزنامه ها می نویسند : یک نیویورکی شجاع، جان دختر بچه ای را نجات داد! اما آن مرد می گوید: من نیوریورکی نیستم! پس روزنامه های صبح می نویسند: یک آمریکایی شجاع، جان دختر بچه ای را نجات داد!! آن مرد دوباره میگوید: من آمریکایی نیستم!! از او میپرسند : خب پس تو کجایی هستی؟ میگوید:

-- من ایرانی هستم

-- فردای آن روز روزنامه ها این طور می نویسند :

یک تندروی مسلمان، سگ بی گناه آمریکایی را کشت!!!

 


 

فقط خدا می داند...

کشاورزی اسب پیری داشت که از آن در کشت و کار مزرعه اش استفاده می کرد. یک روز اسب کشاورز به سمت تپه ها فرار کرد. همسایه ها در خانه او جمع شدند و بخاطر این اتفاق ناگوار با او هم دردی کردند. کشاورز اما به آنها گفت: شاید این بدشانسی بوده و شاید هم خوش شانسی. فقط خدا می داند. روز بعد از آن، اسب به همراه یک گله اسب وحشی به مزرعه کشاورز بازگشت. همسایه ها همه به خاطر این خوش اقبالی به او تبریک گفتند. اما کشاورز گفت: شاید این خوش اقبالی باشد یا بد اقبالی. فقط خدا می داند. فردای آن روز وقتی پسر کشاورز در حال رام کردن اسبهای وحشی بود، افتاد و پایش شکست. این بار همه متأثر شدند و گفتند عجب بد شانسی ای؟! اما کشاورز باز هم گفت: شاید این خوش اقبالی باشد یا بد اقبالی. فقط خدا می داند. چند روز بعد سربازان ارتش به دهکده آنان آمدند و همه جوانان را برای خدمت با خود بردند. جز پسر کشاورز که پایش شکسته بود. این بار مردم گفتند: «خوش اقبالی یا بد اقبالی. فقط خدا می داند.»

این مصداق حکمت 349 نهج البلاغه است

که حضرت امیر (ع) می فرماید: هرگز اندوهگین نخواهد شد

کسی که روزی اش را در دستان مهربان خدایش ببیند و به آن راضی باشد.


 

 

بندگی را از این غلام بیاموز...

روزی ابراهیم ادهم غلامی خرید و از او پرسید: «نام تو چیست؟». گفت : «هر نامی که تو برمن بگذاری» پرسید: «غذای تو چیست؟» گفت: «هر غذایی که تو به من بدهی.» پرسید: «چه می پوشی؟» گفت: «هرچه توبر من بپوشانی» پرسید: «چه کار بلدی؟» گفت: «هر کاری که تو از من بخواهی.» پرسید: «چه خواسته ای داری؟» گفت: «بنده را با آرزو و خواسته چه کار؟» ابراهیم ادهم خطاب به خود گفت: «ای بیچاره! آیا تو در همه ی عمر، خدای تعالی را این طور که این غلام بنده توست، بندگی کرده ای؟ اکنون بندگی را از این غلام بیاموز».



 

موضوع درس، درباره خدا...

دانشجویی سرکلاس فلسفه نشسته بود. موضوع درس درباره خدا بود. استاد پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که صدای خدا را شنیده باشد؟» کسی پاسخ نداد. دوباره استاد پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که خدا را لمس کرده باشد؟» دوباره کسی پاسخ نداد. برای سومین بار استاد پرسید: «آیا در این کلاس کسی هست که خدا را دیده باشد؟» این بار هم کسی پاسخ نداد. استاد با قاطعیت گفت: «با این وصف، خدا وجود ندارد. دانشجویی که به هیچ روی با استدلال استاد موافق نبود، اجازه خواست تا صحبت کند. استاد پذیرفت . دانشجو از جایش برخاست و از هم کلاسی هایش پرسید: «آیا در کلاس کسی هست که صدای مغز استاد را شنیده باشد؟ همه سکوت کردند. دوباره پرسید آیا در کلاس کسی هست که مغز استاد را لمس کرده باشد؟ همچنان کسی چیزی نگفت. و باز پرسید آیا در این کلاس کسی هست که مغز استاد را دیده باشد؟ وقتی برای سومین بار کسی پاسخ نداد، دانشجو چنین نتیجه گیری کرد که «با این وصف ،استاد مغز ندارد!»



 

تشنه امام زمان(عج)، بشنو...

شاگرد: استاد، چکار کنم که خواب امام زمان رو ببینم؟

استاد : شب یک غذای شور بخور. آب نخور و بخواب.

شاگرد دستور استاد رو اجرا کرد و برگشت.

شاگرد: استاد دائم خواب آب میدیدم!

خواب دیدم بر لب چاهی دارم آب مینوشم.

کنار لوله آبی در حال خوردن آب هستم!

در ساحل رودخانه ای مشغول….

گفت اینا رو خواب دیدم!

استاد فرمود: تشنه آب بودی خواب آب دیدی؛

تشنه امام زمان بشو تا خواب امام زمان ببینی!


 

 

حجاب یعنی همین ...

دختری یک تبلت خریده بود. پدرش وقتی تبلت را دید پرسید: وقتی آن را خریدی، اولین کاری که کردی چی بود؟ دختر گفت: روی صفحه اش را با برچسب ضدخش پوشاندم و یک کاور هم برای جلدش خریدم. پدر: کسی مجبورت کرد اینکار را بکنی؟ دختر: نه! پدر: به نظرت با این کارت به شرکت سازنده اش توهین شد؟ دختر: نه پدر، اتفاقا خود شرکت توصیه میکند که از کاور استفاده کنیم. پدر: چون تبلت زشت و بی ارزشی بود اینکار را کردی؟ دختر: اتفاقا چون دلم نمیخواهد ضربه ای بهش بخوره و از قیمت بیفته این کار را کردم. پدر: کاور که کشیدی زشت شد؟ دختر: به نظرم زشت نشد؛ ولی اگه زشت هم میشد، به حفاظتی که از تبلتم میکنه می ارزه. پدر نگاه با محبتی به چهره دخترش انداخت و فقط گفت: "حجاب" یعنی همین.

 


 

کودکی که به نابغه تبدیل شد...

ادیسون به خانه بازگشت؛ یادداشتی به مادرش داد؛ گفت : این را آموزگارم داد! گفت فقط مادرت بخواند؛ مادر در حالی که اشک در چشمان داشت؛ برای کودکش خواند: فرزند شما یک نابغه است و این مدرسه برای او کوچک است! آموزش او را خود بر عهده بگیرید!!! سالها گذشت؛ مادرش از دنیا رفته بود؛ روزی ادیسون که اکنون بزرگترین مخترع قرن بود در گنجه خانه خاطراتش را مرور میکرد برگه ای در میان شکاف دیوار اورا کنجکاو کرد؛ آن را درآورده و خواند نوشته بود : کودک شما کودن است؛ از فردا او را به مدرسه راه نمی دهیم!!! ادیسون ساعتها گریست ودر خاطراتش نوشت : توماس آلوا ادیسون کودک کودنی بود که توسط یک مادر قهرمان به نابغه قرن تبدیل شد.

 


 

درهای گشایش بسیارند...

پادشاه به نجارش گفت : فردا اعدامت میکنم... نجار آن شب نتوانست بخوابد... همسر نجار گفت : مانند هر شب بخواب ... " پروردگارت یگانه است و درهای گشایش بسیار " کلام همسرش آرامشی بر دلش ایجاد کرد و چشمانش سنگین شد و خوابید... صبح صدای پای سربازان را شنید... چهره اش دگرگون شد و با نا امیدی، پشیمانی و افسوس به همسرش نگاه کرد که دریغا باورت کردم... با دست لرزان در را باز کرد و دستانش را جلو برد تا سربازان زنجیر کنند... دو سرباز با تعجب گفتند : ... پادشاه مرده و از تو میخواهیم تابوتی برایش بسازی ... چهره نجار برقی زد و نگاهی از روی عذرخواهی به همسرش انداخت... همسرش لبخندی زد و گفت : " مانند هر شب آرام بخواب, زیرا پروردگار یکتاست و درهای گشایش بسیارند. "

 


 

سوال یک دختر شیعه از مدیر خود ...

سوال یک دختر شیعه از مدیر خود که باعث شد تمام کارشناسان شبکه های وهابی جوابی بجز سکوت برایش نیافتند:

ما در کلاس که 24 نفر هستیم، معلم ما وقتی میخواد از کلاس بیرون بره، به من میگه: خانم محمدی، شما مبصر باش تا نظم کلاس بهم نریزه... و به بچه ها میگه: بچه ها، شما گوش به حرف مبصر کنید، تا من برگردم.
شما میگید پیامبر ص از دنیا رفت و کسی را به جانشینی خودش انتخاب نکرد، آیا پیامبرصلی الله علیه و آله، به اندازه معلم ما، بلد نبود یک مبصر و یک جانشین بعد از خودش تعیین کند که نظم جامعه اسلامی بهم نریزد؟!  
    جواب مدیر اهل سنت به دانش آموز شیعه: برو فردا با ولیت بیا کارش دارم ,دانش اموز رفت و فرداش با دوستش اومد. مدیر گفت چرا ولیتو نیووردی, مگه نگفتم ولیتو بیار؟ دانش آموز گفت این ولیه منه دیگه. مدیر عصبانی شد و گفت : منظور من سر پرستته، پدرته، رفتی دوستتو آوردی؟ دانش آموز گفت : نشد دیگه اینجا میگی ولی یعنی سر پرست، پس چطور وقتی پیامبر میگه این علی ولی شماست میگید معنی ولی میشه دوست!!!

...

برگرفته از وب سایت : مرجعی برای مربیان تربیتی
  • حسین توکلی
فرزندم روز بلوغ (شرعی)خود را به خاطر بسپار وآن روز را عید،بلکه بزرگترین عید خود در تمام زندگی قرار ده.(از توصیه های عالم بزرگ شیعه ، سیدبن طاووس به فرزندش)

بلوغ و تکلیف

یکی از جلوه های بلوغ،بلوغ شرعی است که در دختران، 9 سال تمام و در پسران، 15سال قمری تمام می باشد.اصطلاحاً این نوع بلوغ را «تکلیف» هم می گویند، اکنون بایدتفاوت آنچه را که به نام بلوغ جنسی و بلوغ شرعی (تکلیف)معرف است، مشخص نمود.
قبلاً اشاره ای داشتیم که بلوغ جنسی در دختران حوالی 13/5-12/5 سالگی و در پسران حوالی 14/5-13/5 سالگی واقع می شود.حال آن که بلوغ شرعی (تکلیف)دردختران در 9 سالگی و در پسران در 15 سالگی مقرر شده است.
از نظراسلام،کیفیت و نشانه های بلوغ به صورتهای گوناگون مطرح شده است، ازجمله درروایت زیراین موضوع به چشم می خورد:
افراد صغیر دراموال خود ممنوعند تا وقتی که به حد بلوغ و رشد برسند. (1)
بلوغ به سه نشانه شناخته می شود:
اول:روییدن موهای خشن بالای عورت.
دوم:خروج منی در پسران و شروع عادت ماهانه در دختران.
سوم:رسیدن به 15 سال کامل برای پسر و 9 سال کامل برای دختر.(2)

جنسیت

سن بلوغ جنسی (حوالی)

سن بلوغ شرعی (تکلیف)

تفاوت برحسب سال (حوالی)

نتیجه

دختر

5/12 تا 5/13

9

5/3 تا 5/4

بلوغ شرعی، قبل از بلوغ جنسی واقع می شود

پسر

5/13 تا 5/14

15

5/0 تا 5/1

بلوغ شرعی، تقریباً بعد از بلوغ جنسی واقع می شود

مفهوم تکلیف

تکلیف دراصطلاح لغوی،از ریشه ی «کلفت»به معنای سختی و دشواری می آید و غرض این است که نوجوان با نایل شدن به این مرحله از زندگی، خود را پذیرای اعمال و افعالی نماید که در شرع، فرایض و واجبات نام گرفته اند و قبل از این مرحله و درسنین کودکی، موظف به انجام آنها نبوده است.
این که چرا به این مجموعه از اعمال و عبادات، تکلیف اطلاق می شود، نکته ای است که باید ریشه ی آن را درطبیعت انسان جستجو نمود.
طبیعت انسان آمیخته با نوعی تساهل و تسامح است.به گونه ای که عنصر راحت طلبی و آسان گرایی در وجود او از چیرگی و قدرتی خاص برخوردار است.
در حالی که عبادات و فرایض،با نوعی زحمت و درمواردی با سختی و مشقت همراه است و انجام آنها مستلزم غلبه برطبع آسان گرای انسان می باشد. انسان باید با بهره گیری از نیروی اراده برجاذبه های طبیعت خویش، فایق گردد تا موفق به انجام تمامی فرایض شود.
به عنوان مثال،روزه، فریضه ای الهی است، ولی هم جهت طبیعت مادی انسان نیست؛طبیعت انسان اقتضا دارد که در مواقع گرسنگی چیزی بخورد و در زمان تشنگی بیاشامد و نیازهای غریزی را به محض تحریک، ارضا نماید. لکن درماه مبارک رمضان،تمامی اینها تحت الشعاع اوامرالهی قرار می گیرد و خویشتن داری بر ضد خویشتن خواهی، برانگیخته می شود و از این قبیل فرایض دیگری همچون حج،جهاد،امربه معروف و نهی از منکر و امثالهم هستند که درتمامی اینها باید از نیروی ارادی و مدد الهی بهره گرفت و در مسیررضای حق حرکت کرد و این تبلورآن چیزی است که تکلیف گفته می شود.
برای نوجوانی که از دوران ساده و بی مسئولیت کودکی قدم به دنیای جدیدی نهاده و اراده اش هنوز پرورش نیافته است، ضروری است او را از دوران کودکی با ملایمت و محبت، با این امورآشنا کرد و زمینه های ورود او را به این مرحله ی مهم و حساس به خوبی مهیا نمود و پس از آن در بدو تکلیف او را با آگاهی کامل توأم با رفق به وظایفش مأنوس نمود با تقویت اراده نوجوان را برای عمل به آنها برانگیخت.

