مسأله 1694- اگر دیوانه عاقل شود، واجب نیست روزه های وقتی را که دیوانه بوده قضا نماید.
مسأله 1695- اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزه های وقتی را که کافر بوده قضا نماید1، ولی اگر مسلمانی کافر شود و دوباره مسلمان گردد روزه های وقتی را که کافر بوده باید قضا نماید. 2.
1- فاضل: همچنین واجب نیست قضای روزه آن روزی را که در آن روز مسلمان شده بگیرد، ولی اگر قبل از ظهر مسلمان شود و کاری که روزه را باطل می کند انجام نداده باشد، بنابراحتیاط واجب نیّت کند و روزه بگیرد و اگر آن روز را روزه نگرفت بنابراحتیاط واجب قضای آن را بجا بیارود ولی اگر مرتد مسلمان شود روزه های وقتی را که مرتد بوده باید قضا نماید.
گلپایگانی، صافی: اگر کافر پیش از ظهر روزه ماه رمضان مسلمان شود و کاری که روزه را باطل می کند انجام نداده باشد احتیاط مستحب (صافی: احتیاط واجب) آن است که ان روز را روزه بگیرد و اگر ترک نمود قضا نماید و روزه های قبل قضا ندارد...
2- وحید: اگر مسلمانى کافر شود ، روزه هایى را که در زمان کفر از او فوت شده باید قضا نماید ، و اگر مسلمان شود به اسلام از او ساقط نمى شود.
مظاهری: اگر مسلمانى کافر شود و دوباره مسلمان گردد روزههاى وقتى را که کافر بوده واجب نیست قضا نماید.
مسأله 1696- روزه ای که از انسان بواسطه مستی فوت شده، باید قضا نماید1 اگر چه چیزی را که بواسطه آن مست شده، برای معالجه خورده باشد2، بلکه اگر نیّت روزه کرده و مست شده3 و در حال مستی روزه را ادامه داده تا از مستی خارج شده باشد4 بنابراحتیاط واجب باید روزه آن روز را تمام کند و بعداً قضا نماید.
1- فاضل: [و] فرق نمی کند که آن چیزی را که بواسطه آن مست شده برای معالجه خورده باشد، یا این که بدون دلیل خورده باشد.
مکارم: هر چند ماده مست کننده را از روی اشتباه و یا برای معالجه خورده باشد، بلکه اگر نیّت روزه را قبلاً کرده بعد در حال مستی روزه را تمام کند بنابراحتیاط واجب باید قضا نماید.
2- آیات عظام به جز اراکی و نوری: [پایان مسأله]
3- نوری: اگر در اثناء روز از مستی بیرون آید، بنابراحتیاط واجب باید روزه را تمام و نیز قضا نماید و اگر در حال مستی روزه را تمام کرده باشد قضا نماید.
4- اراکی: باید قضا نماید.
*****
مظاهری: مسأله- انسان باید روزهاى را که به واسطه بیهوشى یا مستى از او فوت شده، قضا نماید ولى اگر قبل از اذان صبح نیّت کند و بعد بىهوش یا مست شود و یا در روز از بیهوشى یا مستى بیرون آید و قبل از ظهر نیّت روزه کند روزه او صحیح است و قضا ندارد.
مسأله 1697- اگر برای عذری چند روز روزه نگیرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شده می تواند مقدار کمتر را که احتمال می دهد روزه نگرفته قضا نماید1، مثلاً کسی که پیش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمی داند پنجم رمضان از سفر برگشته یا ششم2، می تواند پنج روز روزه بگیرد و نیز کسی هم که نمی داند چه وقت عذر برایش پیدا شده، می تواند مقدار کمتر را قضا نماید، مثلاً اگر در آخرهای ماه رمضان مسافرت کند و بعد از رمضان برگردد و نداند که بیست و پنجم رمضان مسافرت کرده، یا بیست و ششم، می تواند مقدار کمتر یعنی پنج روز را قضا کند3
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست
1- مظاهری: [پایان مسأله]
گلپایگانی، خوئی، صافی، تبریزی، سیستانی: واجب نیست مقدار بیشتری را که احتمال می دهد روزه نگرفته قضا نماید...
