پیشتازان طبس

۶۸۷ مطلب توسط «حسین توکلی» ثبت شده است

 

 

سرود دل بخوان جان را رها کن      رها کن جان و جانان را صدا کن
بیا زیـر  و  بم احسـاس خـود را      بـه  آهنـگ حقیـقت همـنوا  کن


   

چگونه یک گروه سرود تشکیل دهیم؟

 

دریافت فایل صوتی

نغمه­ ای که از دل برآید یقیناً بر دل خواهد نشست. نغمه­ هایی ماندگار می­ شوند که علاوه بر برخورداری از قالبی زیبا، دربردارنده­ ی پیام و محتوایی ارزشمند نیز باشند. لذا نغمه و سرود یک ابزار جذاب و بسیار عامه­ پسند جهت تبلیغ و ترویج ارزش­هاست. نغمه های گروهی در قالب گروه­های سرود بسیار مؤثرتر از یک تک­خوانی است.تاثیری که سرود و نغمه­ های گروهی و به طور کلی هنر در انتقال مفاهیم دارد بی­ بدیل است و همین مهم سبب می ­شود سرود همچنان علیرغم رشد رسانه­ها و قالب­های موسیقایی جدید جایگاهی ارزشمند داشته باشد. با رجوع به تاریخ معاصر شاهد تاثیر گروه ­های سرود دانش ­آموزی مساجد در پیروزی انقلاب اسلامی و مخصوصا هشت سال دفاع مقدس هستیم. گروه­ هایی که با اشعاری حماسی روح حماسه و تحرک و جهاد را در کالبدها می ­دمید.
با توجه به این تاثیر مشخص می­شود که اگر به سرود به صورت تخصصی ­تر و علمی­ تر توجه شود می­توان این تاثیر را افزایش داد و این هنر را از مهجوریت بیرون آورد. همین نگاه دم­ دستی و غیر تخصصی سبب شده است که تمایل به تشکیل گروه­های سرود در مقطع دبیرستان کمتر از مقاطع پایین­ تر بشود.

 بر این اساس نکاتی کوتاه را یادآور می شویم با این امید که این نوشتار خلاصه و کوتاه ، مفید واقع شود:



صدای انسان چیست؟

انسان احساساتش را با صداها و واژه­ ها بیان می­کند. به سبب توانایی بی همتای صدای انسان درتلفیق واژه ­ها با صداهای موسیقایی، در بسیاری از فرهنگ ­ها شعر و سرود جدایی­ ناپذیر بوده ­اند.

 سرود می­تواند واژه ­ها را به یادماندنی­ تر کند و تأثیر حسی آن­ها را اعتلا بخشد. در سرود، در قیاس با گفتار، گستره ­ی پهناورتری از زیر و بم و حجم صوتی را به کار می­گیریم وحروف صدادار را کشیده­ تر ادا می­کنیم . لازمه­ ی سرود خواندن، داشتن نفس بیشتر و مهار کامل­تر آن است. هوایی که از ریه خارج می­شود توسط ماهیچه ­های بطنی زیرین وپرده­ ی دیافراگم مهار می­شود. هوا تارهای صوتی را به نوسان درمی­ آورد و ریه­ ها، گلو، دهان و بینی همگی برای ایجاد صدایی مطلوب گرفتار می­شوند. زیر و بم صدای خواننده بسته به میزان کشیدگی تارهای صوتی تغییر می­کند؛ هر چه این تارها کشیده­ تر باشند صدا زیرتر است.

وسعت صدای یک فرد بسته به میزان تعلیم دیدگی و نیز ویژگی­ های فیزیکی اوست. وسعت صدای یک فرد تعلیم ندیده به طور معمول حدود  5/1  اُکتاو است، اما خوانندگان حرفه­ای بر محدوده  2  اُکتاو و یا حتی بیشتر نیز احاطه دارند.
 

فاصله اُکتاو در موسیقی دارای اهمیت است. این فاصله، فاصله­ ی میان نخستین و آخرین صداهای تشکیل دهنده­ی گام معروف موسیقی است.

گام زیر را  از چپ به راست بخوانید:

می         ر        دو      سی      لا      سل     فا      می     ر    دو


 می ­بینید که با رسیدن به نت «دو»یِ بالایی - که نت «دو»یِ پائین را مضاعف می­کند فاصله اُکتاو را با هفت صدا که هر کدام زیر و بمیِ متفاوت دارند، پر کرده ­اید.  ( در موسیقی غیر غربی اُکتاو ممکن است به تعداد دیگری تقسیم شود برای نمونه 17 یا 22 صدا) فاصله میان بم­ترین و زیرترین صداهایی که یک خواننده می­تواند اجرا کند وسعت صوتی یا به طور ساده وسعت نامیده می­شود.

 زمانی که فاصله میان دو صدا یک اُکتاو باشد، آن دوکیفیتی بسیار مشابه خواهند داشت.  هنگامی که دو صدا با فاصله یک اُکتاو هم زمان به صدا درآیند، چنان در هم می­ آمیزند که به نظر می­آید در صدایی واحد ادغام می­ شوند.بعنوان مثال دو خواننده یکی مرد که دارای صدای بم و دیگری یک نوجوان که صدای زیر دارد  با هم بخوانند صدای هر دو یک خط را دنبال می­کند با این تفاوت که یکی با صدای  بم و دیگری با صدای زیر همان نت را اجرا می­ کند. یعنی یک نُت اما با یک اُکتاو فاصله.   

تارهای صوتی مردان طویل ­تر و ضخیم­ تر از تارهای صوتی زنان است و همین تفاوت، محدوده صوتی بم ­تری را برای آن­ها سبب می­شود. گروه­ بندی گستره ­های آوازی به ترتیب از زیر  به  بم  چنین است:

سوپرانو-  متسو سوپرانو - آلتو - تنور  - باریتون  و   باس


که البته گستره­ های آوازیِ اصلی به ترتیب عبارتنداز : سوپرانو، آلتو، تنور  و  باس

سوپرانو  زیرترین صدا و  آلتو  بم­ ترین صدای خوانندگی زنان است.

تنور  زیرترین صدا و باس بم­ ترین صدای خوانندگی مردان است.

در سرود وقتی آهنگ­ساز از وسعت صدایی بیشتری برای ملودی استفاده کرده باشد ما ناگزیر باید از صداهای بیشتری از لحاظ زیر و بم استفاده کنیم. در حقیقت این آهنگ ساز است که تعیین تکلیف می کند ما چه صدایی را به کار ببندیم.


 
زیر و بم (ارتفاع صوت) چیست؟


 ارتفاع صوت، زیر یا بم بودن آن نسبت به دیگر اصوات است. بی تردید متوجه شده ­اید که اغلب مردان با صدای بم ­تر از زنان و کودکان صحبت می­کنند و سرود می­خوانند. هنگام خواندن یک سرود نیز واژه ­ها نسبت به یکدیگر با زیر و بم های متفاوتی اَدا می­ شوند. گفتار بدون زیر و بم خسته کننده است.

 زیر و بم صداها با بسامد(فرکانسِ) نوسان­های آن تعیین می­شود. هرچه نوسان­ ها تندتر باشد، صدا زیرتر و هر چه نوسان­ ها کندتر باشد، صدا بم ­تر خواهد بود. بسامدِ نوسان، بر حسب سیکل در ثانیه سنجیده می­شود.صدایی که دارای زیر یا  بم یا ارتفاع معین باشد صدای موسیقایی نامیده می­شود. چنین صدایی دارای بسامد معین برای نمونه 440 سیکل در ثانیه است. اگر همین صدا یک اُکتاو بم ­تر محاسبه شود 220 سیکل در ثانیه بوده و اگر همین نمونه صدا یک اُکتاو زیر­تر شود دقیقاً 880 سیکل در ثانیه خواهد بود.

 نوسان­ های یک صدای موسیقایی دقیق است و در فواصل زمانی منظم و یکسان به گوش می­رسد. از سوی دیگر سر و صداها زیر و بم معینی ندارند. (مثل صدای ترمز اتومبیل که از نوسان­ های نا منظم پدید می­ آید.) دوصدای موسیقایی هنگامی متمایز به گوش می­رسند که زیر و بمی آن­ها متفاوت باشد. تفاوت زیر و بمی یا ارتفاع دو صدای موسیقایی فاصله  نامیده می شود. زمانی که فاصله میان دو صدا یک اُکتاو باشد، آن دوکیفیتی بسیار مشابه خواهند داشت، اما با بم و زیر  متفاوت.

صداهای بدون زیر و بم معین صداهایی هستند مانند صدای طبل بزرگ و سنج و ...


آنچه باید برای تنظیم صداها در گروه بدانیم:


دینامیک چیست؟

میزان شدت صدا در موسیقی ، دینامیک نامیده می­شود. شدت صدا بستگی کامل به دامنه نوسانی دارد که آن را پدید می­آورد.می توانیم با اجرای قوی­ تر یک صدا نسبت به صداهای مجاور، آن را مؤکد سازیم. که تأکیدی از این نوع را تأکید دینامیکی یا آکسان می­ نامیم.اگر در بعضی سرودها دقت کرده باشید برخی کلمات و حروف با شدّت بیشتری ادا می­ شوند، علت این است که آهنگ­ساز می­ خواهد با این تأکید نظر شنونده را به موضوعی خاص و در خور توجه ، جلب کند.

 

رنگ صوتی چیست؟

 رنگ صوتی با واژهایی همچون روشن، تیره، درخشان، نرم و غنی توصیف می­شود. رنگ صوتی یکی از مهمترین عوامل شناسایی دوستان ما در آن­سوی ارتباط تلفنی هستند. در ترکیب­ بندی صداهای هر گروه سرود توجه به رنگ و خصوصیت لحنی صدای هر یک از اعضاء ضروری است. چرا که برای انتقال شایسته­ ی محتوا و پیام سرود باید از هر صدا درست در جای خودش بهره گرفت.


 
ریتم چیست؟

ریتم در زندگی نقشی اساسی دارد. ریتم را در گردش شب و روز، چهار فصل و جزر و مد امواج می بینیم، هنگام تنفس به گونه ­ای  ملموس ­تر احساسش می­ کنیم و در ضربان قلب و گام زدن نیز آن را می­ یابیم. ریتم، در بهترین معنا، سیلان منظم موسیقی در زمان است.شاید شنیده باشید اصطلاح این­که از ریتم خارج شد. این زمانی است که گوش تشخیص می دهد نظم زمانی و زمان بندی به بی نظمی تبدیل شده است. مثلاً جدول کنار خیابان یکی در میان سفید و سیاه رنگ ­آمیزی شده و نگاه ما معطوف این نظم است که ناگاه می بینیم در قسمتی دو جدول سفید به اشتباه رنگ­ آمیزی شده و بعد از آن مجدداً یکی سفید و یکی سیاه تکرار می­شود. دقیقاً همان­جا که دو جدول سفید دیده شد چشم توجه خود را بیشتر کرد یعنی این جلب توجه و علامت سؤال به دلیل خارج شدن رنگ ها از ریتم صورت گرفته است.


جنبه های متعدد و مرتبط با یکدیگر ریتم :

 
ضرب
 ضرب تپش منظم و تکرار شونده ­ای است که سرود را به واحد­های برابر زمانی تقسیم می­کند. ضرب­ها گاه آشکار و ملموس به گوش می­ رسند(مانند نواختن طبل به وسیله طبل بزرگ در یک دسته همنواز ) گاه نیز، ضرب بیش از آن که شنیده شود احساس می­شود. اگر نغمه ­ای آشنا را بخوانید و همزمان با دست یا پا ضرب­های آن را نیز بنوازید، در می­یابید که واژه ایی معین از آن را بر ضرب هایی معین می­ خوانید. شما از این راه ضرب را احساس کرده ­اید، زیرا با نواختن ضربه­ ها نسبت به آن هوشیار بوده و آن را تداوم بخشیده ­اید. مثلاً سرود « ایران ایران ایران  رگبار مسلسل ها.»

ضرب­ ها واحدهای زمانی بنیادیی هستند که کشش تمام نت­ها بر مبنای آن­ها سنجیده می­شود. نت­ها از نظر زمانی می­توانند به اندازه بخشی از یک ضرب، یک ضرب کامل یا بیش از یک ضرب، تداوم یابند. ریتم به گونه ­ای مشخص­تر می­ تواند به منزله ترتیبی ویژه از توالی کشش­های زمانی نت­ها در یک سرود تعریف شود. ریتم ملودی یک سرود ، ویژگیِ اساسی شخصیت آن است.


 
وزن
هنگامی که یک نغمه یا سرود را می­خوانیم، برخی ضربه­ ها قوی­تر یا مؤکدتر ادا می شوند. در ملودی، الگویی تکرار شونده را می­ یابیم که از یک ضرب قوی و سپس یک یا چند ضرب ضعیف­ تر تشکیل شده است. سازمان ضرب­ها را در غالب گروه­هایی منظم وزن می­ نامند. چنین گروهی که تعداد ثابتی از ضرب­ها را در خود جای داده است، میزان نامیده می­شود. بسته به تعداد ضرب­های هر میزان، چندین نوع وزن وجود دارد.



تمپو
دیدیم که ضرب ها ممکن است تند یا کند باشند. سرعت اجرای ضرب­ها که ضرب آهنگ اساسیِ موسیقی را شکل می دهد، تِمپو نامیده می شود. یک تمپوی تند، حسی از نیرو و پویایی و هیجان همراه دارد. تمپوی کند اغلب در ایجاد حالتی با وقار و آرام مؤثر است. چنین همخوانی­ هایی ریشه در شیوه احساس و عملکرد ما دارد. در هنگام هیجان قلبمان تندتر از هنگام آرامش می تپد و به گفتار و حرکتهای تندتر گرایش داریم.

 آهنگسازان توانسته­ اند نشانه ­های تمپو را به طور دقیق به کمک مترونوم مشخص کنند. مترونوم وسیله ­ای ساده است که صداهایی تیک - تاک مانند یا پالس­هایی نوری را به طور منظم و با سرعتی قابل تنظیم ایجاد می­کند.

اعداد نشانه مترونوم، اشاره به تعداد دقیق ضربه ­ها در دقیقه دارند. مثلاً تمپوی هفتاد به معنی تقسیم یک دقیقه به هفتاد قسمت مساوی است.


 
ملودی:
برای بسیاری از ما موسیقی به عنوان ملودی است. همه ما در مدرسه، اتومبیل و یا هنگام گردش ملودی­ای را زمزمه کرده­ایم. پس از شنیدن یک قطعه موسیقی اغلب می توانیم ملودی آن را به خوبی یاد آوریم. تشخیص ملودی آسان­تر از تعریف آن است.

 ملودی زنجیره­ای از صداهای جدا گانه و پیاپی است که در مجموع، کلیتی در خور تشخیص را می سازند. ملودی آغاز شده، پیش می­رود و پایان می ­یابد و دارای جهت، شکل و پیوستگی است.

هر سرود یک ملودی دارد که منحصر به آن سرود است. گاه اتفاق می­افتد در دو سرود  متفاوت یک ملودی مشابه یافت می­شود که البته ممکن است اتفاقی باشد. اما ساختار هر کدام متناسب با شعر آن سرود تعیین می­ شود.یعنی آهنگ­ساز ممکن است بدون ذهنیت ملودیی شبیه ملودی یک سرود دیگر در یک دستگاه و ردیف بسازد. این اتفاق بیشتر در اشعاری که با وزن یکسان هستند رخ می­دهد.