محاسبه ی سن تکلیف

نظر به این که مبدأ محاسبه ی سن تکلیف،آغاز تولد فرد می باشد و تولد نوجوانان، کاملاً با یکدیگر از حیث ماه و روزمتفاوت است، لذا برای اطمینان کامل اولیا و مربیان لازم است به نکات زیر عنایت شود:
برای دختران با توجه به 9 سال قمری تمام، باید به این گونه عمل نمود.چون تفاوت سال شمسی و سال قمری حدوداً 11 روزاست، لذا به روش زیر محاسبه می شود:

اختلاف سال شمسی و قمری برحسب روز= روزهای تفاوت سال شمسی وقمری × سال قمری بلوغ
یعنی: 99=11×9
برای اطمینان بیشتر با محاسبه ی سال کبیسه = 5 روز
در نتیجه:
روز ماه سال شمسی روز سال کبیسه روز                                               سال شمسی
16و 8 و 8                                             =104-9= (5+    99)                     -9
سن تکلیف دختران بر اساس تقویم شمسی

لذا برای اطلاع دقیق والدین و اولیا در مورد دختران، می توان فرمول مذکور را در نظر گرفت و درمورد پسران نیز به قرار زیر عمل نمود:

اختلاف سال شمسی و قمری برحسب روز= روزهای تفاوت سال شمسی وقمری × سال قمری بلوغ
یعنی: 99=11×9
برای اطمینان بیشتر با محاسبه ی سال کبیسه = 5 روز
در نتیجه:
روز ماه سال شمسی روز سال کبیسه روز سال شمسی
16و 8 و 8 =104-9= (5+ 99) -9
سن تکلیف دختران بر اساس تقویم شمسی

به این ترتیب با اطلاع از سن شناسنامه ای (شمسی)می توان دقیقاً روز وماه و سال بلوغ شرعی (سن تکلیف)دختران و پسران را محاسبه نمود تا از حیث انجام وظایف شرعی که بسیارمهم و حساس است، کوچکترین وقفه و یا خللی وارد نشود و اهمیت دادن به آن هم درنظر نوجوان و هم دررابطه با اولیا و اطرافیان وی تأثیر به سزایی دارد.
مسایل شرعی و احکامی که درهرمقطع باید نوجوانان بدانند
با در نظرگرفتن این که نوجوانان دختر و پسر درسنین متفاوتی به بلوغ شرعی می رسند و اطلاع از احکام دین برای آنان واجب محسوب می شود، لذا برای هر مقطع تحصیلی و با توجه به جنسیت نوجوانان، پیشنهاد می شود اولیا و مربیان، این نوع احکام و مسایل را که اطلاع از آنها برای هر نوجوانی لازم است، با شیوه ی مطلوب و صحیحی به نوجوانان بیاموزند.

مرحله ی اول:مقطع ابتدایی، مخصوص دختران

نظر به این که دختران در سن 9 سالگی مکلف به انجام تکالیف الهی می شوند و در این سن ایشان درمقطع ابتدایی تحصیل می کنند، لازم است طرح مسایل به طور خلاصه و درقالب عبارات ساده و قابل فهم برای دانش آموز و متناسب با مقطع تحصیلی او باشد که موارد مهم عبارتند از:
1-مباحث مربوط به دوران بلوغ و علایم آن و مسئله تقلید
2-احکام طهارت (بدن ذکر مستحبات و مکروهات)
3-خلاصه ای از احکام نجاسات و اقسام آن
4-خلاصه ای از احکام غسل و اقسام آن
5-احکام وضو (بدون ذکر مستحبات و مکروهات با استفاده از تصاویر)
6-احکام تیمم در حد ضرورت (با استفاده از تصاویر)
7-خلاصه ای از احکام نمازبا ذکر تصاویر، مخصوصاً نماز جماعت در مدارس و کیفیت آن، اقسام نماز، مخصوصاً نمازهایی که برمکلف واجب می شود با شرایط آن، مثل نماز آیات.
8-خلاصه ای از مسایل مربوط به روزه
9-مسایل مربوط به حجاب و پوشش با استفاده از تصاویر
10-خلاصه ای از مسایل مربوط به محارم
11-خلاصه ای از مسایل مربوط به امانت تلقی کردن اشیاءوچیزهایی که انسان پیدا می کند،تقلب نکردن در دروس و امتحان، خراب نکردن اشیاء و وسایل شخصی و اشیاء و وسایل مربوط به مدرسه، بیان حُرمت مسخره کردن و دشنام دادن
12-خلاصه ای از احکام خوردنیها و آشامیدنیها، مخصوص آداب سفره و عذاخوردن
13-مسایل مربوط به وظایف فرزندان نسبت به پدرو مادر و دانش آموزان نسبت به معلم و بزرگترها
14-خلاصه ای از مسایل مربوط به امر به معروف و نهی از منکر
15-خلاصه ای از مسایل مربوط به تولّی و تبرّی
16-رعایت بهداشت فردی در حد کافی
17-اهمیت مسواک زدن
تذکر:
غیر از مسایل مربوط به حجاب و پوشش، بقیه ی مسایل که درقسمت دختران بیان شد برای پسران نیز آورده می شود.

مرحله دوم:مقطع متوسطه ( دوره اول)، مخصوص پسران

نظر به این که در این مقطع معمولاً به سن تکلیف و رشد می رسند، لذا در این دوره علاوه برمسایل دوره ی ابتدایی به طورگسترده تر احکام زیر بیان می شود:
1-تقلید و احکام آن با ذکر خصوصیات دوران غبیت و ضرورت پیروی از فقیه جامع الشرایط
2-مسایل مربوط به احکام نگاه کردن به محارم به صورت گسترده تر
3-مسایل مربوط به ولایت و ولایت فقیه به طوراجمالی
4-خلاصه ای از اقسام حیوانات حلال گوشت با تصاویر و طریقه ی شناختن آنها
 

مرحله ی دوم:مقطع متوسطه ( دوره اول)، مخصوص دختران

تمامی مسایل که درمقطع ابتدایی برای دختران ذکرگردید، در مقطع راهنمایی به صورت گسترده تر بیان می شود؛ به علاوه، مسایل زیر مطرح خواهد شد:
1-احکام مربوط به عادت ماهانه و اقسام غسلهای مربوط به آن
2-ذکر پاره ای از علتهای تشریع بعضی ازاحکام که در آیات وروایات شریفه آمده است
3-علاوه برحجاب، مسایل مربوط به پوشش زنان در اسلام و ذکر بعضی از خصوصیات احکام آن
4-خلاصه ای از مطالب مربوط به حیوانات حرام گوشت و حلال گوشت

 

مرحله ی سوم:مقطع متوسطه ( دوره دوم )، مخصوص پسران

تمامی احکامی که در دوره ی ابتدایی و متوسطه اول طرح شده است، در این دوره به صورت گسترده تری طرح می شود به علاوه مسایل مربوط به مباحث زیر نیز مطرح خواهد شد:
1-معاملات و اقسام آن از نظر حرمت و اباحه
2-بعضی از مسایل مربوط به نکاح، توضیح آمادگی لازم جهت پذیرش مسئولیت خانوادگی و وظایف خطیر تشکیل خانواده
3-ذکر اصطلاحات رساله ی عملیه، جهت سهولت در فهم احکام؛ مثل واجب، حرام، مستحب، مکروه و بعضی اصطلاحات ضروری دیگر
4-مسایل مربوط به جهاد و دفاع
5-احکام عاریه
6-عهد و نذر و قسم
7-بیمه
8-نماز جمعه
9-احکام ضمان
10-دیات و مطرح کردن دعواهایی که ممکن است بین دانش آموزان ایجاد شود وجراحت و زخم بریکدیگر وارد کنند که موجب دیه می شود و بر حذر داشتن آنها از ضرب و شتم یکدیگر
11-استفاده ازعطریات و ادکلن و احکام آن و مسایل جدید
12-صله رحم و فتواهای جدید مراجع معظم تقلید در این مورد
13-ذکرمسایل مربوط به کوتاه کردن محاسن
14-ذکرمسایل مربوط به سیگار کشیدن و اعتیاد به مواد مخدر وذکر نتایج تحقیقات علمی درایران برای پیشگیری
15-آداب و خواص نمازجماعت
16-رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی و دیگر مقررات اجتماعی صادره از سوی دولت جمهوری اسلامی ایران
17-اشاره به بعضی از گناهان کبیره مربوط به سنین نوجوانی و پایین تر از آن
18-نحوه برخورد با اقلیتهای مذهبی
از جمله حق فرزندت این است که او را به خداوند بزرگ راهنمایی کنی و در اطاعت و بندگی پروردگار،یاری اش نمایی.(3)
فرزندم محمد،روز بلوغ خود را به خاطر بسپار و آن را برای همیشه گرامی بدار و هرسال در چنین روزی، درراه خدا صدقه بده، اطعام کن و شکرخدای را به جای آورکه به تو توفیق بزرگ تشرف به بارگاهش را عنایت فرموده است.(4)

جشن تکلیف (عبادت)

چگونه می توان روز مهم بلوغ شرعی را برای همیشه در ذهن و باور نوجوان جاودانه ساخت؟ بیشتر دست اندکاران تعلیم و تربیت اسلامی معتقدند که اگر بتوانیم روزهای مهم و تعیین کننده ای چون بلوغ (شرعی)را برای همیشه در خاطر نوجوان زنده نگهداریم، تا حدود زیادی می توانیم به آینده ی اخلاقی و معنوی او امیدوار باشیم و این در گرو ارزشگزاری و عظمت آفرینی برای روز تکلیف است.
جشن تکلیف (عبادت)،پاسخی شایسته و مکفی به چنین نیاز و خواسته ی تربیتی است.خوشبختانه به مددالهی در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، فرصتهای ارزشمند و ارزنده ای برای تحقق احکام اسلام،از جمله توجیه جشن تکلیف (عبادت)فراهم شده است و در برخی از مدارس ابتدایی دخترانه و درتعدادی از خانواده های معتقد و مؤمن،این مهم به مرحله ی عمل درآمده است.
درمورد ایام الله و مناسبتهای تاریخی و اسلامی نیزاین فلسفه صادق است.برای عظمت آفرینی و نقش پذیری روزهای بزرگ در اندیشه ی نسل نوجوان و جوان، باید آن ایام را گرامی داشت و با برپایی مراسم ویژه، رنگ کهنگی را از آنها زدود و صبغه ی جاودانگی به آنها داد،اگرچه آنها از صبغه ی الهی برخوردارند،لکن این وظیفه انسانهاست که درجهت تعمیق و توسعه ی این ارزشهای اسلامی و الهی بکوشند تا خاطره ی آنها را برای همیشه زنده نگهدارند.
تلاش بزرگان و پیشوایان برحفظ اعیادی بزرگ همچون «غدیر»،«قربان» و «فطر»و ولادتهای معنوی و نورانی آن مصلحان معصوم و نیز گرامیداشت حماسه های بزرگی از قبیل «عاشورا»ها، «رمضان»ها، «هجرت»ها و فتوحات بزرگ، براین فلسفه عمیق مبتنی است.همچنان که آن بزرگ رهبر فقید انقلاب حضرت امام خمینی (قدس سره)نیزبارها به تکریم و بزرگداشت «15 خرداد»ها و «22 بهمن»ها تأکید فرموده اند و آن را مایه حفظ و بقای انقلاب و نظام اسلامی برشمرده اند.
جشن تکلیف (عبادت)نیزمتأثر از چنین روح معنوی و فلسفه ی محکم و متین الهی است که اگر بتواند با حفظ این اصل برگزار شود، مقصود حاصل خواهد شد.