2- خوئی، گلپایگانی، سیستانی، تبریزی، صافی: و یا این که مثلاً در اواخر ماه رمضان مسافرت کرده و بعد از رمضان برگشته و نمی داند که بیست و پنجم رمضان مسافرت کرده یا بیست و ششم، در هر دو صورت می تواند مقدار کمتر – یعنی پنج روز – را قضا کند اگر چه احتیاط مستحب آن است که مقدار بیشتر یعنی شش روز را قضا نماید.
3- سبحانی: ولى اگر قبلاً عدد را مى دانست و بعداً فراموش کرده در این صورت باید احتمال بیشتر را بگیرد.
*****
فاضل: مسأله- اگر در تعداد روزه هایی که نگرفته و باید قضا کند شک دارد بایدبه مقداری که یقین دارد روزه نگرفته قضا کند، مثلاً اگر شک کند که پنج روزه قضا بر عهده اوست یا هفت روزه باید پنج روز را قضا کند، بلی اگر زمان حدوث عذر را می داند ولی نمی داند چند روز طول کشیده است مثلاً می داند روز بیستم ماه بیمار شده یا به سفر رفته و نمی داند تا بیست و پنجم ماه ادامه داشته یا بیست و هفتم به احتیاط واجب باید حداکثر را قضا کند.
زنجانی: مسأله- اگر برای عذری چند روز روزه نگیرد و بعد شک کند که چه وقت عذر او برطرف شده بنابراحتیاط واجب باید مقداربیشتری را که احتمال می دهد روزه نگرفته قضا نماید مثلاً کسی که پیش ازماه رمضان مسافرت کرده و نمی داند عصر پنجم ماه رمضان از سفر برگشته یا عصر ششم، به احتیاط واجب باید شش روز روزه بگیرد، ولی کسی که نمی داند چه وقت عذر برایش پیدا شده، می تواند مقدار کمتر را قضا نماید، مثلاً اگر در آخرهای ماه رمضان مسافرت کند و بعد از ماه رمضان برگردد و نداندکه شب بیست و پنجم ماه رمضان مسافرت کرده، یا شب بیست و ششم، می تواند مقدار کمتر را - یعنی پنج روز (با فرض کامل بودن ماه) – قضا کند، اگر چه احتیاط مستحب آن است که مقدار بیشتر، یعنی شش روز، را قضا نماید.
وحید: مسأله- اگر براى عذرى چند روز روزه نگیرد ، و بعد شکّ کند که چه وقت عذر او بر طرف شده ، بنابر احتیاط واجب مقدار بیشترى را که احتمال مى دهد روزه نگرفته قضا نماید ، مثلا کسى که پیش از ماه رمضان مسافرت کرده و نمى داند پنجم ماه از سفر برگشته یا ششم ، بنابر احتیاط واجب شش روز روزه بگیرد ، ولى کسى که نمى داند چه وقت عذر برایش پیدا شده ، مى تواند مقدار کمتر را قضا نماید ، مثلا اگر در آخر ماه رمضان مسافرت کرده و بعد از ماه رمضان برگشته و نمى داند که بیست و پنجم ماه رمضان مسافرت کرده یا بیست و ششم ، مى تواند مقدار کمتر یعنى پنج روز را قضا کند ، اگر چه احتیاط مستحبّ این است که مقدار بیشتر را قضا نماید.
مکارم: مسأله- روزه هایی که به خاطر مسافرت یا بیماری و مانند آن ترک شده باید قضا کند، اما اگر نداند تعداد روزه های فوت شده چه اندازه بوده، کافی است مقداری که یقین دارد قضا کند و اضافه بر آن واجب نیست هر چند احتیاط مستحب است.
مسأله 1698- اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضای هر کدام را که اول بگیرد مانعی ندارد، ولی اگر وقت قضای رمضان آخر تنگ باشد1، مثلاً پنج روز از رمضان آخر2 قضا داشته باشد و پنج روز هم به رمضان مانده باشد باید اول، قضای رمضان آخر را بگیرد3.
1- مکارم: باید بنابراحتیاط اول قضای رمضان آخررا بگیرد.
2- بهجت: از رمضان گذشته...
3- زنجانی: ولی اگر قضای ماه رمضان های قبل را بگیرد معصیت کرده ولی روزه اش صحیح است.
