آمریکائیها بمنظور ضربه زدن به انقلاب اسلامی و آزادسازی گروگانهای واقعه لانه جاسوسی در تهران ، پس از مهیا نمودن تمام امکانات ، در شب پنجم اردیبهشت 1359 با تعدادی بالگرد و هواپیمای نظامی و 90 نفر کماندوی ورزیده و آموزش دیده و با تجهیزات کامل وارد خاک ایران شده و در صحرای طبس و در یک فرودگاه متروکه ( 120 کیلومتری جاده طبس به یزد ) فرود آمدند.
آنها قصد داشتند پس از استراحت و تجدیدقوا در طبس بوسیله بالگرد ، در استادیوم ورزشی شهید شیرودی تهران فرود آمده و با کمک گروههای ضدانقلاب که از قبل آماده شده بودند در یک زمان به دو مرکز نگهداری جاسوسان آمریکایی حمله کنند و سپس گروگانها را آزاد کرده و در ادامه با بمباران شدید مراکز حساس کشور به ماجراجویی خود تداوم بخشند اما در همان بدو امر با شکستی خفت بار مواجه گردیدند، چرا که آنها در محاسبات خود ، یک نکته اساسی را فراموش کرده بودند و آن چیزی نبود جز دست قدرت الهی. طوفان شن بصورت اعجازگونه به کمک ملت ایران آمد و دانه های شن بر سر عقابهای آهنین آمریکایی فرود آمده و طومارشان را درهم پیچید و آنان با برجای گذاشتن 9 نفر از جنازه های سوخته شده سربازان و همچنین لاشه های منهدم شده هواپیما و بالگردهای خود ، فرار را بر قرار ترجیح دادند. پس از اطلاع از حادثه ، شهید منتظر قائم با تعدادی از نیروهای سپاه یزد ماموریت یافتند تا موضوع را بررسی نمایند. ساعت 5 بعدازظهر آن روز به منطقه رسیدند و موفق شدند از درون برخی هواپیماها و بالگردهای متجاوزین که در محل بجا مانده بود ، اسناد و گزارشهای محرمانه و فوق العاده مهمی را بدست آورند. براین اساس به دستور بنی صدر خائن «رئیس جمهور وقت» چند جنگنده نیروهای هوایی ، هواپیماها و بالگردهای سالم بجامانده را در منطقه بمباران کردند که در این حادثه ، شهید بزرگوار و شجاع ، سردار محمد منتظر قائم به شهادت رسید.
در حال حاضر مسجدی بنام « مسجد شکر » در محل این واقعه احداث و یادمان و ماکتهایی نیز ایجاد شده که می تواند برای هر رهگذری جذاب و درس آموز باشد.