 
بافت موسیقایی:

سه بافت مهم موسیقایی عبارتنداز:

1- بافت مونوفونیک: یک خط ملودیکِ تنها و بدون همراهی، بافتی مونوفونیک دارد به معنای تک صدایی). اگر به تنهایی سرود بخوانید، صدای شما نوعی موسیقی مونوفونیک خواهد بود. اجرای همزمانِ یک خط ملودیک توسط چند خواننده همصدایی نامیده می شود که بافت مونوفونیکِ حجیم تر و غنی­ تری پدید می ­آورد.

 

2- بافت پلی فونیک: اجرای همزمان دو یا چند خط ملودیک که اهمیِِِِت و جذابیتی کم و بیش یکسان داشته باشند، بافتی را پدید می­ آورد که پلی فونیک نامیده می­شود(چند صدایی). در بافت پلی فونیک، چندین خط ملودیک از نظر نمود موسیقایی با یکدیگر به رقابت می­ پردازند. پُلی فونی به موسیقی بُعد می­ بخشد و آن­را با پِرسپِکتیو در نقاشی مقایسه کرده­ اند. هر خط سبب غنا و تعالیِ خط دیگر می­شود. این ارتباط تعالی بخش متقابل، نمایانگر تفاوتی میان موسیقی و گفتار است. هنگامی چندین نفر همزمان مطالب متفاوتی را بیان می کنند، حاصل ممکن است گیج کننده باشد اما اجرای همزمان ملودی­های متفاوت توسط چند خواننده می­تواند صداهایی بسیار بیانگر پدید آورد.

 

3-بافت هوموفونیک: هنگامی که یک ملودی اصلی را که با آکوردهایی همراه می­شود،می شنویم، بافت موسیقی هوموفونیک است. در بافت هوموفونیک، توجه شنونده بر ملودی متمرکز می شود، ملودیی که بوسیله صداهایی با جذّابیت کمتر تقویت و رنگ آمیزی می شود.


 
رهبر گروه:

یکی از ارکان تشکیل گروه سرود مربی کارآمد است. مربی باید از حداقل شناخت درباره­ ی  شعر  و موسیقی سالم و ارزشی برخوردار باشد. یعنی تشخیص بدهد آیا این شعر و موسیقی زمینه قابلیت تمرین و اجرا را دارد؟ تخصص­ هایی مثل تجربه­ ی تک­خوانی و یا آشنایی هرچند اندک با دستگاه ­های موسیقی داشته باشدرهبر گروه سر پرست و  مسئول راهبری است. یعنی همان مربّی فنّی گروه سرود. بخش عمده کار رهبر گروه هنگام تمرین های مکرر با گروه سرود انجام می گیرد، جایی که بارها بر تکنیک­ها و عوامل بیانی تمرین می شود تا به رضایت او بیانجامد. رهبر گروه هنگامی که اعضاء گروه سرود، همزمان به اجرا می پردازند باید بتواند خطاهای اجرایی را تشخیص دهد و یک به یک آن ها را با ارائه شیوه ای صحیح رفع و اصلاح نماید.


   
انتخاب اعضاء و تک­خوان:

اجرا کنندگان برجسته سرود کم و بیش انسان هایی با استعدادهای خاص بوده اند که این استعداد از کودکی در آنان بارز و آشکار بوده است. صدای زیبا، گوش موسیقی عالی یا حافظه بسیار نیرومند. آنان مانند قهرمانان ورزشی از توازن، قدرت و انگیزه رقابتی استثنایی برخوردارند. استعداد طبیعی به تنهایی برای ظهور اجرا کننده ای برجسته کافی نیست. اجرا کننده ای که در مسیر تعالی گام برمی­دارد، سال­ها نزد استادانی شایسته تحصیل کرده، روزانه ساعت­ها تمرین می­کند و به پرورش ذوق و حس هنری می­ پردازد. پس از این همه است که امکان ظهور هنرمندی برخوردار از مهارت­ های اجرایی شگرف، پدید می­ آید. خوانندگان برجسته(تک خوان)رده­ ای ویژه و متمایز از دیگر اجرا کنندگان هستند.

 مربی سرود در وهله ی اول می بایست با دقت نظر و ظرافت از بین علاقمندان به سرود  متناسب با نیاز خود صداهایی را انتخاب کند که ساده ترین راه ، اجرای چند بیت شعر و سرود با انتخاب خود شخص داوطلب می باشد. معمولاً علاقمندان در ذهن خود با یک یا چند سرود و نغمه اُنس دارند، این بهترین راه تست اولیه صداست. شخص داوطلب چند بیتی را با سَبْـک خودش می خواند. و اینجاست که نقش مربی جهت تشخیص صحیح روشن می شود. همانطور که یک مربی فوتبال نیاز به بازیکنانی با مهارت های ویژه دارد، مثل دروازه بان – مدافع – هافبک و مهاجم،  مربی سرود نیز باید ترکیب صدایی خاصی برای گروه ترسیم و کاستی های خود را برطرف کند. مثلاً تکخوان – گروهی با صدای بم – یک گروه با صدای زیر یا گروهی با گستره ی صدایی متفاوت بین صداهای بم و صداهای زیر که قبلاً در مبحث وسعت صدای انسان بیان شده بود.


 
مکان تمرین:

مکان تمرین باید فضایی ساکت و آرام و دل باز و بدون محدودیت تمرین با صدای بلند باشد. نور و تهویه مناسب و ایجاد دمایی طبیعی و ... به تمرکز اعضاء گروه سرود می افزاید.


 
امکانات مورد نیاز تمرین:

متناسب با توانایی هر گروه سرودی امکانات از یک ضبط صوت ساده (کاست یا سی دی) شروع می شود تا دک های پیشرفته تر و باندهای بزرگ تر. خلاصه بسته به شرایط مالی هر گروه امکانات تهیه شده و تمرین با کیفیت انجام می گیرد.

 
زمان و زمان بندی تمرین:

بهترین ساعات تمرین وقتی است که نیرو شرایط روحی جسمی مناسبی داشته باشد. یعنی سر حال باشد. که البته بعضی گروه ها امکان تعیین زمان خاص را ندارند که باید دقت شود زمان تمرین زمان نامناسبی نباشد. ساعت هایی که به هیچ عنوان نمی توان جلسات تمرین سرود برگزار کرد عبارتنداز : ( صبح زود - آخر شب و یا دقیقاً وقت نماز) زمان بندی معمول تمرینات گروه سرود از هفته ای یک جلسه تا حتی هفته ای هفت جلسه در صورت نیاز قابل تغییر است.


مدت زمان تمرین از نیم ساعت تا دو ساعت متناسب با شرایط و نیاز گروه تعیین می شود که البته بهترین مدت برای تمرین یک ساعت الی یک ساعت و ربع پیشنهاد می شود.


 
روش تمرین:

روش ها متفاوتند اما روشی را که ما پیشنهاد می کنیم این است که:

1-ابتدا سرودی را که انتخاب نموده ایم و آماده تمرین است را چند مرتبه پخش می کنیم و به اعضاء گروه سرود تأکید می کنیم فقط گوش دهند. حداقل سه تا پنج مرتبه.

2-از ابتدای سرود یک یا دو بیت را هدف قرار داده و تکرار می کنیم. مثلاً  ده بار متوالی به این صورت که پنج مرتبه اول دو بیت پخش شده فقط گوش داده شود.

3- دفعات ششم و هفتم دو بیت در حال پخش زیر لب زمزمه شود به گونه ای که صدای ما را کسی نشنود.

4-دفعات هشتم و نهم زمزمه ای بلند تر ( با مشخص شدن جوهره ی صدا)

5- دفعه ی دهم (آخرین بار) با صدای طبیعی خوانده شود. اگر دو بیت را صحیح خواندند سراغ دو بیت بعد خواهیم رفت و در غیر این صورت تمرین مجدداً تکرار می شود تا دو بیت اول کاملاً تفهیم شود.

6-به همین صورت دو بیت دو بیت آموزش را ادامه می دهیم تا تمام سرود جزء جزء آموخته شود.

7-در پایان یک مرتبه با صدای زمزمه ای تمام سرود را مرور می کنیم.

8-برای جلسات بعد سرود خوانده شده را برای گوش دادن اعضاء ( فقط گوش دادن ) به اعضاء تقدیم می کنیم.
 

انتخاب سرود:


 انتخاب سرود بسیار مهم است. ما می خواهیم بلندگوی چه مطلبی باشیم؟ آیا اصلاً ضرورتی دارد این شعر و سرود را بخوانیم؟ پس باید به اهدافی که با خواندن این سرود دنبال می کنیم نگاه دقیقی داشته باشیم.
معمولاً  سرودهای مذهبی - انقلابی و حماسی  سرودهایی هستند که حاوی پیام های با ارزشی هستند و سرودهایی دین مدار محسوب می شوند. البته در همین نوع سرودها نیز بهتر است از اشعار قوی تر و آهنگ های رساتر انتخاب صورت گیرد.


 
اجرای آزمایشی:

 بعداز مدتی تمرین می بایست اجرای آزمایش در حضور مخاطبینی که تا بحال سرود را ندیده و  نشنیده اند داشته باشیم. یعنی تمرین اعتماد به نفس.

گروه سرود نو پا با اجراهای متعدد است که تسلط خود را بر اجرا افزایش می دهد.

نکته ی مهم : خسته نشویم و از ریتم خارج شدن و حتی صداهای ناهنجار را تحمل کنیم و  به مرور اصلاح و با اندوختن تجربیات بیشتر اعضاء گروه سرود را پخته تر کنیم.


 
بهره گیری از مربی فنّی با تجربه جهت رفع نواقص:

در راستای کسب تجربه و اجراهای آزمایشی از تجربیات فراوان مربیان پیشکسوت استفاده کنیم تا پی ببریم راهنمایی های هرچند کوچک ایشان تا چه حد می تواند مفید و مؤثر واقع شود.


اجراهای متعدد:

 هر چه تعداد اجراها را بیشتر کنیم تسلط بر کار و اعتماد به نفس بیشتری حاصل می شود. رمز موفقیت هر گروهی در اجراهای متعدد آن گروه خلاصه می شود.اعتماد به نفس و خونسردی به سرعت به دست نمی آید پس کوشش و تلاش لازمه ی موفقیت در تشکیل گروه سرود کارآمد می باشد.


 
داستان دنباله دار سرود:

لذت اجرای بدون نقص تا حدی است که تمام اعضاء گروه را تشنه ی سرود بعدی می کند. لذا دقت شود تا در صورت برخی اجراهای ضعیف بی انگیزگی جای اعتماد به نفس را نگیرد. رفع اشکالات با مهربانی مربی همراه باشد اصلاح سریعتر صورت گرفته و شخص علاقمندتر به تمرینات نگاه می کند و برای سرودهای بعد با شور و اشتیاق اعلام آمادگی می کند.


سایرنکات مهم:

1- تا زمانی که تمام سرود را جزء جزء آموزش نداده ایم. سی دی  یا  کاست سرود خوانده شده را تحویل اعضاء نمی دهیم. این تأکید نکته ی بسیار مهمی در دریافت صحیح قالب اجرای سرودهاست.

2-اصولاً اعضاء ملودی بدون کلام سرود را نداشته باشند بهتر است. چرا که اگر امتحان بفرمایید در نهایت می بینید هر عضوی برداشت متفاوتی در هر بیت از نحوه ی خواندن داشته است.

3-تمرینات را با استراحت های کوتاه و یا نکاتی که نیاز به یادآوری دارند متنوع تر کرده و از خسته کردن اعضاء جدّاً خودداری نمایید.

4- مربی باید خندان و خوشرو و جذّاب باشد و با فنّ بیان نیروهای گروه سرود را هوشیار نگه دارد. ایجاد انگیزه با تشویق به موقع و همراهی مناسب با اعضاء بسیار مهم است


منبع: بچه های بهشت

  • حسین توکلی

 

متن کامل تفسیر نور برگرفته از پایگاه مجازی استاد قرائتی به صورت PDF و بر اساس سوره های قرآن تقدیم علاقمندان می شود.

 جهت دریافت کلیک کنید.

 

 

 

  • حسین توکلی




دریافت به تفکیک جزء

شماره جزء         دریافت پرده‌نگار       دریافت پی دی اف
جزء 1
 دریافت
حجم: 57 مگابایت

 دریافت
حجم: 1.27 مگابایت
جزء 2
 دریافت
حجم: 20 مگابایت

 دریافت
حجم: 1.24 مگابایت
جزء 3
 دریافت
حجم: 37.3 مگابایت

 دریافت
حجم: 1.26 مگابایت
جزء 4
  دریافت
حجم: 35.8 مگابایت

  دریافت
حجم: 1.25 مگابایت
جزء 5
  دریافت
حجم: 34.8 مگابایت

  دریافت
حجم: 1.23 مگابایت
جزء 6
 دریافت
حجم: 41.3 مگابایت

 دریافت
حجم: 1.25 مگابایت
جزء 7
 دریافت
حجم: 43 مگابایت

  دریافت
حجم: 1.4 مگابایت
جزء 8
  دریافت
حجم: 38.4 مگابایت

 دریافت
حجم: 1.3 مگابایت
جزء 9
  دریافت
حجم: 38.7 مگابایت

  دریافت
حجم: 1.3 مگابایت
جزء 10
  دریافت
حجم: 33.7 مگابایت

  دریافت
حجم: 1.21 مگابایت
جزء 11
  دریافت
حجم: 38.1 مگابایت

  دریافت
حجم: 1.3 مگابایت
جزء 12
دریافت
حجم: 38.8 مگابایت

دریافت
حجم : 1.3 مگابایت
جزء 13
دریافت
حجم:39.1 مگابایت

دریافت
حجم:1.31 مگابایت
جزء 14
دریافت
حجم:48 مگابایت

دریافت
حجم:1.48 مگابایت
جزء 15
دریافت
حجم:42.4 مگابایت

دریافت
حجم:1.37 مگابایت
جزء 16
دریافت
حجم: 55.5 مگابایت

دریافتی
حجم: 1.5 مگابایت
جزء 17
دریافت
حجم:42.1 مگابایت

دریافت
حجم: 1.36 مگابایت
جزء 18
دریافت
حجم:46.7 مگابایت

دریافت
حجم:1.45 مگابایت
جزء 19
دریافت
حجم:
65.1 مگابایت

دریافت
حجم:
1.79 مگابایت
جزء 20
دریافت
حجم:
39.5 مگابایت

دریافت
حجم:1.32 مگابایت
جزء 21
دریافت
حجم:41.5 مگابایت

دریافت
حجم:1.36 مگابایت
جزء 22
دریافت
حجم:41.4 مگابایت

دریافت
حجم:1.36 مگابایت
جزء 23
دریافت
دریافت
جزء 24
دریافت
حجم:39.6 مگابایت

دریافت
حجم:1.33 مگابایت
جزء 25

دریافت

حجم:52.1 مگابایت


دریافت
حجم:1.56 مگابایت
جزء 26
دریافت
حجم:47.2 مگابایت

دریافت
حجم:1.46مگابایت
جزء 27
دریافت
حجم:77.8مگابایت

دریافت
حجم:2.04مگابایت
جزء 28
دریافت
حجم:39.4 مگابایت

دریافت
حجم:1.36مگابایت
جزء 29
دریافت
حجم:83.7 مگابایت

دریافت
حجم:2.17 مگابایت
جزء 30
دریافت
حجم:66.4 مگابایت

دریافت
حجم:2.55 مگابایت






دریافت به تفکیک سوره

ردیف   سوره     دریافت پرده نگار     دریافت پی دی اف
1
سوره مبارکه فاتحه
  دریافت
حجم: 971 کیلوبایت

