اخلاق در خانواده
شالوده و بنیاد خانواده بر مهر محبت ریخته شده و قرآن مجید بر این واقعیت تصریح می کند. آراسته شدن به فضایل اخلاقی برای هر کسی و در هر موقعیتی ارزشمند است ،دختر و پسر هرچه فضایل بیشتری کسب کنند ،از ارزش بیشتری برخوردار خواهند شد ،ولی وجود برخی از سجایای اخلاقی برای گرم نگه داشتن کانون خانواده ضروری تر است ازجمله :
عفت و پاکدامنی
آراستگی هریک از دختر و پسر به ملکه عفت ، موجب پاکی ،صداقت و سلامت زندگی می شود و ارزش های دیگر را نیز در پی خواهد داشت ،امیر مومنان (ع)می فرماید : عفت ریشه ی همه نیکی هاست. گر چه دختران ناموس خانواده محسوب می شوند که باید به طور کلی از تعرض نامحرم در امان بمانند ، ولی این مصونیت تاحدود زیادی یه عفت خانواده بستگی دارد.
خوش خلقی
همه افراد خانواده با ورود به خانواده ،همه ناراحتی های ناشی از کار و مشکلات اجتماعی را نیز بیرون از منزل گذاشته و با چهره ای بشاش و متبسم با اهل منزل روبرو شوند. از اظهار هرگونه گلایه و خستگی ناشی از کار و مشکلات منزل بخصوص به هنگام ورود خودداری شود که گویا هیچ مشکلی وجود ندارد ، آنگاه باصفا و صمیمیت کنار یکدیگر بنشینند و برای مشکلات زندگی داخل و خارج منزل عاقلانه چاره اندیشی کنند و به گونه ای که هریک برای دیگری بهترین غمخوار و مشاور باشد. همانطور که رسول گرامی (ص)فرمود :بهترین شما کسی است که برای خانواده اش بهترین باشد و من برای خانواده ام بهترین هستم.
احترام متقابل
رفتار بهنجار و مؤدبانه بزرگترها الگوی کوچکترها ست و علاوه بر شیرینی زندگی ، ارثی است که به دیگران منتقل می شود و بدین سان این خصلت پسندیده در جامعه شاخ و برگ می گستراند .
عفو و گذشت
بهترین رفتار برای پیشگیری از بروز اختلاف و خنثی کردن اختلافات جزئی ، چشم پوشی و گذشت از خطاهای دیگران به ویژه اعضای خانواده است . با رفتار دوستانه و دور از بدبینی ، به رفع اشتباهات خانوادگی بپردارند به تفاهم و همفکری خواهند رسید و چرخ زندگی آنان باتشریک مساعی و غمخواری همدیگر شتاب خواهد گرفت و موانع و ناگواری هارا پشت سر خواهد گذاشت. رسول اکرم (ص) می فرماید :همدیگر را عفو کنید تا کینه ها از میانتان رخت بربندد.
آفات سعادت خانواده
همانگونه که رهیابی به سعادت خانواده مرهون عوامل متعددی است که برخی را بر شمردیم ، نگونساری و تیره بختی آن نیز بر اثر علل و عوامل مختلفی ممکن است رخ دهد که جهت بهداشت و سلامت خانواده آگاهی از آنان ضروری است .برخی از این آفات به این شرح است :
بدخلقی :
دختر یا پسر بد اخلاق علاوه بر این که خود همواره دچار بیماری و اضطراب روحی است ، زندگی را بردیگران نیز تلخ می کند و محیط خانه را که باید کانون صفا و آرامش باشد ، به جهنمی غیر قابل تحمل تبدیل می کند . فرد بد اخلاق همه اهل خانه و اقوام و خویشان را ملول و افسرده می سازد و آنان را از خود منزجر می کند .رسول اکرم (ص) فرمودند : هرکس بد اخلاق شود ،مرگش شادی آفرین است .