اراکی، وحید: احتیاط واجب آن است که اول، قضای رمضان آخررا بگیرد.
گلپایگانی، صافی، نوری: احتیاط مستحب آن است که اول، قضای رمضان آخر را بگیرد.
خوئی، تبریزی، سیستانی: بهتر آن است که اول، قضای رمضان آخر را بگیرد.
مسأله 1699- اگر قضای روزه چند رمضان بر او واجب باشد1، و در نیّت معیّن نکند2 روزه ای را که می گیرد قضای کدام رمضان است قضای سال اول حساب می شود3.
این مسأله در رساله آیات عظام: مکارم، سبحانی و بهجت نیست
1- گلپایگانی: که تأخیر یکی کفّاره دارد و تأخیر دیگری ندارد باید در نیّت معیّن کند روزه ای را که می گیرد، قضای کدام رمضان است.
2- صافی: که قضای سال آخری است قضای آن سال حساب نمی شود و کفّاره تأخیر آن از او ساقط نمی گردد.
3- خوئی، تبریزی: قضای سال آخری حساب نمی شود .
زنجانی: قضای سال آخر حساب نمی شود بلکه از سالهای قبل حساب می شود.
سیستانی: قضای آخرین سال حساب نمی شود که کفّاره تأخیر از او ساقط شود.
*****
وحید: مسأله- اگر قضاى روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد ، واجب نیست معین کند روزه اى را که مى گیرد قضاى کدام ماه رمضان است ، مگر اینکه بین آن دو در اثر اختلاف باشد
مسأله 1700- کسی که قضای روزه رمضان را گرفته، اگر وقت قضای روزه او تنگ نباشد می تواند پیش ازظهر روزه خود را باطل نماید1.
1- مکارم: ولی بعد از ظهر جایز نیست، همچنین اگر قضای روزه غیر معیّنی (مانند قضای روزه نذر) را گرفته باشد، احتیاط واجب آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
*****
خوئی، سیستانی: مسأله- در قضای روزه رمضان می تواند پیش از ظهر روزه خود را باطل نماید، ولی اگر وقت قضا تنگ باشد بهتر آن است که باطل ننماید.
. وحید: بنابر احتیاط واجب نمى تواند باطل نماید.
زنجانی: مسأله- در قضای روزه ماه رمضان، اگر ازشب نیّت روزه را داشته باشدیا وقت قضا تنگ باشد، جایز نیست روزه خود را باطل کند، خواه پیش از ظهر باشد خواه بعد ازظهر، و اگر از شب نیّت نکرده باشد و وقت هم داشته باشد می تواند پیش از ظهر روزه خود را باطل نماید ولی بعد از ظهر نمی تواند.
بهجت: مسأله- کسی که قضای روزه ماه رمضان گرفته است، در صورت وسعت وقت پیش از ظهر می تواند افطار کند و آن قضا را در وقت دیگری انجام دهد ولی افطار بعد از ظهر حرام است ، و اگر بعد از ظهر افطار کند باید کفّاره بدهد و کفّاره او اطعام ده فقیر و در صورت عدم توانایی سه روز روزه گرفتن است.
مسأله 1701- اگر قضای روزه ماه رمضان شخص دیگری را گرفته باشد1، احتیاط واجب آن است که2 بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
این مسأله در رساله آیات عظام مظاهری و بهجت نیست.
1- خوئی، گلپایگانی، صافی، زنجانی، تبریزی، سیستانی، وحید: اگر قضای روزه میِّتی را گرفته باشد...
فاضل: اگر قضای روزه شخص دیگر را گرفته باشد...
نوری، سبحانی: اگر قضای روزه معیّنی را (سبحانی: مانند قضای روزه نذر) گرفته باشد...
2- خوئی، تبریزی، سیستانی: بهتر است...
گلپایگانی، صافی، زنجانی، وحید: احتیاط مستحب است...
مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 1700.
مسأله اختصاصی
سبحانی: مسأله1355- اگر قضای روزه معینی را (مانند قضای روزه نذر)گرفته باشد احتیاط واجب آن است که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
مسأله 1702- اگر به واسطه مرض ، یا حیض، یا نفاس، روزه رمضان را نگیرد1 و پیش از تمام شدن رمضان بمیرد، لازم نیست روزه هایی را که نگرفته برای او قضا کنند2، اگر چه مستحب است.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست.