نکات ضروری مربوط به جشن تکلیف (عبادت)

اینک به ذکر نکاتی می پردازیم که در برپایی این جشن و مناسبت مهم و ارزنده، می تواند مؤثر واقع شود:
1-درجشن تکلیف بهتراست روح سادگی و اسلامی حفظ شود و از هر گونه تشریفات زاید و تجملاتی که در جشن تولدها و یا مناسبتهای دیگر که مرسوم است، خودداری شود.
2-با استفاده از لباس سفید و تمیز برای چنین روزی، بخصوص برای دختران همراه با مقنعه ی سفید و احیاناً چادر سفید، در جهت جاودانگی روز تکلیف، تأثیر بسیارخوبی خواهد داشت؛ علاوه بر آن در روایات و احادیث اسلامی، به استفاده از لباس سفید و تمیز برای عبادت توصیه ی فراوانی شده است.حتی درسفارشات مرحوم عالم ربانی «سیدبن طاووس»به فرزندش «محمد»آمده است که:
فرزندم برای چنین روزی جامه ی سفید و تمیزی بر تن کن و خود را برای عبادت پرودگار مهیا ساز.
3-هدیه دادن به نوجوان درتثبیت این روز مهم،عملی ارزنده است.حتی در روابط انسانی میان مؤمنین و اعضای خانواده نیزتوصیه شده است که به یکدیگر هدیه بدهید تا محبتها بیشتر شود.لکن باید دقت نمود که هدایا صرفاً در جهت مصرف گرایی و تجمل پرستی نباشد، بلکه به نحوی در برگیرنده ی روح اسلامی و عبادی باشد؛ مثلاً اهدای کتب مفید و خواندنی، داستانهای اخلاقی و اجتماعی، شرح حال و سیره ی انسانهای بزرگ و خودساخته، کارها و بازیهای فکری و از این قبیل، می تواند تأثیر مثبت و سازنده ای در نوجوان به وجود آورد.
اطلاع اولیا و مربیان از کتب سالم و مفید و مورد اعتماد که متناسب با سن مخاطبان کتابها باشد و مشورت با کارشناسان مسایل کتاب و کتابخانه، می تواند بسیار مفید واقع شود.
چنانچه والدین و اولیا احساس کردند که نوجوان به جهت علایق دنیوی، به هدایای گرانقیمت بیش ازحد اعتدال علاقمند شده است و روح مصرف و دنیاگرایی در او تقویت شده است، با آگاهی بخشیدن به وی و گفتگوهای سازنده ی اخلاقی، او را متوجه ارزش فکری و معنوی هدیه نمایند تا تعادل لازم در او به وجود آید.
برخی از نوجوانان، تمایل دارند که اطرافیان و بستگان خود را برحسب ارزش مادی هدیه ی آنان ارزیابی کنند و این امردر صورتی که کنترل نشود، بعدها در شخصیت اخلاقی و اجتماعی نوجوان،آثار سویی برجای خواهد گذاشت.
4-تهیه و تدارک مجموعه ای از وسایل رشد معنوی برای نوجوان می تواند خاطره ای فراموش نشدنی به ارمغان بیاورد.این امر که به ذوق و سلیقه ی خاص اولیا و مربیان بستگی دارد، در برخی از خانواده ها و مدارس انجام گرفته است؛ مثلاً برای پسران آماده نمودن جانماز مرتب و نو همراه سجاده ی مناسب و شیشیه ی کوچکی از عطرخوب و تسبیح و برای دختران، چادرنماز ومقنعه ی سفید و متناسب،به همراه یک جلد کلام الله مجید و یک جلد کتاب دعا که همگی نو و با سلیقه تهیه شده باشد و اهدای آنها به نوجوان، تأثیری به سزا در روحیات او خواهد داشت و اولین ارتباط رسمی و جدی او را با خدا، در هاله ای از نورانیت و عطر دل انگیز معنویت قرارخواهد داد و برای همیشه در اندیشه و قلب او جاودان خواهد ساخت.
5-اگراین جشن درمنزل، توسط خانواده صورت می گیرد، بهتراست با دعوت از همسالان و همکلاسهای نوجوان، همچنین بستگان، دوستان و خانواده هایی که تناسب لازم را با این فضای اخلاقی و معنوی دارند، تأثیرگذاری این جشن را افزایش داد و علاوه برآن خاطره ی با عظمت از رسم خداپسندانه را در شخصیت و روحیه ی همسالان و دوستان نوجوان، زنده نگه داشت که در عین حال، نوجوان مکلف نیزتوسط دوستان و حضورآنان مورد تشویق مناسب قرار می گیرد.
6-چنانچه این جشن در مدرسه و به صورت کلاسی و جمعی انجام می گیرد،به ویژه درمدرسه ی دخترانه که معمولاً دانش آموزان در کلاسهای سوم دبستان به حد تکلیف شرعی می رسند، لازم است که آنان را در جشن مدرسه شرکت دهند و حضورتمامی معلمان، مربیان پرورشی، کادر مدرسه و بخصوص خانواده های دانش آموزان کلاس سوم (در صورت امکان)،نیز می تواند به اهمیت و تکریم چنین روز بزرگی بیفزاید.
7-حضور فردی آگاه و واجد شرایط، به عنوان سخنران در این جشن یقیناً می تواند درجهت توجیه اهداف والای جشن و انگیزه ی برگزاری آن که از روح قداست و معنویت برخورداراست، سازنده باشد.لازم است چنین فردی با جملات و کلماتی بسیار روان و ساده و با ذکر حکایاتی شیرین و دلچسب، با زبان خاص خود آنان سخن گوید.بدیهی است که با در نظرگرفتن شرایط نوجوانان،مجلس جشن و خستگی ناپذیری آنان، این سخنرانی نباید طولانی و خسته کننده باشد، بلکه به صورتی جاذب ومختصر و مفید و حداکثر به مدت 30-20 دقیقه انجام شود.
8-در مدارسی که جشن تکلیف برگزار می شود و در برخی از منازل، حتی الامکان می توان با ذوق وسلیقه ی خاصی، فضای معنوی وروحانی مناسبی ایجاد نمود؛ مثلاً با تعدادی شمع روشن، آوای دلنشین قرآن، استفاده از مقواهای رنگی که شعارهای جالبی همچون «روز تولد معنوی تو را تبریک می گوییم» و یا «این جشن بزرگ تکلیف برشما مبارک باد»، «روز پیوستن تو را به صف موحدان تبریک می گوییم»،«روز راه یافتن تو را به بارگاه ملکوتی خداوند گرامی می داریم»، «ورود با شکوهت به محضر خداوند بزرگ مشرف باد»و غیره می توان برشکوه و عظمت این جشن افزود.
9-بهتراست دانش آموزان بی بضاعت، قبلاً توسط انجمن اولیا و مربیان مدرسه، شناسایی شوند و روز بلوغ (تکلیف)آنان از پیش مشخص شود و هدایای مناسبی نیز برای چنین روزی در نظر گرفته شود، آنگاه به گونه ای که عزت نفس آنان وخانواده شان جریحه دار نشود، با رعایت موازین اخلاقی، به آنان اهدا شود تا در مقایسه با نوجوانان طبقه ی متوسط، خوب و یا مرفه، احساس حقارت و فاصله ننمایند.این امری است که حتماً باید با ظرافت و احتیاط کامل صورت گیرد.
10-درزمینه ی آشنا نمودن نوجوانان با بلوغ شرعی (تکلیف)بهتر است قدری در مورد مراحل مختلف زندگی،سالهای کودکی،اهمیت بزرگ شدن و به مراحل رشد عقلی و جسمی رسیدن وبه ویژه دوره ی بلوغ که حد فاصل بین کودکی وجوانی است، با زبان ساده توضیح داده شود تا اهمیت و عظمت دوره ای را که در آن قرارگرفته اند به خوبی درک کنند وآن را همچون گوهری گرانبها و بی نظیر درتمامی مراحل زندگی خود حفظ نمایند و ارج نهند.
11-برای تعظیم شعایر و تعمیق ارزشهای اسلامی، بهتراست در این جشن، ویژگیهای شخصیت قرآنی مورد تحسین و تشویق قرارگیرد؛ به عنوان مثال از دانش آموزانی که بخشی از قرآن و تعدادی از احادیث و یا روایات و یا اسامی سوره های قرآن را حفظ کرده اند ویا این که احکام، اصول و فروغ اسلام را به سبک نثر یا نظم فراگرفته اند،دعوت شود تا با ارائه آنچه از شرع مقدس می دانند و به سبک جالبی ارائه می دهند، الگوهایی از همسالان خود به نوجوانان تازه مکلف ارائه دهند.
12-درجهت معنویت بیشتر این روز، چنانچه به نوجوان غسل را تعلیم دهیم و از او بخواهیم که قبل از ورود به جشن بلوغ (تکلیف)غسل کند تا زمینه های تقرب بیشتر او به خدا فراهم شود تأثیر بسزایی در جنبه های روحی و معنوی او خواهد داشت.
13-اگر برای مدرسه و یا خانواده مقدورباشد که بخشی از این مراسم در جوار مرقد مطهر یکی از بزرگان انجام گیرد، بر تأثیر بخشی و نفوذ این مراسم در دل و قلب واندیشه ی نوجوان خواهد افزود و اگر در صورتی که به هیچ عنوان مقدورنباشد، از فضای یکی از مساجد و یا حسینیه های واجد امکانات و با هماهنگیهای قبلی و رعایت همه ی جوانب استفاده شود که به مراتب اثرات نافذتر و راسختری ایجاد خواهد کرد.
14-تنظیم دعوتنامه ی مناسب همراه با جزوه های مختصر و مفید در زمینه ی «جشن تکلیف»برای والدین و ارسال آن به منازل، در جهت توجیه خانواده ها و هماهنگی آنان با مدرسه دربرپایی هرچه بهتر و مؤثرتر این مراسم بسیار مناسب خواهد بود.

پی‌نوشت‌ها:

1- الحدیث؛ جلد1، ص228.
2-همان.
3-امام سجاد (ع)رساله الحقوق (راه و رسم زندگی از نظر امام سجاد)؛ ص 123، حق 24.
4-(سیدبن طاووس)برنامه ی سعادت؛ سیدبن طاووس، ص112.

نویسنده:محمد رضا شرفی


منبع:دنیای نوجوانی
  • حسین توکلی

 

 

بزرگترین کتاب حدیث شیعه؟بحار الانوار

کاملترین کتاب بعدازقرآن؟نهج البلاغه

نزدیکترین حالت نمازگزاربه خداوند؟سجده

بزرگ ترین جزء نماز؟ قنوت طولانی

طویل ترین رود جهان؟نیل

وسیع ترین دریای جهان؟مدیترانه

وسیع ترین دریاچه ی جهان؟خزر

وسیع ترین اقیانوس؟کبیر(آرام)

مرتفع ترین آبشار؟ آنجل

وسیع ترین شبه جزیره؟عربستان

وسیع ترین صحرا؟ آفریقا

بزرگترین کشورمرکز قاچاق مواد مخدر؟ آمریکا

بزرگترین کشور مسلمان؟ اندونزی

بزرگترین تولیدکننده وصادر کننده زعفران؟ ایران

پرجمعیت ترین کشور در جهان؟ چین

پرجمعیت ترین شهر جهان؟ مکزیکوسیتی

بزرگترین شاهکارهای ادبی؟ توسط فردوسی

کوچکترین حیوانی که قرآن به آن اشاره کرده؟پشه

بزرگترین حیوانی که قرآن به آن اشاره کرده؟فیل

قدیمی ترین فرش متعلق به چه دوره ای است؟هخامنشی

بزرگترین لغت نامه؟دهخدا

بزرگترین اقلیت مذهبی در اروپا؟مسلمان

بزرگترین کتابخانه ی ایران؟دانشگاه تهران

 

دانستنیهای قرآنی برای دانش آموزان

قرآن دارای114 سوره است.

قرآن دارای6236 آیه است.

قرآن دارای 1015030 نقطه است.

قرآن دارای 93243 فتحه است.

قرآن به 1000 رکوع تقسیم شده است.

قرآن 114 بسم الله الرحمن الرحیم است.

قرآن دارای 120حزب می باشد.

تعداد 5098محل وقف در قرآن وجود دارد.