 دریافت
حجم: 549 کیلوبایت

2
سوره مبارکه بقره
   دریافت
حجم: 46.9 مگابایت

  دریافت
حجم: 2.24 مگابایت

3
سوره مبارکه آل عمران
 دریافت
حجم: 51.2 مگابایت


 دریافت
حجم: 1.55 مگابایت

4
سوره مبارکه نساء
  دریافت
حجم: 23.4 مگابایت

  دریافت
حجم: 1.55 مگابایت

5
سوره مبارکه مائده
  دریافت
حجم: 40.2 مگابایت

  دریافت
حجم: 1.34 مگابایت

6
سوره مبارکه انعام
  دریافت
حجم: 52.3 مگابایت

  دریافت
حجم: 1.43 مگابایت

7
سوره مبارکه اعراف
  دریافت
حجم: 51 مگابایت

 دریافت
حجم: 1.55 مگابایت

8
سوره مبارکه انفال
  دریافت
حجم: 19 مگابایت

  دریافت
حجم: 926 کیلوبایت

9
سوره مبارکه توبه
 دریافت
حجم: 33.6 مگابایت

  دریافت
حجم: 1.2 مگابایت

10
سوره مبارکه یونس
  دریافت
حجم: 26.9 مگابایت

  دریافت
حجم: 1.06 مگابایت

11
سوره مبارکه هود
 دریافت
حجم:27.6 مگابایت

 دریافت
حجم:1.08 مگابایت

12
سوره مبارکه یوسف
  دریافت
حجم: 24.6 مگابایت


  دریافت
حجم: 1.05 مگابایت

13
سوره مبارکه رعد
دریافت
حجم:12 مگابایت

دریافت
حجم: 0.7 مگابایت

14
سوره مبارکه ابراهیم
دریافت
حجم:13.1 مگابایت

دریافت
حجم: 0.8 مگابایت

15
سوره مبارکه حجر

دریافت

حجم:19 مگابایت


دریافت
حجم: 0.9 مگابایت

16
سوره مبارکه نحل
 دریافت
حجم: 29.2 مگابایت

 دریافت
حجم: 1.1 مگابایت

17
سوره مبارکه اسراء
دریافت
حجم:24.4 مگابایت

دریافت
حجم: 1 مگابایت

18
سوره مبارکه کهف
دریافت
حجم: 25.7 مگابایت

دریافت
حجم:1.02 مگابایت

19
سوره مبارکه مریم
 دریافت
حجم: 19.8 مگابایت

 دریافت
حجم: 929 کیلوبایت

20
سوره مبارکه طه
 دریافت
حجم: 27.6 مگابایت

 دریافت
حجم: 1.06 مگابایت

21
سوره مبارکه انبیاء
 دریافت
حجم: 22.8 مگابایت

 دریافت
حجم: 996 کیلوبایت

22
سوره مبارکه حج
دریافت
حجم: 19 مگابایت

 دریافت
حجم: 920 کیلوبایت

23
سوره مبارکه مومنون
 دریافت
حجم: 23.7 مگابایت

 دریافت
حجم: 1001 کیلوبایت

24
سوره مبارکه نور
 دریافت
حجم: 18.8 مگابایت

 دریافت
حجم: 913 کیلوبایت

25
سوره مبارکه فرقان
 دریافت
حجم: 16.2 مگابایت

 دریافت
حجم: 853 کیلوبایت

26
سوره مبارکه شعراء
 دریافت
حجم: 41.6 مگابایت

 دریافت
حجم: 1.32 مگابایت

27
سوره مبارکه نمل
 دریافت
حجم: 19.8 مگابایت

 دریافت
حجم: 942 کیلوبایت

28
سوره مبارکه قصص
 دریافت
حجم: 20.8 مگابایت

 دریافت
حجم: 961 کیلوبایت

29
سوره مبارکه عنکبوت
 دریافت
حجم: 16 مگابایت

 دریافت
حجم: 861 کیلوبایت

30
سوره مبارکه روم
 دریافت
حجم: 13.6 مگابایت

 دریافت
حجم: 814 کیلوبایت

31
سوره مبارکه لقمان
 دریافت
حجم: 8.31 مگابایت


 دریافت
حجم: 698 کیلوبایت

32
سوره مبارکه سجده
 دریافت
حجم: 6.87 مگابایت

 دریافت
حجم: 663 کیلوبایت

33
سوره مبارکه احزاب
 دریافت
حجم: 19.2 مگابایت


 دریافت
حجم: 919 کیلوبایت

34
سوره مبارکه سبا
 دریافت
حجم: 13.1 مگابایت

 دریافت
حجم: 800 کیلوبایت

35
سوره مبارکه فاطر
 دریافت
حجم: 11.7 مگابایت


 دریافت
حجم: 778 کیلوبایت

36
سوره مبارکه یس
 دریافت
حجم: 16.8 مگابایت


 دریافت
حجم: 865 کیلوبایت

37
سوره مبارکه صافات
 دریافت
حجم: 33.1 مگابایت

 دریافت
حجم: 1.15 مگابایت

38
سوره مبارکه ص
 دریافت
حجم: 17.7 مگابایت

 دریافت
حجم: 885 کیلوبایت

39
سوره مبارکه زمر
 دریافت
حجم: 18.3 مگابایت

 دریافت
حجم: 913 کیلوبایت

40
سوره مبارکه غافر
 دریافت
حجم: 19.4 مگابایت

 دریافت
حجم: 927 کیلوبایت

41
سوره مبارکه فصلت
دریافت
حجم: 12.4 مگابایت

 دریافت
حجم: 781 کیلوبایت

42
سوره مبارکه شوری
 دریافت
حجم: 13 مگابایت

 دریافت
حجم: 792 کیلوبایت

43
سوره مبارکه زخرف
 دریافت
حجم: 18.2 مگابایت

 دریافت
حجم: 894 کیلوبایت

44
سوره مباکه دخان
 دریافت
حجم: 11.3 مگابایت

 دریافت
حجم: 748 کیلوبایت

45
سوره مبارکه جاثیه
 دریافت
حجم: 8.22 مگابایت

 دریافت
حجم: 689 کیلوبایت

46
سوره مبارکه احقاف
 دریافت
حجم: 9.21 مگابایت

 دریافت
حجم: 720 کیلوبایت

47
سوره مبارکه محمد
 دریافت
حجم: 9.48 مگابایت

 دریافت
حجم: 721 کیلوبایت

48
سوره مبارکه فتح
 دریافت
حجم: 8.83 مگابایت


 دریافت
حجم: 711 کیلوبایت

49
سوره مبارکه حجرات
 دریافت
حجم: 5.47 مگابایت

 دریافت
حجم: 638 کیلوبایت

50
سوره مبارکه ق
 دریافت
حجم: 9.15 مگابایت


 دریافت
حجم: 710 کیلوبایت

51
سوره مبارکه ذاریات
 دریافت
حجم: 11.6 مگابایت

 دریافت
حجم: 757 کیلوبایت

52
سوره مبارکه طور
 دریافت
حجم: 9.5 مگابایت

 دریافت
حجم: 714 کیلوبایت

53
سوره مبارکه نجم
 دریافت
حجم: 11.9 مگابایت

 دریافت
حجم: 758 کیلوبایت

54
سوره مبارکه قمر
 دریافت
حجم: 10.7 مگابایت

 دریافت
حجم: 735 کیلوبایت

55
سوره مبارکه الرحمن
 دریافت
حجم: 14.5 مگابایت

 دریافت
حجم: 806 کیلوبایت

56
سوره مبارکه واقعه
 دریافت
حجم: 17.5 مگابایت

 دریافت
حجم: 857 کیلوبایت

57
سوره مبارکه حدید
 دریافت
حجم: 8.36 مگابایت

 دریافت
حجم: 697 کیلوبایت

58
سوره مبارکه مجادله
 دریافت
حجم: 6.71 مگابایت

 دریافت
حجم: 661 کیلوبایت

59
سوره مبارکه حشر
 دریافت
حجم: 6.64 مگابایت


 دریافت
حجم: 660 کیلوبایت

60
سوره مبارکه ممتحنه
 دریافت
حجم: 4.74 مگابایت

 دریافت
حجم: 618 کیلوبایت

61
سوره مبارکه صف
 دریافت
حجم: 3.93 مگابایت

 دریافت
حجم: 603 کیلوبایت

62
سوره مبارکه جمعه
 دریافت
حجم: 2.96 مگابایت

 دریافت
حجم: 581 کیلوبایت

63
سوره مبارکه منافقون
 دریافت
حجم: 3.02 مگابایت

 دریافت
حجم: 583 کیلوبایت

64
سوره مبارکه تغابن
 دریافت
حجم: 4.53 مگابایت

 دریافت
حجم: 613 کیلوبایت

65
سوره مبارکه طلاق
 دریافت
حجم: 4.39 مگابایت

 دریافت
حجم: 617 کیلوبایت

66
سوره مبارکه تحریم
 دریافت
حجم: 4.06 مگابایت

 دریافت
حجم: 605 کیلوبایت

67
سوره مبارکه ملک
 دریافت
حجم: 6.55 مگابایت

 دریافت
حجم: 656 کیلوبایت

68
سوره مبارکه قلم
 دریافت
حجم: 10.1 مگابایت

 دریافت
حجم: 719 کیلوبایت

69
سوره مبارکه الحاقه
 دریافت
حجم: 9.9 مگابایت

 دریافت
حجم: 715 کیلوبایت

70
سوره مبارکه معارج
 دریافت
حجم: 8.49 مگابایت

 دریافت
حجم: 688 کیلوبایت

71
سوره مبارکه نوح
 دریافت
حجم: 5.88 مگابایت

 دریافت
حجم: 637 کیلوبایت

72
سوره مبارکه جن
 دریافت
حجم: 6.04 مگابایت


 دریافت
حجم: 643 کیلوبایت

73
سوره مبارکه مزمل
 دریافت
حجم: 15.3 مگابایت

 دریافت
حجم: 2.25 مگابایت

74
سوره مبارکه مدثر
 دریافت
حجم: 10.6 مگابایت

 دریافت
حجم: 726 کیلوبایت

75
سوره مبارکه قیامت
 دریافت
حجم: 7.66 مگابایت

 دریافت
حجم: 668 کیلوبایت

76
سوره مبارکه انسان
 دریافت
حجم: 6.45 مگابایت

 دریافت
حجم: 650 کیلوبایت

77
سوره مبارکه مرسلات
 دریافت
حجم: 9.42 مگابایت

 دریافت
حجم: 699 کیلوبایت

78
سوره مبارکه نبا
 دریافت
حجم: 7.69 مگابایت

 دریافت
حجم: 668 کیلوبایت

79
سوره مبارکه نازعات
 دریافت
حجم: 8.72 مگابایت

 دریافت
حجم: 690 کیلوبایت

80
سوره مبارکه عبس
 دریافت
حجم: 7.83 مگابایت

 دریافت
حجم: 668 کیلوبایت

81
سوره مبارکه تکویر
 دریافت
حجم: 7.07 مگابایت

 دریافت
حجم: 625 کیلوبایت

82
سوره مبارکه انفطار
 دریافت
حجم: 3.97 مگابایت

 دریافت
حجم: 588 کیلوبایت

83
سوره مبارکه مطففین
 دریافت
حجم: 6.85 مگابایت

 دریافت
حجم: 661 کیلوبایت

84
سوره مبارکه انشقاق
 دریافت
حجم: 5.04 مگابایت

 دریافت
حجم: 615 کیلوبایت

85
سوره مبارکه بروج
 دریافت
حجم: 6.98 مگابایت

 دریافت
حجم: 2.24 مگابایت

86
سوره مبارکه طارق
 دریافت
حجم: 3.59 مگابایت

 دریافت
حجم: 586 کیلوبایت

87
سوره مبارکه اعلی
 دریافت
حجم: 3.93 مگابایت

 دریافت
حجم: 597 کیلوبایت

88
سوره مبارکه غاشیه
 دریافت
حجم: 5.16 مگابایت

 دریافت
حجم: 617 کیلوبایت

89
سوره مبارکه فجر
دریافت
حجم: 5.96 مگابایت

دریافت
حجم: 638 کیلوبایت

90
سوره مباکه بلد
 دریافت
حجم: 4.1 مگابایت

 دریافت
حجم: 597 کیلوبایت

91
سوره مبارکه شمس
 دریافت
حجم: 3.28 مگابایت

 دریافت
حجم: 580 کیلوبایت

92
سوره مباکه لیل
 دریافت
حجم: 4.28 مگابایت

 دریافت
حجم: 603 کیلوبایت

93
سوره مبارکه ضحی
 دریافت
حجم: 2.53 مگابایت

 دریافت
حجم: 566 کیلوبایت

94
سوره مبارکه شرح
 دریافت
حجم: 2 مگابایت

 دریافت
حجم: 552 کیلوبایت

95
سوره مبارکه تین
 دریافت
حجم: 2.04 مگابایت

 دریافت
حجم: 556 کیلوبایت

96
سوره مبارکه علق
 دریافت
حجم: 3.96 مگابایت

 دریافت
حجم: 594 کیلوبایت

97
سوره مباکه قدر
 دریافت
حجم: 1.51 مگابایت

 دریافت
حجم: 545 کیلوبایت

98
سوره مبارکه بینه
اسلاید موجود نیست

 دریافت
حجم: 566 کیلوبایت

99
سوره مبارکه زلزله
 دریافت
حجم: 2.04 مگابایت

 دریافت
حجم: 555 کیلوبایت

100
سوره مبارکه عادیات
 دریافت
حجم: 2.55 مگابایت

 دریافت
حجم: 568 کیلوبایت

101
سوره مبارکه القارعه
 دریافت
حجم: 2.52 مگابایت

 دریافت
حجم: 563 کیلوبایت

102
سوره مبارکه تکاثر
 دریافت
حجم: 2.04 مگابایت

دریافت
حجم: 553 کیلوبایت

103
سوره مبارکه عصر
 دریافت
حجم: 1.16 مگابایت

 دریافت
حجم: 536 کیلوبایت

104
سوره مبارکه همزه
 دریافت
حجم: 2.18 مگابایت

 دریافت
حجم: 559 کیلوبایت

105
سوره مبارکه فیل
 دریافت
حجم: 1.51 مگابایت

 دریافت
حجم: 544 کیلوبایت

106
سوره مبارکه قریش
 دریافت
حجم: 1.34 مگابایت

 دریافت
حجم: 542 کیلوبایت

107
سوره مبارکه ماعون
 دریافت
حجم: 1.84 مگابایت

 دریافت
حجم: 551 کیلوبایت

108
سوره مبارکه کوثر
 دریافت
حجم: 957 کیلوبایت

 دریافت
حجم: 533 کیلوبایت

109
سوره مبارکه کافرون
 دریافت
حجم: 1.67 مگابایت

 دریافت
حجم: 544 کیلوبایت

110
سوره مبارکه نصر
 دریافت
حجم: 1.16 مگابایت

 دریافت
حجم: 536 کیلوبایت

111
سوره مبارکه مسد
 دریافت
حجم: 1.49 مگابایت

 دریافت
حجم: 542 کیلوبایت

112
سوره مبارکه اخلاص
 دریافت
حجم: 1.31 مگابایت

 دریافت
حجم: 536 کیلوبایت

113
سوره مبارکه فلق
 دریافت
حجم: 1.49 مگابایت

 دریافت
حجم: 541 کیلوبایت

114
سوره مبارکه ناس
 دریافت
حجم: 1.64 مگابایت

 دریافت
حجم: 543 کیلوبایت


منبع :مسجدنما

  • حسین توکلی

 

 

 

 

 

به نام آنکه جان را فکرت آموخت           چراغ دل به نور جان بر افروخت


به نام خداوندی که قلم را آفرید و آن را شایسته سوگند خویش قرار داد. به نام یگانه آفریدگاری که انسان را به زیور «اندیشه» و «تفکر» آراست و او را امانتدار این ودیعه الهی قرار داد و با سلام و درود به اصحاب فکر و فرهنگ و پیشتازان علم و معرفت، بار دیگر فصل روشن «مهر» از راه می رسد و صحیفه نورانی معرفت با سرانگشت تکاپو ورق می خورد و دروازه های آسمانی بینش و دانایی به روی صدها هزار دانش پژوه آغوش می گشایند. همان گونه که فروردین نوید بخش حیات مجدد طبیعت است، مهر ماه یادآور شور و شعف و جوشش و کوشش آموزندگان دانش و پرورندگان بینش است.