1- سیستانی: و پیش از گذشت زمانی که بتواند آن روزه هایی را که نگرفته قضا کند بمیرد، آن روزه ها قضا ندارد.
وحید: و پیش از تمام شدن ماه رمضان یا بعد از تمام شدن ماه و قبل از تمکّن از قضا بمیرد ، روزه هایى را که نگرفته قضا ندارد.
2- گلپایگانی، خوئی، فاضل، تبریزی، مکارم، صافی، زنجانی، نوری، سبحانی، مظاهری: [پایان مسأله]
مسأله 1703- اگر بواسطه مرضی روزه رمضان را نگیرد و مرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد، قضای روزه هایی را که نگرفته بر او واجب نیست و باید برای هر روز یک مد که تقریباً ده سیر است طعام یعنی گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد1، ولی اگر بواسطه عذر دیگری مثلاً برای مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقی بماند، روزه هایی را که نگرفته باید قضا کند2 و احتیاط مستحب 3 آن است که برای هر روز یک مد طعام هم به فقیر بدهد.
این مسأله دررساله آیت الله بهجت نیست.
1- سیستانی: باید برای هر روز یک مد (750 گرم تقریباً) طعام یعنی گندم یا جو یا نان و مانند اینها به فقیر بدهد...
وحید: باید براى هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد...
زنجانی: باید برای هر روز یک مد – که به احتیاط واجب حدود 900 گرم است- طعام به فقیر بدهد...
سبحانی: باید براى هر روز یک مدّ که تقریباً 750 گرم است، طعام یعنى آرد گندم به فقیر بدهد...
2- مکارم: احتیاط واجب آن است که روزه هایی را که نگرفته، بعد از ماه رمضان قضا کند و برای هر روز یک مد طعام به فقیر دهد، همچنین اگر ترک روزه به خاطر بیماری بوده، بعد بیماری رفع شده و عذر دیگری مانند مسافرت پیش آمده است.
3- خوئی، اراکی، فاضل، سیستانی، تبریزی، صافی، وحید، سبحانی: احتیاط واجب...
زنجانی: احتیاط...
*****
مظاهری: مسأله- اگر به واسطه عذرى نظیر مرض، نداشتن قدرت، مسافرت یا شیر دادن و مانند اینها، روزه رمضان را نگیرد و تا رمضان سال بعد به واسطه هر عذرى نتواند قضا کند، قضاى روزههایى را که نگرفته است بر او واجب نیست و باید براى هر روز معادل 750 گرم گندم یا جو و مانند اینها یا قیمت اینها را در صورت تمکّن به فقیر بدهد.
مسأله 1704- اگر بواسطه مرضی روزه رمضان را نگیرد و بعد از رمضان مرض او برطرف شود ولی عذر دیگری پیدا کند که نتواند تا رمضان بعد قضای روزه را بگیردباید روزه هایی را که نگرفته قضا نماید1 و نیز اگر در ماه رمضان، غیرمرض عذر دیگری داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر برطرف شود و تا رمضان سال بعد بواسطه مرض نتواند روزه بگیرد2 روزه هایی را که نگرفته باید قضا کند3.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست
1- اراکی، سیستانی: و بنابراحتیاط واجب، برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد...
2- سیستانی: [پایان مسأله].
3- اراکی، خوئی، فاضل، تبریزی: و بنابراحتیاط واجب برای هرروز یک مد طعام به فقیر بدهد.
وحید: و در هر دو صورت احتیاط واجب این است که براى هر روز نیز یک مُد طعام به فقیر بدهد.
صافی: و بنابراحتیاط مستحب کفّاره نیز بدهد.
زنجانی: و در هر دو صورت بنابراحتیاط برای هر روز یک مد طعام نیز به فقیر بدهد.
مکارم، مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 1703.
مسأله 1705- اگر در ماه رمضان به واسطه عذری روزه نگیرد و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آینده عمداً قضای روزه را نگیرد1 باید روزه را قضا کند و برای هر روز یک مد گندم یا جو و مانند اینها هم به فقیر بدهد2.