39586 عدد کسره درقرآن به کاررفته است.

قرآن دارای 323671حرف است.

تعداد 19253تشدیددرقرآن به کاررفته است.

قرآن دارای 4808عددضمه است.

1771عددمددرقرآن به کاررفته است.

قرآن دارای 77701 کلمه است.

قرآن30جزءدارد.

3272عددهمزه درقرآن به کاررفته است.

 

 دانستنی های منظومه ی شمسی برای دانش آموزان

 1.فاصله ی عطارد باخورشید58میلیون کیلومتراست.

2.فاصله ی زهره باخورشید108میلیون کیلومتراست.

3.فاصله ی زمین باخورشید5/149میلیون کیلومتراست.

4.فاصله ی مریخ باخورشید227میلیون کیلومتراست.

5.فاصله ی مشتری باخورشید778میلیون کیلومتراست.

6.فاصله ی زحل باخورشید1482میلیون کیلومتر است.

7.فاصله ی اورانوس باخورشید2873میلیون کیلومتراست.

8.فاصله ی نپتون باخورشید4500میلیون کیلومتر است.

9.فاصله ی پلوتون باخورشید5920میلیون کیلومتراست

 

طول سال در منظومه ی شمسی

درزمین:365 روز

درعطارد:88 روز

در  زهره:230 روز

درمریخ:687 روز

در مشتری:4343 روز

درزحل:10767 روز

در اورانوس:30661 روز

درنپتون:89885 روز

 


دانستنیهای حیوانات برای دانش آموزان

طول عمر حیوانات

لاک پشت:152سال                       زنبورعسل:1سال

فیل آسیایی:78سال                      پشه:6ماه

طوطی:73سال                             مگس:4ماه

کلاغ:بیش از100سال                      پروانه:3ماه

خرس:50سال                                روباه واسب:50سال

 

 


واحدهای شمارش

واحدشمارش انسان وشتر:نفر

واحدشمارش کفش وجوراب:جفت

واحدشمارش سیگار:نخ

واحدشمارش صابون:قالب

واحدشمارش تخم مرغ:دانه

واحدشمارش گواهینامه: فقره

واحدشمارش دروپنجره :عدد

واحدشمارش مغازه،خانه،باغ: باب

واحدشمارش درخت: اصله

واحدشمارش پتو وفرش: تخته

واحدشمارش پارچه: توپ

واحدشمارش تفنگ: قبضه

واحدشمارش کاغذ: بند

واحدشمارش کتاب و مجله: جلد

واحدشمارش هواپیما وکشتی: فروند

 واحدشمارش سگ وپلنگ: قلاده

 واحدشمارش گل و آهن آلات: شاخه

واحدشمارش چک بانکی: فقره

واحدشمارش گوسفندوگاو: راس

واحدشمارش نان: قرص

  • حسین توکلی

پرسش : از میان صفات قرآن، مشهورترین آنها در خود قرآن کدام است؟

پاسخ : عبارتند از: احسن الحدیث، بشیر، بصائر، بلاغ، بیان، حکیم، مبارک، ذی الذکر، شفاء، عربی، عزیز، الحکیم، العظیم، کریم، مبین، المجید، قیم، متشابه، مثانی، مجید، نذیر.

پرسش: چرا قرآن به زبان عربی نازل شده است؟

پاسخ : ۱- عرب زبان بودن خود پیامبر (صلّی الله علیه و آله) و مخاطبان اولیه قرآن.۲- اگر قرآن به زبانی دیگر نازل میشد سوال میشد با این که مخاطبان نخستین آن عرب زبان بودند، چرا به عربی نازل نشد؟ چنانکه قرآن کریم می فرماید: اگر این قرآن را به زبان عجمی ( غیرعربی) می فرستادیم میگفتند: چرا آیاتش روشن و آشکار نیست؟۳- آیا کتاب عجمی بر پیامبری که خودش عرب است نازل میشود؟ بنابراین، طبیعت امر اقتضا میکرد که قرآن به زبان عربی نازل شود. خود قرآن هم با توجه به این نکته می فرماید: اگر آن قرآن را بر برخی از غیر عرب زبانان نازل میکردیم و پیامبر آن را بر ایشان می خواند به آن ایمان نمی آوردند.بدیهی است وقتی آیین و دین اسلام می توانست موفق شود و در تمام جهان گسترش یابد که نخست در منطقه بعثت پیامبر که عرب زبان بودند پذیرفته شود و عربها به آن ایمان آوردند، آنگاه از سوی همین مومنان در تمام جهان منتشر شود. و ما ارسلنا من رسول الا بلسان قومه لیبین لهم هیچ رسولی را نفرستادیم مگر به زبان قوم خودش تا این که خوب و روشن پیام را به آنها برساند.۴- جامعیت زبان عربی از نظر قواعد و ادبیات و معانی.۵- در روایات آمده است که زبان اهل بهشت نیز عربی است.

پرسش : آیا اسامی سوره ها از جانب خداوند است؟

پاسخ : در مورد چگونگی نام گذاری سوره ها، بین دانشمندان اختلاف است: برخی بر این باورند که سوره های قرآن در زمان پیامبر گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله) نامهایی داشته که از سوی آن بزرگوار تعیین شده است و به اصطلاح، نام گذاری «توقیفی» است؛ چنانکه در روایت هایی که درباره فضایل قرائت سوره ها وارد شده، مشهود است . گاهی نیز مردم و علما به مناسبت هایی که در سوره وجود دارد، نامهای دیگری به آن داده اند و در این نام گذاری ها اعتبارات گوناگونی لحاظ می شده که برخی از آنها عبارتند از:الف) نام گذاری به اعتبار کلمه یا کلمات اول سوره و معانی آنها: مثل سوره برائت (توبه) و یا سوره قل هو الله احد ( توحید).ب) نام گذاری به اعتبار اسمی که در آن سوره آمده است. ج) نام گذاری به اعتبار موضوع خاصی که در آن سوره آمده و در بقیه سوره ها نیامده یا در آن سوره به شکل گسترده و کامل تری مطرح شده است .

پرسش : ترتیب نزول آیات در هر سوره چگونه بوده است؟

پاسخ : نزول قرآن به ترتیب بوده که هر سوره با فرود آمدن «بسم الله الرحمن الرحیم» آغاز میشد و آیات به ترتیب نزول در آن ثبت میگردید تا موقعی که « بسم الله …» دیگری نازل میشد و سوره دیگری آغاز میگردید. این نظم طبیعی آیات بود. گاهی اتفاق می افتاد پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) با اشاره جبرئیل دستور می داد تا آیه ای برخلاف نظم طبیعی در سوره دیگری قرار داده شود؛ مانند آیه ۲۸۱، سوره بقره که براساس روایاتی آخرین آیه نازل شده است و به دستور پیامبر (صلّی الله علیه و آله) در سوره بقره آیه ۲۸۱ ثبت شد.

پرسش : اولین و آخرین آیه نازل شده از قرآن چیست؟ در کجا نازل شده و درباره چه موضوعی بوده است؟

پاسخ : براساس نظریه مشهور دانشمندان علوم قرآنی، آیات نخستین سوره علق که در مکه و در غار حرا نازل شده، اولین آیات نازل شده اند. درباره آخرین آیه نازل شده بین علما اختلاف است؛ ولی اکثر آنها اعتقاد دارند آخرین آیه ای که بر پیامبر (صلّی الله علیه و آله) نازل شد آیه ۲۸۱ سوره بقره است و اتقوا یوما ترجعون فیه الی الله …

پرسش : “سبع المثانی” نام کدام سوره است و چرا دوبار نازل شده است؟

پاسخ : سبع المثانی، یکی از نام های سوره حمد است. سبع به معنای هفت و مثانی به معنای دوتاها است. از آن جا که این سوره از هفت آیه تشکیل شده و در هر نماز واجب و مستحب دوبار خوانده می شود، یا بنا به روایتی، دو بار(یک بار در مکه و یک بار در مدینه) نازل گردیده است، به آن سبع المثانی گفته می شود. البته برخی نیز کل قرآن را مثانی و سبع را اشاره به هفت سوره بزرگ آغازین قرآن گرفته اند. در آیات قرآن، سوره حمد یک موهبت بزرگ به پیامبر معرفی شده، و در برابر کل قرآن قرار گرفته است. آن جا که می فرماید: (و لقد ءاتیناک سبعا من المثانی و القرآن العظیم) ما برای تو سوره حمد و قرآن عظیم دادیم. قرآن، با تمام عظمتش در برابر سوره حمد قرار گرفته است. نزول دوبارآن نیز ممکن است به دلیل اهمیت فوق العاده و عظمت محتوای آن باشد. این سوره فهرستی از مجموع محتوای قرآن است و در آن به موارد مهمی اشاره شده، مواردی چون : اشاراتی درباره خداوند و صفات او، معاد، شناخت و درخواست حرکت در راه حق و قبول حاکمیت و ربوبیت و رحمانیت خدا، ابراز علاقه به ادامه راه اولیای خدا و بیزاری و انزجار از گمراهان و غضب شدگان.

  پرسش : معوذتین نام چه سوره هایی است و چرا به این نام خوانده می شوند؟

پاسخ : معوذتین، به سوره های فلق و ناس می گویند. علت نامگذاری این دو سوره به این نام ها، این است که هر دو با قل اعوذ…؛ بگو: پناه می برم… شروع می شود. پیامبر اکرم نیز در حدیثی، از این دو سوره با عنوان معوذتان، یاد کرده و می فرماید: انزلت علی آیات لم ینزل مثلهن:المعودتان؛ آیاتی بر من نازل شده که مانند آنها نازل نشده است و آنها دو سوره فلق و ناس هستند.

پرسش : منظور از قرآنی که می گویند: مربوط به حضرت علی بود، چیست و با قرآن فعلی چه تفاوتی داشته است؟

پاسخ : به نظر عده ای از دانشمندان و محدثان شیعه و سنی، حضرت علی قرآن را بعد ازپیامبر اکرم جمع آوری کرد. قرآن آن حضرت ویژگی هایی داشت :۱٫ ضبط قرآن بنابر قرائت پیامبر؛۲٫ ترتیب دقیق آیات بر حسب نزول؛۳٫ در برداشتن توضیحاتی، نظیر ذکر مناسبتی که موجب نزول آیه بود، نام مکانی که آیه در آنجا نازل شد، ساعت نزول آیه، نام افرادی که آیه درباره آنان نازل شده بود و … بنابراین، قرآن فعلی هیچ گونه تفاوتی از نظر آیات و تعداد آنها، به جز داشتن توضیحات و ترتیب خاص با مصحفی که حضرت جمع آوری فرمود ندارد.

پرسش : در صدر اسلام قرآن کریم را با چه خطی می نوشتند؟

پاسخ : عربهای حجاز، کمی قبل از ظهور اسلام با خط و کتابت عربی آشنا شدند، زیرا زندگی آنان بدوی و به صورت کوچ نشینی بود و همواره در حال آمد و شد و یا جنگ و غارت به سر می بردند، بنابراین عده کمی از آنان توانستند در مسافرت های تجاری به شام و عراق، کتابت را از آنان فرا بگیرند و با خط نبطی و یا سریانی بنویسند. این دو نوع خط پس از فتوحات اسلامی در میان اعراب آن زمان نیز باقی ماند و معروف بود. از خط نبطی خط نسخ به وجود آمد، که امروزه هم شناخته شده و باقی است و از خط سریانی بعد از تغییر و تحول، خط کوفی پدید آمد که به آن خط حیری می گفتند. این خط منسوب به شهر حیره است که در مجاورت کوفه قرار دارد. خط نبطی را عرب ها در اثنای مسافرت به شام، از حوران آموختند، اما خط حیری و یا کوفی را از عراق گرفتند. در آن زمان، عموما نامه ها و مراسلات عادی به خط نسخ و نوشته های مهم مانند قرآن و حدیث، به خط کوفی نگاشته می شد.

پرسش : نخستین کسی که قرآن را اعراب گذاری کرد که بود؟

پاسخ : بیشتر مورخان معتقدند: نخستین کسی که قرآن را بین سال های ۵۰ تا ۵۳ قمری اعراب گذاری کرد ابوالاسود دوئلی، یکی از شاگردان امام علی بود که برای جلوگیری از قرائت غلط قرآن از سوی تازه مسلمانان غیر عرب انجام گرفت.

پرسش : نقطه گذاری قرآن به دست چه کسی انجام شد؟

پاسخ : نقطه گذاری قرآن به دست یحیی بن یعمر و نصربن عاصم دو شاگرد ابوالاسود دوئلی و در زمان زمامداری حجاج بن یوسف ثقفی (۷۵-۸۶ ق) انجام پذیرفت.

