اَلسَّلامُ على اَسیرِ الْکُرُباتِ وَ قَتیلِ الْعَبَراتِ
سلام بر آن بزرگوارى که به گرفتاریها اسیر بود و کشته اشکِ روان گردید
دلا کوی حسین عرش زمین است
مطاف و کعبه دل ها همین است
اگر خیل شهیدان حلقه باشند
حسین بن علی، آن را نگین است
دل ما در پی آن کاروان است
که از کرب و بلا، با غم روان است
طفلان عوض جامه ، دل خویش دریدند
سیلی زده بر صورت و فریاد کشیدند
با گریه از این قبر به آن قبر دویدند
بر گرد قبوری که چهل روز ندیدند
یا ابا عبدالله
کاروان می آید از شهر دمشق
بر سر خاک شه سلطان عشق
کاروان با خود رباب آورده است
بهر اصغر شیر و آب آورده است
کاروان آمد ولی اکبر نداشت
ام لیلا ، شبه پیغمبر نداشت
کاروان آمد ولی شاهی نبود
بر بنی هاشم دگر ماهی نبود
حسین جان
بالا نرفت آن که به پای تو ، پا نشد
آقا نشد ، هر آن که برایت گدا نشد
بعد از چهل غروب غربت و غم ، خسته آمدم
تنها نه دل ، که با تن شکسته آمدم
لبریز از اشتیاق دیدنت ای آفتاب من
بر خاک غم فتادم و بنشسته آمدم
امشب شب اربعین مصباح هداست
دل یاد حسین بن علی شیر خداست
پروانه به گرد شمع حق پر زد و سوخت
امشب شب یاد عشقیاء و شهداست
بسوز ای دل که امروز اربعین است
عزای پور ختم المرسلین است
قیام کربلایش تا قیامت
سراسر درس، بهر مسلمین است
اربعین حسینی تسلیت باد
سالی است نکو که دل نکوتر باشد
چشم از هیجان عشق او تر باشد
آغاز بهار اربعین است و دلم
ای کاش به گنبدش کبوتر باشد
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است
خدایا بحق این روز عزیز، ما را چون جابر، از محبان و شیعیان واقعی امام حسین علیه السلام قرار بده/ آمین.
السلام علی الباکی علی الحسین
التماس دعا.
بــاز دگر بـاره رســیــد اربـعـیــن
جوش زند خـون حـسـیـن از زمیــن
شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن
جــان جــهــان بـــاد فدای حـسین
چهل شبانه گذر کرد بر زمین بى تو
چهل شبانه بى عشق، بى یقین، بى تو
پس از تو پیرهن سوگوار تا به ابد
چه گریه ها که ندارد در آستین بى تو
از بدرود اشکبار کاروان، چهل غروب گذشته است و قصه هاى سوخته، به چشم هاى فرات مى ریزد.
اربعین، با بوى خون در مشام و آبله در پا، رسیده است تا بگوید همه اتفاقات سرخ، در راستاى شکیبایى زینب علیهاالسلام بود.
چهل شب است که بر نیزه شدن آفتاب را سر بر شانه هاى آسمان مى گرییم. «اى چرخ! غافلى که چه بیداد کرده اى»
چهل روز گذشت. نه اشکها در چشم دوام آوردند، نه حرفها بر زبان! روایت درد، آسان نیست.
چهل روز گذشت. اما چهل سال دیگر چهارصد سال،... هم بگذرد، صدای «هل من ناصر» تو بی جواب نخواهد ماند.
اربعین؛ فرصتی برای دیدارها، مجالی برای زیارت آسمانیها، طواف حاجیان داغدیده بر مزار حسین، فرصتی برای یکدله شدن، پیوستن به صاحبان فضیلت و کرامت، آشنایی با عاشقانههای هفتاد و دو پروانه.