این مسأله دررساله آیت الله بهجت نیست
1- زنجانی: تا ماه رمضان آینده بدون عذر قضای روزه را نگیرد...
2- خوئی، تبریزی، سیستانی، زنجانی، وحید: برای هر روز یک مد طعام هم به فقیر بدهد
سبحانی: براى هر روز یک مدّ آرد گندم هم به فقیر بدهد.
مظاهری: براى هر روز 750 گرم گندم یا جو و مانند اینها یا قیمت اینها را به فقیر بدهد.
مسأله 1706- اگر در قضای روزه کوتاهی کند تا وقت تنگ شود و در تنگی وقت عذری پیدا کند باید قضا را بگیرد1، و برای هر روز یک مد گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد2 بلکه اگر موقعی که عذر دارد تصمیم داشته باشد که بعد از برطرف شدن عذر روزه های خود را قضا کند و پیش از آن که قضا نماید در تنگی وقت عذر پیدا کند باید قضای آن را بگیرد، و احتیاط واجب3 آن است که برای هر روز یک مد غذا به فقیر بدهد.
این مسأله در رساله آیات عظام بهجت و مظاهری نیست
1- خوئی، تبریزی، سیستانی: و (سیستانی: بنابراحتیاط واجب) برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و همچنین است ( خوئی، تبریزی: بنابراحتیاط واجب) اگر بعد از برطرف شدن عذر تصمیم داشته باشد که روزه های خود را قضا کند ولی پیش از آن که قضا نماید در تنگی وقت عذر پیدا کند.
وحید: براى هر روز یک مُد طعام به فقیر بدهد.
گلپایگانی، صافی: در تنگی وقت عذری پیدا کند که پیش از ماه مبارک نتواند قضا نماید باید قضا را بعد بگیرد.
فاضل: باید قضا را در سال بعد بگیرد...
2- گلپایگانی، صافی: هر چند موقعی که عذر دارد ، تصمیم داشته باشد که بعد از برطرف شدن عذر روزه های خود را قضا کند.
مکارم: اما اگر کوتاهی نکرده و اتّفاقاً در تنگی وقت، عذری پیدا شده فقط قضا لازم است.
سبحانی: براى هر روز یک مد آرد گندم هم به فقیر بدهد.[پایان مسأله]
فاضل: برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد...
3- فاضل: احتیاط مستحب...
*****
زنجانی: مسأله- اگر در قضای روزه سستی و مسامحه کند تا وقت تنگ شود و در تنگی وقت عذری پیدا کند که موجب ترک روزه شود، باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و بعد از برطرف شدن عذر، قضارا بگیرد و اگر مسامحه نکند و تصمیم داشته باشد که روزه های خود راقضا کند ولی پیش از آن که قضا نماید، در تنگی وقت عذر پیدا کند، پس از برطرف شدن عذر باید قضا را گرفته بنابراحتیاط برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.
مسأله 1707- اگر مرض انسان چند سال طول بکشد ، بعد از آن که خوب شد1 اگر تا رمضان آینده به مقدار قضا وقت داشته باشد باید قضای آخر را بگیرد و برای هر روز از سالهای پیش یک مد که تقریباً ده سیر است، طعام یعنی گندم یا جو و مانند اینها به فقیر بدهد2.
این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و مظاهری نیست
1- گلپایگانی، خوئی، تبریزی، سیستانی، صافی، وحید: باید قضای رمضان آخر را بگیرد و برای هر روز از سالهای پیش یک مد طعام (گلپایگانی، صافی: یک مد گندم یا جو و مانند اینها) به فقیر بدهد.
زنجانی: هر مقداری که تا ماه رمضان بعد برای گرفتن روزه قضای ماه رمضان آخر، زمان داشته باشد باید روزه بگیرد و اگر نگرفت درسالهای بعد بگیرد و قضای روزه سالهای قبل و بقیه روزهای سال آخر لازم نیست بلکه برای هر روز ازآن یک مد طعام به فقیر بدهد.
2- فاضل: طعام به فقیر بدهد.
سبحانی: برای هر روز یک مد آرد گندم هم به فقیر بدهد.