پرسش : چه کسی اعراب گذاری قرآن را بعد از ابوالاسود دوئلی تکمیل کرد؟

پاسخ : تصحیح و تکمیل علایم اعراب قرآن، به دست خلیل بن احمد فراهیدی انجام پذیرفت. وی، علاوه بر تغییر اعراب از نقطه به خطوط کشیده (مانند رسم الخط امروزی) علایمی چون : تشدید، همزه، اشمام را نیز وضع کرد؛ البته بعضی از علایم نیز پس از وی، بر اثر اهتمام مسلمانان به قرآن و قرائت صحیح آن، در طی سالیان بعد وضع شد ( مانند علامت حرف ساکن. (

پرسش : قرائت های مختلف قرآن بر چه اساسی شکل گرفته است؟

پاسخ : بعد از رحلت پیامبر اکرم بعضی از صحابه مانند: ابن مسعود، ابی بن کعب، ابوموسی و … هر یک بر طبق ذوق خود مصحفی ترتیب دادند که از نطر ترتیب سوره ها و شیوه قرائت با هم اختلاف داشتند. مردم نیز گروه گروه شدند و هر گروهی از یک صحابه تقلید کرده، و بر طبق مصحف او قرائت می کردند. این امر موجب شد اختلافات بین مردم بالا بگیرد؛ به گونه ای که عده ای قرائت عده ای دیگر را غلط بداند؛ تا زمان عثمان که اختلاف ها به شدت زیاد شد و نگرانی هایی برای دستگاه حاکم به وجود آورد به این علت با پیشنهاد عده ای، عثمان گروهی را مامور کرد تا همه مصحف ها را از بین ببرند و یک مصحف تهیه کنند که از روی آن نسخه برداری و به همه مناطق ارسال گردد و این کار انجام شد. عوامل موثر در اختلاف قرائت پس از یکی کردن مصاحف، بیشتر به رسم الخط مصحف باز می گردد؛ چرا که الف های ممدوده وجود نداشت، نقاط کلمات و نیز علامت ها و شکل ها نوشته نمی شد؛ افزون بر اینها بعضی از حروف به گونه ای نوشته می شد که مشابه حروف دیگر بود و آموزش آن تنها به وسیله قاری ممکن بود؛ اجتهادهای شخصی قراء و لهجه های آنها نیز در کنار دیگر عوامل تاثیرگذار بود.

پرسش : قراء سبعه چه کسانی بودند؟

پاسخ : قراء سبعه به ترتیب سال وفات آنان عبارتند از: ۱٫ عبدالله بن عامر؛ ۲٫ عبدالله بن کثیر؛ ۳٫ عاصم؛ ۴٫ ابوعمرو؛ ۵٫ حمزه بن حبیب؛ ۶٫ نافع بن عبدالرحمن؛ ۷٫ کسائی.

پرسش : آیا تا کنون کسی آیه یا سوره ای از قرآن جعلی ساخته است؟ مگر در خود قرآن ذکر نشده که کسی نمی تواند آیه ای مانند آیات قرآن کریم بیاورد؟

پاسخ : قرآن همه جهانیان را به معارضه دعوت کرده و قاطعانه از همگان می خواهد که اگر در الهی بودن قرآن شک دارند، چنان چه می توانند مانند آن را بیاورند سپس تخفیف داده و کمتر از آن را مطرح می کند؛ ولی به رغم آشنایی دیرینه مخاطبان نخست قرآن با تحدی و مبارزه طلبی در عرضه سخن، نه تنها نتوانستند این دعوت را اجابت کنند، بلکه بزرگ ترین استادان و سخنوران فصیحی که آن را از سنخ کلام بشر نیافتند و جذب شگفتی و شیوایی آن شدند.قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یاتوا بمثل هدا القرآن لا یاتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا. بگو: اگر انس و جن گرد آیند تا نظیر این قرآن را بیاورند، مانند آن را نخواهند آورد هر چند برخی از آنها پشتیبان برخی دیگر باشند. در طول تاریخ اسلام، همواره عده ای در تلاش بوده اند تا چنین وانمود کنند که قرآن، مورد معارضه واقع شده است. اخیرا چهار قطعه بر صفحه اینترنت منتشر کرده اند و به خیال خام خود به معارضه با اسلام و قرآن برخاسته اند، غافل از این که علاوه بر ذلت و بی مایگی معنایی، به این کار سرقت می گویند نه معارضه ادبی!این سوره های دروغین که به ایمان، وصایا، تجسد، و مسلمون موصوم شده، مشتمل بر مقدار زیادی از آیات قرآن است و در برخی قریب ۹۰ آن از آیات قرآن گرفته شده و به همراه کلماتی بی محتوا به هم متصل شده است که نه تنها قرآن نیست و بین آن تا قرآن از زمین تا آسمان فاصله است که همانند سخن یک انسان عاقل و عالم نیز نیست. یکی از وجوه اعجاز قرآن، هم آهنگی و عدم اختلاف در مضامین و معانی آن است. در حالی که اگر محتوای سوره های ساختگی را مطالعه کنیم، به اموری متناقض بر می خوریم.

پرسش : طبق آیه ۵۹ سوره انعام ( لا رطب و لا یابس الا فی کتاب مبین) آیا همه چیز در قرآن هست؟ آیا می توان همه علوم را اعم از ریاضی، فیزیک، شیمی و . از قرآن استخراج کرد؟

پاسخ : اولاً بین مفسران در تفسیر این آیه و «کتاب مبین» اختلاف بوده و احتمال های گوناگونی از سوی آنان ارائه شده که تفسیر آن به مقام علم پروردگار، بر دیگر تفسیرها ترجیح داده شده است. بنابراین تفسیر کتاب مبین تنها به قرآن صحیح نیست. ثانیاً قرآن، کتاب فیزیک، گیاه شناسی، زمین شناسی و کیهان شناسی نیست. بلکه کتاب انسان سازی است و نازل شده تا آن چه را که بشر در راه تکامل حقیقی ( تقرب به خدای متعال) بدان نیاز دارد، به او بیاموزد. آن چه که در قرآن درباره جهان، طبیعت و انسان آمده و یا به برخی از ویژگی های جهان آفرینش اشاره شده، برای آن است که خدا را به انسان نشان دهد و عقربه دل او را در جهت خدا نگه دارد. البته علاوه بر هدف مذکور اعجاز علمی قرآن نیز مطرح شده و الهی بودن آن نیز به اثبات می رسد. در یک جمع بندی می توان چنین نتیجه گرفت که در جامعیت قرآن بحثی نیست. اما جامعیت هر چیزی را به حسب هدف آن باید در نظر گرفت. از آن جا که هدف قرآن که آخرین کتاب آسمانی است هدایت بشر می باشد قرآن در این زمینه جامعیت دارد یعنی آن چه را برای هدایت و سعادت مندی بشر لازم است دربرداشته و هیچ نقص و کمبودی از این جهت ندارد. برخی بی هیچ دلیل و حجتی، تلاش کرده اند تا بسیاری از مسائل را به قرآن نسبت دهند یا برای کشف پاره ای از مسائل علمی، از آیات قرآن کمک بگیرند و یا ادعا کرده اند که همه چیز و هر چیز را می توان از قرآن بیرون کشید و حتی گفته اند که غربی ها صنعت ها را از قرآن استنباط کرده اند!اساسا قرآن به مسائلی پرداخته که انسان همیشه بدان ها نیازمند است، نه مسائلی که همیشه در حال تغییر و تکامل بوده و با گذر زمان غبار کهنگی و فرسودگی بر چهره آنها می نشیند. اگر یک پزشک کتابی در رابطه با علم پزشکی بنویسد و در آن امراض و علاج آنها را بیان نماید و در مقدمه این کتاب بنویسد: من همه چیز را در این کتاب گفته ام، یعنی به فرض گفته است: «فیه تبیان لکل شیء» این جمله یعنی چه؟ یعنی هر چیزی که با مسائل پزشکی و درمان و علاج مربوط میشود، در آن است. لذا در این کتاب نباید به دنبال فرمول های ریاضی گشت.

پرسش : مواردی که قرآن ازحوادث آینده خبر داده و پس از آن محقق شده را بیان فرمایید؟

پاسخ : به مواردی از تحقق پیش گویی های قرآن اشاره می کنیم:۱٫ خبر از عجز بشر در معارضه با قرآن:خدای سبحان می فرماید : ( قل لئن اجتمعت الانس و الجن علی ان یاتو بمثل هذا القرآن ان لا یاتون بمثله و لو کان بعضهم لبعض ظهیرا) بگو : ای پیغمبر، اگر جن و انس متفق شوند که مانند این قرآن کتابی بیاورند هرگز نتوانند، هر چند که پشتیبان یکدیگر باشند. چنان که مشاهده می کنیم پس از گذشت چهارده قرن، هنوز انسان ها از اوردن مثل قرآن عاجزند و البته همیشه عاجز خواهند بود. ۲٫ خبر از پیروزی روم بر ایران:خداوند در قرآن می فرماید : ( الم غلبت الروم فی ادنی الارض و هم من بعد غلبهم سیغلبون) الم رومیان مغلوب شدند، و این شکست در سرزمین نزدیکی رخ داد؛ اما آنان پس از این مغلوبیت به زودی غلبه خواهند یافت. این وعده الهی در سال دوم هجری (۶۲۴م) اتفاق افتاد. ۳٫ خبر از پیروزی بر دشمن (در جنگ بدر):( و اذ یعدکم الله احدی الطائفتین انها لکم … و لو کره المجرمون) و به یاد ارید هنگامی را که خداوند به شما وعده داد که یکی از دو گروه، {کاروان تجاری قریش، یا لشکر مسلح آنها} نصیب شما خواهد بود و شما دوست می داشتید که کاروان { غیر مسلح} برای شما باشد { و بر آن پیروز شوید} ولی خداوند می خواهد حق را با کلمات خود تقویت و ریشه کافران را قطع کند، { از این رو شما را بر خلاف میلتان با لشکر قریش درگیر ساخت و ان پیروزی بزرگ نصیبتان شد تا حق را تثبیت کند و باطل را از میان بردارد هر چند مجرمان کراهت داشته باشند} جنگ بدر که از جنگ های آموزنده و عجیب تاریخ است، در سال دوم هجری به وقوع پیوست و پیروزی مطلق، از آن مسلمانان شد. ۴٫ خبر از حفظ پیامبر اکرم در برابر بدخواهان و مشرکان:پرورگار متعال می فرماید : ( و الله یعصمک من الناس) خداوند وجود تو را از آسیب مردم مصون و محفوظ می دارد و حفظ و مصونیت نبی اکرم از مسلمات تاریخ است. ۵٫ خبر از مقطوع النسل بودن کسی که پیامبر را ابتر می خواند (عاص بن وائل) : ( ان شانئک هو الابتر) دشمنت خود بی تبار خواهد بود. ۶٫ خبر از باقی ماندن ابولهب بر کفر خویش و جهنمی بودن او : ( سیصلی نارا ذات لهب) به زودی در آتشی پر زبانه در آید.۷٫ فتح مکه و پیروزی بر مشرکان : ( اذا جاء نصر الله و الفتح) چون یاری خدا و پیروزی فرا رسد . (انا فتحنا لک فتحا مبینا) ما تو را پیروزی بخشیدیم چه پیروزی درخشانی. ۸٫ خبر از بازگشت پیامبر به مکه و حج پیروزمندانه آن حضرت.

پرسش : آیا به انگشت نگاری در قرآن اشاره ای شده است؟

پاسخ : خداوند متعال در سوره مبارکه قیامت فرموده است: ایحسب الانسن الن نجمع عظامه بلی قدرین علی ان نسوی بنانه آیا انسان می پندارد که هرگز استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟! آری قادریم [حتی خطوط سر] انگشتان او را موزون و مرتب کنیم.قرآن کریم در آیه اخیر، به معجزه ای بزرگتر از احیای استخوانهای پوسیده اشاره میکند و آن احیا و تنظیم سرانگشتان است. چه سری در سر انگشتان است که این چنین بدان توجه شده است؟ به راستی چرا خدا اعضای دیگر بدن را ذکر نفرمود؟قرنهای بسیاری از نزول قرآن گذشت تا کشف شد که هرکس، اثر انگشت مخصوص به خود دارد! لذا این کشف بزرگ که نشان ماهیت مادام العمر انسان است در کشف جرم و شناسایی مجرمان به کار رفت.گفتنی است که برخی احتمال داده اند، منظور از «سرانگشتان» احیا و بازسازی استخوانهای کوچک و ظریف و دقیق آن باشد.