اربعین؛ تمرین سوختن، تمرین شعله ور شدن، مشق ققنوسی بودن، مشق سوختن در آتش عشق، مشق فداکاری و ایثار، تمرین پرواز با بالهای شکسته
اسلام را عاشورا بیمه کرد و عاشورا را اربعین.
اربعین که می آید، باید از زینب گفت؛ از حاصل زخم ها و نمازهای نشسته ای که هنوز او را به یاد دارند.
اربعین می آید؛ اما تلاوت زیبایی را تنها در چشمان زینب علیهاالسلام باید جست. اربعین می شکفد و نام زینب گل می کند. زینب از آن چه یزیدیان شرم زده هراس داشتند هم بالاتر بود. زینب علیهاالسلام ، با خطبه ای از غربت در میان هلهله زنان شام، گل گریه کاشت.
اربعین است و کاروان تأثیرگذار عشق آمده است. فرزند مکه و منا ـ زین العباد ـ آمده است؛ پیک انقلاب گر، برای شامیانی آمده است که دل هاشان از بنای مسجد دمشق هم سخت تر بود.
اربعین آمده است؛ همراه سپاه پیروز افتخار و وارثان خون و روشنی
چهل روز از اشک های کربلا می گذرد؛ قطراتی که حاوی پیام فتح اند و دلاورمردی. امروز «جابر» و «عطیه» خود را به مدفن حنجره آزادگی رسانده اند.
در چهلمین روز، تنها چیزی که برای همه تداعی می شود، حدیث خون و پیروزی است.
سجاده نشین لحظه های سرخ عبادت! دستی برآور و سینه ام را عاشورایی کن. می خواهم پس از چهل وادی رنج و گریه، نام تو، مستی فزای دقایق عزایم باشد.
شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن
جــان جــهــان بـــاد فدای حـسین
اربـعیـــن آمـــد و اشکــم ز بـصـر میآید
گوییا زینب محزون ز سفر میآید
باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست
کــز اسیران ره شام خبر میآید
باز دلم خون شد و چشمم گریست
آنکه درین روز چون من نیست کیست؟
بـــاز دگــــــر بــــاره رسیـــد اربعین
جــوش زنـــد خـــون حـسـیــن از زمین
غــــرق تــلاطــــم شده بحر محیط
یک ســـره درد اســت بـســـاط بَسیط
شــــد چهــلـــم روز عزای حسین
جــــان جهـــــان بــــاد فـــدای حسین
اربعین؛ روز بازگشت پرستوهای داغدار به کاشانه؛ روز رهایی از اسارتها، روز گسستن غل و زنجیرها، هجرت از غربت و آوارگی، ساکن شدن در حریم امن دوست.
اربعین؛ روز زیبایی حقیقت، روز زیارت چشمها از زیباییهای کربلا، روز تماشای واقعه عاشورا، روز به گل نشستن خون ذبح عظیم کربلا.
اربعین؛ روز «نَصْرٌ مِنَ اللّهِ وَ فَتْحٌ قَریبٌ»، روز پیروزی خون بر شمشیر، روز جاودانگی حسین علیه السلام .
چهل روز از مرثیه بی پایان خدا در خاک میگذرد و چهل عمره از بادیه پیمایان عرفات کربلا
ای آن که لحظه لحظه کنار تو زیستم!
امشب، چهل شب است برایت گریستم
امشب چهل شب است که آب از گلوی من
پایین نرفته، بغض عطشناک کیستم؟
بــاز دگر بـاره رســیــد اربـعـیــن
جوش زند خـون حـسـیـن از زمیــن
شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن
جــان جــهــان بـــاد فدای حـسین
امام صادق (ع): آسمان چهل روز در عزای حسین(ع) گریست . . .
اربعین حسینی برشما و خانواده ی محترمتان تسلیت
درسی که اربعین به مامی دهد، زنده نگهداشتن یادِحقیقت
وخاطره ی شهادت درمقابل طوفان تبلیغات دشمن است . . .
« مقام معظم رهبری »
به یاد کربلا دلها غمین است
دلا خون گریه کن چون اربعین است . . .