مسأله 1708- کسی که باید برای هر روز یک مد طعام 1به فقیر بدهد می تواند کفّاره چند روز را به یک فقیر بدهد2.
این مسأله دررساله آیت الله بهجت نیست
1-مظاهری: 750 گرم طعام...
2- مکارم: و اگر مقداری نان دهد که گندم آن به اندازه یک مد باشد کافی است، ولی پول آن را نمی تواند بدهد مگر این که اطمینان داشته باشد آنرا برای خرید نان مصرف می کند.
مسأله 1709- اگر قضای روزه رمضان را چند سال تأخیر بیندازد باید قضا را بگیرد1 و برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد2.
این مسأله دررساله آیت الله بهجت نیست
1- خوئی، تبریزی، سیستانی، وحید: و از جهت تأخیر در سال اول برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و اما از جهت تأخیر چند سال بعدی، چیزی بر او واجب نیست.
زنجانی: و از جهت تأخیر سالهای بعد چیزی بر او واجب نیست.
2- مکارم: و با گذشت سالها کفّاره متعدد نمی شود.
سبحانی: برای هر روز یک مد آرد گندم هم به فقیر بدهد.
*****
مظاهری: مسأله- اگر قضاى روزه رمضان را یک سال یا چند سال تأخیر بیندازد باید قضا را بگیرد و در صورتى که ممکن باشد براى هر روز 750 گرم طعام به فقیر بدهد، و از جهت تأخیر یک سال یا چند سال چیزى بر او واجب نمىشود.
مسأله 1710- اگر روزه رمضان را عمداً نگیرد1، باید قضای آن را بجا آورد و برای هر روز دو ماه روزه بگیرد یا به شصت فقیر طعام بدهد، یا یک بنده آزاد کند2 و چنانچه تا رمضان آینده قضای آن روزه را بجا نیاورد برای هر روز نیز دادن یک مد طعام لازم است3.
این مسأله در رساله آیات عظام: بهجت و مکارم نیست
1- زنجانی: بدون عذر نگیرد...
2- زنجانی: به تفصیلی که در مسأله [1660] گذشت...
3- گلپایگانی، صافی: برای هر روز، دادن یک مد بنابراحتیاط، لازم می شود.
خوئی، تبریزی: (سیستانی: بنابراحتیاط لازم) برای هر روز یک مد طعام نیز کفّاره بدهد.
زنجانی: بنابراحتیاط (علاوه بر کفّاره پیشین )برای هر روز یک مد دیگر طعام به فقیر بدهد.
وحید: باید برای هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.
*****
سبحانی: مسأله- اگر روزه رمضان را عمداً نگیرد، ـ علاوه بر کفّاره ـ باید قضاى آن را به جا آورد و چنانچه تا رمضان آینده قضاى آن روزه را به جا نیاورد، و براى هر روز نیز یک مدّ باید به فقیر بدهد.
مسأله 1711- اگر روزه رمضان را عمداً نگیرد و در روز کاری که روزه را باطل می کند انجام دهد1، مثلاً چند مرتبه جماع کند یک کفّاره کافی است.
این مسأله در رساله آیات عظام: مکارم، فاضل ، بهجت، سبحانی و مظاهری نیست.
1- اراکی: یک کفّاره کافی است ولی اگر چند مرتبه جماع کند باید برای هر مرتبه یک کفّاره بدهد.
*****
خوئی: مسأله- اگر روزه رمضان را عمداً نگیرد، و در روز مکرر جماع یا استمناء کند کفّاره هم مکرر می شود. ولی اگر* چند مرتبه کار دیگری که روزه را باطل می کند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد. یک کفّاره کافی است.
. گلپایگانی، صافی، نوری: اگر روزه رمضان را عمداً نگیرد و در روز مکرر جماع کند (گلپایگانی، صافی: بنابراحتیاط واجب) کفّاره هم مکرر می شود...
.وحید: اگر روزه ماه رمضان را عمداً نگیرد ، و در روز مکرّر جماع یا استمناء کند ، بنابر احتیاط واجب کفّاره هم مکرّر مى شود...
.سیستانی: کفّاره مکرر نمی شود...
* سیستانی: و همچنین اگر...