پرسش : آیا از نظر قرآن در سیاره های دیگر جهان موجودات زنده ای وجود دارند؟

پاسخ : در این باره به طور قطع نمی توان اظهار نظر کرد اما به طور احتمال می توان گفت که در سیاره های دیگر موجودات زنده ای وجود دارند. قرآن کریم می فرماید:«و من ءایاته خلق السموات و الارض و ما بث فیهما من دابه و هو علی جمعهم اذا یشاء قدیر»از نشانه های قدرت او ، آفرینش آسمان ها و زمین و پراکندن جنبندگان در آن دو است و هر وقت اراده کند قادر به گردآوردن آنها است. آیه دیگری نیز می فرماید: « و ربک اعلم بمن فی السموات و الارض»پروردگار تو از حال همه کسانی که در آسمانها و زمین اند آگاه تر است. در بعضی روایات نیز آمده است که در کرات آسمانی، موجودات زنده وجود دارد.

پرسش : قرآن چند سوره و چند آیه دارد؟

پاسخ : قرآن دارای ۱۱۴ سوره و ۶۲۳۶ آیه است.

پرسش : قرآن چند بسم الله الرحمن الرحیم دارد؟

پاسخ : قرآن ۱۱۴ بسم الله الرحمن الرحیم دارد. البته سوره توبه بسم الله الرحمن الرحیم ندارد و سوره نمل دو بسم الله داردی یکی در اول سوره و دیگری در آیه ۳۰٫

پرسش : قرآن دارای چند جزء و چند حزب است؟

پاسخ : قرآن دارای ۳۰ جزء و۱۲۰ (و به نقلی ۶۰) حزب است.

پرسش : بزرگ ترین سوره قرآن چه نام دارد؟

پاسخ : سوره «بقره»

پرسش : بهترین نوشیدنی در قرآن چیست؟

پاسخ : «شیر»

پرسش : کوچکترین سوره قرآن چه نام دارد؟

پاسخ : «کوثر»

پرسش : سید آیه ها و مهم ترین آیه قرآن کدام است؟

پاسخ : «آیه الکرسی»

پرسش : بزرگترین آیه قرآن کدام است؟

پاسخ : آیه ۲۸۲ سوره بقره.

پرسش : عظیم ترین آیات قرآن کریم کدامند؟

پاسخ : بسم الله الرحمن الرحیم.

پرسش : بهترین خوردنی در قرآن چه نام دارد؟

پاسخ : «عسل»

پرسش : عدالت آمیزترین آیه قرآن کدام است؟

پاسخ : آیه «ان الله یامر بالعدل والاحسان..

پرسش : ترس آورترین آیه قرآن کدام است؟

پاسخ : آیه «فمن یعمل مثقال ذره خیرا یره فمن یعمل مثقال ذره شرا یره

پرسش : منفورترین حلال نزد خداوند و نام سوره ای است؟

پاسخ : «طلاق»

پرسش : کوچکترین آیه قرآن کدام است؟

پاسخ : آیه «مدها متان» در سوره الرحمن.

پرسش : امید بخش ترین آیه قرآن کدام است؟

پاسخ : آیه «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لا تقنطوا من رحمه الله

پرسش : بزرگترین عدددر قرآن چیست و در کدام سوره است؟

پاسخ : بزرگترین عدد «صد هزار» است که در سوره «صافات آیه ۱۴۷» آمده است.

پرسش : بزرگترین کلمه قرآن کدام است؟

پاسخ : بزرگترین کلمه قرآن «فاسقینا کموه» است که در آیه ۲۲ سوره حجر آمده است.

پرسش : بهترین شب در قرآن چه شبی است؟

پاسخ : «شب قدر» (لیلة القدر خیر من الف شهر)

پرسش : تنها ماه قمری که قرآن از آن نام برده کدام است؟

پاسخ : «ماه رمضان»

پرسش : بزرگترین حیوان که سوره ای به نامش در قرآن ذکر شده چه نام دارد؟

پاسخ : « فیل»

پرسش : قلب قرآن چیست؟

پاسخ : سوره یس

پرسش : کدام سوره به مادر قرآن معروف است؟

پاسخ : سوره «حمد».

پرسش : سوره ای که همنام یکی از فروع دین است چه نام دارد؟

پاسخ : سوره «حج».

پرسش : کدام سوره به سوره، امام حسین (علیه السّلام) معروف است؟

پاسخ : سوره «فجر».

پرسش : سوره هایی که به مسبّحات مشهور هستند کدامند؟

پاسخ : سوره های «اسراء، حدید، حشر، صف،جمعه، تغابن و اعلی».

پرسش : سوره ای که همنام قبیله پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) است؟

پاسخ : سوره «قریش».

پرسش : شناسنامه و نسب نامه خداوند کدام سوره است؟

پاسخ : سوره «اخلاص».

پرسش : سوره های عزائم کدامند؟

پاسخ : سوره هایی که سجده واجب دارند: «سجده، فصلت، نجم و علق».

پرسش : کدام سوره همنام یکی از دانشمندان است؟

پاسخ : سوره «لقمان» .

پرسش : سوره هایی که حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله) فرمودند آن سوره ها مرا پیر کردند کدامند؟

پاسخ : سوره های «هود، واقعه، مرسلات و نبا».

پرسش : کدام یک از سوره های قرآن همنام یکی از غزوات پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) است؟

پاسخ : سوره «احزاب».

پرسش : سوره ای که همنام یکی از فلزات است؟

پاسخ : سوره «حدید» به معنای (آهن).

پرسش : سوره ای که همنام یکی از اصول دین است؟

پاسخ : سوره «توحید».

پرسش : کدامیک از سوره ها میان بندگان و خداوند تقسیم شده است؟

پاسخ : سوره «حمد».

پرسش : کدام سوره است که در آغاز آن به دو میوه سوگند خورده شده است؟

پاسخ : سوره «تین».

پرسش : سوره ای که خلاصه قرآن است؟

پاسخ : سوره «حمد».

پرسش : کدام سوره «بسم الله الرحمن الرحیم» ندارد؟

پاسخ : سوره «توبه»

پرسش : عروس قرآن کدام است؟

پاسخ : سوره «الرحمن».

پرسش : سوره های حامدات کدامند؟

پاسخ : سوره های « انعام، فاتحه الکتاب، کهف، سبا و فاطر».

پرسش : کدام سوره است که معادل یک سوم قرآن است؟

پاسخ : سوره « توحید».

پرسش : چند یک از سوره های قرآن با قسم شروع می شود؟

پاسخ : بیست سوره؛ سوره های «عصر، عادیات، تین، ضحی، شمس، بلد، فجر، طارق، بروج، نازعات، مرسلات، قیامت، نجم، طور، ذاریات، صافات، ن، ص، ق، لیل».

پرسش : کدام سوره به ناقه صالح معروف است؟

پاسخ : سوره « شمس».

پرسش : سوره هایی حوامیم کدامند؟

پاسخ : سوره های « زخرف، حم، المؤمن، سجده، حمعسق، احقاف، جاثیه و دخان».

پرسش : کدامیک از سوره های قرآن همنام یکی از روزهای هفته است؟

پاسخ : سوره «جمعه».

پرسش : چند سوره قرآن با کلمه قل آغاز می شود؟

پاسخ : پنج سوره با کلمه «قل» آغاز می شوند « جن، کافرون، اخلاص، فلق، ناس».

پرسش : کدام سوره قرآن دو بسم الله الرحمن الرحیم دارد؟

پاسخ : سوره «نمل» آغاز سوره و آیه ۳۰٫

پرسش : چه تعداد از سوره های قرآن با حروف مقطعه آغاز می شوند؟

پاسخ : ۲۹ سوره.

پرسش : کدام سوره دو مرتبه بر پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) نازل شده است؟

پاسخ : سوره «حمد» یکبار در مدینه و یکبار در مکه.

پرسش : کدام سوره به نام موجود زنده ای است که با چشم دیده نمی شود؟

پاسخ : سوره «جن».

پرسش : سوره ای را نام ببرید که نام یکی از میوه هاست؟

پاسخ : سوره «تین».

پرسش : سوره ای که همنام یکی از کشورها است؟

پاسخ : سوره «روم».

پرسش : کدام سوره قرآن است که در تمام آیاتش کلمه الله آمده است؟

پاسخ : سوره مجادله.

پرسش : کدام سوره به «ریحانة القرآن» معروف است؟

پاسخ : سوره «یس».

پرسش : کدام سوره قرآن است که حرف فاء در آن نیست؟

پاسخ : سوره «حمد».

پرسش : در کدام سوره کلمه الله چهل بار آمده است؟

پاسخ : سوره مجادله.

پرسش : کدام سوره است که آن را سوره حبیب نجار نیز می نامند؟

پاسخ : سوره «یس».

پرسش : سوره هایی که به نام قیامت هستند کدامند؟

پاسخ : سوره های «رعد، قیامه، واقعه، قارعه، نبا، زلزال، جاثیه، تغابن و حشر».

پرسش : سوره هایی که به معوذتین معروفند چه نام دارند؟

پاسخ : سوره های «فلق و ناس».

پرسش : نام دو سوره در قرآن است که اگر برعکس بخوانیم به همان صورت خوانده می شوند؟

پاسخ : سوره های «لیل و تبت».

پرسش : سوره ای که به ملائکه معروف است؟

پاسخ : سوره « فاطر».

پرسش : به کدام سوره العقود نیز گفته می شود؟

پاسخ : سوره «مائده».

پرسش : کدام سوره به فسطاط القرآن معروف است؟

پاسخ : سوره « بقره».

پرسش : چند سوره با کلمه هل شروع می شوند؟

پاسخ : سوره های « دهر و غاشیه».

پرسش : سوره هایی که به طواسین معروفند کدامند؟

پاسخ : سوره های « شعراء، نمل و قصص».

پرسش : سوره هایی که به زهروان معروفند کدامند؟

پاسخ : سوره های « بقره و آل عمران ».

پرسش : سوره هایی که به عتاق معروفند کدامند؟

پاسخ : سوره های « اسری، کهف، مریم، طه و انبیاء».

پرسش : کدام سوره به بنی اسرائیل منسوب است؟

پاسخ : سوره « اسری».

پرسش : سوره ای که تمام آیاتش با حرف « د» ختم می شوند کدام است؟

پاسخ : « اخلاص».

پرسش : کدام سوره قرآن است که تمام آیاتش با حرف (ر) ختم می شوند؟

پاسخ : « کوثر» .

پرسش : در کدام سوره قرآن نام پنج نوع عذاب الهی در یک خط آمده است؟

پاسخ : سوره « اعراف» آیه ۱۳۳٫

پرسش : سوره اخلاق و ادب کدام است؟

پاسخ : سوره « حجرات».

پرسش : چند سوره با تسبیح آغاز می شوند؟

پاسخ : سوره هایی که با تسبیح شروع می شوند عبارتند از « اسری، اعلی، جمعه، تغابن، صف، حدید، حشر».

پرسش : چند سوره با کلمه ویل شروع می شوند؟

پاسخ : سوره های « مطففین و همزه» .

پرسش : آیه استرجاع در کدام سوره قرار دارد؟

پاسخ : « سوره بقره آیه ۱۵۶»

پرسش : در کدام آیه قرآن مدت روز قیامت بیان شده است؟

پاسخ : ۴ سوره معارج».

پرسش : کدام آیه است که از هر دو طرف به همان صورت خوانده میشود؟

پاسخ : آیه ۳ سوره مدثر « ربک فکبر».

پرسش : قرآن دارای چند آیه سجده دار است؟

پاسخ : قرآن دارای « پانزده آیه سجده دار» می باشد.

پرسش : در کدام آیه از آیات نام پنج تن از پیامبران اولوا العزم بیان شده است؟

پاسخ : « در آیه ۷ سوره احزاب».

پرسش : آیه ای که سر بریده امام حسین (علیه السّلام) در شام تلاوت فرمودند کدام آیه است؟

پاسخ : « آیه ۹ سوره کهف» .

پرسش : آیه «نور» در کدام سوره قرار دارد؟

پاسخ : آیه ۳۵ سوره نور.

پرسش : «آیه حجاب» کدام است ؟

پاسخ : « آیه ۳۱ سوره نور».

پرسش : «آیه شهادت» کدام است؟

پاسخ : « آیه ۱۸ سوره آل عمران».

پرسش : آیه «قصاص» در کدام سوره قرار گرفته است؟

پاسخ : « آیه ۱۷۸ سوره بقره».

پرسش : کدام آیه به « شق القمر» معروف است؟

پاسخ : « سوره قمر آیه ۱».

پرسش : آیه ای که « پنج وقت نمازهای یومیه» در آن آمده است در کدام سوره قرار گرفته است؟

پاسخ : « سوره اسراء آیه ۷۸».

پرسش : در کدام آیه قرآن « مراحل وضو» ذکر شده است؟

پاسخ : « آیه ۶ سوره مائده ».