کاروان می آید از شهر دمشق
بر سر خاک شه سلطان عشق
کاروان با خود رباب آورده است
بهر اصغر شیر و آب آورده است
کاروان آمد ولی اکبر نداشت
ام لیلا ، شبه پیغمبر نداشت
کاروان آمد ولی شاهی نبود
بر بنی هاشم دگر ماهی نبود
حسین جان
بالا نرفت آن که به پای تو ، پا نشد
آقا نشد ، هر آن که برایت گدا نشد
بعد از چهل غروب غربت و غم ، خسته آمدم
تنها نه دل ، که با تن شکسته آمدم
لبریز از اشتیاق دیدنت ای آفتاب من
بر خاک غم فتادم و بنشسته آمدم
در چهلمین روز، تنها چیزی که برای همه تداعی می شود، حدیث خون و پیروزی است.
سجاده نشین لحظه های سرخ عبادت! دستی برآور و سینه ام را عاشورایی کن. می خواهم پس از چهل وادی رنج و گریه، نام تو، مستی فزای دقایق عزایم باشد.
شـد چـهـلـم روز عــزای حـسـیــن
جــان جــهــان بـــاد فدای حـسین
اربـعیـــن آمـــد و اشکــم ز بـصـر میآید
گوییا زینب محزون ز سفر میآید
باز در کرب و بلا شیون و شینی برپاست
کــز اسیران ره شام خبر میآید
کاش بودیم آن زمان کاری کنیم
از تو و طفلان تو یاری کنیم
کاش ما هم کربلایی می شدیم
در رکاب تو فدایی می شدیم
السلام علیکم یااباصالح المهدى (عج) السلام علیک یاامین الله فى ارض وحجته على عباده (یاصاحب الزمان آجرک الله) اربعین حسینی بر شما وعاشقان حسین تسلیت عرض می نمایم)
امشب شب اربعین مصباح هداست
دل یاد حسین بن علی شیر خداست
پروانه به گرد حق پر زد و سوخت
امشب شب یاد عشقیاء و شهداست
قافله عشق در سفر تاریخ است و این تفسیری است بر آنچه فرموده اند: کل یوم عاشورا و کل ارضٍ کربلا...، این سخنی است که پشت شیطان را می لرزاند و یاران حق را به فیضان دائم رحمت او امیدوار می سازد. یاران! شتاب کنید، قافله در راه است. (شهید مرتضی آوینی)
کاروانِ بی سر و بی سرپرست
غُل به گردن، خشکْ لب، تاول به دست
کاروان از بس که آتش دیده بود
اشک در چشمانشان خشکیده بود
اربعین است، هنگام میثاق و پیمان دوباره؛ کاروان به مقصد می رسد...
کودکان این کاروان، بزرگترین معلمان تاریخ اند و زنان آن استادان صبر و عزت .
کاروانی که اسیرانش آزادترین آزاده گانند؛ زنجیریانش پای در رکابِ عشق دارند، دخترانش به مردان همیشه روزگار، درس مردانگی و شجاعت می دهند و کودکانش، وجاهت کفر را به تمسخر می گیرند و حیثیت ظلم را یکسره بر باد می دهند. ای عجب از این کاروان که تاریخ را مبهوت کرده است!
امام صادق علیه السلام: آسمان چهل روز در عزای حسین علیه السلام گریست.
سلام بر اربعین!
سلام بر سوگ به چله نشسته!
سلام بر آسمان که چهل روز بغض شکسته اش را گریسته است!
سلام بر سرهای بر نیزه رفته که به قتلگاه خویش بازآمده اند!
سلام بر کاروان عزت و عزا که بار دل می گشایند و مصائب خود را به واگویه می نشینند!
سلام بر زینب که در اوج بلا، چیزی جز زیبایی ندیده است!