آغاز سال تحصیلی جدید را به معلمین پرتلاش و دانش آموزان خلاق و آینده ساز کشور تبریک و تهنیت عرض می نماید.

با امید به اینکه با اکسیر دانایی و توانایی مرزهای جدید علم و دانش و پژوهش را درنوردیم و با پیوند علم و ایمان، قله های رفیع بهروزی و پیروزی و کامیابی را فتح نماییم و با گام های مصمم و استوار،  ایران جاویدان را سرافراز و سربلند سازیم.

 

سرودها

 

 

 
دانلود
 
 
دانلود
 
 
دانلود
 

 

                 

 

 مهر که می آید، پاییز آغاز می شود. برگ های درختان که شروع به ریزش می کنند، شکوفه های لبخند کودکان، یکی یکی گل می دهند. در فضای کلاس ها. تخته سیاه ها، چشم انتظارند تا دوباره سراپا پر شوند از عطر لبخندهای هم شاگردی ها. کلمات مهربان، بی تابند تا دستی کوچک، با مداد شوق، بر صفحه های سفید دفترهای چهل برگ، بنویسدشان. مهر، ماه مهربانی مهتاب است؛ ماه میزبانی نیمکت های عاشق درس و مدرسه، ماه شکوفایی نیلوفران در دعای نم نم باران های عاشقانه پاییز. مهر، ماه مدرسه است. سال تحصیلی که آغاز می شود، همه ی آبشارها با کودکان کلاس اولی، صدای آب را می کشند و بادها، صدای ابرها را با باران بخش می کنند.

نسیم، عطر پرواز را از سطرهای مقدس کتاب ها، همراه با صدای کودکان سر خوش مدرسه، به آسمان هفتم می رساند. فرشته ها از پشت پنجره های کلاس سرک می کشند به تماشای کودکانی که مشتاق ، به درس های معلمی که زندگی را به آنان می آموزد، گوش سپرده اند. هوا در این فضای مقدس نفس می کشد تا معطر شود.

 

                 

 فصل مهر فصل شکوفه ریزان گلبرگهای گل سرخ زندگی عالمانه و فرهیختگی برای همه جویندگان علم و دانش است
فصل مهر فصل تندیس استمرار پایداری و استقامت برای جویندگی است. چه شعف انگیز است نم نم بارش قطرات علم و دانش و طراوت نسیم روح انگیز  آن برای شکفتن غنچه های اندیشه ی انسانهای به انتظار نشسته در پگاه میلاد فصل علم و دانش. چه زیباست فرارسیدن این فصل نورانی و حیات بخش که از گذشته های دور ، نیاکان ما با آمدنش ردای مباهات به تن می کردند و با نگاهی سرشار از مهربانی به انتظار آمدنش اشک شوق جاری می کردند.

زدودن غبار ظلمت و جهل ، رویش غنچه های علم و دانش، گام نهادن در سرزمین نور ، گسترانیدن سفره های موفقیت ، در سر آغازی فصل مهر است.

بیائیم برای فصل شکفتن حقایق که فصل مهر سر آغازی برای آن است سر تعظیم فرود آورده و بر مهربانیهای آن لبخند و بردستان پر مهر او بوسه های تکریم زنیم تا شاهد شکوفائی ایرانی عزیز و سرافراز باشیم. شکوفائی سر سبز فصل علم و دانش بر همه ی اصحاب فرهیخته و دانش پروران مبارک  .

 

           

باز هم مــوی مرا             مـــادرم شانه زده

روی پیراهــن من           نقــش پروانه زده

مـادرم داده به من          کیف زیبای مــرا

هست امروز قشنگ          همه چیز و همه جا

پدرم باز مـــــــــــرا          می سپارد به خــــدا

می کشد بر سر من           دست پر مهرش را

روی لبهای همه           خنده مهمان شده است

موقع ِ رفتن من          به دبستان شده است

 

                       

 

 فصل مهر ، فصل رویش جوانه های امید، فصل خواندن و نوشتن، از راه رسید، فصل مهر ، فصل آشنایی با خدا، فصل خوشه چینی ستاره ها، فصل همکلاسیهای دیروز و هم نیمکتی های امروز، از راه رسید.

امروز زنگ آگاهی به صدا در می آید و پرچم دانش برافراشته می شود، درب گلستان معرفت گشوده می شود و صدای جنب و جوش و شور و هیاهوی بچه ها، فضای مدرسه را پر می کند. یاسمن ها از قصّه های دیروز می گویند و معلمین درس امروز می دهند و کبوتران وجود را به پرواز در می آورند، تا به دانش آموزان درس خوب زیستن را بیاموزند .

و سخنی با تو دارم ای معلم، آن گاه که بر گوهر وجود، آیه ی مهر می نشانی ... نور در گلدان اندیشه ام می نگاری ... جوهر وجود را با آیات الهی به شفافیت شبنم دل می نمایی ... صف‍حه ی سفید ذهنم را با کلامت قلم می زنی ... در گوشم آهنگ مهر می خوانی ... دستانم را با ساختن بنای زندگی آشنا می سازی .... با نگاهت شالوده ی وجودم را شکل می دهی و بر رسایی ها و نارسایی هایش صیقل می کشی.

ای معلم ! ای که پا جای پای انبیاء گذاشته ای تا درس چگونه زیستن را به ما بیاموزی، امروز فرشتگان مامورند، به حمد و ثنای تو که برترین شغل را پذیرا شدی تا بهترین خدمت را به بشریت بنمایی... آن گاه که کلامی می آموزی و آن گاه که حرفه ای یاد می دهی و آن گاه که استعدادهایم را پرورش می دهی تا آن چنان که شایسته است زندگی نمایم و آن گاه که مرا متوجه ی کمال خالقم در آفرینش می نمایی.

من همه ی آن لحظات را مدیون تو هستم که چون فرشته ی آسمانی در خلقت زمینی، تجلی بخش راه انبیائی و سراینده ی غزل هستی بخش آموختن ، برای زندگی نمودن بهتری.

و تو ای زیبای بوستان خرد، از مهر اندیشه ات و سبزی وجود ، پر طراوت تر از همیشه ، وجودم را طراوت می بخشی تا من نیز با پرورش استعداد و اندیشه ام و بالا بردن قابلیتها و ظرفیتهای خویش، خردمندانه نقش آفرین زندگی شوم، که خداوند هستی بخش بدان منظور مرا سرشته و من امروز به شکرانه ی این همه نعمت ، خداوند بزرگ را سپاس بیکران می گذارم که آیات مهرش را در وجودی چون انسان به ودیعت گذاشت تا انسانیت را در وادی امتحان، به عرصه ی ظهور رساند.

                  

  بارالها! به سوی تو آمده ام تا دریابی ام، در این بی سر و سامانْ بازار دنیا. به سوی تو آمده ام تا از تو مدد جویم؛ یاری طلبم و بخواهم که مرا به خود وانگذاری؛ که من پوچم بی تو!

اکنون که در آستانه شروع ماه مهر هستیم و سال علم آموزی جدیدی پیش روست، از تو می خواهم مرا یاری کنی تا در مسیری گام بردارم که مروّج علم و آیین تو باشم.

یاری ام کن تا همواره در آموختن، حریص باشم و در ترویج آموخته هایم، سخی.

یاری ام ده تا بیاموزم آنچه را تو می پسندی و دوری جویم از آنچه ناپسند توست.

کمکم کن قلم که در دست می گیرم، به یاد تو باشم و آنچه می نگارم، مورد رضای تو باشد. بر صفحه تاریک دلم با قلم الهی ات نقشی بزن که تا زنده ام، به اینکه موجودی مفید فایده در هستی بی پایانت بوده ام، به خود ببالم.

در این ماه مهر، از مهر بی کران خویش باز هم به من ببخش و این آغازِ دوباره را برایم آغازی مبارک رقم بزن.

به لطف و کرمت، یا ارحم الراحمین!

                  

 باز می آید صدای مدرسه

بانگ شادی هوی و های مدرسه

مرغ دل پر می زند از اشتیاق

در هوای با صفای مدرسه

 زنگ تفریح است و خوش پیچیده است

عطر بازی در فضای مدرسه

 بوی مهر و مهربانی می دهد

ماه مهر و ابتدای مدرسه

از میان خاطرات کودکی

می روم تا جای جای مدرسه

ناظم مدرسه می گوید : سلام

بچه های با وفای مدرسه

 جایتان در قلب ما ، خوش آمدید

 پایتان بر چشمهای مدرسه

                

 مهر آمد و دوباره گلستان سبز عشق

با عطر یاد و خاطره هایش چه دیدنیست

آهنگ پاک زمزمه غنچه های ناز

از لابه لای وسعت سبزش شنیدنیست

مهر آمد و تبسمی از جنس نوبهار

روی لبان پاک و لطیف بنفشه هاست

گلبوته های شادی و شور و نشاط و عشق

دسته گلی ست آبی و در دست بچه هاست

مهر آمد و طلوع نجیب و بهاریش

در جای جای دفتر دل سبز و ماندنیست

شعر بلند خاطره های بهار شوق

در روزهای آبی و بی کینه خواندنیست

مهر آمد و نوید شکفتن, و یک حضور

دل ها همه به پاکی برگ شقایق است

می گفت باغبان که بدانید قدر آن

چون بهترین و سبزترین دقایق است

در گلْسِتان سبز پر از عطر یاس عشق

آیینه های عشق و صفا روبروی ماست

مهر آمد و درین تپش قلب زندگی

پرواز تا شکفته شدن آرزوی ماست

                             

 نخستین روز درس ، اولین روز مهر است. اولین روز مهرورزی است. روز آفتاب، روز شکفتن احساس ، روز زمزمه و لبخند، روز آشنایی دانش آموزان با کتاب، معلم ، درس و دنیای تازه است. آفتاب اولین روز مهر طلوع می کند. مهر آن قدر بوی بهار می دهد که در پاییز بودن آن، به یاد نمی آید. مهر فصلِ خشکیدن و زرد شدن و ریختن نیست. آغاز روییدن کتاب بر ساقه دست هاست. مهرتان پیروز و مهر ورزی تان همیشگی باد.

 

پس از نزدیک به صد روز فاصله، اینک دلنشین ترین آهنگ زندگی ـ زنگ مدرسه ـ به فصل فاصله ها پایان می دهد و خاطره انگیزترین دوران زندگی ، دوباره آغاز می شود. کودکان به پیاده روهای خزان زده و پوشیده از برگ پائیز، بهارانه ترین لبخندها و بازی های کودکانه را می بخشند. عطر روییدنی دوباره ، دور دستِ صمیمیِ روستاها تا گستره پر هیاهوی شهرها را پر می کند. دست مهربان شما پدران و مادران ، دست هایی را که فرداساز و آینده پردازند، از جویبار خانه به دریای مواّج مدرسه می سپارند. صبح روز اوّل مهر ، بر همه شما دانش آموزان مبارک باد.

 

خواب تابستانی میز و نیمکت های چوبی شکسته می شود و در شلوغی دیدارِ هم شاگردی های سالِ قبل جان می گیرد، سکوت حیاط مدرسه در هیاهوی دانش آموزانِ خوشحال، می شکند. دوست های قدیمی، حلقه دوستی را بازتر می کنند و دوستان جدید را به جمع خود فرا می خوانند. روز آغاز دوستی ها و صمیمت های پاک بر شما ثمره های باغ زندگی مبارک باد.

                

 بوی مهر، بوی مهربانی، بوی لبخند، بوی درس و مدرسه و شوق کودکانه در پیاده روها، بوی نمره های بیست، بوی دفتر حساب و مشق های ناتمام، بوی دوستی و محبت... پاییز با خود شور می آورد و قاصدکها خبر بازگشایی مدارس می دهند، درختان آماده می شوند تا با شوق، برگهای رنگارنگشان را چون کاغذهای رنگی بر سر کودکانی که مشتاقانه به مدرسه می روند بریزند و سارها بر شاخه های انبوه درختان صف کشیده اند، تا آوازهای گرمشان را بدرقه کنند.

نسیم، نفس های معطرش را هر صبح بر گونه های سرخابی کودکانه شان می دمد تا خواب را در سایه های کوتاه دیوار جا بگذارند و مشتاقانه تا حیاط منتظر مدرسه بدوند.

دیوارهای آجرنمای مدرسه را سراسر شور و شوق پر کرده است. کلاسها با آغوش باز در آستانه درها ایستاده اند تا میهمانان خود را در آغوش بکشند. واژه ها بر تخته های سیاه جان می گیرند و پروانه می شوند تا در نفس های هیجان زده کودکان پرواز کنند و فضای لرزان کلاس را گرم نمایند. چه شور و حالی دارد این روزهای آغاز مدرسه، روزهایی سراسر دلهره، شوق و اضطراب، روزهای مهر و مدرسه، روزهایی که خیابانها سرخوش هیجان لبریز صداهای کودکانه جاری در پیاده روهایند.

روزهایی که عشق هر سحر، عاشقانه از پشت پنجره کلاس ها سرک می کشد تا با بالاآمدن آفتاب، تنشان را در نفس های معطر کودکان شست وشو دهند. روزهایی که آفتاب به شوق مدرسه رفتن هر صبح زودتر از آواز خروس ها بیدار می شود. روزهایی که ماه، بالای سر دفترهای مشق به خواب می رود.

امروز اولین روز از ماه مهر و شروع فصل پاییز، ماه تحصیل، تلاش، مشق و مدرسه است .... آغاز سال تحصیلی، آغاز سفر در مسیر دانستن و فهمیدن مبارک

      

 پیامکهای اول مهر

 اول مهر، آغاز مهربانی و مهرورزی، بر شما دانش آموزان مبارک باد.

 

آغاز مهر و طنین دوباره ی زنگ مدرسه و نسیم خوش تعلیم‌ و تربیت بر همه ی دانش‌آموزان و معلمان  پرتلاش ، مهربان و مهرپرور مبارک باد .

 

اول مهر شروع بهار تعلیم و تربیت مبارک باد.

 

آغاز ماه مهر، ماه شکوفایی علم و دانش مبارک باد.

 

آغاز فصل رویش بر جوانه های امید مبارک باد

 

زنگ اوّل مهر، زنگ بیداری برای حرکت به سوی فرداهای روشن است.

 

اوّل مهر، روز مهرانگیز بازگشایی مدرسه ها و آغاز سال تحصیلی، بر شما دانش آموزان مبارک باد.

 

آغاز سال تحصیلی، آغاز سفر در مسیر دانستن و فهمیدن، بر دانش آموزان عزیز مبارک!

 

فرارسیدن تابش خورشید علم بر سرزمین دل ها مبارک باد.

 

اول مهر، روز طلوع دوباره صبح دانش بر سحرخیزان و دلدادگان عرصه علم مبارک باد.

 

طلوع دوباره خورشید دانش بر اهالی دانشْ دوست تهنیت باد.

 

اول مهر، روز بذرافشانی دانه های علم و بصیرت مبارک باد.

 

تولد دوباره مدرسه و کتاب نظم و انضباط بر همه جویندگان علم و دانش مبارک باد.

 

اول مهر، آغاز زنگ دانایی بر پیشه وران کسوت خرد مبارک باد.

 

فرا رسیدن دوباره عطر پرواز در فضای علم و دانش مبارک باد.