پرسش : آیه « مباهله» کدام است؟

پاسخ : آیه «۶۱ آل عمران».

پرسش : آیه « استعاذه» در کدام سوره جای گرفته است؟

پاسخ : آیه ۹۸ سوره نحل.

پرسش : آیه تغییر قبله کدام است؟

پاسخ : آیه ۱۴۴ سوره بقره.

پرسش : « توبه نصوح» در کدام آیه است؟

پاسخ : «آیه ۸ سوره تحریم».

پرسش : « داستان معراج پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله)» در کدام سوره بیان شده است؟

پاسخ : « سوره اسراء و سوره نجم».

پرسش : نام کدام پیامبر بیشتر از دیگر پیامبران در قرآن ذکر شده است؟

پاسخ : حضرت موسی که «۱۳۶مرتبه» در قرآن ذکر شده است.

پرسش : کدام سوره ها به نام پیامبران است؟

پاسخ : سوره های «ابراهیم، محمد، نوح،هود، یوسف، یونس».

پرسش : کدام پیامبر نجار بود و کشتی ساخت؟

پاسخ : «حضرت نوح».

پرسش : کدامیک از پیامبران هم اکنون زنده است؟

پاسخ : «حضرت عیسی (علیه السّلام)».

پرسش : پیامبرانی که نامشان در قرآن آمده کدامند؟

پاسخ : پیامبرانی که نامشان در قرآن آمده است عبارتند از : آدم، ادریس، نوح، هود، صالح، لوط، ابراهیم، اسماعیل، یعقوب، اسحاق، یوسف، ایوب، یونس، شعیب، موسی، هارون، داوود، سلیمان، الیاس، الیسع، ذوالکفل، عزیز، ذکریا، یحیی، عیسی و محمد ( علیهم السلام).

پرسش : کدام پیامبر بدون پدر و مادر به دنیا آمد؟

پاسخ : «حضرت آدم (علیه السّلام)» بدون پدر و مادر به دنیا آمد.

پرسش : کدام پیامبر بدون پدر به دنیا آمد؟

پاسخ : «حضرت عیسی (علیه السّلام)» پدر نداشت.

پرسش : نام رسول گرامی اسلام (صلّی الله علیه و آله) چند بار در قرآن آمده است؟

پاسخ : پنج بار؛ چهار بار با نام محمّد و یکبار به نام احمد.

پرسش : قرآن کریم از داستان کدام پیامبر به عنوان « احسن القصص» (بهترین داستانها) یاد کرده است؟

پاسخ : داستان «حضرت یوسف (علیه السّلام)».

پرسش : کدام پیامبر بود که با حیوانات سخن می گفت و سخنان آنان را نیز میشنید؟

پاسخ : «حضرت سلیمان (علیه السّلام)».

پرسش : کدام پیامبر را در کودکی برادرانش به چاه انداختند؟

پاسخ : «حضرت یوسف (علیه السّلام)» .

پرسش : کدام پیامبر بود که پسرش از فرمان او سرپیچی نمود و غرق شد؟

پاسخ : « پسر حضرت نوح (علیه السّلام)» .

پرسش : کدام پیامبر به هم سخن خدا ملقب بود؟

پاسخ : حضرت موسی (علیه السّلام)«کلیم الله».

پرسش : در کدام سوره نام « ۱۶ پیامبر» ذکر شده است؟

پاسخ : « سوره انبیاء».

پرسش : سوره هایی که به « پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) » منسوبند کدامند؟

پاسخ : سوره های «طه، یس، مزمل، و مدثر».

پرسش : کدام پیامبر به « شیخ الانبیاء» معروف است؟

پاسخ : «حضرت نوح (علیه السّلام)».

پرسش : کدام پیامبر زره می بافت؟

پاسخ : «حضرت داوود (علیه السّلام)».

پرسش : کدام پیامبر به « ذوالنون» معروف است؟

پاسخ : «حضرت یونس (علیه السّلام)»

پرسش : حضرت هود (علیه السّلام) بر کدام قوم مبعوث شد؟

پاسخ : «حضرت هود (علیه السّلام)» بر قوم (عاد) مبعوث شد.

پرسش : لقب کدامیک از پیامبران « حبیب الله » است؟

پاسخ : « حضرت محمد (صلّی الله علیه و آله)».

پرسش : کدام پیامبر به روح الله معروف است؟

پاسخ : «حضرت عیسی (علیه السّلام)» .

پرسش : کدام پیامبر به « صفوه الله » معروف است؟

پاسخ : حضرت نوح (علیه السّلام).

پرسش : داستان خواب صد ساله حضرت عزیز (علیه السّلام) در کدام سوره قرآن بیان شده است؟

پاسخ : « سوره بقره آیه ۲۵۹».

پرسش : کدام پیامبر از گل پرنده ساخت؟

پاسخ : «حضرت عیسی (علیه السّلام)»

پرسش : کدام پیامبر در عالم رویا دید که یازده ستاره و خورشید و ماه او را سجده می کنند؟

پاسخ : «حضرت یوسف (علیه السّلام)»

پرسش : کدام پیامبر نامه خود را با « بسم الله الرحمن الرحیم» نوشت؟

پاسخ : «حضرت سلیمان (علیه السّلام)».

پرسش : کدامیک از پیامبران « دوازده پسر» داشت؟

پاسخ : «حضرت یعقوب (علیه السّلام)».

پرسش : کدام پیامبر اولوالعزم داماد حضرت شعیب (علیه السّلام) بود؟

پاسخ : «حضرت موسی (علیه السّلام)».

پرسش : پیامبر قوم سبا که بود؟

پاسخ : «حضرت داوود (علیه السّلام)».

پرسش : کدام پیامبر بر قوم ثمود مبعوث شد؟

پاسخ : «حضرت صالح (علیه السّلام)».

پرسش : داستان شکستن بتها توسط حضرت ابراهیم (علیه السّلام) در کدام سوره قرآن بیان شده است؟

پاسخ : سوره انبیاء آیه ۵۷٫

پرسش : کتاب حضرت ابراهیم (علیه السّلام) چه نام دارد؟

پاسخ : صحف ابراهیم.

پرسش : زبور کتاب کدام پیامبر است؟

پاسخ : کتاب حضرت داوود (علیه السّلام).

پرسش : عمر کدام پیامبر بیش از همه پیامبران است؟

پاسخ : حضرت عیسی (علیه السّلام) که تاکنون زنده است.

پرسش : نخستین پیامبر اولوالعزم چه نام داشت؟

پاسخ : حضرت نوح (علیه السّلام).

پرسش : بشارت آمدن پیامبر (صلّی الله علیه و آله) توسط حضرت عیسی (علیه السّلام) در کدام سوره بیان شده است؟

پاسخ : « سوره صف».

پرسش : کدامیک از پیامبران « کفالت حضرت مریم» را برعهده داشت؟

پاسخ : «حضرت زکریا (علیه السّلام)».

پرسش : دو تن از پیامبرانی که به « ساختن کعبه» همت گماردند چه نام دارند؟

پاسخ : «حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل (علیهما السلام)».

پرسش : اولین آیه قرآن که حضرت مهدی (عج) هنگام ظهورشان تلاوت می فرمایند کدام آیه است؟

پاسخ : آیه «۸۶ سوره هود».

پرسش : آخرین «آیه ای که بر پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) نازل شد» کدام است؟

پاسخ : آیه «۳ سوره مائده» که درباره خلافت و جانشینی حضرت علی (علیه السّلام) است.

پرسش : آخرین سوره ای که نازل شد کدام است؟

پاسخ : «سوره نصر».

پرسش : واژه «یوم» (روز) چند بار در قرآن بیان شده است؟

پاسخ : «۳۶۵» بار.

پرسش : واژه «شهر» (ماه) چند مرتبه در قرآن آمده است؟

پاسخ : «۱۲» بار.

پرسش : کدام کلمه است که در تمام سوره ها بیان شده است؟

پاسخ : «الله».

پرسش : دو زن نمونه که در قرآن نیز به آنها اشاره شده است را نام ببرید؟

پاسخ : «آسیه زن فرعون، مریم مادر عیسی (علیه السّلام)».

پرسش : کدام زن هیزم کش آتش جهنم است؟

پاسخ : « زن ابولهب».

پرسش : کدام زن بود که بدون شوهر فرزند به دنیا آورد؟

پاسخ : «حضرت مریم ».

پرسش : دو زن که در قرآن به زشتی از آنها نام برده شده است را نام ببرید؟

پاسخ : «زن لوط و زن نوح».

پرسش : کدام زن بود که به دستور خداوند فرزند خود را در صندوق گذاشته و به روی آب رها کرد؟

پاسخ : « مادر حضرت موسی (علیه السّلام)».

پرسش : کدام سوره قرآن است که سفارش شده زنها آن را بیشتر بخوانند؟

پاسخ : «سوره نور».

پرسش : کدام زن بدون پدر و مادر به دنیا آمد؟

پاسخ : «حضرت حوا».

پرسش : تنها زنی که نامش در قرآن آمده است چه نام دارد؟

پاسخ : «حضرت مریم» .

پرسش : «ستمگرانی» که نامشان در قرآن آمده کدام است؟

پاسخ : « جالوت، هامان، سامری، نمرود، فرعون، قارون و ابولهب»

پرسش : سوره هایی که به نام «حیوانات» نامگذاری شده است؟

پاسخ : پنج سوره: « نمل، عنکبوت، نحل، بقره و فیل»

پرسش : «قبایلی» که نام آنها در قرآن آمده کدام است؟

پاسخ : «ثمود، یاجوج و ماجوج، عاد، قریش، مدین، اصحاب الایکه و اصحاب الرس»

پرسش : «فرشتگانی» که نامشان در قرآن آمده است را نام ببرید؟

پاسخ : «جبرئیل، ماروت، هاروت، میکال و مالک».

پرسش : کدام قسمت از زمین بود که فقط یکبار نور خورشید بر آن تابید؟

پاسخ : کف دریای نیل که به امر الهی آب دریا شکافته شد و لشگریان فرعون در آن غرق شدند.

پرسش : ماجرای اولین قتل در روی زمین در کدام سوره بیان شده است؟

پاسخ : «آیه ۳۰ سوره مائده».

پرسش : زینت قرآن چیست؟

پاسخ : «صوت زیبا».

پرسش : «اخ القرآن» (برادر قرآن) چیست؟

پاسخ : «نهج البلاغه».

پرسش : « اخت القرآن» ( خواهر قرآن) کدام است؟

پاسخ : «صحیفه سجادیه».

پرسش : «بهار قرآن» چیست؟

پاسخ : «ماه رمضان».

پرسش : نخستین مفسر قرآن چه کسی بود؟

پاسخ : نخستین مفسر قرآن «حضرت علی (علیه السّلام)» بود.

پرسش : اولین کسی که قرآن را نقطه گذاری کرد که بود؟

پاسخ : نخستین شخصی که قرآن را نقطه گذاری کرد « ابوالاسود دوئلی» بود.

پرسش : کدام عبادت است که انجام و ترک آن حرام است؟

پاسخ : نماز انسان مست که «آیه ۴۳ سوره نساء» از آن نهی میکند.

پرسش : آیه میثاق درکدام سوره و آیه است ؟

پاسخ : آیه ۱۷۲ سوره اعراف

  • حسین توکلی

 

«زن روز»، یکی از مجلات معروف دهه‌های گذشته کشور است که البته قبل از انقلاب نسبت به بعدش جهت‌گیری متفاوتی داشت. سال ۶۶ در این نشریه چند نامه درباره ماجرای پسر ۱۷ ساله ای چاپ شد که تکان دهنده و درس آموز است . آنچه تقدیمتان می گردد ، صوت بخشی از منبر استاد شیخ حسین انصاریان در این خصوص ، متن نامه‌ها همراه با تصویر دستخط نویسنده آن می باشد:

 

شنیدن این صوت را به شما توصیه می کنیم.