بدبینی :
هر یک از اعضای خانواده باید به یکدیگر اعتماد داشته باشند و اجازه ندهند که جو بدبینی وب ی اعتمادی بر زندگی آنان سایه افکند ،گر چه مراقبت ،دلسوزی ،خیر خواهی در حد معمول ، مقبول و پسندیده است ولی نباید به مرز بدبینی و عدم اعتماد به نفس برسد در این صورت به آرامش و صمیمیت که لازمه زندگی مشترک است لطمه می زند. امیر مؤمنان (ع) می فرماید : بدگمانی کارها را مختل می کند و انگیزه ی شرّ می شود .
بد زبانی :
مؤمن موظف است با هرکس و در همه حال با ادب و شایسته ی شأن خود سخن بگوید و از بد زبانی و یاوه گویی به کلی احتراز کند ،حتی انسان مجاز نیست به بدترین موجود نیز سخن زشت و ناسزا بگوید ، تاچه رسد به نزدیک ترین کسان خود. خود نیز بد زبانی را محکوم می کند ، چرا که به جای صفا و صمیمیت و هماهنگی و همدلی ،همواره بر طبل فتنه و جدایی می کوبد و اساس خانواده را تهدید می کند و بسا سبب مشکلات عدیده و یا طلاق می گردد ، امیر مؤمنان (ع) می فرماید :« چه بسا فتنه ای که از سخنی برخاسته است . »
ارتباط اخلاق و اقتصاد
بخش وسیعی از زندگی مادی را بُعد اقتصادی تشکیل می دهد و اهمیت آن نیز به حدی است که برخی آن را زیر بنای حیات دانسته اند و مسائل دیگر را در درجه ی دوم اهمیت قرار داده اند ، اسلام گر چه نظریه بالا را مردود می شمرد ولی جایگاه مهم اقتصادی نیز غفلت نورزیده و احکام و قوانین خاصی برای رشد و توسعه اقتصادی ، تولید و توزیع ، کنترل و تعدیل ثروت و ... وضع نموده ، همچنین اخلاق را در حیطه اقتصاد وارد کرده ، آن را به معنویت و جهان آخرت پیوند زده است . در اینجا برخی از اخلاق نیک و بد را در زمینه امور اقتصادی توضیح می دهیم :
بایسته های اخلاق اقتصادی
الف : نیکی ها
کسب
حلال :
اسلام در نظام اقتصادی خویش ، برخی از راه های کسب درآمد را به خاطر مفاسدی که در پی دارد ، حرام و ممنوع کرده است ، مانند ربا ، کم فروشی ، احتکار ، غضب و سرقت ، اختلاس ، رشوه و مانند آن ، ولی کارهای معمول و معقول را مشروع دانسته و از پیروان خویش می خواهد که از راه مشروع به کسب درآمد و امرار معاش بپردازند. کسب حرام ، علاوه بر این که کاری زشت و نادرست است ، بر افکار و اعمال حرام خوار نیز آثار نابهنجاری می گذارد که سبب تباهی دین و دنیای او می گردد.
سخاوت :
اسراف و بخل دو سوی افراط و تفریط در مصرف ثروت است و سخاوت ،حد میانه ی آنهاست . بُخل خودداری از مصرف مال در موارد لازم است و اسراف هزینه کردن ثروت در موارد غیر لازم و سخاوت مصرف ثروت است به اندازه ضروری. رسول اکرم (ص) می فرماید : سخاوتمند کسی است که دارایی (حلال) خویش را در مسیر خدا مصرف کند بنابر این برای دستیابی به خصلت ارزشمند سخاوت باید :
1-راههای کسب ثروت ،حلال و مشروع باشد .
2-حقوق واجب شرعی مانند خمس ، زکات ،نفقه ی واجب افراد تحت تکفل ،کفارات شرعی و ... پرداخت شود.
3-ثروت در راه مشروع و معقول هزینه شود نه در راه معصیت خدا و کارهای بیهوده و باطل
4-مصرف در راههای مذکور نیز به اندازه و حساب شده انجام گیرد.
