پیشتازان طبس




بیا تا عاشقی را پاس داریم

سر قبر شهیدان گل بکاریم

تمام دشت یکسر لاله زار است

گل نرگس تو را چشم انتظاریم


 

چشمم که سراپای وجودش اشک است

اندوه دلش، آتش و دودش اشک است

در خانه انتظارت انداخته است

فرشی که تمام تار و پودش اشک است

 


یک روز به هیئت سحر می آید

با سوز دل و دیده تر می آید

یک روز به انتقام هفتاد و دو شمس

با سیصد و سیزده قمر می آید


 

دُر در صدفی ز دیده ناپیدایی

آیات ظهور را همان معنایی

شمشیر علی به دست و بیرق بر دوش

با سیصد وسیزده نفر می آیی

 


روزی که جدا کند طلا و مس را

از شوق غنی کند دل مفلس را

ای کاش که زنده بودم و می دیدم

شمشیر عدالت گل نرگس را



خورشید در انتظار کی می آیی

پژمرده ام ای بهار کی می آیی

از ظلمت شب تیره شده روز بشر

ای وراث ذوالفقار کی می آیی؟

 


دلم خو کرده با دست بهارت

تمام عمر مانده بی قرارت

ز خون خود به روی آفرینش

نوشته شعرهای انتظارت

 

 

با رایت فتح و نصر، خواهد آمد

بنیان کن کاخ و قصر، خواهد آمد

((والشمس)) جمال دوست، خواهد تابید

(( والعصر)) ولیّ عصر، خواهد آمد

 


آن روز که روزگار مصلح باشد

اصلاح امور، کار مصلح باشد

باید که به اصلاح خود اول کوشد

قومی که در انتظار مصلح باشد

 


در سینه من بهار می یابد و نیست

با شوق مرا شرار می باید و نیست

تا صبح ظهور حضرت صاحب امر

در چشم من انتظار می باید و نیست

 


با آمدنت قرار می آید باز

سرسبزی این دیار می آید باز

می آیی و با طنین سبز قَدَمت

گل پوش ترین بهار می آید باز

 


ای منتظران! گنج نهان می آید

آرامش جان عاشقان می آید

بر بام سحرطلایه داران ظهور

گفتند که: (( صاحب الزمان می آید))



  • حسین توکلی