.زنجانی: یا هم غذا خورده و هم با مایع روان اماله کند...
مسأله 1712- بعد از مرگ پدر پسر بزرگتر باید قضای نماز و روزه او را به تفصیلی که درمسأله 1390 گفته شد بجا آورد ولی قضای روزه مادر، بر پسر واجب نیست1.
این مسأله در رساله آیت الله بهجت نیست
1- فاضل: بنابراحتیاط واجب قضای روزه مادر را نیز بجا آورد.
مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 1390.
*****
اراکی، نوری: مسأله- بعد از مرگ پدر و مادر، پسر بزرگتر باید قضای نماز و روزه آنان را به تفصیلی که در مسأله [1390] گفته شد بجا آورد.
گلپایگانی، صافی: مسأله- بعد از فوت پدر و همچنین بنابراحتیاط واجب مادر، پسر بزرگتر باید قضای نماز و روزه آنان را به تفصیلی که در مسأله [1390] گفته شد بجا آورد.
خوئی، تبریزی، وحید: مسأله- بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر باید قضای روزه او را به تفصیلی که در نماز قضای پدر، مسأله [1390] گفته شد بجا آورد.
سیستانی: مسأله- بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بنابراحتیاط لازم باید قضای روزه رمضان او را به تفصیلی که در نماز ، در مسأله [1390] گفته شد، بجا آورد و می تواند بجای هر روز (750 گرم) طعام به فقیری بدهد، هر چند از مال میت، اگر ورثه راضی باشند.
زنجانی: مسأله- بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بایدقضای روزه او را ، به تفصیلی که در بخش احکام نماز در مسائل [1390 به بعد] گفته شد، بجا آورد.
مکارم: مسأله- بعد از مرگ پدر یا مادر باید پسر بزرگتر قضای نماز و روزه او را به شرحی که در مسأله قضای نماز گفته شد بجا آورد.
سبحانی: مسأله- بعد از مرگ پدر; پسر بزرگتر باید قضاى نماز و روزه او را به تفصیلى که در مسأله[1390] گفته شد، به جا آورد ولى قضاى روزه مادر بر پسر واجب نیست.
مسأله 1713- اگر پدر1 غیر از روزه رمضان، روزه واجب دیگری را مانند روزه نذر نگرفته باشد2 باید پسر بزرگتر قضا نماید3.
این مسأله در رساله آیات عظام: مکارم، مظاهری و بهجت نیست.
1- گلپایگانی، صافی، نوری، سبحانی: و مادر...
2- سیستانی: یا اجیر شده و نگرفته باشد، قضای آن بر پسر بزرگتر لازم نیست.
3- اراکی، نوری: بنابراحتیاط واجب باید پسر بزرگتر قضا نماید (نوری: ولی اگر برای روزه اجیر شده و نگرفته باشد، بر پسر بزرگ لازم نیست).
گلپایگانی، صافی: احتیاط واجب آن است که پسر بزرگتر قضا نماید.
خوئی، زنجانی، تبریزی: احتیاط واجب آن است که پسر بزرگتر قضا نماید ولی اگر برای روزه ای اجیر شده و نگرفته باشد قضای آن بر پسر بزرگتر لازم نیست . (تبریزی: و نیز اگر قضای روزه جد برپدر واجب بوده و پدر آنها را نگرفته بر پسر قضای آنها لازم نیست).
وحید: واجب است که پسر بزرگتر قضا نماید ، ولى اگر براى روزه اجیر شده و نگرفته باشد قضاى آن بر پسر بزرگ لازم نیست.
سبحانی: قضاى آن بر پسر بزرگ واجب نیست.
*****
فاضل: مسأله- اگر کسی که مرده غیر از روزه رمضان روزه واجب دیگری را مانند روزه نذر نگرفته باشد، بنابراحتیاط واجب آن را نیز پسر بزرگتر قضا نماید.
مسأله اختصاصی
مکارم: مسأله 1439- اگر ولی میت نداند که میت قضای روزه بر ذمه دارد یا نه، واجب نیست برای او قضا بگیرد و اگر اجمالاً بداند مقداری قضای روزه بر ذمه اوست باید به اندازه ای که یقین دارد بجا آورد و بیش از آن لازم نیست.