انفاق و احسان :
در هر جامعه ای کم و بیش افرادی یافت می شوند که به علل گوناگونی توان تأمین زندگی خویش را ندارند ، همچنین مواردی پیش می آید که نیاز به کمک توانگران احساس می شود. مانند ساختن بیمارستان ، مدرسه ، پل و راه ، مسجد و کارهای عام المنفعه ی دیگر. از این گونه موارد سخاوت و جوانمردی اقتضا می کند که آدمی به کمک همنوعان خود بشتابد و با انفاق بخشی از دارایی خود در رفع نیازمندیهای عمومی سهیم شود . قرآن مجید این اقدام خیر خواهانه را برخاسته از ایمان دانسته می فرماید : به بندگان که ایمان آورده اند بگو : نماز را برپای دارند و از آنچه روزی داده ایم ، پنهان و آشکار ، انفاق کنند پیش از آن که روزی فرا رسد که نه خرید و فروشی در آن است و نه دوستی .
ب : بدی ها
تکاثر :
معنای لغوی تکاثر ، مسابقه و رقابت و چشم هم چشمی در افزایش ثروت و عزت است . انباشتن ثروت بدون غرض عقلانی ،کاری بیهوده و زیان آور است و به قیمت از دست دادن عمر تمام می شود . علاوه بر این که همواره اشک یتیمان و آه مستمندان ، بنیان زندگی و ثروت او را تهدید میکند ، چرا که همین زرپرستی ها سبب درماندگی آنان شده است. به تعبیر مولای متقیان (ع) : "خداوند سبحان ، روزی مستمندان را در ثروت توانگران واجب کرده و هیچ فقیری گرسنه نمی ماند جز به سبب خودداری غنی " .
اسراف و تبذیر :
اینجا دو خصلت ناپسند سبب ضایع شدن بسیاری از نعمت های الهی و آثار زیانباری برای فرد و جامعه درپی دارد . قرآن مجید برای ریشه کن کردن این دو ، می فرماید : "بخورید و بیاشامید ولی اسراف و زیاده روی نکنید که خداوند اسراف کاران را دوست ندارد". هیچ خردمندی نیز زیاده روی در صرف و ریخت و پاش در مواهب الهی را نمی پسندد و هر کس چنین کند در واقع فرمان عقل و شرع را نادیده گرفته و در مسیر جهالت و طغیان گام نهاده است و فرجام او نیز جز دوزخ نخواهد بود. همانطور که قرآن می فرماید :"همانا اسراف گران اهل دوزخند" . (سوره غافر / آیه ی 43 )
بُخل :
همانطور که یاد کردیم ، بُخل به معنی خودداری از بذل و بخشش در موارد لازم و ضروری است که بدترین مرحله ی بخل ،خودداری از ادای حقوق واجب الهی و انسانی است ، مانند نپرداختن خمس و زکـــات ، کفارات ، وام ، نفقه ، مهریه و مانند اینها . قرآن مجیـــد و روایات معصومین (ع) با شدیدترین لحن از بخل و تنگ چشمی یاد می کنند ، این رذیله از دل بیمار و مغز معیوب سر چشمه می گیرد. حضرت علی (ع) می فرماید : "تنگ چشمی ، کانون زشتی هاست و افساری است که بخیل را به سوی هر بدی می کشاند "
اخلاق سیاسی
مراد از اخلاق سیاسی ، فضایل و سجایایی است که در میدان سیاست و برای کسانی که کار سیاسی می کنند ، ضرورت بیشتری دارد . چرا که سیاستمدار ، پیش از دیگران فرصت تحقق بخشیدن به آنها را می یابد ، چنان که بیش از دیگران در معرض آلوده شدن به برخی از خصلت های منفی است که احتمال دارد در میدان سیاست خود نمایی کند .