منبع فایل صوتی : تییان

 

نامه اول: سوم آذرماه سال 1365  از امیر به مجله زن روز

بنام خداوند بخشنده و مهربان

خدمت خواهران عزیز و گرامیم در مجله مفید و پر بار زن روز

سلام من را از این فاصله دور پذیرا باشید. آرزو می‌کنم که در تمام مراحل زندگیتان موفق و مؤید و سلامت باشید. قبل از هر چیز لازم است از زحمات شما بخاطر فراهم آوردن این مجله مفید و سودمند تشکر کنم و باور کنید بدون تعارف و تمجید های دروغین، مجله زن روز بهترین مجله خانوادگی در سطح کشور و بهترین نشریه از بین نشریات موسسه کیهان است. اما دلیل اینکه امروز در این هوای بارانی، این برادر کوچکتان تصمیم گرفت با شما درد دل کند مشکل بزرگی است که بر سر راهش قرار گرفته است جریان را برایتان بازگو می‌کنم:

من پسری 17 ساله هستم و در خانواده‌ای مرفه و ثروتمند زندگی می‌کنم اما چه ثروتی که می‌خواهم سر به تنش نباشد. پدر و مادر من هر دو پزشک هستند و از صبح زود تا پاسی از شب را در خارج از منزل سپری می‌کنند تازه وقتی هم به خانه ‌یند از بس خسته و کوفته هستند که زود می روند و می‌خوابند. اصلاً در طول روز یکبار از خود سوال نمی‌کنند که پسرمان (یعنی من) کجاست؟ حالا چه کار می‌کند؟ با چه کسی رفت و آمد می‌کند؟ اما خوشبختانه به حول و قوه الهی من پسری نیستم که از این موقعیتها سوء استفاده کنم و خودم را به منجلاب فساد بکشانم. البته این مشکل اصلی من نیست چون من دیگر به این بی توجهی ها عادت کرده ام و از اینکه اصلا ًبه من کاری ندارند که کجا می روم و چه می پوشم و با کی می گردم تعجب نمی‌کنم بلکه مشکل اصلی من از حدود یکسال پیش شروع شد.

پدر و مادرم بدلیل اینکه من تنها بچه خانواده هستم و ضمناً وضع مادیشان هم خوب است دختر خاله‌ام را که در خانواده ای متوسط زندگی می‌کند به فرزندی که چه عرض کنم به سرپرستی قبول کردند (البته لازم به تذکر است که دختر خاله‌ام هم سن خود من است.) بله از آن تاریخ به بعد مشکل من شروع شد و خانه آرام و ساکت ما که در طول روز کسی جز من در آن زندگی نمی‌کرد تبدیل به زندگی پسری شد که سعی در دور کردن هوای نفس دارد با دختری که به مراتب از شیطان پست‌تر و گناهکارتر و حرفه‌ای تر است. تنها کارهای دختر خاله‌ام را در یک جمله خلاصه می‌کنم: «درخواست از من برای انجام بزرگترین گناه کبیره» می دانم که منظور من را حتما فهمیده‌اید و لازم به توضیحات اضافی نیست. همانطور که گفتم پدر و مادرم حدود 17 ساعت از روز را در بیرون از منزل بسر می‌برند یعنی از ساعت 6 صبح تا 11 شب.

من هم از ساعت 7 صبح تا 1 بعد از ظهر مشغول تحصیل هستم یعنی حدود 10 ساعت از روز را با دختر خاله‌ام در خانه تنها هستم و همانطور که گفتم دختر خاله‌ام یک لحظه من را تنها نمی‌گذارد، دائماً در سرم فکر گناه را می‌اندازد. بارها در طول روز از من درخواست گناه می‌کند. البته من پسری نیستم که تسلیم خواهش و حرفهای او شوم، همیشه سعی می‌کنم از او خودم را دور کنم ولی او مانند شیطان است که سر راه هر انسان ظاهر شود او را درون قعر جهنم پرتاب می‌کند و برای همین است که من از او احتراز می‌کنم ولی او دست از سرم برنمی‌دارد تو را به خدا کمکم کنید چطور جواب حرفهای چرب و نرم او را بدهم؟ من بعضی وقتها فکر می‌کنم که او شیطان است که از آسمان به زمین آمده تا تمام عبادات چندین ساله من را دود و نابود کند و سپس به آسمان برگردد. خواهران عزیز کمکم کنید من چطور می‌توانم او را سر راه بیاورم؟ هر چه به او می‌گویم دست از سرم بردار گوشش بدهکار نیست هر چه به او می‌گویم  شخصیت زن این نیست که تو داری انجام می‌دهی اصلاً گوش نمی‌کند. میترسم آخر عاقبت کاری دست من بدهد. دوست ندارم که تسلیم او بشوم. باور کنید حتی بعضی وقتها من را تهدید هم می‌کند و می‌گوید...
البته فکر می‌کنم همه این بدبختیها بخاطر این است که من یک مقدار زیبا هستم فکر می‌کنم اگر این موهای طلایی و پوست روشن را نداشتم حتما این مشکل سرم نمی آمد. روزی هزار بار از خداوند در خواست می‌کنم که این زیبایی را از من بگیرد. دوست داشتم در خانواده ای فقیر زندگی می کردم و زشت ترین پسر روی زمین بودم ولی گیر این دختر خاله شیطان‌صفت نمی‌افتادم که نمی‌گذارد تا قبل از ازدواج پاک بمانم. البته تا حالا که من تسلیم خواهشهای او نشده ام ولی می ترسم که بالاخره من را وادار به تسلیم کند. خواهران خوبم کمکم کنید نگذارید این برادرتان پاکی خود را از دست بدهد. بگویید به او چه بگویم و چطور او را ارشاد کنم تا دست از هوای نفس خود بردارد و من را هم اینهمه آزار ندهد؟ چطور او را مانند یک دختر مسلمان کنم و چطور می توانم طرز فکر و رفتار و عقیده اش را تغییر دهم؟ ضمناً فکر نمی‌کنم که در میان گذاشتن این مسئله با پدر و مادرم فایده ای داشته باشد چون آنها نه وقت و نه حوصله فکر کردن به این مسائل را دارند، تازه اگر هم داشته باشند هیچ عکس العملی نشان نمی دهند. چون رفتار آنها هم در بیرون از خانه دست کمی از رفتار دختر خاله‌ام در خانه ندارد. امیدوارم که هر چه زود تر من را کمک کنید. خواهران گرامی جواب نامه ام را به این آدرس به صورت کتبی بدهید که قبلاً تشکر و سپاسگزاری می‌کنم.

با تشکر برادرتان امیر....
65/9/3 - ساعت 3 و نیم بعد از ظهر

 

پاسخ مجله زن روز به امیر - 65/10/14
                       
                                   
                                                 بسمه تعالی
برادر گرامی
سلام علیکم
حتما موضوع را با خانواده خود در میان بگذارید. زیرا آگاهی خانواده تان می‌تواند برای شما مؤثر باشد.
موفق باشید.

 

نامه مدیر دبیرستان محل تحصیل امیر به مجله زن روز .
 

بسمه تعالی

مجله محترم زن روز
با سلام، برادر امیر........ در تاریخ 65/10/5 در عملیات کربلا 4 به شهادت رسیده‌اند. نامه شهید ضمیمه می‌شود.

با تشکر
مدیر دبیرستان...
65/10/5

 

نامه دوم امیر به مجله زن روز (این نامه را امین به دبیرستانش سپرده بود تا اگر جوابی از مجله زن روز رسید برایشان بفرستند.)

 

بسم رب الشهدا و الصدیقین

خدمت خواهران عزیز و گرامی‌ام در مجله زن روز

سلامی به گرمای آفتاب خوزستان و به لطافت نسیم بهاری. از این راه دور برای شما می فرستم. مدتهاست که منتظر نامه شما هستم ولی تا حالا که عازم دانشگاه اصلی هستم جوابی از شما دریافت نکرده ام. البته مطمئن هستم که شما نامه ام را جواب خواهید داد. ولی وقتی شما جواب بدهید من امیدوارم در این دنیای فانی نباشم.

حدود یک هفته بعد از اینکه برای شما نامه‌ای نوشتم و گفتم خواهر خوانده‌ام من را ترغیب به گناه کبیره زنا می‌کند، شبی در خواب دیدم که مردی با کت و شلوار سبز در خیابان من را دیده است و به من گفت: امین برو به دانشگاه اصلی، وقتت را تلف نکن. من این خواب را از روحانی مسجدمان سؤال کردم و ایشان گفتند که دانشگاه اصلی یعنی جبهه. من هم از اینکه خدا دست نیاز من را گرفته بود و راهی به روی من گشوده بود خوشحال شدم و حال عازم جبهه نور علیه تاریکی هستم.

البته این نامه را به کادر دبیرستان می دهم تا اگر خوشبختانه شهید شدم و بعد از شهادت من نامه شما آمد این نامه را برایتان پست کنند تا از خبر شهادت من آگاه شوید. البته من نمی دانم حالا که این نامه من را مطالعه می کنید اصلاً یادتان هست که در نامه قبلی چه نوشته ام یا اینکه کثرت نامه های رسیده شما موضوع نامه من را در خاطر شما پاک کرده است. بهر شکل همانطور که در نامه قبلی هم نوشته بودم پدر و مادر من آدمهای درستی نیستند و رفتار و گفتار و کردارشان غربی است و خواهر خوانده ام هم که این موضوع را بعد از آمدن به منزل ما دید فکر کرد من هم زود تسلیم می‌شوم ولی او کور خوانده است.

من مدت‌ها با شیطان مبارزه کرده‌ام و خودم را از آلودگی حفظ کرده‌ام ولی فکر می‌کنید که تا کی می توانستم در مقابل این شیطان دخترنما مقاومت کنم و برای همین و با توجه به خوابی که دیده بودم تصمیم گرفتم که خودم را به صف عاشقان حقیقی خدا پیوند بزنم و از این دام شیطان که در جلوی پایم قرار دارد خلاصی پیدا کنم. من می‌روم اما بگذار این دختره فاسد بماند من فقط خوشحالم که حال که عازم جبهه هستم هیچ گناه کبیره‌ای ندارم و برای گناهان ریز و درشت دیگرم از خداوند طلب مغفرت می‌کنم. من می روم ولی بگذار پدر و مادرم که هر دو دکتر هستند و ادعای تمدن می کنند بمانند و به افکار غربزده خود ادامه دهند. امیدوارم که به زودی از خواب غفلت بیدار شوند.

من تا حالا به جبهه نرفته ام و نمی دانم حال و هوای آنجا چگونه است ولی امیدوارم که خداوند ما بندگان سراپا تقصیر را هم مورد لطف خودش قرار دهد و از شربت غرور انگیز و مست‌کننده شهادت هم به ما بنوشاند. این تنها آرزوی من است. پدر و مادرم هیچ وقت برای من پدر و مادر درست و حسابی نبودند. همیشه بیرون از خانه بودند و از صبح زود تا نیمه های شب در حال کار در بیمارستان و یا مطب خصوصی و یا در مجلس های فساد انگیزی بودند که من از رفتن به آنها همیشه تنفر داشته ام. هیچ وقت من محبت واقعی پدر و مادرم را احساس نکردم چون اصلاً آنها را درست و حسابی ندیده ام. بعد هم که این دختر را پیش ما آوردند که زندگی آرام و بدون دغدغه من را تبدیل به طوفان مبارزه با گناه کردند با این همه همانطور که گفتم خوشحالم که به گناهی که خواهر خوانده ام من را به آن تشوق می کرد آلوده نشدم.

ضمنا از طرف من خواهش می‌کنم به روانشناس مجله بگوئید که در نوشته هایتان حتماً این موضوع را به پدر و مادرها تذکر دهند که پدر و مادری فقط این نیست که بچه درست کنید و آنوقت به امید خدا رها کنید بلکه به آنها بگوئید پدر و مادری یعنی محبت و توجه به فرزند. امیدوارم من آخرین پسری باشم که از این اتفاقات برایم می افتد. البته من نمی دانم که این موضوع را خانم روانشناس باید بگوید یا کس دیگری. بهر صورت خودتان این پیام من را به هر کسی که مناسب می دانید برسانید تا او در مجله چاپ کند. قلبم با شنیدن کلمه شهادت تندتر می‌زند و عطش پایان‌ناپذیری در رسیدن به این کمال در وجودم شعله می کشد. همانطور که گفتم اگر خداوند ما را پذیرفت و شهید شدیم که این نامه را از طرف رئیس دبیرستان برایتان می فرستند و اگر لایق و شایسته رسیدن به این مقام رفیع ندید و برگشتیم، من اگر نامه ای از شما دریافت کرده بودم حتما جوابش را می دهم. البته امیدوارم برنگردم چون آنوقت همان آش و همان کاسه است. بیشتر از این وقت شما را نمی‌گیرم. برای من دعا کنید. سلامتی و موفقیت همه شما خواهران گرامی را از خداوند متعال خواستارم و در پایان آرزو می‌کنم که همه انسانهای خفته مخصوصاً پدر و مادر و خواهر خوانده‌ام از خواب غفلت بیدار شوند و رو بسوی اسلام بیاورند. عرض دیگری نیست. خداحافظ و التماس دعا.

والسلام علی عبادا...صالحین
برادرتان امیر 65/10/1

منبع نامه‌ها: مجله ‌زن روز، شماره 1114 « 66/2/5» ص 22  و 49  

 

 

  • حسین توکلی