یک اربعین گذشته ولی زنده ام هنوز
قامت خمیده آمده سرو صنوبرت
نشناختی مرا ز پس این چروکها
من زینب توام ز چه رو نیست باورت
مقام معظم رهبری: اساسا اهمیت اربعین در آن است که در این روز، با تدبیر الهی خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله، یاد نهضت حسینی برای همیشه جاودانه شد و این کار پایهگذاری گردید.
باور نمی کنم که رسیدم کنار تو
باور نمی کنم من و خاک مزار تو
یک اربعین گذشته و من پیرتر شدم
یک اربعین گذشت و شدم همجوار تو
یک اربعین اسیر بلایم، اسیر عشق
یک اربعین دچار فراقم، دچار تو
اربعین گلستانِ ثمردهی اشک های عاشورا است.
ای همسفر قرار تو باورنکردنیست
من ، اربعین ، کنارتو ، باورنکردنیست
با نیمه جان مانده خودم را رسانده ام
اینجا ، سر مزار تو ، باورنکردنیست
امان از دلِ زینب...
چهل شبانه گذر کرد بر زمین بى تو
چهل شبانه بى عشق، بى یقین، بى تو
پس از تو پیرهن سوگوار تا به ابد
چه گریه ها که ندارد در آستین بى تو
مقام معظم رهبری: درسی که اربعین به ما می دهد، زنده نگهداشتن یادِ حقیقت و خاطره ی شهادت درمقابل طوفان تبلیغات دشمن است.
گوئیا یک عمر بود این اربعینی که گذشت
خاطراتی تلخ از داغ سحر آورده ام
اولین بار است، قبرت را زیارت می کنم
قبر زهرا مادرم را در نظر آورده ام
من و داغ غمی سنگین چهل روز
چه ها بر من گذشته این چهل روز
چهل روز است هجران من و تو
که هر روزش مرا چندین چهل روز
مقام معظم رهبری: اربعین هم خود یک فروردین دیگر است. اولین شکوفههاى عاشورایى در اربعین شکفته شد. اولین جوششهاى چشمهى جوشان محبت حسینى - که شطّ همیشه جارى زیارت را در طول این قرنها به راه انداخته است - در اربعین پدید آمد. مغناطیس پُرجاذبهى حسینى، اولین دلها را در اربعین به سوى خود جذب کرد.
زینب همان کسی است که در راه عفتش
عباس می دهد نخ معجر نمی دهد
زینب، اى وارث نجابت خاک! چهل روز است که آسمان، غربتت را مى نگرد. باز هم خطبه اى بخوان تا به ابرها، اذن نزول داده باشى، اى رسول کربلا!
امام صادق علیه السّلام:
چهار هزار فرشته نزد قبر سیدالشهدا علیه السّلام ژولیده و غبارآلود، تا روز قیامت بر آن حضرت مى گریند.
ای آن که لحظه لحظه کنار تو زیستم
امشب، چهل شب است برایت گریستم
امشب چهل شب است که آب از گلوی من
پایین نرفته، بغض عطشناک کیستم؟
جاى رقیه خالى. دخترک نازنین حسین، کبوتر سپید «ارجعى» را زودتر از دیگران دید و به دنبالش پرید... و چه خوب! حالا که کاروان، به نقطه صفر زمین برگشته، نیست که از غصه نبودن بابا، دوباره دق کند!
یاد رقیه حرف گلو گیر زینب است
حرفى که تار صوتى او خوب ادا نکرد
کربلا در کربلا پایان نیافت؛ در دشت طَف شعله کشید و در کوفه و شام، در میان هیاهوی مردم و صاعقه کلامِ زنی علی تبار، زنی علی وار، آتش به خرمن ظلم افکند. اکنون از کوفه تا شام و از شام تا هر شامی دیگر، صلای آن زن علی وار، طلیعه صبح است و دشنه ای بر قلب سیاه ستم و جنایت.
أعظم الله أجورنا بمصابنا بالحسین علیه السلام وجعلنا و إیّاکم من الطالبین بثاره مع ولیّه الإمام المهدی علیه السلام