ارتباط اخلاق وسیاست
پیرامون ارتباط اخلاق و سیاست نظریه های متعددی وجود دارد . مستکبران و کج اندیشان ، اذعان دارند که اخلاق نباید در سیاست مراعات شود و گرنه بسیاری از نقشه های سیاسی قابل اجرا نخواهد بود. در برابر این نظریه شیطانی ،خردمندان عالم ،دانشمندان دلسوز ، سیاستمداران مردمی و ادیان الهی اتفاق نظر دارند که اخلاق و سیاست ارتباطی بنیادین و ناگسستنی دارند و سیاستی که از اخلاق فاصله بگیرد شیطانی است . قرآن مجید که فصل الخطاب نظریه های معقول الهی و انسانی است تحکیم بنیادهای اخلاقی فرد و جامعه را بخشی از وظایف سیاستمداران واقعی دانسته و می فرماید :همان کسانی که اگر در زمین به آنان قدرت ببخشیم ، نماز را برپا دارند و زکات بدهند و به خوبی فرمان دهند و از زشتی ها باز دارند که فرجام کارها از آن خداست . پیرو این دیدگاه الهی ، سیاستمداران موظند علاوه بر این که خود به فضایل اخلاقی آراسته می گردند ، دیگران را نیز به خوبی ها تشویق کنند و از بدی ها بازدارند. اینک برخی از بایسته ها و نبایسته های اخلاقی را که در عالم سیاست ضرورت بیشتری دارد به اختصار بیان می کنیم .
الف : بایسته های اخلاقی
حضور در صحنه :
اسلام از پیروان خویش می خواهد که نسبت به مسائل گوناکون جامعه اسلامی حساس بوده و ضمن کسب آگاهی و بصیرت نسبت به فضای جامعه در هر صحنه ای که مسئولان نظام اسلام لازم بدانند ،حضور یابند و نسبت به رهبری و قوانین حیاتبخش اسلام وفادار باشند و از بی اعتنایی ، انزواطلبی و منفی بافی بپرهیزند. قرآن مجید می فرماید :" ای مؤمنان ، کاملا به عدالت قیام کنید و برای خدا شهادت دهید . " (سوره نساء / آیه 135)
تعظیم شعائر اسلامی:
هر مسلمانی موظف است در هر شرایط و موقعیتی شعائر اسلامی را بزرگ دارد . در قرآن مجید آمده است : چنین است و هر کس شعائر خدا را بزرگ دارد این کار از تقوی دلهاست . (سوره حج / 32)
آزادگی:
رهبران و پیروان واقعی اسلام به خوبی آگاهند که اندیشه ناب توحیدی هرگز به مؤمن اجازه نمی دهد که به غیر از خدا سر سپارد و برده ی دیگران شود. در دیدگاه اسلام ، انسان و آزادگی ،همزاد یکدیگرند و این ستم خود بادیگران است که او را به بردگی می کشد و بی اراده می کند ، امیر مؤمنان (ع)می فرماید :"برده دیگران نشو ، چرا که خدا تو را آزاده آفریده است". راز موفقیت و جاودانگی مردان خدا و سیاستمداران الهی نیز در همین نکته نهفته است ، تا کسی اندیشه ی خویش را سامان نبخشد و کشور دل را مستقل نسازد ، امکان ندارد بتواند استقلال و آزادی را برای دیگران به ارمغان بیاورد و ملت و کشوری را آزاد و مستقل سازد .
عزت:
قرآن مجید عزت را از آن خدا ، پیامبر و مؤمنان می داند. بر این اساس ، مؤمن باید در همه ی صحنه های اجتماعی و در شرایطی حرمت خویش را پاس دارد و عزیز و سرافراز زندگی کند و به هیچ کس اجازه ندهد که او را تحقیر کند و آرمان و ارزش های والای او را نادیده انگارد ، حتی اگر چنین مقاومتی به زندگی مادی او نیز پایان دهد. همانطور که سرور عزتمندان عالم حضرت سید الشهداء (ع) در چنین موقیعتی قرار گرفت و از این آزمایش سرافراز بیرون آمد و فرمود : "آگاه باشید که نابکار و پسر نابکار (عبیدالله بن زیاد ) مرا بین دو راهی شمشیر و ذلت مخیر کرده ولی ما کجا وذلت کجا ؟ "
غیرت سیاسی:
مسلمانان باید همواره هوشیاری و آگاهی خویش را نسبت به مسائل سیاسی حفظ کنند و ملت و دولت های اسلامی خود را در برابر جهان اسلام مسئول بدانند ، در غم و شادی یکدیگر شریک باشند ، در حل مسائل و مشکلات همدیگر را یاری رسانند ،رسول گرامی اسلام (ص) همه مسلمانان را به مشتی گره خورده ، تشبیه کرده که همواره باید صلابت ، استواری ، عزت و غیرت خود را تقویت کنند و به رخ بیگانگان بکشند. آن حضرت در خطبه ای که در حجه الوداع ایراد کرد ، فرمود: مؤمنان یکپارچه برادرند ،خون هایشان تلاقی می شود و آنان در برابر بیگانگان بسان یک مشت گره شده اند .