 

فصل پاییز و پیوند شاخه تعلیم و تربیت بر پیچک زندگی مبارک باد.

 

اول مهر، روز خانه تکانی و زدودن گرد و غبار جهل و جهالت مبارک باد.

 

در فصل پاییز، میوه بوستان درخت عمر بر شاخه علم به بار می نشیند.

 

فرا رسیدن ماه مهر و مهربانی مبارک.

 

ماه مهر، فصل رویش و شکوفایی دانایی ، بر تمامی معلّمان و دانش آموزان ایران زمین  تهنیت باد. شور سرمستی دانایی و توانایی گوارای وجودتان !

 

آغاز سال تحصیلی نو را که سرآغاز رویش و طراوت در بوستان عشق و محبت است به تمامی همکاران ارجمند و  فرهیخته و دانش آموزان جویای دانش و معرفت تبریک می گوییم و از خداوند منان برای تمامی عزیزان توفیق روز افزون همراه با شکوفایی و سربلندی مسئلت داریم.

 

شروع مهر سرآغاز بهار مهربانی و دوستی مبارک باد

 منبع:یادمهر  


 

 

  • حسین توکلی

گفتار آدمی بیانگر شخصیت اوست. انسان‌های مؤدب و باشخصیت هرگز در بدترین شرایط هم حاضر نیستند گفتار خود را به آنچه در خور شأنشان نیست، بیالایند.
آدمی مخفی است در زیر زبان
این زبان، پرده است درگاه دهان
چون که بادی، پرده را در هم کشید
سرّ صَحن خانه شد بر ما پدید1
سخن گفتن آدابی دارد که مهم‌ترین آنها را می‌آوریم:

میانه‌روی در گفتار
...............................
میانه روی در هر امری، پسندیده است، ولی در گفتار، پسندیده‌تر. میانه‌روی در گفتار موجب می‌شود گوینده سخن از یک سو از گفتن درمانده نباشد و اشتباه‌ها و لغزش‌های گفتاری او کاهش یابد و از سوی دیگر، شنونده از سخن گوینده، خسته نشود.
امام علی(ع) درباره میانه‌روی می‌فرماید: "خَیرُ الْکَلامِ ما لاتُمِلُّ ولا یقِلُّ؛ بهترین گفتار آن است که نه خسته‌کننده باشد، نه بسیار کم. "2 همچنین می‌فرماید: "پرگویی، مرد حکیم را می‌لغزاند و انسان بردبار را خسته می‌سازد. پس در سخن پرگویی نکن که دلگیر سازی و کم مگوی تا خوار شوی ".3

سنجیده بودن گفتار
.................................
از دیگر آداب سخن گفتن، عاقلانه و با تفکر گفتن است. به تعبیر دیگر، بررسی همه‌جانبه کلام قبل از آغاز سخن است که از اشتباه‌ها و خطاهای احتمالی دور باشد. امام علی(ع) می‌فرماید: "مَن تَفَقَّدَ مَقالَهُ قُلَّ غَلَطُهُ؛ کسی که گفتار خود را بررسی کند، اشتباه او کم می‌شود. "4 یا "لِلْعاقِلِ فِی کُلِّ کَلِمة نُبْلٌ؛ عاقل را در هر سخن، زیرکی خاصی است ".5
در حقیقت، انسان عاقل نخست فکر می‌کند، بعد حرف می‌زند، ولی نادان اول حرف می‌زند و بعد فکر می‌کند. چه بسا گفتاری ناسنجیده، مشکل بزرگی برای گوینده پدید آورد، چنان‌که سعدی از قول خردمندان گفته است: "هر که سخن نسنجد، از جوابش برنجد ".6
روایت کنند از حکیم یونانی ارسطو پرسیده شد: "بهترین سخن کدام است؟ " گفت: "آنچه موافق عقل باشد. " گفتند: "پس از آن چیست؟ " گفت: "سخنی که شنونده بپذیرد. " گفتند: "پس از آن چیست؟ " گفت: "سخنی که از عاقبت آن اطمینان داشته باشیم که زیانی متوجه ما نخواهد ساخت. " گفتند: "پس از آن چیست؟ " گفت: "اگر سخن، یکی از این شرایط را نداشته باشد، از صدای چهارپایان است ".7

به جا بودن گفتار
...............................
امام علی(ع) در گفتاری ارزشمند می‌فرماید: "لِکُلِّ مَقامٍ مَقالٌ؛ هر جایگاهی را گفتاری است. "8همچنین می‌فرماید: "لِلْمتکَلّمِ اَوقْاتٌ؛ سخن‌گو را اوقات و حالاتی است ".9
این فرمایش‌های وزین بیانگر آن است که در آداب اسلامی، "هر سخن جایی و هر نکته مقامی دارد. " بسیاری از حرف‌ها و سخن‌ها را نباید در بسیاری از جاها گفت. مثلی است که می‌گوید: "فرزند آدمی‌زاد، دو سال طول می‌کشد تا سخن گفتن را بیاموزد، ولی سی سال طول می‌کشد تا چگونه سخن گفتن و به جا گفتن را یاد بگیرد. " این واقعیت را باید پذیرفت که هرکسی بی‌موقع و بی‌جا حرف بزند، همانند خروس بی‌محل است که وقت سحر را فراموش کرده است و با خواندن بی‌موقع سبب می‌شود مردم آن را خوش ندارند.

قابل فهم بودن گفتار
.....................................
قابل فهم بودن گفتار از دیگر آداب سخن گفتن است. گوینده سخن باید گفتار خود را به گونه‌ای بیان کند که برای شنونده قابل فهم باشد. امام علی(ع) می‌فرماید: "اَحْسَنُ الکلام ما لاتَمجُّه الآذانُ و لایتعِبُ فَهمُهُ الاَفهام؛ بهترین سخن‌ها آن است که گوش‌ها آن را به بیرون نیفکند و فهمیدن آن برای فهم‌ها رنج‌آور نباشد. "10یا می‌فرماید: "اَحْسَنُ الکلام مازانه حَسَن النِّظام وَ فَهِمَه الخاص وَ العام؛ بهترین سخن‌ها آن است که نظام نیکو آن را بیاراید و عام و خاص آن را بفهمند ".11
البته بهتر است گوینده برای فهم بهتر شنونده، از مواردی چون، شعر، حکایت و مثل بهره گیرد، چنان‌که امام علی(ع) می‌فرماید: "لِاَهل الفَهمِ تُصَّرَفُ الْاَقْوالُ؛ برای اهل فهم، گفتارها دگرگون شود. "12 در حقیقت، سخن باید به گونه‌ای باشد که "قبل از اینکه لفظ کلام به گوش رسد، معنی کلام به قلب رسد ".13

جذاب بودن گفتار
..............................
گوینده سخن باید برای اثرگذاری بیشتر بر مخاطبان، سخنان خود را در قالبی جذاب و زیبا عرضه کند. این‌گونه سخنان می‌تواند برای گوینده سخن اعتبار و شخصیت ایجاد کند. برعکس، هر اندازه گوینده با معلومات باشد و نتواند آن را به خوبی به دیگران انتقال دهد، مخاطب خود را خسته خواهد کرد.
از امیرمؤمنان علی(ع) پرسیدند: "از آفریده‌های خداوند کدام زیباتر است؟ " فرمود: "سخن. " پرسیدند: "کدام زشت‌تر است؟ " فرمود: "سخن. " سپس فرمود: "به وسیله سخن روسپید می‌شوند و به وسیله سخن روسیاه می‌گردند. "14 همچنین ایشان فرموده است: "مَن عَذُبَ لسانُهُ کَثُرَ اِخوانُه؛ کسی که زبانش شیرین باشد، برادرانش بسیار شوند. "15 و "ما منْ شَی ء اَجلَبٌ ِلقلبِ الِانسانِ مِنْ لسانٍ؛ برای جلب دل دوستان، چیزی مؤثرتر از زبان نیست ".16
جان مورگان می‌نویسد:
وقتی با شخصی‌ صحبت‌ می‌کنیم و او را متوجه جای دیگری می‌بینیم، باید فوراً به این نکته پی ببریم که نتوانسته‌ایم او را مجذوب خود سازیم. موضوع صحبت ما با آنچه مورد علاقه و نظر اوست، فرسنگ‌ها فاصله دارد.17

نرم بودن گفتار
...............................
نرم بودن گفتار یکی از آداب سخن گفتن در آموزه‌های دینی اسلام است که در تربیت افراد نقش دارد. جالب این است که حتّی با سرکش‌ترین افراد نیز ابتدا باید نرم و لطیف سخن گفت. خداوند هنگامی که حضرت موسی(ع) و برادرش را به سوی فرعون روانه می‌کرد، فرمود: "فَقولا لَهُ قولاً لَینا لَعلَّهُ یتَذَکُّر اَو یخشی؛ و با او سخن نرم گویید، شاید که پند پذیرد یا بترسد. " (طه: 44) از سوی دیگر، اگر سخن گفتن، تند یا بلند و گوش‌خراش باشد، نه تنها نشانه بی‌ادبی است، بلکه گوش شنونده را آزار می‌دهد و او را از گوینده، متوجه سوی دیگر می‌کند.
امام علی(ع) می‌فرماید: "عَوِّّد لِسانِکَ لینَ الکلامَ وَ بَذلَ السَّلام؛ یکثُر مُحِبُّوکَ و یقِلَّ مُبغضِوُکَ؛ زبان خود را به نرمی گفتار و بذل سلام عادت ده تا دوستدارانت، بسیار و دشمنانت کم شوند. "18 همچنین فرموده است: "سُنَّه الْاَخْیار لینُ الْکَلامِ و اِفشاءُ السَّلام؛ روش نیکان، گفتار نرم و آشکار کردن سلام است ".19

مفید بودن گفتار
.................................
رسول خدا صل? الله عل?ه و آله می‌فرماید: "قولُوا خَیراً تُغنِمُوا؛ خیری گویید تا بهره برید. "20 امام علی(ع) نیز می‌فرماید: "خَیرُ القول ما نَفَعَ؛ نیکی گفتار در سودمندی آن است ".21
از دیدگاه آداب دینی، گفتار باید به حال گوینده یا شنونده سودمند باشد. از گفتن سخنان بیهوده و بی‌ارزش که نفعی به حال دنیا و آخرت ندارد، باید خودداری کرد. امام علی(ع) می‌فرماید: "عَجِبتُ لِمَن یتَکلَّم بِما لاینْفَعُهُ فی دنیاهُ و لا یکتَبُ لَهُ اَجرُه فی اُخراهُ؛ در شگفتم از کسی که سخن گوید به چیزی که در دنیا سودش ندهد و برای او در آخرت، پاداشی نوشته نشود ".22
در واقع، اگر گوینده سخن، حرف سودمندی برای گفتن ندارد، بهتر است از گفتن آن صرف نظر کند تا هم وقت دیگران را نگیرد و هم خود را دچار دردسر و زیان احتمالی نسازد. امام علی(ع) باز در این مورد می‌فرماید:
در شگفتم از کسی که سخن درباره چیزی گوید که اگر از او نقل شود، زیانش می‌رساند و اگر از او نقل نشود، سودی ندهد.23

عامل بودن به گفتار
......................................
در آداب دینی، گوینده سخن باید به آنچه می‌گوید، عامل باشد و از آنچه بدان عمل نمی‌‌کند، بپرهیزد. در آداب اسلامی آنچه به گفتار گوینده ارزش می‌بخشد، عمل به گفتار است. امام علی(ع) در این باره می‌فرماید:
المرء یوزَنُ بقولِهِ و یقَوَّمُ بفعله فَقُلْ مَا تَرجَّحُ زِنَتُه، وَ افْعَلْ ما تَجِلُّ قیمُتُه.24
آدمی سنجیده شود به گفتارش و قیمت شود به کردارش. بنابراین، بگو آنچه را از نظر وزن افزون کند و بکن آنچه بها و قیمت آن گران باشد.
همچنین گوینده سخن بیش از آنچه می‌گوید، باید عمل کند تا زینت گفتارش باشد. امام علی(ع) در حدیثی دیگر در این باره می‌فرماید:
به راستی که فزونی سخن بر عمل، زشت است، ولی فزونی کردار بر گفتار، زیبایی و زینت است.25

حق بودن گفتار
..........................
اگر دیگران حق داشته باشند خواسته یا ناخواسته، بر اساس پنداشته‌های خود هر چه می‌خواهند، بگویند، کدورت‌، درگیری‌ و انحراف‌ در زندگی فردی و اجتماعی، پدیدار می‌شود. گفته‌های نادرست و ناحق و بدون شناخت که بر اساس پندارها و تحلیل‌های جاهلانه باشد، پی‌آمدهای ناگواری دارد. حضرت علی(ع) انسان‌ها را از گفته‌های بدون شناخت و ناحق چنین باز می‌دارد:
بپرهیز از سخن گفتن درباره چیزی که راه آن را نشناسی و حقیقت آن را ندانی؛ زیرا گفتار تو راهنمای عقل توست، و سخن تو خبر می‌دهد از شناخت تو. پس نگه‌دار درازی زبان خود را از آنچه ایمن هستی و کوتاه کن سخن خود را به آنچه آن را نیکو دانی.26
همچنین آن حضرت می‌فرماید: "دَعِ القَولَ فیما لاتَعرِفُ وَ الخِطابَ فیما لَم تُکَلَّفُ؛ واگذار سخن را درباره آنچه نشناسی و گفت‌وگو را در جایی که وظیفه آن را نداری ".27
در حقیقت، مسلمان، نه تنها حق ندارد آنچه را از حقیقت آن شناختی ندارد، بیان کند، بلکه بسیاری گفتنی‌ها را که از حقیقت آن هم آگاه است، نباید در همه جا بگوید. امام علی(ع) در فرازی دیگر می‌فرماید: "لاتَقُل ما لا تَعلَمُ، بَل لاتَقُّل کُلَّ ما تَعلَمُ؛ نه فقط آنچه را شناخت نداری، بازگو مکن، بلکه هر چه هم می‌دانی، گفتنی نیست ".28

نیکو بودن گفتار
...........................
آداب اسلامی حکم می‌کند انسان گفتاری نیکو داشته باشد و از گفتن هر سخن ناروایی بپرهیزد. خداوند در قرآن کریم در این باره می‌فرماید: "قُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْناً؛ با مردم به زبان خوش سخن بگویید. " (بقره: 83) یا "قُل لِّعِبَادِی یقُولُواْ الَّتِی هِی أَحْسَنُ؛ به بندگانم بگو آنچه را که بهتر است، بگویند ". (اسراء: 53)
در حقیقت، گفتار نیکو، روش انسان‌های نیکو و باادب و گفتار زشت و ناروا روش انسان‌های فرومایه و بی‌ادب است. آن کس که خود را به روش نیکوگفتاری عادت دهد، همواره پیروز است و خود را از سرزنش دیگران بر کنار داشته است. امام علی(ع) می‌فرماید: "عَوِّدْ لِسانَکَ حُسنَ الکَلامَ تأمَنِ المَلاَمَ؛ عادت بده خود را به سخن نیکو تا از سرزنش در امان باشی ".29

________________________________________________________________________________
پی نوشت :
1. اخلاق (1)، ص 95.
2. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 341.
3. همان، ص 335.
4. همان، ص 348.
5. همان، ص 347.
6. گلستان، باب هشتم، ص 234.
7. حسین دیلمی، حکایت و حکمت، قم، راه قرآن، 1382، ص 71.
8. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 347.
9. همان.
10. همان، ص 339.
11. همان.
12. همان، ص 348.
13. شیخ بهایی، کشکول، تهران، گلی، 1378، چ 5، ص 334.
14. ابن شعبه حرانی، تحف العقول، تهران، انتشارات علمیه الاسلامیه، 1363، ص 216.
15. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 348.
16. همان، ص 352.
17. جان مورگان، آیین آداب معاشرت (روان شناسی اجتماعی)، ترجمه: جهانگیر افخمی، تهران، ارمغان، 1373، چ 3، ص 35.
18. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 344.
19. همان، ص 343.
20. همان، ص 377، ح 11.
21. بحارالانوار، ج 1، ص 219، باب 6، ح 48.
22. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 344.
23. همان.
24. همان، ص 335.
25. همان، ص 339.
26. همان، ص 337.
27. همان.
28. نهج البلاغه دشتی، ص 723، حکمت 382.
29. غررالحکم و دررالکلم آمدی (به صورت موضوعی)، ج 2، ص 342.

منبع: تبیان

  • حسین توکلی

- خداحافظی کردن از خانواده و بستگان از سوی مسافر ، بدرقه کردن کسی که به سفر می رود ، از سوی اهل خانه و بستگان .

- شروع کردن سفر با «صدقه» ، جهت سلامتی و رفع و دفع بلاها.

- خواندن دو رکعت نماز ، دعا کردن و جان و مال خانواده را به خدا سپردن و بر او توکل کردن.

- خواندن این دعا: « بسم الله ، آمنت بالله ، توکلت علی الله ، ماشاءالله ، لاحول و لا قوة الا بالله.»

- برداشتن عصا ، یا وسیله ای جهت دفع شر و خطرات احتمالی و حمل ابزار دفاعی.

- همراه داشتن مسواک ،  شانه ، لباس و ظرف .

- همراه برداشتن مواد غذایی و خوراکیهای مورد نیاز و ره توشه سفر.

- همراه داشتن داروهای مورد نیاز ، سوزن ، نخ ، طناب و زیرانداز.

- رعایت اخلاق خوب با همسفر در طول مسافرت.

- در سفر ، بار بر دوش دیگران نبودن ، خرج خود را به گردن دیگران نینداختن.

- مراعات حال همسفر ، در صورتی که خسته یا مریض باشد.

- همکاری در کارها ، بر عهده گرفتن کارهای سنگین در مسافرت.

- گوش کردن به حرف بزرگترها.

- مشورت با همسفران در انجام کارها و تصمیم گیریها.

- مواظبت بر خواندن نماز در اول وقت.

- پس از سفر ، نقل نکردن سختیها و ناملایمات مسافرت.

- در بازگشت از سفر ، برای اهل خانه ، هدیه و سوغات آوردن .

- هنگام مراجعت از مسافرت به وطن ، خدا را شکر کردن و بر نعمت سلامتی ، حمد نمودن.

- برای تک تک آنچه یاد شد ، احادیث مکرری در متون دینی آمده است که مجال طرح آنها نیست.

به علاوه ، سفر وسیله شناخت است ، هم شناخت خود ، هم شناخت دیگران. چون رنجها و سختیهای مسافرت و حالتهای فوق العاده ، جوهره انسان را می نمایاند و خصلتهای درونی بروز می کند. حتی انسان میزان تحمل ، مقاومت ، کاردانی و تجربه خود را هم در سفر می تواند محک بزند.

از جمله سفرهای پسندیده ، مسافرت به شهرهای مذهبی و زیارتگاهها و دیدن اماکن تاریخی و دیدار با بزرگان و شخصیتهای علمی و اخلاقی است.

زیارت خانه خدا ، مرقد حضرت رسول (ص) ، قبور مطهر ائمه معصومین (ع ) ، مزار پاک شهدای راه حق ، زیارت قبرانبیاء ، اوصیاء ، اولیاء ، صحابه و تابعین. دیدار از مرقد علمای بزرگ ، فرزندان اهل بیت و قبور مؤمنان و صالحان ، همه از مواردی است ، که در متون دینی به آنها تشویق شده است و زیارت قبور امامان ، نوعی تجدید عهد و پیمان با صاحبان ولایت است. امام سجاد علیه السلام بیست و پنج بار به سفر حج رفت.

به فرموده حضرت رضا علیه السلام:

« هر امامی برگردن دوستان و پیروانش ، عهد و پیمانی دارد. از جمله اموری که وفای به این عهد و پیمان است ، زیارت قبور ائمه (ع ) است.»

امید است که هر جا باشید ، چه در سفر و چه حضر ، ایامی خجسته و روز و شبی پر برکت داشته باشید. « سفر آخرت» سفر دیگری است که همه در پیش داریم. آن هم آداب ، شرایط ، پیش نیاز و تهیه مقدمات و ره توشه لازم دارد ، که موضوعی جداست و نیازمند نگاهی دوباره و جدی.

ما... همه مسافریم ، و نیازمند آمادگی برای آن « سفر بی بازگشت » .

علی علیه السلام ، ره توشه آن سفر را « تقوا » می داند.


منبع: رادیو قرآن

  • حسین توکلی

اهمیت میهمانی

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله می فرماید: «هر خانه ای که میهمان در آن وارد نشود، فرشتگان واردش نمی شوند.» و حدیثی از ایشان وجود دارد که می فرماید: «میهمان راهنمای بهشت است.» روزی حضرت علی علیه السّلام غمگین بود. علت اندوه ایشان را جویا شدند. فرمود: «هفت روز بر ما گذشته و میهمانی برای ما نیاده است.» پاداش میهمان داری آن قدر زیاد است که در این رابطه امام صادق علیه السّلام می فرماید: «از موجبات بهشت رفتن و آمرزش، خوراندن غذا به گرسنه است.»

 

احترام به میهمان

شایسته است که در همه حال با آغوش باز از میهمان پذیرایی کنیم.

 

چو مهمان در رسد شیرین زبان شو

                               به صد الطاف پیش میهمان شو

 

به احسان و کرم دلها بدست آر

                               کزین بهتر نباشد در جهان کار «نظامی»

 

حضرت علی علیه السّلام در این رابطه می فرماید: «هر مؤمنی که میهمان را دوست داشته باشد، هنگامی که سر از قبر بیرون می آورد، چهره اش همچون ماه شب چهارده خواهد بود. اهل محشر گویند: "این جز پیامبری مرسل نباشد! پس فرشته ای گوید: این مؤمنی است که مهمان را دوست دارد و او را اکرام کند، راه او جز دخول به بهشت نیست."»

اما شما به عنوان میهمان هم وظایفی به عهده دارید که بهتر است آن ها را رعایت کنید:

 

قبلا اطلاع دهید

ایام عید، بازار میهمانی و دید و بازدید حسابی داغ است پیش از آن که به قصد میهمانی از منزل خارج شوید، تلفن بزنید و از حضور میزبان در منزل و از آمادگی اش برای پذیرایی مطمئن شوید. شاید میهمانان زیادی در منزل میزبان حضور داشته باشند و او موقع پذیرایی به زحمت بیفتد.

 

سر وقت بروید

اگر قرار گذاشته اید زمان معینی به منزل میزبان بروید، دیر نکنید. زود هم نروید در روز های شلوغ عید، هر خانواده ای برای خودش برنامه ریزی فشرده ای دارد و تأخیر شما ممکن است برنامه یک جمع را مختل کند.

 

بحث نکنید

وقتی دور هم نشسته اید، احتمال این که بحث های متنوعی درباره مسائل اجتماعی، سیاسی، شخصی و… پیش بیاید، زیاد است. فراموش نکنید که شما مهمان اید و مجلس مهمانی جای بحث و جدل نیست. به یک گپ خودمانی بسنده کنید و مجلس مهمانی را به میدان جنگ تبدیل نکنید. از این فرصت برای تازه کردن دیدارها و لذت بردن از مصاحبت همدیگر استفاده کنید و خودتان و اطرافیانتان را با بحثهای آنچنانی خسته نکنید.

 

به میزبان کمک کنید

خوشبختانه بیشتر خانم های ایرانی، این کار را خوب بلدند. به میزبان در امر پذیرایی کمک کنید: موقع چیدن میز غذا، مرتب کردن آشپزخانه بعد از صرف غذا و شست وشوی ظروف. با این کار، نه تنها به میزبان کمک می کنید، بلکه فرصتی پیدا می کنید تا رابطه تان را هم صمیمی تر کنید و احیانا چیزهای جدیدی هم یاد بگیرید.

 

شنونده خوبی باشید

توی مهمانی، دائم از خودتان تعریف و تمجید نکنید و به همان میزان که صحبت می کنید، به دیگران هم اجازه صحبت بدهید و خلاصه این که شنونده خوبی باشید.

 

گرفتاری هایتان را با خودتان نبرید

وقتی به مهمانی می روید، غصه هایتان را در خانه جا بگذارید حتما. مهمانی جای خوبی برای طرح مسائل و مشکلات نیست. مسلما میزبان هم مثل شما مشکلات خاص خودش را دارد. یادتان باشد که این دید و بازدیدها قرار است فرصتی باشند برای شاد بودن و فراموش کردن گرفتاری ها.

 

دست خالی نروید

اگر برای اولین بار است که دارید به منزل میزبان می روید، رسم است که دست خالی نروید. گاهی حتی یک گلدان گل یا یک جعبه شیرینی برای صمیمیت بیشتر معجزه می کند.

 

ضرورت تشکر

تشکر از میزبان به خاطر پذیرایی اش ضرورت دارد. این کار را می توانید در پایان مهمانی انجام بدهید. اما روش بهتری هم وجود دارد؛ می توانید فردای مهمانی به میزبان تلفن بزنید و و بابت پذیرایی دیروزش از او تشکر کنید.

 

برکات معنوی میهمان نوازی

به برکت ضیافت و میهمانی، زمینه ایجاد دوستی ها و رفت و آمدها فراهم می شود. همچنین ابراز مهر و محبت به هم، آنان را از دل مردگی و تنهایی بیرون می آورد. این کار پسندیده تأثیر بسیار خوبی بر شادابی و طراوت روحی انسان ها و افزایش روحیه اجتماع گرایی آنها دارد و آنان را از ابتلا به بیماری های روحی حفظ می کند. به قول صائب تبریزی:

 

خانه من چون کمان پاک است از اسباب عیش

                               پَر درآرد میهمان چون تیر در کاشانه ام

 

میهمان با خود رزق می آورد

رسول خدا صلّی الله علیه و آله فرمود: «هیچ کس نباید بیش از توانش، خود را برای میهمان به زحمت اندازد

هرکس به خوان قسمت خود رزق می خورد    

                               از کم بضاعتی خجل از میهمان مباش «صائب»

 

 

منبع: مجله راه زندگی شماره 281

  • حسین توکلی

از خصلت های بسیار زیبا و پسندیده، امانتداری و بازگرداندن بموقع و همراه با حفظ سلامت امانت است. معمولاً انسان در زندگی به انسان های امین نیازمند می شود، تا مال، وسیله، راز یا مطلب مهمی را نزد آنها به امانت بسپارد. امانت گذاری ناشی از اعتماد به امانت گیرنده است. حفظ امانت دیگران، مراعات اعتماد آنها و احترام به احساسات پاک انسانی است.

امانتداری در اسلام

همه ادیان مقدس الهی، خصوصاً اسلام در تقویت این صفت نیک توصیه های فراوان کرده اند. قرآن مجید می فرماید: «إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلی أَهْلِها»[۱] همانا خداوند به شما فرمان می دهد که امانت ها را به اهل آن بدهید. حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود: «ان الله عزوجل لم یبعث نبیاً الا بصدق الحدیث و اداء الامانه الی البر و الفاجر»[۲] خداوند هیچ پیامبری را بر نیانگیخته، جز به راستگویی و ادای امانت به نیکوکار و بدکار. حضرت باقر ـ علیه السلام ـ فرمود: «ثلاث لم یجعل الله عزوجل لاحد فیهن رخصه: اداء الامانه الی البر و الفاجر...»[۳] خداوند اجازه ترک سه چیز را به هیچ کس نداده: یکی رد امانت (به صاحبش) می باشد چه نیکوکار باشد چه بدکار... . پیامبر اسلام، قبل و بعد از بعثت به «محمّد امین» معروف بود و مردم اشیای گرانبهای خود را نزد آن حضرت به امانت می سپردند. حتی در شب هجرت (لیله المبیت) که رسول خدا مخفیانه از مکه خارج شد، امانتهای مردم را که اغلب از کفار بودند، نزد «امّ ایمن» نهاد و به امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ فرمود که در موقع مناسب به صاحبانش برگرداند.[۴] امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرمود: سوگند می خورم که لحظه ای قبل از وفات پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ سه بار از او شنیدم که فرمود:

«یا اباالحسن اد الامانه الی البر و الفاجر فیما قل و جل حتی فی الخیط و المخیط»[۵] ای علی! امانت را به نیکوکار و بد کار پس بده، کم باشد یا زیاد، حتّی نخ و سوزن. همچنین آن حضرت در یکی از وصیتهایش فرمود: «ادّوا الامانات ولو الی قتله الانبیاء»[۶] امانتها را رد کنید، گرچه به قاتلان پیامبران باشد.

مطالبی که بیان شد، اهمیت بسیار زیاد امانتداری را می رساند که ضامن قوام و بقای روابط اجتماعی بر پایه اعتماد عمومی است. ابوحمزه ثمالی می گوید: از امام سجاد ـ علیه السلام ـ شنیدم که به شیعیان می فرمود: بر شما باید به ادای امانت، به خدا سوگند اگر قاتل پدرم حسین بن علی ـ علیه السلام ـ شمشیری را که با آن پدرم را به قتل رسانده، نزد من امانت گذارد به او بر می گردانم.[۷]

امانتداری، نشانه مسلمانی

خداوند سبحان در قرآن رعایت امانت را یکی از صفات مؤمنان دانسته و می فرماید: «وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ»[۸] مؤمنان کسانی هستند که امانتها و پیمان خویش را رعایت می کنند. امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرمود: «راس الاسلام الامانه»[۹] سر اسلام، امانتداری است. و نیز فرمود: «اذا احب عبدا حبب الیه الامانه»[۱۰] وقتی خدا بنده ای را دوست بدارد، امانتداری را محبوب او می گرداند.

امانتداری، رحمت اجتماعی

امانتداری اگر در جامعه گسترش یابد، سایه رحمت «دیگر دوستی را» بر سر مردم می گستراند و پیوند میان افراد اجتماع را محکمتر می کند. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: «لا تزال امتی بخیر مالم یتخاونوا و ادوا الامانه»[۱۱] امت من همیشه در خیر و سلامت است تا زمانی که به یکدیگر خیانت نورزند و ادای امانت کنند. امام کاظم ـ علیه السلام ـ فرمود: «انّ اهل الارض لمرحومون ما تحابّوا ادّوا الامانات و عملوا بالحقّ»[۱۲] تا وقتی که زمینیان به یکدیگر محبت کنند و امانت دار باشند و به حق عمل نمایند مورد رحمتند.

امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ فرمود: «استعمال الامانه یزید فی الرّزق»[۱۳] به کارگیری امانت، روزی را زیاد می کند.

خیانت در امانت

در اسلام به همان اندازه که امانتداری، شریف و ارجمند است، خیانت در امانت، نکوهیده و زشت است و در ردیف گناهان کبیره جا گرفته است.[۱۴] پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرموده است: «لیس منا من خان مسلماً فی اهله و ماله»[۱۵] آنکه به ناموس و مال مسلمانی خیانت کند، از ما نیست. امیر مؤمنان علی ـ علیه السلام ـ فرمود: «شر الناس من لا یعتقد الامانه و لا یجتنب الخیانه»[۱۶] بدترین مردم کسی است که به امانت معتقد نباشد و از خیانت پرهیز نکند.