احترام به قانون:
هرجامعه ای برای قوام و پایداری ، سود بردن از زندگی بهتر حفظ حقوق افراد و...قانونی را برای خویش برگزیده و به آن گردن نهاده است . در اسلام قوانین خُرد و کلان فردی و اجتماعی ، با ایمانِ افراد ، گره خورده و هر مؤمنی موظف به اجرای قانون و احترام به آن است و به تعبیر امام خمینی (ره): " از صدر اسلام تاکنون تمام انبیاء برای برقرار کردن قانون آمده اند و اسلام برای برقراری قانون آمده است و پیغمبر اسلام و ائمه اسلام و خلفای اسلام ، تمام برای قانون خاضع بوده اند و تسلیم قانون بوده اند ،هم باید تبعیت اسلام بکنیم و از ائمه هدی تبعیت بکنیم و به قانون عمل کنیم و هم خاضع باشیم."
ب : نبایسته های اخلاق سیاسی
جاه طلبی:
رسول گرامی اسلام (ص) دنیا دوستی و جاه طلبی را از نخستین انگیزه های عصیان و تمرد در برابر خدا دانسته و می فرماید: " خداوند برای نخستین بار به خاطر شش خصلت ناروا نافرمانی شد ، دنیا دوستی و ریاست طلبی و... " این صفت در دل آدمی ریشه کند ،سبب بروز رذایل و مفاسد دیگر می شود و هلاکت و تباهی ، فرجام آن است چنانکه امام صادق (ع)فرمود : "هرکس ریاست طلب شود نابود می گردد ."
خیانت:
در اسلام ، رعایت امانت ، اصلی فراگیر ، همیشگی و مطلق است و هیچ کس به هیچ عنوان ،حق پایمال کردن هیچ امانتی را ندارد .از کلی بودن ادای امانت ، ممنوعیت کلی و حرمت همه جانبه ،خیانت نیز به دست می آید و در آیات و روایات نسبت به خیانت و خائن ، شدید ترین نکوهش ها اظهار شده است ،گر چه همه انواع خیانت ، کوچک باشد یا بزرگ ، فردی باشد یا دسته جمعی ،ناروا و زیان آور است ، ولی می توان گفت برخی از خیانت ها از تباهی بیشتری برخوردار است و امکان دارد سرنوشت ملتی را تباه کند. نادیده گرفتن اصول سیاسی اسلام ، انقلاب و جمهوری اسلامی ، جدا شدن از ملت ، تباهی و بده بستان با دشمنان آنها ، جاسوسی برای بیگانگان و مانند آن از بدترین نوع خیانت است که امکان بروز آن در عرصه های سیاسی وجود دارد و هر سیاستمدار مؤمنی باید به شدت مراقب خویش باشد تا خدای ناکرده به آن آلوده نگردد .
دورویی:
نفاق و دو چهره گی از زشت ترین خصیصه های انسانی است و اگر در دلی نفوذ کند آن را ویران می سازد و سبب بیچارگی انسان می گردد . قرآن مجید در آیات و سوره های متعدد به شدت پدیده شوم نفاق و منافق را محکوم کرده و به پیروان خویش هشدار داده که خود را از این بیماری خطرناک و ایمان سوز و هستی برانداز مصون دارند. از انبوه آیات و روایاتی که به این مهم پرداخته به یک نمونه بسنده می کنیم. امام صادق (ع) شخصیت زشت و رسوا شده ی منافق را چنین ترسیم می کند : "کسی که با دو چهره و دو زبان با مسلمانان برخورد کند روز قیامت درحالی که دو زبان آتشین دارد (به محشر ) می آید."