اقسام خیانت

اینک زشتی و حرمت خیانت بیان شد، به اقسام آن اشاره می کنیم:

الف و ب) خیانت به خدا و پیامبر: قرآن مجید می فرماید:

«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لا تَخُونُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ وَ تَخُونُوا أَماناتِکُمْ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ»[۱۷] ای مؤمنان! به خدا و پیامبر خیانت نورزید و به امانتهای خود نیز. امام باقر ـ علیه السلام ـ در تفسیر این آیه شریفه می فرماید:

«واجبات الهی نزد هر انسانی به امانت سپرده شده است و عمل نکردن بدان، خیانت محسوب می شود.»[۱۸]

بنابراین، بی اعتنایی به قوانین و دستورات شرعی که مجموعه ای از دستورات الهی و سیره و روش پیامبر و ائمه معصومین است، به منزله خیانت به آنان محسوب می شود که مؤمن باید از آن اجتناب ورزد.

همچنین کلیه اموال مؤسسات دولتی، جزء داراییهای عمومی یا بیت المال است که در دست کارمندان به امانت سپرده شده است و هر فردی به تنهایی موظف به حفظ و نگهداری و استفاده صحیح و قانونی از آنها است. حیف و میل بیت المال و استفاده شخصی و ناصحیح از آن، خیانت به اموال مسلمانان بوده و گناهی نابخشودنی است و در واقع، خیانت به خود نیز محسوب می شود. کم کاری، گران فروشی، کم فروشی، حقوق گرفتن و کار نکردن و... همه از موارد خیانت به مردم است.

ج) خیانت به اسرار نظامی، سیاسی: آنان که در مشاغل نظامی و سیاسی اشتغال دارند، در حقیقت امانتدار مردمند و اسرار تشکیلاتی بطور امانت، در اختیارشان قرار گرفته است.

آنان باید دقت کافی به خرج دهند و آگاه باشند که حیات و نابودی یک ملت بسته به حفظ و افشای اسرار سیاسی، نظامی و اقتصادی آن کشور است، گاهی ممکن است افشای یک مسأله سیاسی یا نظامی، بخصوص اسرار جنگ، چنان ضربه ای به کشور وارد کند که هرگز جبران نشود.

د) خیانت به ناموس، اموال و اسرار شخصی: ناموس و اسرار مردم همچون اموالشان محترم است و اگر به شکلی در اختیار دیگران قرار گیرد، به منزله امانت است که باید به بهترین صورت از آن نگهداری شود. نگاه های هوس آلود به ناموس مردم و دست درازی به آنها خیانت است. همچنین افشای راز مردم، نوعی خیانت به آنهاست. نیز افشای محتوای پرونده ها و نامه های مردم، خبر دادن از وضع داخلی افراد. اطلاع و آگاهی از عیوب و نقاط ضعف آنان و بر ملا کردن آن، خیانت محسوب می شود.

[۱] . نساء، آیه ۵۸.

[۲] . اصول کافی، ج ۲، ص ۸۵.

[۳] . بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۵۶.

[۴] . مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۵۰۴.

[۵] . بحارالانوار، ج ۷۷، ص ۲۷۵.

[۶] . تحف العقول، ص ۷۴.

[۷] . بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۱۴.

[۸] . مؤمنون، آیه ۸.

[۹] . شرح غررالحکم، ج ۴، ص ۴۷.

[۱۰] . همان، ج ۳، ص ۱۴۰.

[۱۱] . بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۷۲.

[۱۲] . همان، ص ۱۱۷.

[۱۳] . همان، ص ۱۷۲.

[۱۴] . وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۲۶۱.

[۱۵] . بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۱۷۲.

[۱۶] . شرح غررالحکم، ج ۴، ص ۱۷۵.

[۱۷] . انفال، آیه ۲۷.

[۱۸] . تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۱۴۴.

  • حسین توکلی

  خوش رفتاری با مردم و همسایگان

1-امام باقر فرمود:اگر می توانی از نگاه خوش رفتاری بر کسانی که با آن ها معاشرت می کنی تفوق داشته باشی، این کار را بکن.(1)
2-امام جعفرصادق فرمود:خود را برای خوش رفتاری با هم نشین خویش آماده کن؛ خلق و خویت را نیکو گردان، زبانت را نگه دار، خشمت را فرو بر، سخنان بیهوده را رها کن، عفو را پیشه ساز و بخشنده باش.(2)
3-ابوربیع شامی گوید:به حضور امام صادق رسیدم در حالی که خانه پر از جمعیت بود، فرمود:ای شیعیان آل محمد، آگاه باشید از ما نیست کسی که هنگام خشم بر خود مسلط نباشد، کسی که با یارانش به خوبی رفتار نکند و به آنان که با او خوش اخلاقی کرده اند خوش خلقی نشان ندهد، با هم نشینانش به خوبی معاشرت نکند و نسبت به همسایگان خوش رفتار نباشد و رعایت نمک خوارگی را ننماید.(3)
4-امام باقر فرمود:زایر خانه خدا پاداشی ندارد اگر این سه خصلت در او نباشد:1)تقوایی که او را از نافرمانی خدا باز دارد 2)حلمی که به وسیله آن جلو غضبش را بگیرد 3)با هم نشینان به خوبی رفتار نکند(4).
5-امام صادق فرمود:پدرم می فرمود:زیارت کننده خانه خدا پاداش ندارد وقتی که سه خصلت در او نباشد:1)خلقی که با دوستش بتواند به خوبی رفتار کند 2)بردباری که با آن جلو خشم خود را بگیرد 3)تقوایی که او را از ارتکاب محرمات الهی باز دارد.(5)
6-امام صادق فرمود:از مروت نیست که انسان آنچه را در سفر از خوبی و بدی هم سفر می بیند بازگو کند.(6)
7-عمار بن مروان گوید:امام جعفر صادق مرا نصیحت کرد و فرمود:تو را به پارسایی، برگرداندن امانت به صاحبانش، راستگویی، و خوش رفتاری با هم نشین سفارش می کنم و هیچ نیرو و قدرتی نیست مگر از آن خدا.(7)
8-مفضل بن عمر گوید:به خدمت امام جعفرصادق رسیدم، به من فرمود:چه کسی با تو هم نشین است؟ عرض کردم:مردی از برادران ایمانی من.فرمود:چه کار می کند؟ گفتم از موقعی که با او آشنا شده ام جایش را نمی دانم.به من فرمود:آیا نمی دانی کسی که چهل قدم با مؤمنی همگام باشد خدا از حقّ او در روز قیامت می پرسد؟(8)
9-امام صادق از پدرانش نقل کرده است:رسول خدا فرمود:هرکس سه خصلت در او نباشد عملش کامل نیست:1)تقوایی که او را از معصیت خدا بازدارد 2)خلق و خویی که با مردم مدارا نماید 3)بردباریی که نابخریدی نادان را با آن برطرف سازد.(9)
10-سید رضی در نهج البلاغه از حضرت امیرالمؤمنین نقل می کند که آن حضرت فرمود:چنان با مردم معاشرت کنید که اگر بمیرید بر شما بگریند و اگر از آن ها دور شدید مشتاق دیدار شما باشند.(10)

شکیبایی بر آزار همسایه و دیگران

1-عمرو بن عکرمة گوید:به خدمت امام صادق رسیدم و عرض کردم همسایه ای دارم که مرا اذیت می کند.امام فرمود:با او مهربان باش.گفتم:خدا به او رحم نکند.آن حضرت صورتش را از من برگرداند.من نخواستم با آن وضع از امام جدا شوم، لذا توضیح دادم که وی به صورت های مختلف مرا اذیت می کند.فرمود:گمان می کنی اگر آشکارا با او دشمنی کنی می توانی از او انتقام بگیری؟ گفتم او را به اطاعت خود وا می دارم.فرمود:این همسایه تو از اشخاصی است که نسبت به کسانی که خدا به آن ها چیزی بخشیده حسد می ورزد،، پس هرگاه نعمتی برای کسی دید اگر اهل و عیالی داشته باشد آن ها را اذیت می کند و اگر اهل و عیالی نداشته باشد به خدمتگزارش اعتراض می نماید و اگر خدمتگزار نداشته باشد شب ها را به بیداری و روزها را به جوش و خروش به سر می برد.(11)
2-عبد صالح(امام موسی کاظم)فرمود:خوش رفتاری با همسایه، تنها خودداری از آزار او نیست، بلکه تحمل آزار اوست.(12)
3-امام صادق فرمود:مؤمن از یکی از سه چیز خلاصی ندارد و گاهی هر سه در او جمع می شود؛ یا بعضی از افراد خانه در را به رویش می بندند و بدین وسیله او را اذیت می کنند، یا همسایه او را اذیت می کند، یا کسی در راه برآوردن نیازمندی هایش به او آزار می رساند؛ و اگر مؤمن بر قله کوهی باشد خدای عزوجل شیطانی را می فرستد تا او را اذیت کند و در عین حال او را با ایمانش مأنوس می کند که از هیچ کس وحشت نداشته باشد.(13)
4-امام جعفرصادق فرمود:در عالم نبوده و نمی باشد و نخواهد بود مؤمنی مگر این که دارای همسایه ای باشد که او را اذیت کند.اگر مؤمن در جزیره ای از جزیره های دریا باشد خدا کسی را می فرستد که او را اذیت نماید.(14)
5-امام صادق فرمود:در گذشته و در آینده و زمانی که شما در آن به سر می برید مؤمنی نبوده و نمی باشد مگر این که دارای همسایه ای است که او را اذیت می کند.(15)
6-معاویه بن عمار گوید:از امام صادق شنیدم که می فرمود:مؤمنی نبوده و تا روز قیامت نخواهد بود مگر این که دارای همسایه ای باشد که به او آزار رساند.(16)
7-امام محمدباقر فرمود:مردی به نزد پیامبر آمد و شکایت کرد که همسایه اش او را اذیت می کند.رسول خدا به او فرمود:صبر کن،مجدداً آمد و از همسایه اش شکایت کرد، باز هم پیغمبر فرمود:صبر کن...(17)
8-امام صادق فرمود:خوش رفتاری با همسایه روزی را زیاد می کند.(18)
9-امام جعفرصادق فرمود:اگر مؤمن در قله کوهی ساکن باشد خدا کسی را برای آزار او می فرستد تا از این طریق پاداشی از جانب خدا به او برسد.(19)
10-علی بن الحسین از پدر بزرگوارش امام حسین نقل کرده است که پیامبر خدا فرمود:من و پیامبران قبل از من، پیوسته گرفتار کسانی بودیم که ما را اذیت می کردند و اگر مؤمن بر سر کوهی باشد خدای عزوجل کسی را می رساند که او را آزار رساند تا بدین طریق اجری به او برسد.(20)
11-حضرت رضا از پدرانش نقل فرموده است که رسول خدا فرمود:هیچ مؤمنی نبوده و تا روز قیامت نخواهد بود مگر این که دارای همسایه ای باشد که او را اذیت نماید.(21)
12-امام علی النقی از پدرانش نقل کرده است که امام صادق فرمود:هیچ مؤمنی نبوده و تا روز قیامت نخواهد بود مگر این که همسایه ای خواهد داشت تا او را اذیت کند.(و نیز)از امام صادق نقل فرموده است که هرکس دنیایش گوارا و بدون گرفتاری باشد در دین او شک کنید.(و نیز امام علی النقی)گوید:امام صادق فرمود:هرگاه دوستی از تو به امارت و ریاستی برسد و یک دهم قبل از ریاستش به تو توجه کند دوست بدی نیست.(22)
13-امام صادق از امیرالمؤمنین نقل فرموده است:سه چیز از کارهای نیک است:سخاوتمندی،نیکویی در گفتار،و صبر بر اذیت و آزار.(23)

خودداری از آزار همسایه

1-امام صادق(در حدیثی)فرموده است:مردی از انصار به نزد رسول خدا آمد و عرض کرد:از شخصی خانه ای خریده ام.نزدیک ترین همسایه ام کسی است که امیدی به خیر او ندارم و از شرّش در امان نیستم.رسول خدا به علی و سلمان و اباذر و یک نفر دیگر که گمان می کنم مقداد بود دستور داد در مسجد با صدای بلند اعلان کنند:ایمان ندارد کسی که همسایه اش از ظلم او در امان نباشد.آن ها به مسجد رفته سه مرتبه با صدای بلند گفتند، سپس پیامبر با دستش به چهل منزل از روبرو و پشت سر و سمت راست و سمت چپ اشاره کرد.(24)
2-امام صادق از پدرش امام باقر نقل فرموده است که در کتاب علی خواندم که رسول خدا به مهاجران و انصار و کسانی از مردم یثرب[ مدینه]که به انصار ملحق شدند نوشت:همسایه به منزله خود انسان است و نباید زیان و گناهی به او برسد.احترام همسایه نسبت به همسایه مانند احترام نسبت به مادر است.(25)
3-امام صادق فرمود:حضرت فاطمه به نزد پیامبر آمد تا درباره بعضی امور شکایت کند.پیامبر لوحی به وی داد و فرمود:آنچه را که در آن نوشته شده است یاد بگیر.در آن لوح نوشته شده بود:هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد همسایه اش را اذیت نکند، هرکه به خدا و روز قیامت ایمان دارد مهمانش را احترام کند و هرکس به خدا و روز قیامت ایمان دارد یا باید سخن خیر بگوید یا سکوت کند.(26)
4-ابوحمزه گوید:از امام صادق شنیدم که می فرمود:مؤمن کسی است که همسایه اش از بوائق او در امان باشد.پرسیدم«بوائق»چیست؟ فرمود:ظلم و ستم او.(27)
5-امام صادق از پدرانش، از حضرت علی نقل کرده است که رسول خدا فرمود:هرکس همسایه اش را اذیت کند خدا بوی بهشت را بر او حرام کرده، جایگاهش دوزخ است و بد جایگاهی است.هرکس حقّ همسایه اش را ضایع کند از ما نیست.جبرئیل پیوسته مرا نسبت به همسایه سفارش می کرد به طوری که گمان کردم همسایه ارث می برد و پیوسته مرا نسبت به بردگان سفارش می کرد تا این که گمان کردم زمانی برای آن در نظر گرفته شده که چون آن زمان فرا رسد آزاد شوند و نیز مرا به مسواک کردن سفارش می کرد تا آن جا که گمان کردم واجب است و به اندازه ای مرا به شب زنده داری سفارش می کرد که گمان بردم نیکان امت من هرگز نمی خوابند.(28)
6-امام رضا فرمود:از صفات مؤمن این است که وقتی نیکی کند خوشحال می شود و زمانی که دست به کار بدی بزند استغفار کند.مسلمان [حقیقی]کسی است که سایر مسلمانان از زبان و دستش در امان باشند و آن که همسایه اش از ظلم او در امان نباشد از ما نیست.(29)
7-امام جعفرصادق فرمود:هرکه از اذیت و آزار همسایه اش خودداری کند خدا در روز قیامت از لغزش وی صرف نظر می کند.کسی که شکم و فرجش را پاک نگه دارد بهشت را برای او زینت می کنند.هرکس بنده مؤمنی را آزاد کند خدا در بهشت برایش خانه ای بنا می کند.(30)

خوش رفتاری با همسایه

1-امام صادق از پیامبر نقل فرموده است:خوش رفتاری با همسایه خانه ها را آباد و مرگ را به تأخیر می اندازد.(31)
2-امام جعفرصادق فرمود:خوش رفتاری با همسایه روزی را زیاد می کند.(32)
3-ابومسعود گوید:امام صادق به من فرمود:خوش رفتاری با همسایه باعث زیادی عمر و آبادی سرزمین گردد.(33)
4-امام صادق فرمود:خوش رفتاری با همسایه خانه ها را آباد و عمرها را زیاد می کند.(34)
5-ابوربیع شامی گوید:امام صادق در حالی که خانه اش پر از جمعیت بود فرمود:آگاه باشید از ما نیست کسی که با همسایه اش خوش رفتاری نکند.(35)