شایعه پراکنی:
اسلام کاملا باشایعه پراکنی ، مخالف است و پیروان خویش را به شدت از آن نهی کرده است. قرآن مجید از شایعه سازان به عنوان "مرجفون" یادکرده و آنان را هم ردیف منافقان و بیمار دلان قرار داده است ،سپس همه آنها را سزاوار تعقیب و مجازات دانسته و فرموده است : " از همه جا طرد می شدند و هر جا یافت شدند ،دستگیر شده به سختی به قتل خواهند رسید. " (سوره احزاب / آیه 61)
بد زبانی:
در وادی سیاست ،زبان نقش ارزشمندی در پیشبرد مقاصد انسانی و سامان دادن به کارها و صدها موضوع دیگر ،ایفا می کند .این عضو کوچک اگر صحیح و بجا به کار گرفته شود ، بزرگترین خدمت را به فرد و جامعه می کند و اگر تحت فرمان عقل و ایمان قرار نگیرد ، سبب بروز فاجعه ی اخلاقی می شود و بزرگ ترین خطاها را مرتکب می شود ، خطاهایی چون: دروغ ،تهمت ،گواهی و سوگند دروغ ،حق کشی ،فتنه و ... به تعبیر رسول اکرم (ص) : "بیشتر اشتباهات آدمی زاده به وسیله زبانش انجام می گیرد ."به همین دلیل باید با مراقبت بیشتری به کار گرفته شود .
اخلاق علمــــــی
منظور از اخلاق علمی ،خصوصیات و ویژگی های پسندیده ای است که متعلم و دانش آموز باید به آنها مهیا باشد و به ویژه در محیط علمی ، آنها را مراعات کند . در زمینه اخلاق علمی ، آیات و روایات فراوانی وجود دارد و بزرگان ، سخن بسیار گفته اند و کتابهای مستقل نگاشته اند ، ولی برخی از مهمترین و ضروری ترین آنها را در اینجا بیان می کنیم و طی آن وظایف اخلاقی دانش آموز و متعلم را در برابر خدا ، معلم و همدرسان توضیح می دهیم:
الف :در برابر خـــدا
توکل:
نخستین گام در کسب ارزش های سود مند، ارتباط، توکل و امیدوارتر بودن به درگاه خداوند متعال است. خداوند منبع علم و نخستین معلم است و هر چه ماسوای او می باشد قطره ای از دریای بیکران علم الهی است. برای دریافت علم و دانش باید برلطف وعنایت الهی اعتماد کرد و از در گاه او علم و معرفت را طلب نمود. قرآن مجید در این باره چنین رهنمود می دهد : "پروردگارا بر دانش من بیفزا" (طه /114)
خلوص نیت:
دانش آموز باید با قصد اخلاص و برای خدا فرا گیرد و همان گونه که ذهن و فکر خویش را با علم و دانش پر می کند ، دلش را از اخلاص سرشار سازد و هدف او از آموختن دانش ،قرب الهی و خدمت به بندگانش باشد .قرآن مجید پاکسازی نیت را شرط نخستین یادگیری دانسته ، می فرماید : "به نام پروردگارت بخوان ،همان که همه را آفرید ". علم ودانش ،نور الهی است که دانش آموز باید آن را برای خاطر خدا و بندگی بهتر و خدمت بیشتر به خلق خدا فراگیرد . در این صورت علاوه بر موفقیت در تحصیل و کار آیی دانشِ اندوخته ، از برکات وافر آن نیز بهره مند می گردد .
ب: ب:دربرابر معلم
معلم و مربی ،پدر و روحانی و پرورش دهنده قلب و روح دانش آموز است و باید خالصانه ترین احترام ها را برایش قائل شد و او را بیش از همه کس ارج نهاد ، چرا که معلمی جانشین پیامبر و شغل انبیاست . در اینجا برخی از وظایف دانش آموز در برابر معلم را از زبان امام زین العابدین (ع) نقل می کنیم :
-باید ازمعلم تجلیل کرده ، مجلس او را گرامی بدارد.