طعام دادن به همسایگان

1-امام باقر از رسول خدا نقل فرموده است:کسی که شب را سیر بخوابد و همسایه اش گرسنه باشد به من ایمان نیاورده است.
نیز فرمود:اگر در منطقه ای یک نفر شبی را گرسنه بخوابد خدا در روز قیامت به اهل آن منطقه نظر نمی کند.(36)
2-کاهلی[یکی از اصحاب امام صادق]گوید:از آن حضرت شنیدم که می فرمود:زمانی که بنیامین از نزد یعقوب رفت، یعقوب ندا کرد خدایا به من رحم نمی کنی؟ بینایی مرا گرفتی و دو فرزندم [یوسف و بنیامین]را بردی.خدا به یعقوب وحی کرد:اگر روح آن دو را گرفته بودم برایت زنده شان می کردم تا به سوی تو باز گردند، اما به یادآور گوسفندی را که کشتی و بریان نمودی و خوردی و همسایه تو روزه دار بود و از آن گوسفند هیچ به او ندادی.(37)
3-در روایت دیگری فرموده است:پس از آن هر روز صبح کسی از طرف حضرت یعقوب تا فاصله یک فرسخ از خانه آن حضرت ندا می داد هرکس صبحانه یا نهار می خواهد به خانه یعقوب بیاید و چون شب می شد اعلان می کرد هرکه شام می خواهد به نزد یعقوب بیاید.(38)

همسایگی با اشخاص بد

1-امام محمدباقر فرمود:از بلاهایی که پشت انسان را می شکند همسایه بد است که اگر خوبی ببیند آن را پنهان می کند و اگر کار بدی مشاهده نماید آن را پخش می کند.(39)
2-امام جعفرصادق از پیامبر نقل فرموده است:به خدا پناه می برم از همسایه بدی که در خانه ای زندگی می کند، با چشمانش تو را زیر نظر دارد و با دلش به تو توجه دارد، اگر تو را در خوشی ببیند ناراحت شود و اگر در بدی مشاهده کند خوشحال گردد.(40)
30 امام جعفرصادق از پدرانش نقل فرموده است:پیامبر در وصیتش به علی فرمود:یا علی چهار چیز کمرشکن است:1-پیشوایی که مردم امرش را اطاعت کنند اما خود نافرمانی خدا کند 2-زنی که شوهر در عفت و پاکدامنی او بکوشد ولی به شوهرش خیانت کند 3-فقری که صاحب آن دستگیر و یاوری نیابد 4-همسایه بدی که در خانه ای ساکن باشد.(41)

حدود رعایت حدّ همسایگی

1-امام باقر فرمود:حدّ همسایگی چهل خانه است از روبرو و پشت سر و سمت راست و سمت چپ.(42)
2-امام صادق از پیامبر نقل فرموده است:هر چهل خانه از روبرو، و پشت سر و سمت راست و سمت چپ همسایه است.(43)
3-معاویه بن عمار گوید:به امام صادق عرض کردم:فدایت شوم حدود همسایگی چقدر است؟ فرمود:از هر طرف چهل خانه(44).
4-امام صادق از پدرانش نقل کرده است که امیرالمؤمنین فرمود:حریم مسجد چهل ذراع[تقریباً 20 متر]و حریم همسایگی چهل خانه از چهار جانب است.(45)

پی‌نوشت‌ها:

1.اصول کافی، ج4، ص 460، ح1.
2.همان، ح2.
3.همان؛ محاسن برقی، ص 375؛ من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 98.
4.اصول کافی، ج4، ص 460، ح2؛ خصال صدوق، ج1، ص 72.
5.همان؛ التهذیب، ج2، ص 574؛ من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 18.
6.من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 98؛ محاسن برقی، ص 358.
7.من لا یحضره الفقیه، ج1، ص 98؛ محاسن برقی، 358.
8.مجالس صدوق، ص 363.
9.محاسن برقی، ص 6.
10.نهج البلاغه، حکمت 9.
11.اصول کافی، ج4، ص 497، ح1(حقّ الجوار).
12.همان، ج4، ص 499، ح9(حقّ الجوار).
13.همان.
14.همان.
15.همان.
16.می توان گفت عظمت صبر را نشان می دهد.
17.اصول کافی، ج4، ص 500، ح13.
18.الزهد، مخطوط از کتاب کافی استخراج شده است.ج2، ص 87.
19.علل الشرائع، ص 26.
20.همان.
21.عیون اخبارالرضا، ص 201.
22.مجالس پسر شیخ طوسی، ص 176.
23.محاسن برقی، ص 6.
24.اصول کافی، ج4، ص 497، ح1(باب حق الجوار).
25.همان، ج4، ص 498، ح2.
26.اصول کافی، ج4، ص 499، ح9.
27.همان.
28.من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 197؛ عقاب الاعمال، ص 46.
29.عیون اخبارالرضا، ج2، ص 24.
30.مجالس صدوق، ص 329(مجلس 82).
31.اصول کافی، ج4، ص 500، ح10(باب حق الجوار).
32.همان، ج4، ص 498، ح3.
33.همان، ج4، ص 499، ح7.
34.همان، ج4، ص 499، ح8.
35.همان، ج4، ص 500، ح11.
36.اصول کافی، ج4، ص 500، ح14.
37.همان، ج4، ص 498، ح4.
38.همان.
39.اصول کافی، ج4، ص 501، ح15(باب حقّ الجوار).
40.همان، ج4، ص 501، ح16.
41.من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 338.
42.اصول کافی، ج4، ص 501، ح2(باب حق الجوار).
43.همان.
44.معانی الاخبار، ص 52.
45.وسائل، ج2، ص 484(احکام المساجد)؛ خصال صدوق، ص 114.

منبع:راسخون

  • حسین توکلی

ثواب داشتن شوخی و خنده کم

1-معمر بن خلاد گوید:به ابوالحسن امام کاظم عرض کردم فدایت شوم عده ای با هم هستند و شوخی می کنند و می خندند.امام فرمود:اشکال ندارد اگر در آن نباشد؛ فهمیدم منظور امام این است که در آن شوخی، فحش و هرزه گویی نباشد.سپس فرمود:عرب صحرانشینی هدیه ای برای پیامبر آورد و عرض کرد:پول هدیه مرا بدهید،رسول خدا خندید.پس از آن،حضرت،هنگامی که غمگین می شد می فرمود:آن عرب چه شد؟ ای کاش به نزد ما می آمد.(1)
2-ابوالحسن اول امام موسی کاظم فرمود:ی حیی بن زکریا گریه می کرد و نمی خندید، اما عیسی بن مریم می خندید و گریه هم می کرد و عمل حضرت عیسی بهتر از عمل حضرت یحیی بود.(2)
3-فضل بن ابی قرة گوید:امام صادق فرمود:هر مؤمنی دارای دُعابه است.پرسیدم دُعابه چیست؟ فرمود:شوخی.(3)
4-یونس بن شیبانی گوید:امام صادق سؤال کرد: وضع شوخی کردن شما مؤمنین با یکدیگر چگونه است؟ عرض کردم کم است.فرمود: شوخی را ترک نکنید زیرا شوخی نشانه خوش خلقی است و بدین وسیله برادرت را خوشحال می کنی. رسول خدا با مردم شوخی می کرد و می خواست آن ها را خوشحال کند.(4)
5-عبدالله بن محمد جُعفی گوید:از امام صادق شنیدم که می فرمود :کسی را که در میان مردم شوخی می کند خدا دوست دارد.البته، در صورتی که به فحش نینجامد.(5)
6-حمران بن اعین گوید:به خدمت امام محمدباقر رسیدم و عرض کردم:مرا نصیحت کنید.فرمود:تو را به تقوای الهی سفارش می کنم.از شوخی بپرهیز زیرا احترام و آبروی شخص را می برد.(6)
7-امام جعفرصادق از پدرانش نقل فرموده است که پیامبر(در وصیتش به علی فرمود: یا علی شوخی نکن! زیرا آبرویت را می برد و دروغ مگو که نورانیت را از تو می گیرد. (مرحوم علامه می فرمایند منظور در این احادیث شوخی زیاد است.)(7)

کراهت قهقهه زدن و استحباب تبسم

1-امام صادق فرمود:قهقهه زدن از شیطان است.(8)
2-امام محمد باقر فرمود:اگر قهقهه زدی پس از آن بگو«خدایا مرا دشمن مدار.»(9)
3-امام صادق فرمود:خنده مؤمن تبسم است.(10)

خنده بی علت

1-امام صادق فرمود: خنده بدون سبب نشانه نادانی است.او می فرمود: در موقع خنده نباید دندان های جلو دهان دیده شود که در این صورت عمل ناپسندی انجام داده ای.کسی که عمل بدی مرتکب می شود از شبیخون در امان نمی ماند.(11)
2-امام جعفرصادق فرمود: چه بسیارند کسانی که خنده بیهوده می کنند و گریه آن ها در روز قیامت زیاد است و چه بسیارند کسانی که از خوف خدا زیاد گریه می کنند و در روز قیامت در بهشت خنده و شادی آنان زیاد است.(12)
3-امام صادق فرمود: سه چیز مورد خشم شدید خداست: 1)خوابیدن بدون شب زنده داری 2)خنده بدون علت 3)غذا خوردن از روی سیری.(13)
4-امام صادق فرمود:درمدینه مردی بیکاره مردم را می خندانید و می گفت:علی ابن الحسین مرا خسته کرد چرا که نتوانستم او را بخندانم.در همین حدیث آمده است که امام زین العابدین فرمود:به او بگویید:مسلم برای خدا روزی است که بیکاره ها در آن روز[قیامت]زیان می کنند.(14)

شوخی و خنده زیاد

1-امام صادق فرمود: از شوخی بپرهیزید زیرا آبرو را می برد.(15)
2-امام جعفرصادق فرمود: خنده زیاد قلب را می میراند.(16)
و نیز فرمود: خنده زیاد دین را ذوب می کند، همچنان که آب، نمک را در خود حل می نماید.
3-امام صادق فرمود: با کسی که او را دوست داری شوخی و مجادله مکن.(17)
4-عنبسه عابد گوید: از امام صادق شنیدم که می فرمود: خنده زیاد آبرو را می برد.(18)
5-عنبسه نیز می گوید: از آن حضرت شنیدم که فرمود:شوخی دشنام کوچک است.(19)
6-امام صادق فرمود: مجادله مکن، زیرا آبروی تو می رود و شوخی نکن که نسبت به تو گستاخ می شوند.(20)
7-امام باقر فرمود: شوخی زیاد آبرو را می برد و خنده زیاد ایمان را به یک سو پرتاب می کند.[از بین می برد](21)
8-ابوالحسن امام موسی کاظم در وصیت به بعضی از فرزندانش فرموده است: از شوخی بپرهیز زیرا نور ایمان را از تو می برد و مروت و مردانگی تو را سبک می سازد.(22)
9-امام صادق از امیرالمؤمنین نقل فرموده است: از شوخی بپرهیز زیرا شوخی باعث کینه و دشمنی شده و فحش کوچک است.(23)
10-امام جعفرصادق فرمود: از شوخی بپرهیز زیرا آبرو و شکوه و عظمت اشخاص را از بین می برد.(24)
11-امام صادق فرمود:شوخی نکن چون نسبت به تو گستاخ می شوند.(25)
12-امام صادق از پدرانش نقل فرموده است که پیامبر خدا فرمود: شوخی زیاد آبرو را می برد و خنده زیاد ایمان را نابود می کند و دروغ زیاد نور ایمان را می برد.(26)
13-امام صادق از پدرانش نقل کرده است که حضرت علی فرموده است: خنده پیامبر تبسم بود. روزی بر گروهی از انصار گذشت و دید با یکدیگر گفت و گو می کنند و دهانشان پر از خنده است، فرمود:ای گروه دست بازدارید.اگر کسی را آرزویش مغرور کند و او را از عمل خیر بازدارد به گورستان سری بزند و رستاخیز را به یاد آورد، مرگ را به یاد آورید زیرا مرگ درهم شکننده لذت هاست.(27)
14-عبدالله بن جعفی گوید: از امام باقر شنیدم که می فرمود: خدا کسی را که در حضور جمعی شوخی می کند دوست دارد مشروط بر این که شوخی به فحش کشانده نشود و همچنین کسی را که در تنهایی بیندیشد و در خلوت پند و اندرز گیرد و به نماز خواندن افتخار ورزد دوست دارد.(28)
15-امام صادق از پدرش نقل فرموده است که داوود به سلیمان گفت: پسرم از خنده زیاد بپرهیز، زیرا خنده زیاد انسان را در روز قیامت تهیدست رها می کند.(29)
16-سید رضی در نهج البلاغه از امیرالمؤمنین نقل کرده است که آن حضرت فرمود: شخص شوخی نمی کند مگر این که چیزی از عقلش پریده باشد.(30)

تبسم بر چهره مؤمن

1-در کتاب الاخوان از حضرت رضا نقل شده است:هرکس بر صورت خود گلاب بپاشد و برای حاجتی از خانه خارج شود دچار تنگدستی و خواری نگردد و هرکس از بقیه آبی که برادر مؤمنش آشامیده به منظور تواضع بنوشد خدا حتماً او را وارد بهشت می کند و کسی که بر چهره برادر مؤمنش تبسم زند خدا برایش حسنه می نویسد و کسی که خدا برایش حسنه بنویسد او را عذاب نخواهد کرد.(31)
2-امام باقر فرمود: تبسم مؤمن بر چهره برادرش حسنه است و پاک کردن گرد و غبار از چهره مؤمن نیز حسنه می باشد و هیچ عبادتی مانند خوشحال کردن مؤمن نیست.(32)
3-امام صادق فرمود: هرکه از چهره برادر مؤمنش گرد و غبار غم بزداید خدا برای او ده حسنه می نویسد و کسی که بر چهره برادرش تبسم زند برای او حسنه ای است.(33)

پی‌نوشت‌ها:

1.اصول کافی، ج4، ص 494، ح1(باب الدعابة و الضحک).
2.همان، ج4، ص 497، ح20.
3.همان، ج4، ص 494، ح2.
4.همان، ج4، ص 494، ح3.
5.همان، ج4، ص 494، ح4.
6.السرائر، ص 484.
7.من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 334.
8.اصول کافی، ج4، ص 495، ح10(باب الدعابة و الضحک).
9.همان.
10.همان، ج4، ص 495، ح5.
11.همان، ج4، ص 495، ح7.
12.عیون اخبارالرضا، ص 179.
13.خصال صدوق، ج1، ص 44.
14.مجالس صدوق، ص 132(مجلس 39).
15.اصول کافی، ج4، ص 495، ح8(باب الدعابة و الضحک).
16.همان، ج4، ص 495، ح6.
17.همان، ج4، ص 495، ح9.
18.همان، ج4، ص 496، ح14.
19.اصول کافی، ج4، ص 496، ح15.
20.همان، ج4، ص 496، ح17.
21.همان، ج4، ص 496، ح14.
22.همان، ج4، ص 496، ح19(باب الدعابة و الضحک).
23.همان، ج4، ص 496، ح12.
24.همان، ج4، ص 496، ح16.
25.همان، ج4، ص 496، ح18.
26.مجالس صدوق، ص 163(مجلس 46).
27.مجالس پسر شیخ طوسی، ص 332.
28.محاسن برقی، ص 293.
29.قرب الاسناد، ص 33.
30.نهج البلاغه، حکمت 347.
31.مصادقة الاخوان، ص 24.
32.همان.
33.همان.

منبع: راسخون

  • حسین توکلی