-به سخنانش خوب گوش دهد و با روی خوش با او روبرو شود .
-صدایش را نزد معلم بلند نکند .
- اگر کسی چیزی از معلم پرسید ،دانش آموز پاسخ ندهد و فرصت دهد تا او پاسخ بگوید .
-در محضر معلم باهیچ کس سخن نگوید .
-اگر پیش دانش آموز از معلم بدگویی شد از او دفاع کند .
- عیب هایش را بپوشاند و خوبی هایش را برملا سازد .
-با دوستان معلم دوستی و بادشمنانش همنشینی نکند .
-احترام به معلم علاوه براین که از نظر آداب و رسوم اجتماعی و اخلاقی امری ضروری است ، اثر وضعی و معنوی گرانقدری نیز در پی دارد و سبب موفقیت علمی و معنوی دانش آموز می شود .
ج: در برابر درس و همدرسان
دانش آموز باید حرمت محیط تعلیم و تربیت و احترام همدرسان خویش را نیز حفظ کند و آداب و رسوم دانش آموزی را بجای آورد از جمله : برنامه ریزی درسی ، نگارش دانش ها، نظم در کلاس ، مراعات حقوق همدرسان
برنامه ریری درسی:
دانش آموز باید ساعات شبانه روز را نسبت به کارهای روزانه و تحصیل ، تقسیم بندی کند ، چنین کاری سبب بهره روی بیشتر از فرصت ها می شود. بهترین ساعات برای تعلیم و تعلم به قرار زیر است :
اولین ساعات بامداد برای آموزش و درس و بحث
اوقات نیمروز برای جمع بندی و نگارش
سودمند ترین لحظات برای مطالعه شب است
تجربه نشان داده مطالبی که درشب ، حفظ می شود سودمند تر از روز است چنانکه از برکردن در حال گرسنگی نافع تر ازحالت سیری است .
نگارش دانش ها
معلم باید یافته های بدیع علمی را به گونه ای منظم و دقیق به رشته تحریر درآورد. از رسول اکرم (ص) نقل شده است که فرمود: " قیدوا العلم ،قیل و ما تقییده؟ قال :کتابته " دانش را در بند کنید. پرسیدند :چگونه ؟ فرمود : با نوشتن .
نظم در کلاس
متعلم موظف است در ساعات تعیین شده و پیش از معلم در محل درس حاضر شود و تا انتهای جلسه نیز حضور داشته باشد. چنین کاری علاوه بر این که احترام به معلم و محیط درس است ، سبب می شود که متعلم با آرامش خاطر و حواس جمع در کلاس حضور داشته باشد و مطالب عنوان شده را بطور کامل فرا گیرد ، برعکس ، حضور نابهنگام و بی نظمی در ورود و خروج عوارض گوناگونی را در پی دارد .به پیشرفت کلاس و شخص نامنظم لطمه می زند، حواس معلم و متعلمان از درس منحرف می شود ، اغتشاش فکری به وجود می آید ، برخی از مطالب ، دستگیر متعلمان نمی شود و سبب تحقیر فرد نامنظم می گردد و...
همین طور متعلم باید نزاکت و نظافت کلاس را مراعات کند ، پرسش های نامربوط طرح نکند ، بدون اجازه معلم سخن نگوید ،درس را با بسم الله و همراه با وضو شروع کند .
مراعات حقوق هم درسان
دانش آموز باید نسبت به همگنان خود انصاف به خرج دهد و حقوق آنان را محترم شمارد . او باید همواره خود را جای دوستانش فرض کند و آنچه برای خویش می پسندد یا خوش ندارد برای آنان نیز بپسندد یا مکروه دارد ، به عنوان مثال نوبت ورود و خروج ، پرسش و پاسخ ، نشستن و... را مراعات کند حتی به منظور انتخاب و مکان دو برادر یا دوست مانوس ، فاصله نیندازد.
منبع: کتاب دانش معرفتی ( پیشتازان سازمان دانش آموزی )